eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قابل توجه فرماندهان پایگاها، بسیجیان، روحانیان، مداحان، هنرمندان 🟪نشست بصیرتی ثامن 🟤موضوع: جوانی جمعیت وازدواج 🔷استاد حاج آقا حسین شریفی عضوهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تهران وکارشناس خانواده و جمعیت 🔸تاریج سه شنبه ۱۷مرداد 1402 🕤ساعت: ۱۸/۳٠ 🟡محتوای ثامن ناحیه مقاومت بسیج شهرستان فلاورجان. روبیکا https://rubika.ir/mhtavasamenfalavarjan
. بازهم - صحبت فرداست قرارِ ما ها بازهم - خیر ندیدیم از این فردا ها چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند جگر "مادر ها " موی سر "بابا ها " سیزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود پس چه شد آمدنِ آن نفر ِ فردا ها سیزده قرن، نفسهایِ زمین پرشده از ... "پسر فاطمه"ها ای "پسر زهرا "ها سیزده قرن، تو آنجایی و ما اینجائیم چه کنم راه به آنجا ببرند اینجاها خُب بگوئید بمیرید اگر قسمت نیست دیدن یک نفر از ... یک نفر از آقاها ✍ .
. علیه‌السلام «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ» (واى بر شما! اى پيروان آل ابى سفيان! اگر دين نداريد و از حسابرسى روز قيامت نمى‌ترسيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد، و اگر خود را عرب مى‌دانيد به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد). شمر صدا زد: اى پسر فاطمه! چه مى‌گويى؟ امام(عليه‌السلام) فرمود: «أَنَا الَّذي أُقاتِلُكُمْ، وَ تُقاتِلُوني، وَ النِّساءُ لَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَكُمْ وَ طُغاتَكُمْ وَ جُهّالَكُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمي ما دُمْتُ حَيّاً» (من با شما جنگ دارم و شما با من، ولى زنان كه گناهى ندارند، پس تا زمانى كه زنده هستم، سپاهيان طغيانگر و نادان خود را از تعرّض به حرم من باز داريد). شمر گفت: راست مى‌گويد. آنگاه به لشكريان خويش رو كرد و گفت: «از حرم او دست برداريد و به خودش حمله كنيد كه به جانم سوگند هماوردى است بزرگوار!». «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 مقتل الحسين خوارزمى، ج ۲، ص ۳۳ .
. 🎤 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا غلامرضا_سازگار✍ 👇
4_5938466476326389535.ogg
1.09M
‍ ❖◈ ❖◈ ◈❖◈❖ ﷽ خودم دیدم که صحرا لاله گون بود زمین از خون یاران غرق خون بود خودم دیدم فضای آسمانها پر از انا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا2 اگر چه در کنار نهر علقم زگریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله میکرد خودم دیدم سرشک مادرم را از دل زینب😭 مکن منعم که با این همه داغ زنم بر چوبه ی محمل سرم را وایی😭 گلی گم..... خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوتر های معصوم همه سر زیر پرها برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت زبی آبی همه پژ مرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا بجرم عشق سیلی خورده بودند گم کرده ام... خودم دیدم زمین دریای خون بود خودم دیدم که عالم لا له گون بود خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را خودم دیدم حسینم تشنه جان داد چه جانی بر لب آب روان داد خودم دیدم کنار نعش اکبر حسبنم می زند بر سینه وسر خودم دیدم زبالای بلندی که محبوب خدا راسر بریدند خودم دیدم طناب ظلم بستند به دست وبازوی آن شیر زنها میان این همه گلگون کفن ها کنون من مانده ام تنهای تنها کنار قتلگه آمد به یادم که بی خود گشتم واز پافتادم به رگهای برادر بوسه دادم به جای مادرم زهرا حسینم جانم حسین جانم .... 🎤
. چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد، نیامدی چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد، نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت‌شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی برای ما که خسته‌ایم و دل شکسته‌ایم، نه! ولی برای عده‌ای چه خوب شد نیامدی! تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام دوباره صبح، ظهر نه، غروب شد نیامدی... ✍️ .