eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. این روزا که بی مهری بین آدما بابه خوشحالم که میدونم عزت دست اربابه دنیایی که با عشق دلبر باشه جذابه خوشحالم که میدونم عزت دست اربابه عکس گنبدش عمری بین سینمون قابه میدونم که تا محشر عزت دست اربابه ای یار من ، دلدار من وا کن گره دوباره تو از کار من چاره تویی ، بیچاره من ذکر حسینه افضل الاذکار من ... جانم حسین ، جانم حسین ... ... جانم حسین حسین حسین حسین ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫ عمریه که مشمول لطف حی سبحانم ذکر هر شبم اینه ای جانم حسین جانم برمیگرده به تربت اصل دین و ایمانم ذکر هر شبم اینه ای جانم حسین جانم نذر غمت چشم ترم خاک سرای تو پدر و مادرم با اذن تو یا ذوالکرم میگم حسین تا نفس آخرم ... جانم حسین ، جانم حسین ... ... جانم حسین حسین حسین حسین ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ من دار و ندارم رو مدیون اباالفضلم من دیوونه ی عشقم مجنون اباالفضلم زهرایی نسب عباس ، ای فخر عرب عباس عبد سر به زیر حق ، سلطان ادب عباس سرداری و سرلشکر ، استاد علی اکبر گفتی بین تکبیرت صلی الله علی الحیدر پای علم گیره دلم با اسم بی نظیر تو میره دلم از غیر تو سیره دلم محتاج لطفتم ای امیر دلم ... جانم حسین ، جانم حسین ... ... جانم حسین حسین حسین حسین ... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ روزیِ دلم دست آقای خراسانه مشهد قبله ی قلبم سلطانم رضا جانه آقای کریمانه ، امید غریبانه مشهد قبله ی قلبم سلطانم رضا جانه آقای من عزت زیاد خاک حرم به اذن تو میده مراد از دید من راه بهشت رد میشه از ورودی باب الجواد ... جانم رضا ، جانم رضا ... ... جانم رضا رضا رضا رضا ... شاعر : 👇
. |⇦•یارب‌ الحسین با دعای زهرا.. و توسل به سلام الله علیها به امید باز شدن مسیر کربلا به نفس کربلایی حسین طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یا رب الحسین با دعای زهرا بِحَق الحسین روز عاشورا اشفع صَدر الحُسین بِظهور الحُجه .. ان شاالله به لطف این خانم دفع موج بلا رو میبینیم با پرچم رقیه جان با هم اربعین کربلا رو میبینیم دنیامون زیر و رو میشه با گوشه چشمای تو وا میشه هر گره کوری با همین دستای تو بالا رفته تو دنیا پرچم بابای تو ای غوغای محشر فتح شهر شام زینب بر وقار و صبرت داده سلام ای کوه حیا و غیرت بنت الامام اسمت یا رقیه ذکر روز قیام یا لَثارات الحسین .. یا رب الحسین با دعای زهرا بِحَق الحسین روز عاشورا اشفع صَدر الحُسین بِظهور الحُجه .. ان شاالله فرج امضا میشه این آقا منجی دنیا میشه غوغایِ اربعین معنا میشه فرمانده مهدی زهرا میشه فریاد منجی عالم تا آخر دنیا میره روزی‌که پرچم خون خواهیِ حسین بالا میره دنیا تحت فرمان حضرت زهرا میره سربازان کربلا با اِذن امام جان بر کف به‌خط همه در بیت‌الحرام با شمشیرِ تشنه ی بیرون از نیام آماده برای فرمان انتقام یا لَثارات الحسین .. بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ و الْقائِمِ بِالْحَق الذی یجلب بسعی بحکم الازلی ــــــــــــــــــ .👇
. من زینب غم‌پرورم اُمّ‌ حبیبه ببین چه آمد بر سرم اُمّ‌ حبیبه حق داشتی نشناختی که زینبم من شد پیر بانوی حرم اُمّ‌ حبیبه باور نمیکردی ببینی بی حسینم من‌ هم نمیشد باورم اُمّ‌ حبیبه این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت باشد سر برادرم اُمّ‌ حبیبه در کربلا لب تشنه او را سر بریدند در پیش چشمان ترم اُمّ‌ حبیبه هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند از اصغرم تا اکبرم اُمّ‌ حبیبه بگو به اینها صدقه بر ما حرام است من دختر پیغمبرم اُمّ‌ حبیبه امروزِ زینب را نبین من روزگاری بودم در اینجا محترم اُمّ‌ حبیبه پرده نشین کوفه بودم من که حالا در کوچه ها دربه درم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید موی ما را شانه میزد پهلو شکسته مادرم اُمّ‌ حبیبه یادت می آید در مدینه با تو گفتم هستی تو مثل خواهرم اُمّ‌ حبیبه سر بسته میگویم برایم خواهری کن فکری برای معجرم اُمّ‌ حبیبه 🔸شاعر: *
. گفتگوی با امام حسین (علیهماسلام) آتش برای صحنۂ محشر گرفتند صد فتنه بعد از دفنِ پیغمبر گرفتند حقّ خلافت را، فدک را، غصب کردند آن عدّه که غیر از پدر رهبر گرفتند یک شب همین ها هیزم آوردند و با خشم در پشتِ «در» تصمیم ِ شعله ور گرفتند با یک لگد پرپر شد و از شاخه افتاد شش ماهه را با کینۂ خیبر گرفتند در کنج خانه گریه می کردیم و آن ها از ما شبانه حضرتِ مادر گرفتند آنها پدر را زجر می دادند و حتی هر شب برای صبّ او منبر گرفتند تا عاقبت شمشیر در مسجد کشیدند با کشتنش صد دِرهم ِ دیگر گرفتند زخم ِ سرش کاری شد و در یک سحرگاه از ما پدر را با غمی بدتر گرفتند بغض یتیمی را به رویِ شانۂ هم- می ریختیم و فتنه را از سر گرفتند عشقم حسینم! خوب می دانی از آنها خیری ندیدیم و سراغ از شَر گرفتند ما خوب میدانیم که جانِ حسن را در کوچه! بینِ شعله؛ پشتِ «در» گرفتند من ماندم و تو! کربلا و داغِ هجران... دیدم تو را هم نیزه ها بر «سر» گرفتند من روی تل روضه گرفتم؛ تا که آن ها با هلهله پیراهن از پیکر گرفتند دیدند جان داری هنوز و شمر آمد ای وای! آخر حاجت از خنجر گرفتند من: «وا عَلیّا» گفتم و مادر: «بُنیَّ» جان دادی و روزِ خوش از خواهر گرفتند دیدی عزیزم؟! عشقِ مان آخر نظر خورد دیدی تو را از زینبت آخر گرفتند! ✍مرضیه عاطفی 👇
. چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند خیال کن که الان کربلایی وقتی عاشقی تو همون جایی چشماتو ببند اگه گذاشت گریه بی امونت چشماتو ببند چای عراقی بخور نوش جونت حالا که شده گریه مهمونت از ما که گذشت الهی هیچ کس از سفر جا نمونه از ما که گذشت الهی هیچکی دیگه تنها نمونه دلم بد جوری شکست هرکاری کردم نشد که برم آقا این همه زائر زیادی بودم نبردیم حرم آقام ... نبردیم حرم... .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا