eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•بزرگ مدینه، بزرگ همه... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بزرگ مدینه، بزرگ همه دعای قنوتِ شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت درآمدم خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جوابِ سلامت فقط با من است تو خورشیدِ زهرای این خانه ای عزیزم تو آقایِ این خانه ای مُهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشای رخسار ماهت کنم نگاه تو را از خدا خواستم من از دارِ دنیا تو را خواستم تمنای دستانِ سرد منی تو دل گرمیِ من، تو مَرد منی بیا چاره ی حالِ پروانه کن بیا گیسوانِ مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمی کار خانه سرم ریخته * تا دستش علی رسید دید گیسوان فاطمه سوخته، داد کشید ...* سرم را اگر پیش تو بسته ام اگر گریه کردم کمی خسته ام خیال تو راحت رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که این گونه دلگیر کرده تو را چه کس این چنین پیر کرده تو را به امر پیمبر عمل می کنی بمیرم که زانو بغل می کنی ببینم تو را رو به راهی علی بمیرم برایت الهی علی غمت را روی شانه ام برده ام نگو از غریبی مگر مُرده ام مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستی عمل می کنند شنیدم تو را کم محلی کنند اگر بی قراری به مسجد نرو اگر غصه داری به مسجد نرو کنار من و بچه هایت بمان همین جا نمازِ جماعت بخوان تو مولای والامَقامِ منی بدان تا قیامت امامِ منی اگرچه دَرِ خانه ات هم شکست علی خانه ی تو بهشتِ من است یل خیبر این قدر گریه نکن جلوی در این قدر گریه نکن من از اشک مردانه دق میکنم همین گوشه ی خانه دق می کنم مگر مُرده باشم تو گریه کنی زمین خورده باشم تو گریه کنی تو به حدِّ کافی پریشان شدی همان کوچه بس بود، گریان شدی زمین خوردن من فدای سرت کتک خوردم اصلاً فدای سرت بر آن خونِ دیوار خیره مشو به تیزی مسمار خیره مشو به جانِ علی پهلویم بهتر است عزیزِ دلم بازویم بهتر است ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
taheri-vahed_3.mp3
2.3M
|⇦•بزرگ مدینه، بزرگ همه... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری
مجمع بیت الاحزان ۱۲ آذر_۲۰۲۲_۱۲_۰۷_۲۳_۲۹_۳۰_۷۹۹.mp3
7.48M
🔹یادبود ذاکرالحسین(ع) مرحوم حاج علی فراهانی◾️ مداح : اقای مهدی عزیزیان شنبــه ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۱ |۸ جمادی الاول ۱۴۴۴ 🕌 آستــــــان مقـــــدس امامزاده معصوم
. 😭 هزار و صد و چند بهاره که قلب آقامونه محزون امام غریب ما هر روز شد از کارای ما دلش خون چرا شیعه از یاد تو رفت که بابات بیابون نشینه حواست باشه داره با اشک گناهای ما رو می بینه دعای قنوت نمازش شده ناجی شیعه اما بمیرم که از دست مردم شد آواره ی دشت و صحرا خدا و رسولش گذاشتند آقا رو پیش ما امانت ولی از چی تنهاش گذاشتیم هزار سال تو زندون غیبت العفو یا صاحب الزمان...... 🌸🌸🌸🌸🌸 چقدر ما‌ پر از ادّعاییم خیال می کنیم خیلی مردیم نشد اما یک لحظه با عشق به دنبال مهدی بگردیم آهای شیعه که هستی دائم گرفتار فتنه ی دنیا بگو در قبال امامت چی داری جواب واسه زهرا رها کرده ایم یوسفش رو توی چاه غربت همیشه چرا سیصد و سیزده یارش هزار ساله که جور نمیشه نشد که بشیم مرهمی ما واسه زخم قلب صبورش یه عمره که ما برنداشتیم یه سنگ از مسیر ظهورش العفو یا صاحب الزمان.... 