با یک سلام پَر زده قلبم به کربلا!
از راه دور شد حرمت آشیانه ام
دوری کربلا به خدا می کشد مرا
با لطفِ خود به سوی حرم کن روانه ام
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌤
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
هر روز،صبحِ زود،به گوشم صدای توست
حَیّ عَلَی الحسین وَ حَیّ عَلَی الحَرم
با یک سلام رو به شما رو به کربلا
جا میدهم میان دلم یک بغل حرم
#السلام_علیک_یاسیدالشهدا✋
#صبحتون_حسینی ⛅️❤️
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
مداحی آنلاین - گل و شاخه - استاد انصاریان.mp3
2.02M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در حسینیه امام خمینی(ره)
[[اینچندثانیه را حتما بببنید]]
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نوحه معروف «خواهر من» با شعر سید جواد عینالملک و صدای فراموش نشدنی حاج حسین فخری
#نوحه
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬ما باختیم
☑️ چرا ۳ دقیقه نماز میخوای بخونی
دلت پیش خدا نیست.
🎙حجت الاسلام #قرائتی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
34.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ی تیر خوردن حضرت علی اصغر (ع) از زبان تجربه گر برنامه ی زندگی پس از زندگی
التماس دعا
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضیلت سلام بر امام حسین (ع)
حجت الاسلام عالی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری اباعبدلله در عربستان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حقایقی از عربستان که نمیگذارند شما ببیینید
+در آینده بیشتر در مورد کشور های حوزه خلیج فارس خواهم گفت
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
خسته از ماندن و آمادهٔ رفتن شده بود
بعد یک عمر، رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
«مست میآمد و رخساره برافروخته بود»
روح او از همه دل کنده، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته..
آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جملهٔ در پوست نگنجیدن را
بیامان دور خدا مرد جوان میچرخید
زیر پایش همۀ کون و مکان میچرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی، حضرت ماه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
مست از کام پدر، زادۀ لیلا، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون..
آه در مثنویام آینه حیرت زده است
بیت در بیت - خدا - واژه به وجد آمده است
::
رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
«دیدمت خُرَّم و خندان، قدح باده به دست»
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا میگیری
زخمها با تو چه کردند؟ جوانتر شدهای
به خدا بیشتر از پیش پیمبر شدهای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخاسته آه از بابا
آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا
گوش کن! خواهرم از سمت حرم میآید
با فغان پسرم وا پسرم میآید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبار چرا دست به پهلو داری؟
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشتهست؟
مثل آیینهٔ در خاک مکدّر شدهای
چشم من تار شده؟ یا تو مکرر شدهای؟
من تو را در همهٔ کربوبلا میبینم
هر کجا مینگرم جسم تو را میبینم
ارباً اربا شده چون برگ خزان میریزی
کاش میشد که تو با معجزهای برخیزی
ماندهام خیره به جسمت که چه راهی دارم؟
باید انگار تو را بین عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که ششگوشه شود با تو ضریحم، پسرم
✍️ #سیدحمیدرضا_برقعی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
آرام کن اهل حرم را با قدمهایت
با آیهی چشمان خود پیغمبری کن باز
لب باز کن حرفی بزن با من علی اکبر!
با لحن شیرینت برایم دلبری کن باز
از شوق تو در عاشقی دارم خبر اما
آرامِ جان! آرامتر رو سوی میدان کن
مویت نمانَد از پَرِ عمامهات بیرون
کمتر پدر را این دمِ آخر پریشان کن
خیلی ندیدم صورتت را خوب در خیمه
وقتی که خود را ماه من! آماده میکردی
رو میگرفتی از من اما خوب میدانم
دل کندن من از خودت را ساده میکردی
دیدی خدا ! در عشقت از اکبر گذشتم من
دل کندن از این نور حق، الحق که مشکل بود
میدانی از حس پدر بودن نمیگویم
عشق است در پرده، تمامش قصهی دل بود
اکبر شبِ سجادهاش روشن تر از روز است
تو خوب میدانی که مست نور ذات است او
خُلق محمد دارد و انوار زهرایی
مثل علی تصویر اسما و صفات است او
با دیدنش آه از دل اهل حرم برخاست
تا روبروی خیمه چون آهو قدم میزد
میدان نرفته، برق چشمانش رجز میخواند
صفهای دشمن را دو ابرویش به هم میزد
بر مرکبش بنشست و «لا حول ولا...»یی گفت
با ذکر «یا قهار» تیغش را به کار انداخت
میزد چنان انگار شمشیرش دو دم دارد
پیران میدان را به یاد ذوالفقار انداخت
با «یا علی» هر ضربهاش یک جان دیگر داشت
با «یا حسین» از میسره تا میمنه میرفت
گاهی میان رزم اگر میگفت «یا زهرا»
تا قلب لشکر مثل حیدر یک تنه میرفت
یک عده مبهوت شجاعتهای بی حدش
یک عده مقهور توان و سرعتش بودند
آنقدر زیبا بود این شمشیر زن، حتی
سرهای روی خاک محو صورتش بودند
آمد به سویم با لب خشکیده از میدان
آمد به جانم آتشی دیگر زد و برگشت
این بار هم تا رفت این قلب پریشانم
پشت سرش یک چند باری آمد و برگشت
دیدم که فرقش چون علی وا شد دلم لرزید
حس میکنم «فزت و رب الکربلا» میخواند
چه اتفاقی داشت در آن نقطه میافتاد؟
یا رب! چرا اعضا و رگهایش مرا میخواند؟
در گرد و خاک صحنه اکبر را نمیشد دید
از مشرکانِ بدر آنجا هر که بود آمد
وقتی که دیدم ناله از هفت آسمان برخاست
فهمیدم آن شه زاده از مرکب فرود آمد
دیدم دلم را «اِرباً اربا» کردهاند انگار
من زودتر از عمه پی بردم به راز تو
اما خودش را زودتر زینب رساند آنجا
من مانده بودم غرق در راز و نیاز تو
میخواستم یک بوسه، اما هر چه میگشتم
در پیکرت بابا! دریغ از گوشهای سالم
دیدم توانی نیست در پای من و زینب
گفتم: بیایید ای جوانان بنی هاشم
بابا برای بردنت حسرت به دل ماندم
کم بود آغوشم، عبایی پهن لازم بود
تشییع تو زیبا شد آخر این عبا تابوت
در دست عون و جعفر و عباس و قاسم بود
✍️ #قاسم_صرافان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
رفتی و غربت این قافله افزونتر شد
رفتی و باغ فدک سوخت و خاکستر شد
بین اصحاب کهن سال سپاه کوفه
جدلی سخت سر رجعت پیغمبر شد
قد و بالای تو را حرملهها چشم زدند!
در حرم ای پسرم! خون به دلِ مادر شد
سر پیری چه به روز جگرم آوردی!
گریهام باعث خندیدن یک لشکر شد
بغلت کردم و یکباره تنت ریخت زمین
چشم بر هم نزده دشت پر از اکبر شد
پسرش را عمر سعد نشانم می داد
طعنههایش به خمیده شدنم منجر شد
زخم پهلو چقدر زود زمینگیرت کرد!
از چنین زخم بدی فاطمه هم پرپر شد
تکههای بدنت را که مرتب چیدم
تازه دیدم بدنت شکل علی اصغر شد
✍️ #وحید_قاسمی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_هشتم
مستأصل اینجا آمدم، فکری به حالم کن
هر شب رسیدم رو زدم، فکری به حالم کن
من با امیدی سمت روضه راه میافتم
اینقدر رفتم آمدم، فکری به حالم کن
چیزی که از آقایی تو کم نخواهد شد
بااینکه من خیلی بدم، فکری به حالم کن
من بی دعای خیر تو بیراهه خواهم رفت
دوزخ نباشد مقصدم، فکری به حالم کن
وقتی به حق عمهات زینب قسم دادم
امشب نکن دیگر ردم، فکری به حالم کن
دلتنگ بوی سیب صحن کربلا هستم
دلتنگ عطر مرقدم، فکری به حالم کن
فکری به حالم کن تو را جان علیاکبر
امشب حلالم کن تو را جان علیاکبر
✍️ #علیرضا_خاکساری
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
تا قنوتَت رو بهسوی یار بالا میرود
بر دو دستت آسمان انگار بالا میرود
پرچمت را از زمانی که درِ خانه زدم
برکت و نور از درودیوار بالا میرود
اوج، معنایش به دستوپای تو افتادن است
نوکرت از این جهت بسیار بالا میرود
بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست
ذیل ذکر اسم تو، اذکار بالا میرود
تربت تو در حقیقت آبِ روی آتش است
هر زمانی که تب بیمار بالا میرود
حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست
دستهای سینهزن هربار بالا میرود
::
کشتهی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد
نیزه با دستور آن مسمار بالا میرود
سروده گروه #یا_مظلوم
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
...ای آفتاب روشن شبهای کربلا
پیغمبر دوباره صحرای کربلا
ای از تمام آدمیان برگزیدهتر
نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا
یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد
گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا
آب فرات و علقمه و گنبد حسین
یا تل زینبیه و هر جای کربلا
هر چند دیدنی است ولی دیدنی تر است
پایین پای مرقد آقای کربلا
نزدیکتر به مرقد آقاست جای تو
پایین پایی و همه پایین پای تو
حالا که میروی جگرم را نگاه کن
این چشمان محتضرم را نگاه کن
در این لباس ها چقدر دیدنی شدی
زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن
من پیر و تو جوان کمی آهستهتر برو
افتادگی بال و پرم را نگاه کن
باور نمی کنی که علی پیر تر شدم
پیشم بیا و موی سرم را نگاه کن
اصلا بیا بجای تمنّای جرعهای
شرمندگی چشم ترم را نگاه کن
بعد از تو فصل، فصل دلم بی قرار شد
بعد از تو خاک بر سر این روزگار شد
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
تو در تجلّیاتِ الهی چنان گمی
دنبال مرگ میروی و در تبسمی
هر لحظه در سلوک مقامات نوبهنو
پیغمبرانه با خود حق در تکلمی
باز از مسیح حنجرهٔ خود اذان ببار
بر این کویر تشنه بنوشان ترنمی
شوق وصال میچکد از هر نگاه تو
لبریز عشق و شور و خروش و تلاطمی
وقتی که پیش پیش به معراج رفتهای
مبهوت ماندهام که تو در عرشِ چندمی
با آخرین سلام تو جدّ تو آمده
در دست کوثری و به لبها علیکمی...
