eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•دل ها بسوزد... وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس استاد حاج‌منصور ارضی ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةِ البَقیع دل‌ها بسوزد از هجومی وحشیانه از ماجرای حمله بر یک آستانه تخریبِ سخت بارگاهی بی‌کرانه داغی که شد یادآور حمله به خانه در منظر چشمان گریانِ پیمبر شد بُقعه‌ی پاک بقیع ویرانه یکسر این بارِ اول نیست بیتِ وحی این سان شد پیش چشمِ مردمان یک‌باره ویران آتش زدند ویرانه کردند سنگ باران بوده مرام دشمنان کارِ لعینان این رسمِ جا افتاده از فرعون اُمّت بر آنکه آتش زد به بیتِ وحی لَعنت آری به گل‌زار بقیع چون آذر افتاد گویی دوباره شهر یادِ مادر افتاد روزی که روی یاسِ پیغمبر دَر افتاد نقش زمین ثُلثی زِ آلِ کوثر افتاد از روی دَر جمعیتی ولگرد رد شد وَز کوثر قرآن چهل نامرد رد شد این نقشه دیروز و امروز است و فردا دارد ادامه این بُرش از مَکر اعدا شد از سَقیفه شعله‌ی این فتنه پیدا تا روز عاشوراست این فتنه هویدا یک روز دشمن شُخم زد کرب وبلا را روز دیگر ویرانه کرده سامرا را حال تهاجم بر عقائد باب گشته یاران دین را حمله از احزاب گشته آتش تهیه، بر سر احباب گشته وقت مدد از روضه‌ی ارباب گشته ارباب! دریاب امّت قالو بلا را باید مدد شد کشته‌های کربلا را از کربلا گفتم غمی دارم به هر حال از پیکر بی‌سر که شد با اسب پا مال از قطعه قطعه جسم افتاده به گودال از غارت هر گوشواره تا به خلخال از اهل خیمه چون که معجر رفت غارت حالا رسیده تازه هنگامِ اسارت زینب در آن گودال دنبال که گردد مَحرم نمانده تا سوار ناقه گردد اینجاست که عباس غرقِ ناله گردد چون خواهرش راهی زِ صد بیراهه گردد چشمِ تو را عباس، دشمن دور دیده ناموس را در هاله‌ای از نور دیده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14010220eheyat-arzi-roze.mp3
2M
|⇦•دل ها بسوزد... و توسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس استاد حاج‌ منصور ارضی
. |⇦•همه عبدیم‌ و تو‌ مولا... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی ●━━━━━━─────── همه عبدیم و تو مولا، بابی أَنتَ و أُمّی        به تو داریم تولا بابی أَنتَ و أُمّی تا به کی وصف تو را گفتن و روی تو ندیدن           پرده بردار زِ سیما بابی أَنتَ و أُمّی بر وجود تو جهان باقی و افسوس که باشد           جای تو دامن صحرا بابی أَنتَ و أُمّی :سید رضا موید *پدرومادرم فدات، کجایی آقاجانم!؟ امشب کربلایی یا مدینه ای؟ امشب مشهدی یا سامرایی یا کاظمینی؟ عزیز دلم! یه سر به روضه ی ما بزن پسر فاطمه، ما که خونه هامون جای تو‌ نیست حداقل تو‌ روضه کنار ما بنشین....* هر شب باید مجنونت شم لیلا کیه؟ لیلا تویی قربونت شم بی سر و بی سامونت شم کاشکی یک شب کرب و بلا مهمونت شم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14010227eheyat-taheri-monajat.mp3
1.35M
|⇦•همه عبدیم‌ و تو‌ مولا... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری
. موجیم خروشنده و گاهی صامت داریم شهید مثل «ثاقب» «ثابت» امروز به نام عشق و میهن رفتیم تشییع شهید ارمنی «جانی بِت» 👇 . https://www.google.com/amp/s/www.mehrnews.com/amp/4667430/
