.
دعای عهد تو ،پیمان و بیعت
#امام_زمان #جمعه
#دعای_عهد
#حاج_رضا_یعقوبیان
دعای عهد تو ،پیمان وبیعت
دعای عهد تو احسان به امت
دعای عهد تو معنای عشق است
دعای عاشقان نجوای عشق است
دعای عهد تو دریای نور است
دعای روشنی بخش ظهور است
دعای عهد تو راز و نیاز است
برای عاشقانت دلنواز است
دعای عهد تو بر ما خطاب است
ز لطف حق دعایی مستجاب است
دعای عهد تو کرده قیامت
که خالق میکند از تو حمایت
دعای عهد تو عشق و امید است
برای شیعه ی حیدر نوید است
دعای عهد تو آثار دارد
پیام مژده ی دیدار دارد
دعای عهد تو صحبت ز یار است
صدای شیعیان بی قرار است
دعای عهد توروح صبوری است
دعای شیعه در هجران و دوری است
دعای عهد تو خیر کثیر است
دعایی بهر شیعه بینظیر است
دعای عهد تو ابراز عشق است
برای شیعیان اعجاز عشق است
دعای عهد تو روح هم عهدی است
به لبهای همه نام تو مهدی است
#دعای_عهد_حضرت_ولیعصر_ارواحنا_فداه
#مشهد_مقدس
@yaghubianreza
.
.
دانشجویانی که مخالف بازگشت جنازه شهدا بودند.
#تلنگر
#برگه_امتحان📑
+سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔
+این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐
+به نظرنتون کارخوبیه⁉️🤔
+کیا موافقن؟؟؟ ✅
+کیامخالف؟؟؟؟
_اکثر دانشجویان مخالف بود😡
_بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏
_بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن❕"😤
_بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته❕😰
تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄
_همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔
ولی استاد جواب نمیداد...😐
_یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی❓
_ شما مسئول برگه های ما بودی❓😡😤
استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝
استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️
_همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخوای
_گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓
_درس خوندیم📚📖🖊
_هزینه دادیم💵💶💷
_زمان صرف کردیم...🕒
هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝
استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه❓
_یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄📄
+استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
_صدای دانشجویان بلند شد.😱😱😱
استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌
_دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه⁉️🤔
بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔
_چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔😔😔
💔تنها کسی که موافق بود ....
💔فرزند شهیدی بود که سالها منتظر باباش بود... 😔😔😔😔😔
یادشہداباذڪرصلوات 🌷
بیاد سردار سلیمانی و بیاد #پدر_موشکی_ایران #شهید_طهرانی_مقدم و حاج احمد متوسلیان
.
.
سروده ای جدید تقدیم به صاحب الزمان عج:
#امام_زمان
با پر و بال شکسته پر زدن مقدور نیست
پای ما لنگ است، مقصد ناکجایی دور نیست
ظلمت از دیوارهای خبط می آید پدید
دل که شد دالان گمراهی خبر از نور نیست
سفره ی دجال ها هر روز رنگین تر شود
بین شهری که دم پیغمبرش مشهور نیست
دور کبریت زوالیم و به دور از محفلیم
در حصار شمع،پروانه مگر محصور نیست؟
«یا غیاث المستغیثین»های ما بی فایده است
تا زمانی که سخن ها با عمل ها جور نیست
قفل غیبت وا نمیگردد مگر با سوختن
مدعی بودن کلید غیبت مذکور نیست
باید از چشمان بسته گرد عصیان را زدود
خیمه ی دیدار جای چشم های کور نیست...
#علی_علی_بیگی
تقدیم به #پدر_موشکی_ایران شهید طهرانی مقدم
.
4_5870597252791142097.mp3
6.09M
#بیانات_گفتاری
توسلی زیبا به #امام_زمان (عج) و حضرت زهرا (س)💐
خبرت آنقدر نمی آيد
تا به دیوار ميخورد خبرم
یک سلام وعلیک هم کافیست
حالی از من بپرس ای پدرم
#فاطمیه
حاج اميرحسين محمودیان
مکاشفه شیخ جعفری مجتهدی در حادثه کوچه
.
خبرت آنقدر نمی آید تا به دیوار میخورد خبرم!
#جمعه
#امام_زمان
در هوای وصال دربه درم
شاهدم گریه زاریِ سحرم
جگرت خون شده ز غفلت من
من هم از غصه ی تو خون جگرم
اذن داخل شدن که نیست مرا
از درِ خیمه تو میگذرم
خبرت آنقدر نمی آید
تا به دیوار میخورد خبرم!
یک سلام علیک هم کافیست
حالی از ما بپرس ای پدرم
بی کسم ای کس همه عالم
بخدا خالی است دور و برم
نده دست کسی مرا آقا
که دخیل تواند بال و پرم
به همانروضه های ناحیه ات
یک سفر پیش جد خود ببرم
تو که هرشب مسافر حرمی
برسان این حقیر را به حرم
بین مقتل چهارده قرن است
مادرت داد میزند پسرم..
شاعر:
سید پوریا هاشمی
.........................
امیربی قرینه کی میایی
سحرخیزمدینه کی میایی
عزیزم مادرت چشم انتظاره
ای شفای زخم سینه کی میایی کی میایی
............
من به یک باره در از قلعه خیبر کندم
داغ زهرای جوان از نفس انداخت مرا
..........
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورده پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر درِ خانه همسرش را نزنید
***
بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید
این خانۀ آتش زده را در نزنید
از ما گذشت، مادری را دیگر
در خانه به پیش چشم دختر نزنید
شاعر:غلامرضا سازگار.
.👇
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسرائیلی ملعون سگش رو میفرسته تا پدر و پسر فلسطینی رو که کنار خیابون نماز میخونن بگیره
ولی ببینید خواست خدا چیه؟؟