eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5825419084510006795.mp3
1.34M
ای کشته فتاده به هامون. حسین من حسین من زینب رسیده با دل پرخون. حسین من حسین من تاب و تبم حسین. ذکر لبم حسین باور نمی کنی. من زینبم حسین ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله ............ جان به لب رسیده رسیدم حسین من حسین من پای سر بریده بریدم حسین من حسین من بیچاره خواهرت. بیچاره دخترت در پیش ما زدند. باسنگ بر سرت ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله .......... أین کفیل زینب حورا. حسین من حسین من رفتم محل برده فروشا. حسین من حسین من پای سرت به ما. زخم زبان زدند خیلی رقیه را. زجر و سنان زدند ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله ........ رفته دوباره خواهرت از حال. حسین من حسین من چشمش فتاده بر ته گودال. حسین من حسین من اینجا تنت پر از. نیزه شکسته بود بر روی سینه ات. قاتل نشسته بود ثارالله ثارالله یااخاالغریب اباعبدالله
4_5825419084510006796.mp3
1.46M
بر سینه شعله ها زده زینب حسین من ۲ از شام و کوفه آمده زینب حسین من ۲ برخیز یا حسین . حال مرا ببین بر گشته زینبت . بعد از یک اربعین از غصه ات اخا . قدم دگر خمید جسمم شده کبود . مویم شده سفید .............. ای نور هر دو دیده زینب حسین من ۲ ای یار سر بریده زینب حسین من ۲ یادم نمیرود . ای شاه کم سپاه که دست و پا زدی . بر خاک قتلگاه من زار میزنم . بالای قبر تو صبرم شده تمام . با قتل صبر تو .............. گشته دلم کباب رقیه حسین من ۲ جا مانده در خرابه رقیه حسین من ۲ بگرفت در بغل . راس مطهرت آخر ز غصه ها . دق کرد دخترت جسم ضعیف او . غرق نشانه بود مانند مادرم . غسلش شبانه بود .............. خطاب به حضرت عباس علیه سلام الله ای بر حریم فاطمه حامی یا خو زینب۲( اباالفضلم ۲ ) زینب کجا و بزم حرامی یا خو زینب ۲ ( اباالفضلم ۲ ) بی دست کربلا . قلبم شده کباب دستان خواهرت . شد بسته با طناب ای غیرت حرم . کی باور تو بود زینب شود اسیر . در کوچه یهود
enc_16620652473994818195489.mp3
4.09M
جز پیش تو قلبم هر جا میرفت گُم بود عشقای غیر از تو سوءتفاهم بود سیدرضانریمانی
YEKNET.IR - shoor 3 - shabe 4 moharram1399 - hasan ataee.mp3
3.03M
🔳 🌴نعمت اشک و گریه هارو قدر ندونستیم 🌴محبت امام رضا رو قدر ندونستیم 🎤 نعمت اشک و گریه هارو ، قدر ندونستیم محبت امام رضا رو ، قدر ندونستیم زیارت کرب و بلا رو قدر ندونستیم مثل ماهی که زندگیش به آب وابسته اس مثل شبی که به نور ، مهتاب وابسته اس نوکر هم به ارباب وابسته اس خودتو نگیر ازم قول میدم آدم شم آقا جون مادرم قول میدم آدم شم به امام رضا قسم قول میدم آدم شم ___ سینه زنی هیئتارو قدر ندونستیم خدایی خون شهدارو قدر ندونستیم رفاقت با نوکرارو قدر ندونستیم من به نفس سینه زنای تو محتاجم من به گریه ی تو روضه های تو محتاجم به کربلای تو محتاجم به جوون پرپرت قول میدم آدم شم به علی اصغرت قول میدم آدم شم به رقیه دخترت قول میدم آدم شم ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه ماه سینه میزنم @ShamimeOfoq.mp3
5.64M
‍ . 📋 دو ماهه سینه میزنم به عشق اربعین آقا / کربلایی سیدرضا نریمانی دو ماهه سینه میزنم به عشق اربعین آقا یه کربلابهم بدی برام بسه همین آقا این التماس وخواهشو تو چشم من ببین آقا درسته روسیام ولی رومو نزن زمین آقا میان خداحافظی ، دل منو میسوزونن نزاری تنهاشم ، آخه همه دارن میرن بگوچیکارکنم ، که به منم نگاه کنی این نوکر بدو ، قاطی خوبا سوا کنی "حسین آقام آقام آقام" یه ذکر زهرا میگیرم که بشکنه درقفس خدا کنه که نوکریم نباشه ازسرهوس تو عمر نوکریم فقط همینو فهمیدم و بس توکل سال بیام حرم تواربعین یه چیز دیگست نجف تاکربلا ، پیاده میزنی به راه برای هرقدم ، میریزه صدهزار گناه اگه بدونی که ، چجوری میخرن ازت توراه کربلا ، هستیتو میزاری وسط "حسین آقام آقام آقام" منی که کربلا دیدم اونقدر برام نگو بهشت از آبروی این حرم گرفته آبرو بهشت تو موکبای بین راه همش میپیچه بو بهشت گیرت نمیاد این چایی نه رو زمین نه رو بهشت قدم قدم همش ، سراسر عشقه وجنون پاهات تاول زده ، فدا سر رقیه جون رسیدی کربلا ، تموم خستگیت میره خود آقا میاد ، تو رو به سینه میگیره "حسین آقام آقام آقام" ═┄⊰༻↭༺⊱┄═ .
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان؛کلیپ رابادقت ببینید. اصل ماجرا اینه که شهیدمهدی زین الدین برای شناسایی وارد منطقه دشمن می شود، موقعیت را مناسب می‌داند می‌رود نجف وکربلا زیارتی می کند و در برگشت وارد قرارگاه عراقی ها می شود و به سنگر فرماندهی می‌رود، می بیند خلوت است ، چای آماده می‌ریزد و وقتی دارد چای می خورد فرمانده عراقیا خسته وعصبانی میاد داخل سنگر وبه عربی میگه : یک چای بده بخورم ، زین الدین چای می‌ریزد ومی برد ، فرمانده میگه سرباز جدیدی ؟ میگه: نعم سیدی! افسره یک سیلی به زین الدین می زند ویک جمله ای می گوید! زین الدین شناسایی می کند و برمیگردد ، شب عملیات وارد قرارگاه که می شوند مستقیم می رود و فرمانده را اسیر می کند ومی بندند ومیگه فردا که روشن شد بیاریدش جلوی من ، و... بقیه ماجرا که می بینید....