✍️ #یوسف_رحیمی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
سیرت شهزاده همچون شاه بود
صورتش مانند قرص ماه بود
عده ای احمد صدایش می زدند
بسکه او شکل رسول الله بود
این جوان، ممسوس در ذات خدا
از طریق بندگی آگاه بود
لحظه لحظه با امام عصر خود
همعقیده، همنفس، همراه بود
اولین قربانی آل رسول
در دلش کی ذرهای اکراه بود؟
هرچه گفت از غربت جدش علی
پاسخش تنها بد و بیراه بود
نیزهای وقتی به پهلویش نشست
نالهاش فریاد یا اُمّاه بود
در جوان مرگی اکبر فکر کن
مثل زهرا عمر او کوتاه بود
پیر شد بابا سر تشییع او
بسکه داغ رفتنش جانکاه بود
::
نقل بعضی حرفها ممکن نبود
گریه باید کرد با "ممکن نبود "
از صحابه هیچ کس باقی نماند
ماندنش در خیمهها ممکن نبود
کاروانی در وداعش گریه کرد
فهم هجر مصطفی ممکن نبود
وصل با تن پروری امکان نداشت
پس تقرب بی بلا ممکن نبود
بر سر بالین اکبر ضجه زد
گریههای بی صدا ممکن نبود
فرق سر تا بین ابرو باز شد
بستن فرق دو تا، ممکن نبود
پهن شد آنجا عبایی هم ولی
بُردنش با یک عبا ممکن نبود
قطعه قطعه؛ ریز ریزش کردهاند
حال فهمیدی چرا ممکن نبود ؟
خواهری آمد عصای دست شد
راه رفتن بی عصا ممکن نبود
✍️ #علیرضا_خاکساری
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
وقت وداع از حرم، نگاه پدرها
ملتمسانهتر است پشت پسرها
آه، پدرهاي خسته، آه، کمرها
آه، پسرهاي رفته، آه، جگرها
میرود و یک صدا به گریه میافتند
پشت سرش خیمهها به گریه میافتند
باز نمایان شده جلال پیمبر
باز تماشا شده جمال پیمبر
پرده بر انداخته کمال پیمبر
اینکه وصالش بُود وصال پیمبر
سمت عدو نه، علی اکبر خیمه
میرود از خیمهها پیمبر خیمه
حیدر کرار شد، زمان خطر گشت
لشگر کوفه تمام مثل سپر گشت
ریخت بهم دشت را و موقع برگشت
ضرب عمودی که خورد، واقعه برگشت
خون سرش بر روی عقاب چکید و...
راه حرم را ندید و شیهه کشید و...
آن بدنِ از جفا شکستهترین را
آن بدن له شده به عرشهی زین را
برد سوی دیگری، شکسته جبین را
لشگر آماده نیز خواست همین را
وای که شمشیرها محاصره کردند
ازهمه سو تیرها محاصره کردند
بی خبرانه زدند، بی خبر افتاد
خوب که بیحال شد ز پشت سر افتاد
در وسط قتلگاه تا پسر افتاد
درجلوی خیمه گاه هم پدر افتاد
وای گرفتند از دلم ثمرم را
میوه ی باغ مرا، علی، پسرم را
آه از این پیرمرد خسته، شکسته
سمت علی میرود شکسته، شکسته
آمد و دید آن تن خجسته، شکسته
در بدنش نیزه دسته دسته، شکسته
کاش جوانان خیمه زود بیایند
یاری این قامت شکسته نمایند
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
خِسخِس سینهات انداخت ز پا بابا را
به زمین هِی نکش آنقدر عزیزم پا را
پیرمردم! همهی دلخوشی من برخیز
برنمیخیزی اگر، باز کن این لبها را
دشت پُر گشته ز تو یا که تو از دشت پری؟
به زمین ریختهای مینگرم هر جا را
سهم آهوی من از زندگیاش صیاد است
بست با نیزه به رویش ره این صحرا را
پهلویت آمدم و پهلویت آزارم داد
باز دیدم وسط آتش در، زهرا را
خُنکای جگرم! بیتو نمیخواهم من
به خدا لحظهای از زندگی دنیا را
تو تجلای غم پنجتنی ای ولدی
که به هر زخم به تصویر کشیدی ما را
✍️ #سیدپوریا_هاشمی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬اگر همت دارید ...
🎙آیت الله #جاودان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم