▪️به پای پرچم سرخت چه سرها که نیفتادن 🌴حاج محمود کریمی 🔘شب اول محرم 97

واحد شلاقی #من حسینم که جهان واله و حیران من است #کربلایی محمد معصومی

واحد # من حسینم که جهان واله و حیران من است #حاج حسین معلمی فرد

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد

💠حسین اقام همه میرن تو میمونی برام... ◼️ #شور 🔴 #محرم_1398 🎤 #میثم_مطیعی 📢گنجینه مداحان انقلابی 💠 @maddahi_enghlabi

✅ شهادت عبدالله بن حسن علیه السلام ◾️تمامی اصحاب و یاران امام حسین (ع) به شهادت رسیده اند و حضرت خسته و ناتوان در گودال قتلگاه افتاده و در محاصره دشمن قرار دارد، ناگهان عبدالله‌بن‌الحسن که هنوز به سن بلوغ نرسیده و امام برای او حکم پدری مهربان پس از شهادت امام حسن(ع) را داشته است، امام را در گودال قتلگاه تنها می بیند که دشمن از هر سو او را احاطه کرده است. از داخل خیمه‌ها و از زنان حرم جدا شده و شتابان می دود تا خود را به عمویش برساند، زینب کبری سلام الله علیها تلاش می کند تا او را از رفتن به سوی گودال باز دارد ولی عبدالله مقاومت می کند و دست عمه را به سختی رها می کند. امام حسین (ع) که این منظره را مشاهده می کند به خواهرش خطاب می کند: «إحبسیه یا اٌختی! خواهرم عبدالله را نگاهدار» اما عبدالله امتناع می‌کند و می‌گوید: «والله لا اَفارقُ عَمِّی؛ به خدا سوگند از عمویم حسین جدا نخواهم شد.» ◾️در این هنگام بحربن‌کعب (أَبحربن‌کعب) و به قولی حرمله‌بن‌کاهل اسدی با شمشیر بر امام (ع) حمله می کند. عبدالله چون این حالت را می بیند بانگ برمی آورد:«ویلک یابن الخبیثۀ اُتُقَتلُ عَمّی؟ ای فرزند زن پلید می‌خواهی عمویم را بکشی؟.» ◾️قاتل جلو می آید و بجای امام حسین (ع) شمشیر را با همان ضرب سنگین بر سر عبدالله خردسال فرود می آورد، اما عبدالله دست کوچکش را سپر می کند تا جلو شمشیر را بگیرد. دست عبدالله قطع می شود و از پوست آویزان می شود و فریاد می زند: مادر کجایی؟ ◾️امام (ع) او را در بغل می کشد و می فرماید:یابن أخی، اصبر علی ما نَزَل بک؛ واحتَسِب فی ذلک الخَیر، فإنّ الله یُلحِقک بِأبائِک الصالحین؛ برادرزاده‌ام، در آن چه برایت پیش آمده صابر باش و آن را نزد خدا نیکو به حساب آور و خداوند تو را به پدران و نیاکان شایسته‌ات ملحق خواهد نمود. ◾️سپس امام حسین (ع) دست خود را به دعا بلند می کند و در حق آن قوم بی‌رحم می گوید:خدایا، این مردم را از باران رحمت و برکات زمین محروم گردان و اگر به آنان عمر طبیعی داده‎ای، به بلای تفرقه و پراکندگی مبتلاساز و هیچ گاه فرمانروایانشان را از آنان خشنود نگردان، آنان ما را با وعده نصرت و یاری دعوت کردند ولی به جنگ ما برخاسته و ما را قتل عام نمودند.(1) ◾️راوي می گويد: در اين لحظه حرمله كاهل حرام زاده تيري به سوی عبدالله می اندازد و تير گلوي عبدالله را كه در آغوش عمويش است، می برد و او جان بر جان آفرين تسليم می کند و پس از آن شمر پليد به خيمه هاي حرم مطهر حمله می کند(2) صلی الله علیک یااباعبدالله پی نوشت: 1- ارشاد مفید، ج 2، ص 110؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 450؛ کامل ابن‌اثیر الملهوف، ص 173 و ابصار العین، ص 71. 2-لهوفhttp://eitaa.com/joinchat/2446852097Cc1b0344a82

🏴 #ياحسين_عليه_السلام ◾️شب اول همه خادم... شب کوفه شب مسلم... ◾️ شب دوم دلا خونه... صدا زنگ کاروونه... ◾️ شب سوم شب ناله... شب روضهٔ سه ساله... ◾️ چهارمین شب مثل دُره... شب چهارم شب حُره... ◾️ شب پنجم شده مرسوم... شب عبداللّٰه معصوم... ◾️ ششمین شب،شب قاسم.. نمونده یک تن سالم... ◾️ شب هفتم شب آبه... شب اصغر ربابه... ◾️شب هشتم شده پرپر... ارباً اربا علی اکبر... ◾️ نهمین شب،شب سقاست... علمُ مشکُ یه دریاست... ◾️ دهمین شب دلا بی تاب... شب عاشورای ارباب... ◾️ شب یازدهم اسارت... خیمه ها میره به غارت ... 😭😭😭😭😭😭😭 http://eitaa.com/joinchat/2446852097Cc1b0344a82

