eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ صوت های جلسه هفتگی هیئت فدائیان حسین(ع) با سخنرانی: حجت الاسلام و المسلمین دانش و با مداحی: کربلایی سید رضا نریمانی @madahanpirbakran
🔸مدح 🔸ولادت حضرت زینب(س) 🔸حــاج علی سهیلی امشب شب مــیـلاد امـیّـد حسیـن است            عید حسین عید حسین عید حسین است گویـی خدا کوثر به کـوثـر داده امشب             یک حیدر دیگر به حـیـدر داده امشب کوثـر بــه روی دامـن کوثـر بـبـیـنـیـد             قـرآن به روی دست پیـغمبـر بـبـیـنـیـد امشـب دوبــاره پـنـج تـن را آفـریـدنـد            احـمد، عـلی، زهـرا، حـسن را آفـریدند از لطف حـق آمد بـه دنیـا مـاه دیگــر             یــا آمــــده مــیــلاد ثـــارالله دیــگـــر؟ بـر زیـنـت دیــن خــدا زیـن اب آمـــد             الله اکـــبــر! زیـنـب آمــد زیـنـب آمــد در خُلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است             هنگام خطبه یک امیـرالمـؤمنـین است این شیر دخت شیر حی کردگار است            فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است هــر صبحـدم بـا یـاد او یـک یـادواره             هــر روز دارد عیـد میــلادی دوبـاره چشم علـی بـر چهـرۀ زهـرایی اوست            در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست بــا گـریــه می‌جــویـد امـام کـربـلا را            انــگــار می‌بـیـنــد قــیـــام کـربـــلا را اُم و اَب و جـان و سرم گـردد فـدایش            انــگـــار آوای عـلــی دارد صــدایـش این عمۀ سادات؛ این زهرای زهراست             این مـثـل زهـرا مـادرش ام‌ابـیهـاسـت این انبیا و پنج تن را نــور عیـن است             زین اَب و زیـن اُم و زین حسین است سر تا قدم جان است و جانانش حسین است             می‌گرید و گهواره‌جنبانش حسین است درخواب و در بیداری خود با حسین است             در هر گل لبخند او یک یاحسین است الله اکـبــر! از کــمــال و از جــلالــش             الحـق کـه شیـر فــاطمـه بــادا حـلالش
. از شوقِ رسیدنت ، کما فی السابق تقویمِ زمستان زده ام ، شد عاشق گیسوی تو روی شال سبز افتاده ست یلدا وسط بهار؟ جل الخالق دوری تو را بهانه کردن خوب است شکوه ز غم زمانه کردن خوب است از دیده به جای اشک، خون میگریم یلداست...انار دانه کردن خوب است ای کاش به سمت ما دری بگشایی دیوار کشیده دورمان تنهایی ای صبح امید ما زمستانی ها! یلدا چه قدر صبر کند ، می آیی؟ شاعر : .
. ‍ ‍ . 🎤 میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها ┅┅┅┅┅┅┄┄┄┅┅┅┅┅┅ جواب: یاحسین رولبم نوکر زینبم ــــــــــــــــــــــــــــــــ بند اول: دختره و دل از / بابا میبره زینبه و زینت / برا حیدره آروم میشه توی / بغل حسین یعنی که تا آخر / با برادره با جمال و جلوه ای شبیه زهرا اومده با شکوه و صولت حضرت مولا اومده معنی واقعی عشق حسین بن علی یار و مونس حسن زینب کبرا اومده اومد عشق اربابم اومد عشق فاطمه اومد زینب مسروره دله شاه علقمه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دوم: عید اومده بازم / شب حاجته آرزوی نوکر / یه زیارته راهی بشیم باهم / سمت سوریه بهتر ازین دیگه / چه سعادته؟ من حسینی شدم و زیر لوای زینبم عاشق زیارت صحن و سرای زینبم جون میذارم به خدا به پای ناموس حسین اهل عالم بدونن که من فدای زینبم اومد عشق اربابم اومد عشق فاطمه اومد زینب مسروره دله شاه علقمه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند سوم: شد شب جمعه دل / رفته تا حرم تا حرم شاه و /صاحب علم آرزو دارم با / اذن فاطمه توی همین روزا / کربلا برم نوکری شدم به دربار حسین بن علی عاشقم عاشق انصار حسین بن علی از خدا میخوام که این لیاقتو بهم بده تا باشم میون زوار حسین بن علی حسین یعنی اربابم حسین یعنی زندگی حسین یعنی ایثارو وفا و آزادگی یاحسین رو لبم نوکر زیبنم ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ✍ 👇
‍ . و تقارن با ایام هرساله داداش حسين برام عيدي مياره داداش حسنم چادر سياه سرم ميذاره ٢ يادش بخير چه روزي بود اون روز برا تولدم مادر ميگفت بيا بشين زينب رو زانوي خودم مادر منو بغل ميكرد آرامشي بود تو سينم ميگفت ايشالا باشم و عروسيتو من ببينم اما چند روزه مادر منو بغل نكرده انگاري كه تو دل مادر يه كوهِ درده٢ امسال چادر سياه من چادر سياهِ مادره سوختگي روي چادر مالِ آتيشه رو دره مادر بجاي عيدي بِم داده يه چندايي كفن همه ي ما كفن داريم بجز داداش حسين من @emame3vom میرخلف زاده .👇 . هرساله بابا حسين برام عيدي مياره عمه زينبم چادر سياه سرم ميذاره ٢ يادش بخير چه روزي بود اون روز برا تولدم بابا ميگفت بيا بشين به روي زانوي خودم بابا منو بغل ميكرد آرامشي بود تو سينم ميگفت ايشالا باشم و عروسيتو من ببينم خيلي وقته كه بابا منو بغل نكرده انگاري كه تو دل بابا يه كوهِ درده٢ امسال چادر سياه من چادر سياهِ مادره سوختگي روي چادر مالِ آتيشه رو دره داداش بهم عيدي داده واسم خريده گوشواره ميگفت چادر سياهمو عمو جون خيلي دوست داره صلوات الله عليهم اجمعين لعنة الله علىٰ الجبت و الطاغوت واتباعهما شعبان ١٤٣٨ .👇