۳۰
(شام غریبان)
شده شام غریبان،همه دل ها پریشان
فتاده بر روی خاک،همه جسم شهیدان
مصیبت وا مصیبت۲
همه نالان و گریان،همه لب تشنه عطشان
شرر خورده ز دشمن،به دل های یتیمان
مصیبت وا مصیبت۲
همه دل ها کبابند،همه در تب و تابند
هنوز این تشنه کامان،همه تشنه ی آبند
مصیبت وا مصیبت۲
دل زینب شکسته،رباب تنها و خسته
همه اطفال و زن ها،کنار هم نشسته
مصیبت وا مصیبت۲
همه در شور و شین اند،کنار زینبین اند
در آن خیمه ی ویران،به ذکر یا حسین اند
مصیبت وا مصیبت۲
فتاده جسم اکبر،تن صد پاره پیکر
به روی خاک صحرا،همه تن های بی سر
مصیبت وا مصیبت۲
در این لحظه ی حساس،رسد عطر و بوی یاس
کنار نهر علقم،فتاده دست عباس
مصیبت وا مصیبت۲
اسیر ظلم و کینه،شده ماه مدینه
به همراه رقیه،کند گریه سکینه
مصیبت وا مصیبت۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ببینید_ببینید_گلم_رنگ_ندارد
#شام_غریبان
👇
.
#سرود_پایانی #امام_زمان عجّلاللّه تعالی فرجه الشریف و ماهِمحرّم
سبک دنیا بدون این جَوُونا....
اَیْنَ مُعِزُّ الاولیا
این شبا بیشتر دلِ ما
میتپه در هوایِ تو
منتقمِ کربوبلا
فاطمه پایِ روضهها میزنه ناله
منتقمِ حرم بیا یا اباصالح
الحمدللّه
خیره به این کتیبههام
میباره اَبرایِ چشام الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه
که چشم به راه فرج وُ .....
سینهزنِ کربوبلام الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
مَتیٰ تَراٰناٰ وَ نَرئٰک
یابنَالحسن روحی فِداک
پیر وُ جَوُون و کودکیم
همه به عشقت سینهچاک
دهه نودیا سرودِ یاری خوندن
دنیا رو پایِ عَلمِ ولا کِشوندن
الحمدللّه
در لشکرِ فرماندهایم
سربازِ رهبر ماندهایم الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه چشمانتظارِ جمعهیِ ....
لبخندِ مادر ماندهایم الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
خداروشکر تو سینهیِ .....
بچّههامون حبّ ُو ولاست
دخترم از گریهکنا
پسرم از سینهزناست
شکرِ خدا فرزندِ من تو این مسیره
بچّهای که گریهکنه خِیرِ کثیره
الحمدللّه
بچّهَم به فکرِ هیأته
این بچّه کلاً برْکته الحمدللّه الحمدللّه
الحمدللّه
دَغدغهیِ یارُو داره
نذریِ دین وُ نهضته الحمدللّه الحمدللّه
عجّل لِولیکَ الفرج /۳/ اَللّه یا اَللّه
#شور #نوحه_همخوانی #محرم #جمع_خوانی #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
.👇
4_5888565974323434244.mp3
4.38M
اَیْنَ مُعِزُّ الاولیا
این شبا بیشتر دلِ ما
.
#حضرت_علی_اصغر
#زمزمه
بند اول
تو ساقهی یاس جوونی
رودست بابا غرق خونی
دیگه کنارم نمی مونی ؟
مادر
چه طوری رفتنتو باور کنم
مادر
لب خشکتو با گریه تر کنم
ای وای ای وای
مادر
استخون تو گلوت دیده می شه
مادر
گهواره ات به زودی دزدیده میشه
ای وای ای وای
بند دوم
گرفتنت چه جوری از شیر
بابات شد از غصهی تو پیر
قبرتو میکنه با شمشیر
مادر
خونو از رو صورتت پاک می کنم
مادر
قلبمو کنار تو خاک می کنم
ای وای ای وای
لالا
لالا لا لا ای گل نخورده آب
لالا
تو مزارت دیگه آسوده بخواب
ای وای ای وای
بند سوم
آتیش زدن قلب حرم رو
کشتن امید آخرم رو
بیرون کشیدن پسرم رو
ای وای
سرتو دارن به غارت می برن
ای وای
مادرت رو به اسارت می برن
ای وای ای وای
ای وای
روبه روی سرت از هوش می رم
ای وای
سرت از نیزه بیافته می میرم
ای وای ای وای
#سعیده_کرمانی
#شب_هفتم_محرم
.👇
.
#شور
#حضرت_علی_اصغر
#حضرت_رقیه
#شام
سر غارت حرم دعوا شد ای وای ای وای ای وای
پشت خیمه ها چرا غوغا شد ..........
نیزها رو تو زمین کوبیدن .........
سر شیرخواره تو پیدا شد .........
ای وای از رباب سهم اصغرش نشد یه قطره آب
ای وای از رباب حرمله دور و برش میخوره تاب
ای وای از رباب به علی میگفت رو نیزه بخواب
ببخش اگه که تشنه موندی ببخش اگه که شیر نداشتم
نشد گلم پیشم بمونی خیلی برات آرزو داشتم ...
ای وای اقام اقام اقام
روضه شام بلا دشواره ای وای ای وای ای وای
کار عده ای فقط آزاره ای وای ای وای ای وای
یکی نیس بگه به این نامردا ...........
جای زینب مگه تو بازاره ای وای ای وای ای وای
دق کرد خواهرت روزگار زینبت شده سیاه
دق کرد خواهرت با کتک خوردن طفل بی پناه
دق کرد خواهرت وقتی مادرت رسید تو قتلگاه
ببخش اگه پیشت نبودم ببخش اگه که دیر رسیدم
میبینی حال مادرت رو که با یه قامت خمیدم
ای وای اقام اقام اقام
دختری که پره از احساسه ای وای ای وای ای وای
غصه دار روضه هاش عباسه ...............
معلومه چی به سرت آوردن ..............
وقتی دخترت تو رو نشناسه ..............
حق داشت جون بده وقتی تو خرابه اومد سر تو
حق داشت جون بده دست زجره چرا انگشتر تو
حق داشت جون بده دردل میکرد با حنجر تو ..
ببخش اگه معجرو بردن بابا دیگه چاره ندارم
نمیشنوه گوشام بابایی ببخش که گوشواره ندارم
ای وای اقام اقام اقام
#حسین_فتحی✍
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
در تب و تابی
چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی
توو مشک سقا هم دیگه نمونده آبی
در تب و تابی
هنوز لبات یه مادرم به من نگفته
چرا باید رو این لبا ترک بیفته
ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر
زبون نچرخون که لبات (میسوزه مادر) ۳
لالا لالایی
کوچکترین فداییِ این خیمههایی
میخوای بری میدون روی دوش بابایی
لالا لالایی
رو دوش بابا که میری چشماتو واکن
برای بار آخری منو نگا کن
با گریههات رجز بخون میون لشکر
صدای هلهله اومد ... (نترسی مادر) ۳
حیرونه بابات
مگه چه جوری زدنت؟ دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات؟
حیرونه بابات
اینا که کینهشونو از «غدیر» گرفتن
بچه مو توو شش ماهگی از شیر گرفتن
خیر نبینه حرمله به بابات میخنده
با چی زده بچهم سرش به (مویی بنده) ۳
#عبدالله_باقری ✍
#شب_هفتم_محرم
👇