زمینه.شور
حضرت قاسم (ع)
منم دلیره این بیابان
جلوه کردم مثل طوفان
تنکرونی روی لبهایم
من یتیم مجتبایم
چون پدر مشکل گشایم
زنده کردم یاد بابایم
ای عموحسین جان بده به قاسم رخصت میدان
تا به شوق جان دادن زعشقت کنم شتابان
تویی غریب وتنها ای عموجان ای عمو جان
بی یاوری ای مولا ای عموجان ای عموجان
شجاعتم مثل علیه
ذکر لبهام منجلیه
زیر لبهام ذکر یازهراس
من زنسل مرتضایم
نوجوان کربلایم
این شجاعت ارثی ازمولاس
کام من عموجان زشوق مردن پرازعسل شد
در رهت شهادت برای قاسم خیرالعمل شد
تویی غریب وتنها ای عموجان ای عموجان
بی یاوری ای مولا ای عموجان ای عموجان
کشیده ام از سینه ام آه
شادی من گشته کوتاه
زیرمرکب قدکشیدم من
خون بپاشد ازدهانم
شد شکسته استخوانم
پیش رویت روسپیدم من
زیر تیغ دشمن بالب تشنه دراحتضارم
ای عمو برس به فریاد قاسم در انتظارم
تویی غریب وتنها ای عموجان ای عموجان
بی یاوری ای مولا ای عموجان ای عموجان
ابوذر رییس میرزایی
زمینه.شور
حضرت علی اصغر (ع)
علی اصغرشده بی تاب
توو حرم نیس قطره ای آب
ازعطش میلرزه دست وپاش
شیش ماهه داره می میره
مادری به غم اسیره
خشکه ای وای صورت ولبهاش
تووی خیمه های حسین زهرا قحطیه آبه
مادری برای غنچه ی نازش دراضطرابه
عمره گلم کوتاهه امون ای دل امون ای دل
داره میره شیش ماهه امون ای دل امون ای دل
زگریه هات گریم میگیره
ای علی جون خیلی دیره
توداری میری زدست من
سمت میدون باتو میرم
تاکه ازدشمن بگیرم
قطره آبی برتو هست من
بازبون خشکت به دورلبهات میکنی بازی
وای زتشنگی ای شیش ماهه ی من کردی تلذی
عمره گلم کوتاهه امون ای دل امون ای دل
داره میره شیش ماهه امون ای دل امون ای دل
سه شعبه ای وای پرپرت کرد
چه بلایی باسرت کرد
قلب بابای تو بشکسته
مادرت چشم انتظاراست
خواهرمن بیقرار است
پشت خیمه میرم آهسته
می کنم برایت یه قبرکوچیک باروضه خونی
میکنم تورو دفن تاکه به زیر مرکب نمونی
عمره گلم کوتاهه امون ای دل امون ای دل
داره میره شیش ماهه امون ای دل امون ای دل
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
زمینه.شور
حضرت علی اکبر (ع)
این قدوبالات فاطمیه
خال گونت هاشمیه
حیدر کرببلایی تو
سوی میدان رهسپاری
توبرایم ذوالفقاری
جلوه هایی ازخدایی تو
می روی تومیدان ومیکشم من زسینه آهی
ای جوان لیلا به گریه هایم توکن نگاهی
موذن کربلا ای علی جان ای علی جان
تموم هست بابا ای علی جان ای علی جان
ای خفته درخون ماه کنعان
نوردیده ای علی جان
ای گل من اربا اربایی
پاشو ازجا شبه طاها
ای عزیز جان زهرا
هستی من جان بابایی
درکنارجسمت خاکم به سرشد افتادم ازپا
من چگونه تاخیمه هارسانم این پیکرت را
موذن کربلا ای علی جان ای علی جان
تموم هست بابا ای علی جات ای علی جان
تن توپاشیده به صحرا
خون گرفته حنجرت را
درکنارت من زمین گیرم
تیغ ونیزه شدنثارت
گشته بابا بی قرارت
ای علی جان بی تو می میرم
داغ توزده آتشی به جانم روح وروانم
پاره پاره گشته جسم تو ای گل،رعنا جوانم
موذن کربلا ای علی جان ای علی جان
تموم هست بابا ای علی جان ای علی جان
ابوذر رییس میرزایی
زمینه.شور
حضرت اباالفضل(ع)
پاشو دلاور ای برادر
ای علمدار میرلشکر
اشکه چشمام داره میباره
ای پناه آخرمن
یا ابالفضل یاورمن
چشمای من ازغمت تاره
بنگر ای برادرعزیزمادر نور دوعینم
درکنار جسمت زپافتادم ببین حسینم
پاشو علمدار من یاابالفضل یاابالفضل
تویی سپهدار من یاابالفضل یاابالفضل
قطع الیدینی یاابالفضل
نورعینی یاابالفضل
فرق توازکینه بشکسته
ای امیدلشکر من
ای عزیز مادر من
بی توانم خسته ی خسته
وای تیرسه شعبه به چشم نازت چرا نشسته
رشته ی امیدم زغصه ی تو زهم گسسته
پاشو علمدارمن یاابالفضل یاابالفضل
پاشوسپهدارمن یاابالفضل یاابالفضل
پاشو تووخیمه خواهرمن
چشم به راهه دختر من
ای سپاه و تکیه گاه من
پشتم ازداغت شکسته
قلب من شد زاروخسته
ای دلاور ای سپاه من
یا اخا ابالفضل پیچیده اینجا شمیم زهرا
بعد تو برادرمیشه حسینت غریب وتنها
پاشو علمدارمن یاابالفضل یاابالفضل
تویی سپهدارمن یاابالفضل یاابالفضل
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
.
#شب_دهم_محرم
#زمینه #شور
#عاشورا
واویلا عاشورا رسیده
موسم غم ها رسیده
قدخمیده حضرت زهرا
زین عزا و درد وماتم
پرشده عالم ازاین غم
میشه تنها زینب کبری
خواهری میشه ازبرادرخود جدا واویلا
درمیان دشمن بادست بسته غریب وتنها
حسین غریب مادر امون ای دل امون ای دل
حسین عزیزخواهر امون ای دل امون ای دل
نرو برادر یابن الزهرا
میشه زینب زار و تنها
ای امیدم بی تو می میرم
خواهرت گشته پریشان
میروی تو سوی میدان
ازگلویت بوسه میگیرم
ای تمام هستم به قلب خواهربده تسلا
آه بدون تو من چیکارکنم دراین دل صحرا
حسین غریب مادر امون ای دل امون ای دل
حسین عزیز خواهر اپون ای دل امون ای دل
برادرم تو سرنداری
بی کفن مادر نداری
اشک چشمام داره میباره
خیمه هامون گشته غارت
زینبت میره اسارت
خواهر تومیشه آواره
ای برادر من زخم دلم رادشمن نمک زد
درکنار گودال بالا سرتو مرا کتک زد
حسین غریب مادر امون ای دل امون ای دل
حسین عزیز خواهر امون ای دل امون ای دل
ابوذر رییس میرزایی✍
#سبک_غریب_وتنها_غم_کشیدم
👇
زمزمه
حضرت حر (ع)
حسین جان.پشیمانم وسربه زیرم
ببین آمدم تابرایت بمیرم.حسین جان
واویلا.دل زینبت راشکستم
الهی.بمیرم که راه تو بستم
من حرم وخاک درت.حسین جان حسین جان حسین جان
شرمنده ام ازخواهرت.حسین جان حسین جان حسین جان
منم حر.که درمانده و روسیاهم
بده جان زهرا توآقا پناهم.پناهم
حسین جان.یه بغضی آقا توو گلومه
حسین جان.شهادت فقط آرزومه
آقا به جان مادرت.حسین جان حسین جان حسین جان
مرا مرانی ازدرت.حسین جان حسین جان حسین جان
واویلا.بریزم زچشمم ستاره
شده ازگناه این دلم پرشراره.واویلا
به فکره.غم دخترتو سکینم
بمیرم.سرت را به نیزه نبینم
بده به کارم خاتمه.حسین جان حسین جان حسین جان
شرمنده ام ازفاطمه.حسین جان حسین جان حسین جان
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#عطش
#شب_هفتم_محرم
کودکان تشنه ی جرعه ی آبند
دور گهواره ی طفل ربابند
ای عمو العطش ذکر رقیه
جرعه ی آبی از بهر رقیه
ساقی تشنه لب یاابوفاضل
ساقی العطاشی کرب و بلایی
تشنه لب مانده ای عجب وفایی
ساقی تشنه لب کسی ندیده
باوفا ابالفضل به خون طپیده
ساقی تشنه لب یا ابوفاضل
تکه تکه شده جسم علمدار
رفته در راه حق چشم علمدار
مصحف پاره ی کرب وبلایی
سپه دار دشت کرب بلایی
ساقی تشنه لب یا ابوفاضل
ز میدان آمده حسین پریشان
دور او کودکان باچشم گریان
یکی گوید چرا رنگت پریده
یکی گوید چرا قدت خمیده
ساقی تشنه لب یاابوفاضل
عمود خیمه ی عمو کشیده
رنگ رخساره ی عمه پریده
تا که خیمه ی او نقش زمین شد
عجب شوری به قلب عابدین شد
ساقی تشنه لب یاابوفاضل
.👇
.
#نوحه
#سه_ضرب_یزدی
#شب_دوم_محرم
بار گشائید که شد وقت عزای همه
بار گشائید که شد خون به دل فاطمه
رسیده کاروان عزا
به دشت پرغم کربلا
یاحسین یاحسین یاحسین
وای که زینب چورسید به دشت کرب و بلا
گفت به صد آه و فغان که سیدی یااخا
دل من شورتو میزنه
عزیزم پسرفاطمه
گفت به زینب شه خوبان همه ماجرا
کین همه آشوب چه باشد که شده برملا
در این دشت بی پسر میشوم
دراین دشت بی برادر شوم
وای در این دشت علی اصغر فرخ لقا
سند شود غربتم را و کند غم به پا
کودکم روی دست پدر
میزند ای خدابال و پر
وای در این دشت حرامی به حریمم رود
وای در اینجاست که زینب به اسیری رود
میرود سوی شام بلا
زدشت پرغم کربلا
#امیرحسین_زمانی✍
👇