🌸🌸🌸🌸🌸 منم اون که بار گناهم درآورده اشک از امامم آخه با چه رویی دیگه من خودم رو غلامش بنامم چقد اومده با محبّت کنارم نشسته تو هیئت بده این‌که نشناختمش چون شده چشم‌من بی لیاقت یه عمره که تنهاش گذاشتیم بیایید کنارش بمونیم اثر داره ولله بیایید دعای فرج رو بخونیم ظهور امام‌ زمانه نجات از بلایای دنیا میشه زخم پهلوی مادر تو جمعه ی موعود مداوا الغوث یا صاحب الزمان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ 👇
در باره بیان مضمون محور بخش یکم اصولاً شاعران واکنش‌های عاطفی خود را به دو شکل انتقال می دهند: الف بیان شاعرانه و هنری ب) بیان غیرمستقیم که در حالت نخست، «نحوه بیان» مهم است نه «موضوع» و به‌عکس، در شیوه دوم، ادراک شاعرانه بر نوع بیان غلبه دارد؛ به عبارت دیگر شعور شاعرانه(چه گفتن) بیش‌تر تجلی دارد تا بیان شاعرانه(چه‌گونه گفتن). این نوع بیان -که در ادب سنتی و معاصر رواج بسیار رواج دارد- اگر به‌درستی به کار گرفته شود، به‌راحتی می تواند مخاطب را اقناع کند. ‌با نگاهی واقع‌گرایانه می توان گفت: تعهد شاعرانه و دغدغه تعامل شاعر با مخاطب عام، در انتخاب این شیوه بیان، تأثیرگذارست. این نوع شیوه شعری را می توان بیان «مضمون‌محور» دانست. «مضمون»یا «معنیِ معنی» همان مقصود و مفاد سخن است که در لایه درونی کلام پنهان است و به شکل «فرامتن» ارائه می‌شود. پ.ن: گفتنی است، نباید بیان «مضمون‌محور» را با«مضمون‌آفرینی» یک‌سان دانست؛ اصطلاح«مضمون‌آفرینی»-که از دوره سبک هندی در ادب پارسی رواج یافته است- به مفهوم پردازش هنری یک موضوع به شیوه های مختلف است. این شیوه از مهم‌ترین ویژگی های سبک هندی است.
4_5899787684485793332.mp3
11.31M
ی رو ضه ای شعر و سبک ✍ به نفس کربلایی مجید رضا یی 🎤 ای کاش من و مادر تنها نبودیم ای کاش تنها تو کوچه ها نبودیم ای کاش مسیر ما جای دیگه بود ای کاش میونه نامردا نبودیم مردم تو کوچه وقتی رسید از راه که نامرد مردم تو کوچه دستش و وقتی که بلند کرد مردم تو کوچه سیلی به روی مادرم زد ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه ای کاش دست عدو کوچک تر بود ای کاش قدم کمی بلند تر بود ای کاش صورتم توی کوچه ها ای کاش سپر برای مادر بود مردم تو کوچه مادرو نیمه جون دیدم مردم تو کوچه مادر و ار غوون دیدم مردم تو کوچه مادر و قد کمون دیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه. ار غوان ننه ای کاش انصاف کمی تو ی دلا بود ای کاش بابا علی کنار ما بود ای کاش تو مسیر بر گشت تا خونه ای کاش همراه مادرم عصا بود ن مردم تو کوچه مادرو روی خاکا دیدم مردم تو کوچه ناسزا وقتی که شنیدم مردم تو کوچه مادرو تا خونه کشیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه
در باره بیان مضمون محور بخش دوم در این سلوک ادبی، شاعر سعی دارد با بلاغت کلام و استفاده از شگردهای بیانی(که معمولاً تخیل در آن نقشی ندارد) محتوایی را با بیانی جذاب و نکته‌سنجانه مطرح ساخته، خلأ خیال و اغراق شاعرانه را به نوعی جبران کند. اگر اساس شعر «مضمون‌محور» را «گره خوردگی احساس با ادراک» بدانیم، مهم‌ترین نشانه آن«ادراک شاعرانه» خواهد بود؛ که بر پایه واکنش عاطفی شاعر و با محوریت« استنباط، استدلال‌آفرینی و تحلیل» در شعر برجستگی یافته است. بیان«مضمون‌محور» از دیرباز در شعر بسیاری از شاعران گذشته تا امروز پرکاربرد بوده است ؛ به این نمونه‌ها از حافظ بنگرید: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش لطف خدا بیش‌تر از جرم ماست نکته سربسته چه دانی خموش! تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند! ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم تمنا چه حاجت است؟ وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن و... ابیات فوق، هرچند برجستگی«خیال» ندارد؛ اما از اصل «شعریت» بی بهره نیست؛ به‌راستی چه رازی در ابیات فوق وجود دارد که با وجود کم‌رنگ بودن عنصر خیال، آن را شعر می‌دانیم؟ می توان گفت تمام آن ابیات«مضمون‌محور» با محوریت چهار اصل مهم: تأثیرگذاری و نقش پررنگ احساس، بلاغت کلام، استدلال‌ها و نکته سنجی‌های ذوقی و نهایتاً ادراک و شعور شاعرانه سروده شده است.
. جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... مرضیه نعیم امینی✍ .
4_5951597230732348564.mp3
4.53M
و حضرت زهرا شعر و سبک به نفس کربلایی مسعود فیروزه ای🎤 خدا حافظ ای همسر مرتضی خدا حافظ ای لشگر مرتضی خدا حافظ ای کوثر مرتضی خدا حافظ ای باور مر تضی خدا حافظ ای همسر مرتضی . ببین بقض گرفته گلوی. علی شفای تو هست ارزوی. علی بخندی دوباره به روی. علی بازم راه بری روبه روی. علی اینه خواهش اخر مرتضی خداحافظ ای همسر مرتضی گمون می کنم که. مداوا شدی می بینم که از بسترت پا شدی براکار خونه مهیا. شدی جوونه رشیدم چقدر. تا شدی نزار بسته شه دفتر. مرتضی خدا حافظ ای همسر مرتضی تو این روز ها تو بی گمون. می روی گله یاس من ارغوون می روی جوون اومدی قد کمون می روی با این پهلوی غرق خون. می روی خدا حافظ هم سنگر. مرتضی خدا حافظ. ای همسر مرتضی چقد زود زمینگیر شدی. فاطمه از این زندگی سیر شدی. فاطمه به بستر تو زنجیر شدی. فاطمه به پای علی پیر شدی. فاطمه خدا حافظ ای دلبر مرتضی خدا حافظ ای همسر مرتضی
. جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... مرضیه نعیم امینی✍ .
03.mp3
2.88M
🔘🔘۹۳۰🔘🔘 ☑️بنداول حیدر شد خون جگر/میزد ثانی به در ای وای ای وای بین دیوارو در /زهرا شد بی پسر ای وای ای وای به در لگد زد در افتادُ«۳» فتنه به پا کرد در افتادُ«۳» از جورنامرد در افتادُ«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم ثانیه بی حیا/با ضربه های پا کشت محسن رو فِضةُ خُذینی/می زد زهرا صدا کشت محسن رو عزیزمادر میزد پر پر«۳» جوون حیدر میزد پر پر«۳» با دله مضطر میزد پر پر«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم آه از یاس کبود بین آتیش و دود می‌گفت حیدر آه از درب و دیوار نوک داغ مسمار آه از مادر ..... می‌گفت دله خون علی سوختم«۳» دله پریشون علی سوختم«۳» باچشم گریون علی سوختم«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم دستای بوتراب/رو بستن با طناب چل تا مزدور جلوچشم حسن/حیدر رو میبردن با ضرب و زور ...... آه از جفای چهل نامرد«۳» فاطمه با اون تن پر درد«۳» می‌گفت علی جان نرو برگرد«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•