جایِ بازی بِدَوَم هر طرفِ میدان را... آتشی سوخته مَعجر، سر و هم دامان را... سَرِ من میشکند،نیست مرا آغوشی، پدرم کو که ببیند نِگهی حیران را... من عمویم یَلِ هاشم نسبی از حیدر، کو عمویم که کند سینه سپر طفلان را؟؟ دستِ سیلیِ سنان کرده دوچشمم کم سو، خونِ گوشم بچکد هر قدمِ بی جان را... لبِ اصغر نه دگر شیر بخواهد...آری، خون وآفتاب کند سیر لبِ سوزان را... نیزه، شمشیر، سپر، دشنه....گودالی پر خون، و نِشان می دهدم دستِ کسی، عریان را... تنِ من پر شده از خِیزر و از آبله ها، چوب وشلّاق زده پایِ منِ لنگان را... سر به نیزه ست...پریشان شده می رقصد مو، لبِ عطشانِ پدر خنده زند گریان را... کُنجِ ویرانه نشستم شبِ غم، تاریکی، عمّه را کو؟...چه کنم وحشتِ این ویران را... با لگد صبح کنم بعدِ تو هر شامم را، نه دگر نیست مرا ناز و لَبی خندان را... نه علی اکبر و قاسم، نه عمویی...غُربت!! کرده آسی دلِ پُر غصِّه یِ بی سامان را... آب ویک سینه ی پُر شیر...بگرید مادر، اصغرم کو که دهم شیر لبِ عطشان را... ای خوشا دربِزند کُنجِ نَمورم بابا، تشتِ سر داده فروغی دلِ در زندان را... نوحه گویت شده ام، مرثیّه می خوانم لیک، ندهد لُکنتِ از ترس،...صدا ترسان را... خسته ام، خواب گرفته ست مرا، میبینم،، پدرم، اصغر و اکبر...صَفی از یاران را... میلِ رفتن به سَرَم،...رفتنِ من آسان نیست،، چاره ای عمّه خدایا بُکند جانان را... (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۲۴

#زمینه_شب_ششم_محرم #سبک_نوشته_مقتل #بده_تو_اذنم 🔘🔘،905🔘🔘 ☑️بنداول بده تو اذنم ای عمو در محنم بده تو اذنم حالا که رو میزنم برم به میدون قاسم ابن الحسنم عمو جون نامه دارم از بابام برات وصیت کرده. بزاری بشم فدات خودم تنهایی مثل لشکرم برات میدم قسم تورو به مادرت بزاربشم فدای اصغرت بمیرم و نبینم ای عمو بره به روی نیزه‌ها سرت یاعمو جانم یاحسین مددی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم به زیر نعلا له شد اعضای تنم به زیر نعلا پره خون شد دهنم به زیر نعلا کش اومده بدنم به زیر نعلا2 به زیر نعلا میزنم تو رو صدا به زیر نعلا زیر خیل دست و پا به زیر نعلا له شدم عمو بیا به زیر نعلا2 کل تنم له شده مو به مو باخاک صحرا شده زیر و رو بیا ببین قاسم تو شده قده علیِ اکبرت عمو یاعمو جانم یاحسین مددی 💠💠9⃣0⃣6⃣💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• #شعرای_آیینی #کربلایی_رضا_نصابی #کربلایی_مجیدمرادزاده #شب_ششم_محرم . ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ .نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) . کانال کربلایی مجید مرادزاده .

#بده_تو_اذنم

. #امام_حسین #اصحاب_کربلا #شب_چهارم_محرم_1398 #زمینه #جواد_مقدم اَلسلام محرم الحرام ، اَلسلام دلیل گریه هام اَلسلام به ساحت حسین ، اَلسلام به شاه تشنه کام سلام غم حسین ، محرم حسین سلام من به بیرق و به پرچم حسین سلام تب حسین ، به زینب حسین سلام من به روضه های هر شب حسین کاش میشد جنونمو به مادرت نشون بدم کاش میشد که این محرمی برا تو جون بدم زنده ام به موج پرچمت ، فدای اشک و ماتمت اَصن یجور دیگه ست آقا شبا و روزای محرمت ... کلنا اصحاب الحسین ، کل خیر فی باب الحسین ... اَلسلام به عون و جعفرت ، اَلسلام به جُون و اکبرت رو منم میشه حساب کنی اومدم بشم فدا سرت سلام به عابست ، به یار و مونست سلام من به مسلم و حبیب مخلصت سلام به لاله ها ، به طفل خیمه ها سلام من به زینب و همه مخدرات کاش میشد آقا منم مثه تو بی کفن بودم کاش تو کربلا غلام اولاد حسن بودم کاش شبیه شوذَبت حسین ، باشم تو مکتبت حسین مدافع حرم بشم شبیه جُندبت حسین ... کلنا اصحاب الحسین ، کل خیر فی باب الحسین ... کربلا جریزه ی جنون ، کربلا جدال اشک و خون کربلا زمین پُر بلا ، کربلا دیار لاله گون سلام زمین غم ، کتیبه و علم سلام به پرچمای سرخ و مشکی حرم سلام به شور و شِین ، به مقطوع الیدین سلام من به گنبد و مذبح حسین کاش همیشه زیر دِین شاه محترم باشه کاش میشد شبای جمعه زائر حرم باشم کاش به وقت مُردنم حسین ، سیات باشه تنم حسین اگه بیارن اسمتو به سینه میزنم حسین ... کلنا اصحاب الحسین ، کل خیر فی باب الحسین ... .