eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. مراسم دهه اول محرم سال 98 شب ششم-بخش سوم و حاج سیدرضا نریمانی ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ الحمدالله که مثل علی اکبر جونم فدای تو شد ای عمو آخر قدم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گلت شده پرپر خیلی زود وارد روضه شدم ببخشید اجازه بهش داد ارباب گفت باشه برو حالا که حسنم گفته رو چشام انقدر تو این خیمه ها گشتن یه زره برای این نو جوون پیدا کنن پیدا نشد شیخ جعفر میگه وقتی اومد سوار مرکب بشه اومدن بلندش کردن قدش به مرکب و رکاب هم نمیرسه رکاب بالا آوردن اما ایستاد گفت حسین جان فقط نگاه کن ببین فرزند حسن چکار میکنه همچین زد تو دل لشکر پیرمردها گفتن فرار کنید این درسته قدش کوچیکه اما پسر حسنه یکی داد زد گفت نه فرار نکنید راهشو من بلدم اول دورش کنید سنگ بیارید با سنگ از دور بزنیدش همچین که از مرکب افتاد بعد بریزید سرش باباش تو جمل مارو بیچاره کرد حالا بیچارش میکنیم داغشو به دل مادرش میذاریم الحمدالله که مثل علی اکبر جونم فدای تو شد ای عمو آخر قم بذار رو چشمای پر از خونم بیا که بدجوری گلت شده پرپر زیرو رو شده تنم با نیزه غرق خون شد بدنم با نیزه عمو جانم با صورت افتادم از روی اسب بی هوا تا زدنم با نیزه نمیتونی بشنوی با من بگو پهلوهام شکسته مثل زهرا بدنم زخمی از سر تا پا زیر ثم مرکب ها افتادم یکی شد تنم با خاک صحرا ای حسین.... یه لشکر پر از داد و هلهله است یه لشکر پر از شور و ولوله است یه لشکر پر از شمر و حرمله است دلشوره دارم شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تورو که دید واست نقشه ی تازه ای کشید ای تک سوارم با تیر و نیزه شون شد قامتت نشون از پیکرت عسل میریزه جای خون اسبا یکی یکی رد میشن از تنت ضرب المثل شدی با قد کشیدنت اما حرف آخرم باشه عجب روضه ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد یه دشت و یه قاسم یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردنو (یه خواهش بکنم همه خودمونو بزنیما) یه دشت و یه قاسم یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردنو تو خیمه زنا غرق شیون و غوغا به پا شد چرا؟؟ اسم علی رو برد فرق سرش شکست خون لخته ها چه زود راه گلو رو بست پهلوی زخمی و بازوی پر ورم زینب رسید و گفت ای وای وادرم ای حسین...... علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من.... .👇
شور؛ کعبۀ عالم.mp3
1.46M
علیه‌السلام 🔹کعبۀ عالم🔹 دور تو بگردم، ای کعبۀ عالم ای سِرّ اجابت یاحسین شب‌های محرم، دلتنگ تو هستم دلتنگ زیارت یاحسین شب زیارت دل می‌شه غرق نور یاحسین می‌دم سلامی بازم از راه دور یاحسین چی می‌شه توی تقدیرم، بنویسی باز ای آقا امسال اربعین این نوکر، می‌شه زائر کربلا «حسین ثارالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای صبر و قرارم، ای دار و ندارم ای راه نجاتم یاحسین ای روح نمازم، ای راز و نیازم ای صوم و صلاتم یاحسین آخر می‌میرم، تو بزم روضه‌هات یاحسین لحظۀ مرگم، می‌مونم چشم به‌رات یاحسین آقا تا دمِ جون دادن، اسم تو روی لب‌هامه بیرق سیاه روضه، روشنیِ این شب‌هامه «حسین ثارالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عشق تو عجین شد، با آب و گل من مدیونِ تو هستم یا حسین از کودکی آقا، بی‌تاب تو بودم ممنونِ تو هستم یا حسین من و سپرده دستِ تو مادرم یاحسین الهی باشه جملۀ آخرم: یاحسین نوکرا رو تو روضه‌ها، که مادر تو دعوت کرد دل ما رو برد کربلا، یعنی راهیِ جنت کرد «حسین ثارالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای هستیِ مولا، نور دل زهرا یا سیدالابرار یاحسین تو خون خدا و، تو کشتۀ اشکی یا سیدالاحرار یاحسین راه سعادت، شد راه کربلات یاحسین نورٌ عَلی نور، پرچم روضه‌هات یاحسین پیرهنِ سیاه تن کرده، حتی آسمون این شب‌ها با روضۀ تو روشن شد، چشای تارِ این دنیا شاعر: نغمه‌پرداز:
. ‌ 🏴شب سوم محرم ۹۸🏴 در میان بچها دخترت معروف شد به قدکمان بچه ها بی تو ای مهتاب من نیزه باران است هرشب آسمان بچه ها نه نیفتاده هنوز ناله ی برگر بابا از دهنان بچها اینچنین تقسیم شد تو از آن من عمو عباس از آن بچها خسته می شد هر کجا جای عمه میشدم من عمه جان بچها میرود سمت سرت شمر بازی میکند هی با روان بچه ها تازه با شلاق خود زجر می افتد پس از خولی به جان بچه ها من ندارم ولی لکنت دارد زبان بچه ها ای فدای حنجرت صبر کن بابای خوبم صبر کن حرف دارم با سرت شدتش شد بیشتر مشت شد وقتی که سیلی قدرتش شد بیشتر لحظه لحظه دخترت هی کبودی های روی صورتش شد بیشتر روی زخم صورتم در خرابه بوسه ات خاصیتش شد بیشتر بین دختر های شام اینکه ابرویم شکسته صحبتش شد بیشتر پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود می خواست تا ادای مرا در بیارود 🏴
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
🔹از فراق تو هرچی بگم کمه🔹 یه حرفاییه که گاهی نمیشه گفت به آسونی سربسته میگم تا بدونین یوسفمو تو خواب دیدم افتاده بود توی گودال با پیرهنِ کهنۀ خونین خاک کرب‌وبلا بوی خون میده چشم تو روضه‌ها رو نشون میده خواهرت داره از غصه جون میده وای، غم چی دارم، تا وقتی باشه، سایه‌ت رو سرم وای، برادر من، تویی همۀ امید حرم «وای، برادر من» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از وقتی اومدیم اینجا باز تو دلم شده غوغا ترسم اینه بمونی تنها لحن صدات چه محزونه چشات دو کاسۀ خونه بگو چی میشه فردای ما نمیگی که دلم می‌گیره آقا میگم اینجا کجاست میگی کربلا چرا جمع شده اشک تو چشات؟ چرا؟ وای، یه حسی میگه، که اینجا تو رو، میگیرن ازم وای، یه حرفی بزن، دوباره دلم، آروم شه یه‌کم «وای، برادر من» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیمۀ ما رو بر پا کن کنار خیمۀ سقا که باشه سایه‌ش رو سر ما تو هر مصیبت و رنجی قسم به غیرت عباس که وا نمیشه معجر ما تازه اول راه من و غمه تازه اول ماه محرمه از فراق تو هرچی بگم کمه وای، قدم می‌زنیم، که حرف بزنیم، تو می‌کشی آه وای، میگی خواهرم، الان رسیدیم، توی قتلگاه «وای، برادر من» شاعر و نغمه‌پرداز:
@ahangg_bot ربات آهنگ ایتا.mp3
12.12M
🎶 محمود کریمی♦️روضه-در میان بچه ها، دخترت معروف شد به قد کمان بچه…
🎥 اجرای صحنه روز عاشورا در کشور عراق 🔹️ برای اولین بار صحنه واقعی روز عاشورا منطبق بر مقاتل به صورت کامل و اجرای هنرمندان عراقی در کربلا به تصویر کشیده شد. / التماس دعا 🙏 ⬛️
⚠️این تصویر مربوط به آرایش هالووین یا گریم فیلم ترسناک نیست قربانیان بمب‌های فسفری صهیونیست‌هاست 🔻پ ن: رونوشت به محمد مایلی کهن و همه صهیونیسم دوستان
به نام خدا ★ کرامت شهید رستگار به مادرش. مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». به گزارش جهان به نقل از روضه نیوز ؛مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». پسر می‌گوید: «نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه. میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.». @basijnews_pirbakran
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe avale moharram1399 - mehdi akbari.mp3
6.09M
🔳 استقبال 🌴باز این چه شورست که در خلق عالم است 🌴آری دگر هلال ماه محرم است 🎤 👌بسیار زیبا