. دلها بسوزد از هجومی وحشیانه از ماجرای حمله بر یک آستانه تخریبِ سختِ بارگاهی بی کرانه داغی که شد یادآورِ حمله به خانه در منظرِ چشمانِ گریانِ پیمبر شد بقعه ی پاکِ بقیع ویرانه یکسر این بارِ اول نیست، بیتِ وحی اینسان شد پیشِ چشمِ مردمان، یکباره ویران آتش زدن، ویرانه کردن، سنگ باران بوده مرامِ دشمنان، کارِ لعینان این رسم جا افتاده از فرعون امت بر آنکه آتش زد به بیتِ وحی، لعنت آری به گلزارِ بقیع، چون آذر افتاد گویی دوباره شهر، یادِ مادر افتاد روزیکه روی یاس پیغمبر، در افتاد نقشِ زمین، ثلثی ز آلِ کوثر افتاد از روی در، جمعیتی وِلگرد رد شد وَز کوثر قرآن، چهل نامرد رد شد این نقشه ی دیروز و امروز است و فردا دارد ادامه این یُرِش، از مکرِ اعدا شد از سقیفه شعله ی این فتنه پیدا تا روز عاشوراست این فتنه هویدا یکروز دشمن، شخم زد کرب و بلا را روز دگر ویرانه کرده، سامرا را حالا تهاجم بر عقاید باب گشته یارانِ دین را حمله از احزاب گشته آتش تهیه بر سرِ اَحباب گشته وقتِ مدد از روضه ی ارباب گشته ارباب! دریاب امتِ قالوا بلا را باید مَدد شد، کشته های کربلا را از کربلا گفتم، غمی دارم به هر حال از پیکری بی سر، که شد با اسب، پامال از قطعه قطعه جسمِ افتاده به گودال از غارتِ هر گوشواره، تا به خلخال از اهلِ خیمه، چونکه معجر رفت غارت حالا رسیده تازه هنگامِ اسارت وقتِ اسارت، چون تهاجم برملا شد بگذار گویم، کربلا در کربلا شد زینب به ضربِ تازیانه مبتلا شد او شاهدِ انبوهی از درد و بلا شد با کعبِ نِی، ناقه سواری ها شد آغاز با که کند، این راز را مظلومه ابراز زینب در آن گودال، دنبال که گردد محرم نمانده، تا سوار ناقه گردد اینجاست که عباس، غرقِ ناله گردد چون خواهرش راهی ز صد بیراهه گردد چشم ترا عباس! دشمن دور دیده ناموس را در هاله ای از نور دیده از روی نیزه دیدی آقا ماجرا را؟ چشمان هیز و اهل بیتِ مصطفا را در مجلسِ نامحرمان، دست خطا را لفظِ کنیز و دخترانِ هَل اَتا را ما چون تو از این درد، اشکِ خون بباریم ما انتطارِ انتقامی سخت داریم ✍ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن برای تکمیل بانک تجهیزات پرشکی خود منتظر یاری شما همشهریان عزیز و گرامی می باشد و سایل وتجهیزات پزشکی که در منزل داری و استفاده نمی کنید به مرکرنیکوکاری خیریه شهدا خط شکن تحویل دهید که به بیماران نیازمند امانت یا تحویل بدهیم دارو های که در منزل نیاز ندارید تحویل ما بدهید مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان به نیابت 1452شهید خط شکن آماده خدمات دهی به نیازمندان شهرستان هستیم بیایید لبخندها و شادی هایمان تقسیم کنیم راه های پرداخت: 💳شماره کارت: 6037-9979-5041-1455 به نام مرکز نیکوکاری شهدای خط شکن پل ارتباطی باما: 03137420060 09130857625 09232104228 https://eitaa.com/kheiriyeh_shohaday_khatshekan
🔴 رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي 🔸روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از راهب خواست که به او درسی به‌یادماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه‌پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی. استاد پرسید:مزه‌اش چطور بود؟شاگرد پاسخ داد: خیلی شور و تند است، اصلاً نمی‌شود آن را خورد.پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمک‌ها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد به‌راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید. استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: کاملا معمولی بود. پیر هندو گفت:رنج‌ها و سختی‌هایی که انسان در طول زندگی با آن‌ها روبه‌رو می‌شود همچون مشتی نمک است. اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هرچه بزرگ‌تر و وسیع‌تر می‌شود، می‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به‌راحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی، نه یک لیوان آب.
هدایت شده از خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان
17.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استوری | چه زیباست این تقدیر 🔹بخشی از وصیت‌نامه شنیدی یک شهید آشوری 🔹تصاویری از وداع "شهید جانی بت اوشانا" در معراج شهدا مرکز نیکوکاری خیریه شهدای خط شکن شهرستان فلاورجان https://eitaa.com/kheiriyeh_shohaday_khatshekan