.
#خرمشهر
#غزل
#شهدا
بوی شهادت می وزد از این حوالی
گویی که سرما خورده اند اما اهالی
دیگر نمیبوید کسی آلاله ها را
باغ شهادت شد خزان پایمالی
امر به معروف از تساهل خورده سیلی
آه ای شهیدان، جایتان خالی است خالی
غیرت کساد است و خریداری ندارد
گرم است بازار ریا و بی خیالی
ایثار و مردی با غزل ناسازگار است
باید سرود اینجا از ابروی هلالی
وقتی که میرفتید تا مرز خدا، بود
در کوله بار قلبتان عشق جلالی
خفتید در آغوش گرم وصل، اما
ما مانده ایم و صد بغل آشفته حالی
کمیل کاشانی
.
.
▪️ نوحه شهادت #حضرت_حمزه علیه السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب ▪️
خون چکد از دو دیدهء پیغمبر
ز داغ حمزه شد دلش، پر آذر
سالار لشگر نبی فدا شد
از داغش ماتم و عزا بپا شد
واویلا آه و صد واویلتا
مثله شده پیکر او از کینه
تیغ عدو دریده از او سینه
گرچه او گشته اینچنین فدایی
اما وای از شهید کربلائی
واویلا آه و صد واویلتا
ز داغ او نصیب دل شد ماتم
فاطمه گریه میکند از این غم
بعد از او فاطمه گردد دل آزار
سوزد از آتش آن در و دیوار
واویلا آه و صد واویلتا
.
#غزل
#امام_حسین
#رضا_وکیل_آذر ✍
تو که از حال بد سوخته ام آگاهی
مستحب است ز بیمار عیادت گاهی
نکند حال مرا دست خودم بسپاری
خسِ افتاده به سیلاب ندارد راهی
حسرت کعبه به دل دارم و گه کربوبلا
تو نگهدار مرا از خطر گمراهی!
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
میکنم سجده بر این صولت شاهنشاهی
هرکجا نام تو را برد، برای تو گریست
پدر آموخت به من شیوه خاطرخواهی
سند غربت تو گشته علی اصغر تو
برکت داشت عجب عمر به این کوتاهی
.
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیله ی هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن می خواند
روضه ی شاه بی کفن می خواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله ای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم
متن شعر روضه شب جمعه - حاج مهدی رسولی:
ای شهید رکاب پیغمبر
پدر و مادرم فدای تو باد
ای اُحُد شاهد شهادت تو
عمر من وقف در ثنای تو باد
در دلم حسرت زیارت توست
که تو محبوب مردمی حمزه
طبق نصّ صریح آل نبی
اسدالله دومی حمزه
از سلام زیارتت پیداست
که تو یاور شدی نبوت را
گر پیمبر تو را دهد رخصت
تو شفیعی همه قیامت را
آه از آندم که قصد جان تو کرد
هندِ ملعونه ی جگر خواره
کرد قاتل پس از شهادت تو
با غضب سینه ی تورا پاره
دشمن از پیکر تو هم نگذشت
مُثله شد قامت مطهر تو
لیک جسم پُر از جراحاتت
ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر
که تن بی سر برادر دید
راهِ زینب به قتلگاه افتاد
قتلگاه برادر بی سر
خواهر انگار با برادر خود
میشنیدند ناله ی مادر
مادر انگار با پسر دارد
میزند حرفهای آخر را
میشنیدند قاتل و مقتول
ناله های غریب مادر را
این همان ناله های مادر بود
قتلوک بُنَیَّ عطشانا
اولین نوحه های کوثر بود
ذبحوک بُنَیَّ عریانا
4_6019364599118170843.ogg
537.7K
خدا رو مثل
رفیقت قبۅل داشته باش.!.♥️
#استادشجاعی
التماس دعای فرج 🤲
متن شعر روضه شب جمعه - حاج مهدی رسولی:
ای شهید رکاب پیغمبر
پدر و مادرم فدای تو باد
ای اُحُد شاهد شهادت تو
عمر من وقف در ثنای تو باد
در دلم حسرت زیارت توست
که تو محبوب مردمی حمزه
طبق نصّ صریح آل نبی
اسدالله دومی حمزه
از سلام زیارتت پیداست
که تو یاور شدی نبوت را
گر پیمبر تو را دهد رخصت
تو شفیعی همه قیامت را
آه از آندم که قصد جان تو کرد
هندِ ملعونه ی جگر خواره
کرد قاتل پس از شهادت تو
با غضب سینه ی تورا پاره
دشمن از پیکر تو هم نگذشت
مُثله شد قامت مطهر تو
لیک جسم پُر از جراحاتت
ماند مخفی ز چشم خواهر تو
من بمیرم برای آن خواهر
که تن بی سر برادر دید
راهِ زینب به قتلگاه افتاد
قتلگاه برادر بی سر
خواهر انگار با برادر خود
میشنیدند ناله ی مادر
مادر انگار با پسر دارد
میزند حرفهای آخر را
میشنیدند قاتل و مقتول
ناله های غریب مادر را
این همان ناله های مادر بود
قتلوک بُنَیَّ عطشانا
اولین نوحه های کوثر بود
ذبحوک بُنَیَّ عریانا
اي كشته اي كه بود اُحُد كربلاي تو
اهل ِ مدينه نوحه گران در عزاي تو
شير خدا و شير رسول خدا تويي
اي نام سيدالشهدايي سزاي تو
قبل از حسين و واقعه ي جانگداز او
زهرا گريست بر تو و بر كربلاي تو
شد خلعتِ شهادت تو جامه ي رسول
جانها فداي پيكر در خون شناي تو
اي قامتِ بلند رشادت به هر زمان
كوتاه بود عباي پيمبر براي تو
ماتم چرا گياه به پاي تو ريختند؟!
ميبايد آنكه ريخت سر و جان به پاي تو
اعضاءِ تو ز تيغ ستم پاره پاره شد
پايان نشد به كشته شدن ماجراي تو
هر عضوت از نسيم شهادت چو گُل شكفت
در راهِ دين چو مُثله نشد كس سواي تو
سيد رضا مؤيد خراساني
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیله ی هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن می خواند
روضه ی شاه بی کفن می خواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله ای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم