eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. به سبک نوحه حاج نریمان پناهی دل محزونه         داره میخونه به یادِ مادر          چشام بارونه داغ عجیبی رو قلبم نشسته راه گلومو یه بغضِ که بسته  شهر مدینه دلـم رو شکسته خودم دیدم، تو کوچه راه مادرم رو سد کرد خودم دیدم، زخم ‌زبون حال و روزش رو بد کرد خودم دیدم، چــادر مــادر منــو لگـد کــرد (وای حسن ۳ حسن جان) ۳ با قلبی خــون         نــدارم سامــون تا دیدم سوختی      شدم نیمه جوون خوب شد که زینب تو کوچه نبوده حالا کـه می بینه چهره ت کبـوده می پرسه مادر گناهت چی بوده!؟ مادر من،‌ تو با صورت خوردی زمین واویلا مادر من، تــو کوچه پیر شـدم ببین واویلا مادر من، چه زود شدی خونه نشین واویلا (وای حسن ۳ حسن جان) ۳ .
. نوحه:جان سنه قربان یا امام رضا(ع)... کربلایی وحید شکری جان سنه قربان یا امام رضا چشمه ی ایمان یا امام رضا کعبه ی عشقی در طواف تو خیل محبان یا امام رضا به نخ پرچم سبزت گره خورده دلم یا امام رضا تو که مهتابمی ، اربابمی ، من سائلم یا امام رضا کعبه ی ارزاقی و قبله ی آفاقی تو شور مشتاقی و مروه ی عشاقی روح عباداتی و قبله ی حاجاتی سوز مناجاتی و آقای ساداتی علی علی علی علی موسی الرضا جان سنه قربان یا امام رضا حضرت سلطان یا امام رضا یمن قدوم تو بها گرفت خاک خراسان یا امام رضا یا سراج المنیر رب الصغیر انت الامیر یا امام رضا غریب الغرباء نور الهدی شمس الضحی یا امام رضا به نخ پرچم سبزت گره خورده دلم یا امام رضا تو که مهتابمی اربابمی من سائلم یا امام رضا هیبت مولایی و زینت زهرایی به به چه آقایی و رویت تماشایی دلبر و دلداری و تو شیر کراری نقطه ی پرگاری و نظر داداری علی علی علی علی موسی الرضا 👇
. ‍ 📝 🖊 🖊 🖊 "علیه السلام" نام مرتضی بوَد به عرش حق زینت هر که گفته ذکر او را گشته با عزت حضرت فاطمه من را انتخاب کرد زیر پرچم ولای او شدم دعوت انتخابم کرد انتصابم کرد شیعه گشتم از دعای مادری حیدریم حیدریم حیدری هر چه دارم از تو دارم ساقی کوثر آرزویم بوده باشم نوکر قنبر رو سینه حک نمودم این عبارت را به ابی انت و امی یا علی حیدر اسداللهی ولی اللهی تو امید من به روز محشری حیدریم حیدریم حیدری با ولای مرتضی شد دین ما کامل انا مجنون علی مرتضی بن ابی طالب چون که دیوانه او بودم شدم عاقل او شده شاهم یار دلخواهم جز علی نمیشناسم سروری حیدریم حیدریم حیدری کعبه از قدوم حیدر محترم گشته هر که با علی نشسته با کرم گشته قبله ی اهل ولایت نجف مولا حاجی اصلی به دور این حرم گشته حرمش عشق است کرمش عشق است کرده ایوان طلایش دلبری حیدریم حیدریم حیدری عمر ما به عشق ناب مرتضی سر شد عشق او نشانه ی پاکی مادر شد نبوَد امیر مؤمنین کسی دیگر این لقب فقط برازنده حیدر شد مخزن الاسراره کعبه ی سیاره اسم زیباش حیدر لقبش کراره اسدالله علی علی ولی الله علی علی حمله های او دلیل فتح خیبر شد روی انگشت کنده ز جا در شد فاتح بدر و هنین و فاتح خیبر این لقب فقط برازنده ی حیدر شد قاهر و قهاره غالب پیکاره یک فدایی او میثم تماره اسدالله علی علی ولی الله علی علی فاطمی ام عاشق حیدر کرارم از عدوی مرتضی همیشه بیزارم بهر دیدن بهشت نباشدم میلی حسرت زیارت صحن نجف دارم مهر آل حیدر بهترین سرمایه از نجف میایم تا بقیع مشایه اسدالله علی علی ولی الله علی علی .👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت علیه السلام - سبک یارا دلبر و دلدارا... دستم به دامنِ بارون نداره آقامون زائر و چشمامون... بازم شده گریون هستم گدای آقا که... چشمایی که پاکه بارونیهِ تا که... ضریحش از خاکه جانم حسن ذکرِ قلبِ عاشقا روضه‌یِ کرب‌وبلا نوحه‌یِ سینه زنا یا امامِ مجتبی جانم حسن ذکرِ بین‌الحرمین روضه‌یِ لبِ حسین نوحه‌یِ شاهِ حُنین مقتدای زینبین هُوَالکریم وَ اِبنُ اَبَاالکریم تو کریمِ حرمی ما نوکریم (۴) روضهَ‌ت سنگین و دشواره دستار و دیواره تو شاهدی آره... گم شده گوشواره روضهَ‌ت سیلیِ سنگینه دیده نمی بینه لگدی می شینه با کینه رو سینه ای وای مادر ذکرِ لبهای منه روضه های حسنه بی حرم روضه خونِ... داداشِ بی کفنه ای وای مادر مدینه و کربلا چی آوُرد سرِ شما دلِ حسن می سوزه و‌... سرِ حسین به نیزه‌ها هُوَالکریم و اِبنُ اَبَاالکریم تو کریمِ حرمی ما نوکریم (۴) .👇
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله السلام ۳ السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . .
. تقدیم به دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد تویی مخاطب غم‌های دخترانه ی من بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من دلم برای تو تنگ است بهترین بابا کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟ چقدر کار بزرگیست دخترت بودن چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من... شاعر : .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به شهدای به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان ▶️ بگو واسه چی دلت تنگ شده بود چی شد از خاک تنتو بیرون زدی؟ چه نیازی داشتی برگردی آخه؟ دیدی حالمون خرابه اومدی؟! وقتی می‌رسی توو ذوقت نخوره انقلابی حرف تازه می‌زنه ماسکه روی صورتا، شک نکنی واسه شیمیاییای دشمنه یاد گرفتی پای مکتب بمونی واسه اعتقادت احساسی بشی ما باید اراده‌مون عوض بشه تو اراده کردی بلباسی بشی تو هنوز همون لباسا تن‌ته ولی ما لباسامون عوض شده کاشکی چشماتو ببندی پهلوون نبینی که دنیامون عوض شده کاش منو به آرزوهام ببری کاش هنوز قرارمون حرم باشه شونه‌های دلمو تکون بده شاید این تلقین آخرم باشه من میگم خواسته دخترت بوده دخترا بابایی‌ان خیلی زیاد اینو حضرت رقیه شاهده دخترا صدا کنن بابا میاد .
. بسم‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به و ▶️ گفتم که پریشان نکنم اذهان را رویِ جگرم گذاشتم دندان را ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم!؟ مرثیه‌ی کربلایِ خان طومان را ⏭ نشنیده بگیر صوت ألرحمن را نادیده بگیر رویِ نی قرآن را امروز أبوهُریره هم تحسین کرد تحریف‌کنندگان خان‌طومان را .
. بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد خوب پیداست که باران ستم می ریزد آه آرامش زهراست به هم می ریزد یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود مهربانی که برای همه همچون خورشید نور از خنده ی لب های ترش می بارید از گرفتاری امّت به جزا می ترسید روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟! در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟! دخترت زار به سر می زند ای وای دلم بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟ این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل آه یا رب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل با اجازه... بگذارید بیایم داخل با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است وقت برپا شدن آتش در نزدیک است پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی... نگران است برای غم فردای علی... تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد به علی فاطمه را باز امانت می داد داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد مجتبی روشن روان .