.
#زمینه_احساسی
#امام_حسین و #کربلا
#اربعین
بند اول:
دم یا حسین
مرهم یا حسین
ای بهترین غمِ
عالم یا حسین
سرمایه مون آقا چشمِ تره
روضه با بهشت برابره
بی تو نوکرت در به دره
ثارالله
وابسته زندگیم به دمته
سایه ی سرم علمته
آرزوم فقط حرمته
ثارالله
بند دوم:
شور کربلا
منظور کربلا
من آخرش میام
هر جور کربلا
باز اربعین و این غمِ دلم
امسالم بخر از رو کرم
جا نمونم از راهِ حرم
ثارالله
دوریِ از حرم سخته برام
میخورم زمین اگه نیام
میدونم خودت زدی صدام
ثارالله
#علی_علی_بیگی ✍
.👇👇
.
#اسارت
#شام
#زمزمه
۱۱۲۴
یابن شبیب داره تموم میشه مُحرم
تازه ولی شروع میشه اندوه و ماتم
عممو میبرن توو شام بدون مَحرم
میبرنش میون ازدحام
میزننش توو کوچههای شام
بی بی هارو سنگ زدن از رو بام
آه
دور عمه رقص و آواز کردن
مطربها به دورشون میگردن
****
یابن شبیب چی بگم از رد کبودی
یابن شبیب میمُردی اونجا اگه بودی
عمهمو بردن توو محلهی یهودی
به سینه ها با طعنه چنگ زدن
از خون فقط به چهره رنگ زدن
پرده نشینا رو با سنگ زدن
آه
میسوزم یابن شبیب از این داغ
ناموس ما رو زدن با شلاق
****
یابن شبیب قاتل ما شام خرابه
یابن شبیب حتی شنیدنش عذابه
جای عقیله مگه توو بزم شرابه
رو دستاشون مونده جای طناب
دلها کباب و دیده ها پرآب
خنده میکرد حرمله به رباب
آه
چه بلایی سرشون آوُردن
عمّم رو به شب نشینی بردن
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
276.1K
سبک قدم قدم داره دلم میزنه فریاد
.
#اسارت #شام
#مرثیه
۱۱۲۶
غریب رو نیزه خبر داری از ما
غارتمون کردن یه مشت حرامیها
تو کوچه های شام ناموستو چرخوند
همون که با چکمه تو رو برت گردوند
ای قاری زینب لبت شده پاره
رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره
نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد
برای خوشحالی با نیزه بازی کرد
سرت ز نی افتاد ای هستی زینب
دیدم سرت له شد زیر سم مرکب
همه عزیزانت انگشت نما بودن
دور و بر ماها شراب خوارا بودن
#محمود_اسدی_شائق ✍
#سبک_غریب_رو_نیزه
.
.
#شور_لطمه_زنی
#ورود_به_شام
#اسارت
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
به پشت دروازه ساعات
معطله عمه ی سادات
قافله از شلوغترین راه
اومده در شام خرابات
میان همه برا تماشا
تو بازار برده فروشا
زینبو میزنن به پیش
چشمای ساقی العطاشا
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
نمونده بود هیچ احترامی
محله ها پر از حرامی
سر همه بچه یتیما
شکسته با سنگای شامی
به انتقام بدر و خیبر
ما رو زدن با بغض حیدر
سرا میفتاد زیر مرکب
حتی سر علیه اصغر
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
سوت و کف و هلهله بودو
خنده های حرمله بودو
دستا توی سلسله بسته
پاها پر از آبله بودو
کنار سرهای بریده
قامت دخترا خمیده
دروازه تا دم خرابه
صبح تا غرووب طول کشیده
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
آتیش رو معجرا میریختن
خاکستر از بالا میریختن
یه عده رقاصه ی شامی
به دور محملا می ریختن
جونمونو به لب رسوندن
دل یتیما رو سوزوندن
جلوی چشمای ابالفضل
سکینه رو خارجی خوندن
انا لله و انا الیه راجعون *سُبیَت زینب*
#مرتضی_کربلایی
.
#واحد
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
جواب:
بابای من بابای من ۳
باباحسینم
بند اول:
بابایی کنارم رسیدی بابایی
برا من دوباره میخونی لالایی
تموم امیدم همه زندگیمی
اومد بر سر من بلای عظیمی
میگن من یتیمم امون از یتیمی
قد من خمیده
سر تو بریده
بند دوم:
نفس های من شد بریده بریده
می بینی که جونم به لبهام رسیده
سرت رو گرفتم با دستای بسته
چرا روی موهات خاکستر نشسته
بگو دندون تو چجوری شکسته
گناهت چی بوده
لب تو کبوده
بند سوم:
رسیدی و روشن شده این خرابه
ولی صورت تو به خونت خضابه
برای تو روضه میخونم من امشب
شنیدم جلوی چش عمه زینب
بریدن رگاتو ولی نامرتب
من اشکام روونه
سرت پر زخونه
بند چهارم :
دلم تنگه واسه صدای علیله
الهی بمیرم برای علیله
شهیده شده تا خبر رو شنیده
نبوده ببینه سرت چی رسیده
دیگه زخمای صورتت رو ندیده
نه بازوش شکسته
نه پهلوش شکسته
#مزتضی_کربلای