eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab5Fatemieh1-1398[02].mp3
3.94M
🏴 #فاطمیه اول ۹۸ - شب پنجم 🎙مبارکت باشه شهادت ای سردار (زمینه) 🔺بانوای: برادر اکبر شیخی ☑️ @emame3vom #نوحه #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
Shab4Fatemieh1-1398[02].mp3
5.66M
🏴 #فاطمیه اول ۹۸ - شب چهارم 🎙کابوس دشمنا فریاد یا علی (زمینه) 🔺بانوای: برادر سید علی حسینی کابوس دشمناس فریاد یاعلی خون تو رگای ما میجوشه با علی کابوس دشمناس فریاد یاعلی این خاصیت خون شهیده که عالم دیگه توی خواب نمی مونه هرکی که جسارت کنه به شیعه میدونه که بی جواب نمی مونه چشمامون ابره و قلبامون آتشه باید پایان راه فتح مکه بشه دینت به گردن مابچه شیعه هاست اون بیرق جهاد حالابه دوش ماست هرجای جهان هرکی که آزاده س حتماته قلبش تورودوست داره حتماکسی که اهل خطرباشه پاشوجای پاهای تومیذاره گرچه میسوزیم از سوزاین حادثه اماپایان راه بیت المقدسه شاعر:برادر رضا شریفی @emame3vom #فاطمیه #نوحه #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
Fadaeian_Fatemiye_Aval_98_Shab3_05.mp3
14.52M
💠مگه شهید میمیره؟/عشق یعنی ضربان حرم... 🔹 #شور 🔹 #مدافعان_حرم #شهید_سلیمانی 🎤 #نریمانی #نوحه
Shab4Fatemieh1-1398[04].mp3
7.78M
🏴 #فاطمیه اول ۹۸ - شب چهارم 🎙حاج قاسم کجایی؟ (واحد) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی حاج قاسم کجایی؟ بی تو ای سلیمانی، دل ماند و پریشانی ماه موسپیدم، سردار شهیدم این فتح مبین از توست، راه اربعین از توست ای شیر حسینی، فرزند خمینی «رفتي از ميان ما،‌ سوي جنت المأوي حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟» جسم إربا إربایت، در آغوش مولایت این دیدار زیبا، بر جانت گوارا دست غرفه خون تو، جسم لاله گون تو دارد روضه هایی، حاج قاسم کجایی؟ «رفتي از ميان ما،‌ سوي جنت المأوي حاج قاسم کجایی؟ حاج قاسم کجایی؟» در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت اربابم حسین جان، مي¬میرم برایت ای نام و نشان من، جان من جهان من می گیرم سراغت، می گریم ز داغت خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان در دل مانده رویایت... مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو روشن از تو راهم، محتاج نگاهم ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم جانم را رها کن، نذر کربلا کن در دل مانده رویایت... ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من ای حصن حصینم، باقی از تو دینم نامت محییُ الاموات، مِهرت قاضی الحاجات جان عالمی تو، اسم اعظمی تو در دل مانده رویایت...  شاعر: میلاد عرفان پور #نوحه #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
Shab3Fatemieh1-1398[11].mp3
3.94M
🏴 #فاطمیه اول ۹۸ - شب سوم 🎙فاتح قلبها! خداحافظ (نجوا با شهید قاسم سلیمانی) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی @emame3vom فاتح قلبها! خداحافظ (نجوا با شهید قاسم سلیمانی) روضه فاطمیه را امسال خون گرم شهید میخواند حال پهلو شکسته را یاران یار پهلو شکسته میداند حاج قاسم! قیامتی کردی ای خوشا پر کشیدنی اینسان بال و پر سوخته! خداحافظ تو به زهرا سلام ما برسان فاتح قلبها! خداحافظ با وفا! با صفا!خداحافظ آه دردانه ی دل مردم! آه سردار ما! خداحافظ دلمان گرم خنده های تو بود حاج قاسم! تو عشق ما بودی ما مگر دل نداشتیم رفیق! حاج قاسم! کجا به این زودی؟ ابروانت صلابت شمشیر چشمهایت تلاوت باران در دلت آتشی قدیمی بود داغِ جاماندن از صف یاران تو همیشه شهید بودی و حال زنده تر از همیشه با مایی با همین دستهای غرقه به خون تو علمدار فتح فردایی ما نگیریم یک نفس آرام تا نگیریم انتقامت را سحری هم به مسجدالاقصی می‌رسانیم ما سلامت را شاعر: دکتر محمدمهدی سیار #نوحه #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
4_5832236417379469046.mp3
2.78M
💠پیمان بستیم با سلیمانی ایران... 🔹 #شور 🔹 #سردار_سلیمانی 🎤 #حسین_طاهری #نوحه
YEKNET.IR - shoor 5 - shahadate sardar soleimani 98.10.08 - helali.mp3
3.74M
⏯ #رجزخوانی بمناسبت #شهادت_حاج_قاسم_سلیمانی 🍃اگه ناامنی نداریم ما یه لحظه 🍃زیر دین همه ی مدافعان حرمیم #نوحه 🎤 #عبدالرضاهلالی #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران آموزش مداحی ساماندهی مداحان و آموزش https://eitaa.com/madahanpirbakran
. 📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه از دوری، یابن الزهرا غم دوری روی تو نوکرت و جون بر لب کرده، دل پر درده هرشب آقا به دلم میگم این و که غم نخور آقات، فردا دیگه برمیگرده تا کِی باید آبروم جلو دل بره و تو نیایی، آقا برگرد هرجارفتم سراغت رو گرفتم آخه توکجایی، آقا برگرد آقاجونم بیا دستِ دلم رو بگیر که گناه، من رو گیر انداخت من می میرم می بینم که گناهای من توو طهورت تاخیر انداخت " آقام آقام، آقام آقام، آقام آقام " یابن الزهرا، توو این شبها یه سری به دل ما بزن برا مادر روضه داریم، خون میباریم چی میشه که،یه نگاه به دلای عزادار ماهم بندازی باز، بیقراریم چشما گریون شده توو غم دوری روی شما و سینه سوخته قلب ماهم مثل چادر مادرت از آتیش اون کینه سوخته برگرد آقا،بگیر انتقام دل سوخته‌ی زهرا و حیدر رو ای منتقم بگیر انتقام خون سردار و اشکای رهبر رو " آقام آقام آقام آقام آقام آقام " دل میسوزه، اون در میسوخت پس در بی‌خبر یه پسر توو آغوش مادر میسوخت حیدر میسوخت، قلبش میسوخت حیدری که توو آتیش خشم نگاهش سر تا پای لشکر میسوخت حیدر میمرد وقتی دستش و بستن و پیش نگاهش، زهراش میسوخت زهرا میمرد که میدید، تووی آتیش فتنه‌ها قلب، مولاش میسوخت زهرا مونده علی رو میکشن میبرن دل زهرا، پیش مولاست حیدر میره ولی چشمای خیس و دل زار مولا پیش زهراست "آقام آقام، آقام آقام، آقام آقام" آه از آتیش، آه از دیوار حمله کردن، با لگد در سوخته شکست و مادر پشت در افتاد، مادر افتاد مادر ایستاد پای حق علی با یه لشکر بی‌غیرت درافتاد، آخر افتاد غوغایی شد در خونه‌ی وحی و سوزوندن و میخ در خونی شد لشکر رد شد نمیگم چیشد اما میگم چادر مادر خونی شد محسن رو کشت لگدی که با بغض علی در اون خونه رو وا کرد حیدر رو کشت لگدی که توو کوچه‌ها مادر و از حیدر جدا کرد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی
📋 / *بخش اول صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تیر از هر طرفی خورد ولی آه نگفت مرتضی هرچه کشید از نوک مسمار کشید میخ در کم کم ز آتش داغ شد اما دلم پشت دره، از پشت درم دلم بیرون نمیره، همینجا پشت در بمونیم کار دارم با این در خونه... گفت: علی جان، بذار من برم در و باز کنم، اینا من و ببینن حیا میکنن میرن... لاتا اگه ببینن زن مقابلشونه میرن، دیگه وای نمیسن، میگن ما با زن بجنگیم؟! لاتا اینجوری ان، اما نمیدونم لاتای مدینه چرا اینجوری کردن...! تا دیدن زهرا اومد پشت در، همه باهم شروع کردن هل بدن... ای وای وای وای... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 / *بخش دوم صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امان از مسمار، نفس شد دشوار لگد بر در زد، چشام شد خون بار هجوم آوردن، با بغض و کینه یکی با پا زد، شکست اون سینه شکست حرمت‌ها، به زیر پاها زدن مادر رو، به پیش بابا نشسته جای، غلاف رو بازو دیدم خون آبه، می‌ریخت از پهلو زهرا، الآنه که توو خونه غوغا شه الآنه که قد علی تا شه می‌بینی که دارن در و هل میدن الآنه که با یه لگد واشه زهرا، خدا کنه از رو زمین پاشی بگو میخوای کنار من باشی بگو که حال بچه مون خوبه نگو علی بعیده بابا شی بر درب حرم داشت لگد میزد هی در بر سپرم داشت لگد میزد هی از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد هی علی سوختم علی سوختم میون شعله ها آه یکی صدا میزد آه علی سوختم علی سوختم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 / *بخش سوم صوت* (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی رو حلال کن، واسه زخم بازوت علی رو حلال کن،واسه درد پهلوت علی رو حلال کن، واسه دست بسته ش نتونست که برداره، اون در رو از روت علی رو حلال کن، که بچه‌ت فدا شد علی رو حلال کن، به حالت جفا شد علی رو حلال کن، برای همون روز که پای مغیره، به این خونه وا شد اینجا یه جا بود مادر ما رو بین در و دیوار قرار دادن، اما کاش قصه به همینجا ختم میشد، کاش همینجا تموم میشد... کربلا هم همچین که این بدنا رو بی سر رها کردن، یکی اومد داد زد: " من ینتدب للحسین " ده نفر سوار بر مرکب شدن، اینقدر با این سم مرکب ها... ای حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇
📋 بصیرتی با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بسم الله قاِصمِ الجَّبارین این نامه‌ایست از یک سرباز ایرانی پس از یک جنگ طولانی به ولیِ امر مسلمین ، از سید خراسانی پس از یک نبرد طوفانی ، با سپاه سفیانی حالا که این نامه را می‌نویسم، مرزِ ما ناپیداست طبق فرمانتان قدس، دست گردان عاشوراست مدینه هم دست گردان یا زهراست این صفوف نماز است، به امامت شما که از مسجد کوفه تا مسجدالاقصاست نیست در نقشه‌ها، اسم آل سعود نام اسرائیل هم، که نیست و نبود زباله‌دان تاریخ، در نقشه‌ی جغرافیا، نام جدید آمریکاست از اوایل همین ماه ربیع گردان‌های جهاد و سازندگی سریع در ابعادی بزرگ و وسیع مشغول کارند در صحن بقیع تا بسازند چهارتا حرم مثل هم، پیش هم برای امام مجتبی، بابُ الکَرم برای حضرت صادق، بابُ القلم به یاد ام‌البنین، میدان مَشک و عَلم شاعران هم مشغول‌اند تا بگویند برای این کتیبه‌ها، شعر مثل محتشم این نامه را نوشتم با افتخار و غرور سلامم به محضر امیری صبور به فرمانده‌ای غیور سلامم به، امامم از این راه دور سربازتان سید علی هفتم جمادی الاولِ سال ظهور " حِزْبُ اللَّه هُمُ الْغالِبُون " تا نوشتن این نامه ما صبوریم در انتظار فتح قله‌های دوریم می‌مانیم، می‌جنگیم، می‌میریم ما شیعه‌های عصر ظهوریم زمان انتقام نزدیک است آخرین قیام نزدیک است شیعه‌ها، اندکی دگر مقاومت کنید لشکر امام نزدیک است اندکی دگر مقاومت کنید سینه‌ها سپر مقاومت کنید می‌رسد با سیصد و سیزده نفر مقامات کنید، سپیده دم ما می‌رسد تا دم سحر، مقاومت کنید يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ،، يَا أَيُّهَاالْمُنَافِقُونَ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون ضربتی زدی و ده ضربتی نوش کن خودت را مزن به خواب و هوش کن این صدا صدای انزجار شیعه‌هاست گوش کن باران سجیل دیشب سرگرمی است ولی دیدی، که از هرکجا میزنند بی هوا میزند از زمین میزند از هوا میزند باصدا میزند بیصدا میزند باران سجیل دیشب دوباره بی‌مهابا میزند تا حضور شومتان در منطقه تمام شود هرکجای آسیا میزند، تازه این پاسخ نرمی است تازه این دست گرمی است چون که فرمانده‌ی ما تازه دارد، آستین بالا میزند " رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا " حاج قاسم، ذوب در انقلاب بود مهتاب بود، از تبار آفتاب بود هم شجاع بود، با تدبیر با جرئت، حاج قاسم ما خاکی بود خاک کف پای ابوتراب بود فرمانده رفت، ولی مسیر فرمانده هست فرمانده رفت، ولی امیر فرمانده هست روحیه‌ی، فرمان پذیر فرمانده هست فرمانده‌ای، که بی نظیر بود نظیر فرمانده نیست ولی لشکر دلیر فرمانده هست، امیر فرمانده هست امیر فرمانده هست و پاینده ست همان کسی که گفت انتقام فرمانده،کوبنده‌ست کد خدا خوب میداند امیر ما فقط خدا را بنده‌ست بیست و پنج سالی که گفت پنج سالش گذشت و حرف بیست سال آینده‌ست قرار نیست بیست و پنج سالی که گفته اوبه پایان رسد اگر لب تر کند و فرمان رسد بیست و پنج ساعت فقط تا نابودی اسرائیل راه مانده‌ست قَموس نام قلعه‌ایست که علی درش را شکست گرفته بود در را به روی دست بنازم به این ناز شصت مگر علی خسته میشود مگر دست خدا بسته میشود قموس نام آن قلعه بود تل آویو هم نام قلعه‌ای ست که با دست امام زمان درش شکسته می شود " إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصاد " *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 .
. متن شعر: خداحافظ محرم دل حیدر خداحافظ نور قلب پیمبر تو رفتی با صورت نیلی نگفتی از قصه سیلی کنون می روی اما بدان حیدر دگر طاقت ندارد که جسم تو را در نیمه شب با دست خود در گل گذارد حلالم نما یا فاطمه یا فاطمه جان از شهر کینه می رود گل روی سینه می رود مادر مرو مادر مرو .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گلویم پُر از بغض و دل بیقرار به پایان نیامد چرا انتظار؟! عزیزِ دل از غیبتش برنگشت جهان شد دوباره به غربت دچار عزادار و محزون و بیتاب شد؛ دلِ کعبه در حسرتِ ذوالفقار جنایت، خیانت، ریاست، غرور... امان از بلایای این روزگار همین انتظارِ پُر از دغدغه برایم شده بهترین افتخار یقیناً همین جمعه می دیدمش برایش اگر می شدم مهزیار مرا می رساند به صبحِ ظهور به عشقش بمانم اگر پایِ کار هراسم از این است که قبلِ یار... بیاید به دیدارِ من احتضار! ⏹
. ای مدینه منم همسرفاطمه بعد داغش بود بر لبم زمزمه رفته از دنیا بانوی خانه خانه بعد از او شده غمخانه یا علی مظلوم یا علی مظلوم(۲) ای مدینه شرر زد غمش بر دلم سوزد از رفتنش همه ی حاصلم شده ام من شمع مزار او همچو اطفالم بیقراراو یا علی مظلوم یا علی مظلوم ای مدینه شده دل من پر ز خون سوز داغش به دل شده از حد فزون بنشستم من در عزای او سوزم و گریم از برای او یا علی مظلوم یا علی مظلوم ای مدینه گلم شده پرپر ز کین پشت در از ستم شده نقش زمین من ززهرایم شده شرمنده اوبرفت و من مانده‌ام زنده یا علی مظلوم یا علی مظلوم ای مدینه صفا رفته از خانه ام پر ز ماتم و غم شده کاشانه ام آمده جانم از غمش برلب سوزد و گرید دخترم زینب یا علی مظلوم یا علی مظلوم ای مدینه گلم همه ی هست من پیش چشم علی رفته از دست من خانه ام بی فاطمه بی نور است زینبم ریزداشک ورنجور است یا علی مظلوم یا علی مظلوم ای مدینه حسن که بود نور عین می‌کند گریه با ناله های حسین بهر زهرا بزم عزا دارم همچوطفلان شورونوادارم یا علی مظلوم یا علی مظلوم .
منتظر ظهور (سوسن): ✍ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ تفاوت میان آدم‌ها و انسان‌ها: 🍀 آدم‌ها زنده هستند، انسان‌ها زندگی می‌کنند! 🌟 آدم‌ها می‌شنوند، انسان‌ها گوش می‌دهند! ☘ آدم‌ها می‌بینند، انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! 💫 آدم‌ها در فکر خودشان هستند، انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! 🍁 آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند، انسان‌ها می‌‌خواهند شاد کنند! ⭐️ آدم‌ها، اسم اشرف مخلوقات را دارند، انسان‌ها، اعمال اشرف مخلوقات را انجام می‌دهند! 🍂 آدم‌ها انتخاب کرده‌اند که آدم بمانند، انسان‌ها تغییر کردن را پذیرفته‌اند تا انسان شوند! ✨ آدم‌ها و انسان‌ها هردو انتخاب دارند، اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است. 🍁 نیازی نیست انسان بزرگی باشیم، انسان بودن، خود نهایت بزرگیست... 🌟 انتخاب شما چیست؟! 🍃 می‌خواهید یک آدم معمولی باشید یا یک انسان...؟ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ▪️ «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج» ۹۸/۱۰/۲۶
شب اول بنای مقدس فاطمیه 18 بهمن 97 شرح دعای حضرت.mp3
24.43M
🔸السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🔖منبر کامل 🔖 #فاطمیه #استاد_حدائق ♦️فاطمیه ۱۳۹۷♦️ ▪️موضوع : شرح دعاهای حضرت زهرا سلام الله علیها جلسه اول 🔸 🔸شرح یکی از دعاهای حضرت فاطمه زهرا (س) قرار دادند که حضرت می فرمایند: اللهم إني اسئلك كلمة الاخلاص ، وخشيتك في الرضا والغضب والقصد في الغنى والفقر ، واسئلك نعيما لا ينفد ، واسئلك قرة عين لا تنقطع واسئلك الرضا بالقضاء ، واسئلك برد العيش بعد الموت ، واسئلك النظر إلى وجهك ، والشوق إلى لقائك ، من غير ضراء مضرة ، ولا فتنة مظلمة ، اللهم زينا بزينة الايمان ، واجعلنا هداة مهديين يا رب العالمين.
مراسم سالگرد والده استاد حدائق19 بهمن 97 حسینیه عاشقان ثارالله.mp3
21.25M
🔸السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🔖منبر کامل 🔖 #فاطمیه #استاد_حدائق ♦️فاطمیه ۱۳۹۷♦️ ▪️موضوع : شرح دعاهای حضرت زهرا سلام الله علیها جلسه دوم 🔸 شرح آیه 29 سوره انفال زینت بخشیدند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ اى كسانى كه ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمىدهد; (روشنبینى خاصى كه در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت;) و گناهانتان را مىپوشاند; و شما را مىزمرزد; و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است!
مداحی آنلاین - همه جا بروم - عبدالله داداشی.mp3
5.36M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷 🍃همه جا بروم 🍃به بهانه ی تو #امام_زمان #صلوات . #نجوا_با_امام_عصر_علیه_السلام #امام_زمان #علیه_السلام #اشعار_مهدوی همه جا بروم به بهانه تو، که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم، که تویی درمان همه دردم یا ابا صالح مددی مولا نشوم به جز از تو گدای کسی، بی‌ولای تو من نکشم نفسی که تو لیلای من مجنونی، همه هست من دلخونی یا ابا صالح مددی مولا اگرم نبود دل لایق تو، نظری که دلم شده عاشق تو به خدا هستی همه هستم، به تو دل بستم به تو دل بستم یا ابا صالح مددی مولا دل خود زده ام گره بر در تو، چه شود که رسم بر محضر تو من نا قابل به تو دل بستم، نکشی دامان خود از دستم یا ابا صالح مددی مولا همه درد و غمم، تو دوای منی، تو صفای صفا، تو منای منی تو گل زیبای منی مهدی، تو مه شبهای منی مهدی یا ابا صالح مددی مولا .
شب سوم بنای مقدس فاطمیه 19بهمن 97 شرح دعای حضرت.mp3
28.72M
🔸السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ 🔖منبر کامل 🔖 #فاطمیه #استاد_حدائق ♦️فاطمیه اول ۱۳۹۷♦️ ▪️موضوع : شرح دعاهای حضرت زهرا سلام الله علیها جلسه سوم 🔸
123.7K
#نوحه_بعداز_شهادت #حضرت_زهرا بیاد #حاج_قاسم_سلیمانی
در گلو  گر برد شب ها به نخلستان پناه  ور بگوید راز خود هر شب به چاه  گر بریدش سوی مسجد با طناب  ور سلام او بماند بی جواب  من امیرالمومنین می دانمش  پیشوای مسلمین می دانمش  "هر چه آید پیش، زهرا با علیست"  اول و آخر کلامش یا علیست  فاطمه ما را هدایت می کند  رهبری سوی ولایت می کند  فاطمه دید از عدو آزارها  کشته شد در راه حیدر بارها  روز تنهائی به حیدر داد دست  تا غلاف تیغ دستش را شکست  دید دشمن فاطمه جان علیست  بلکه با جانش نگهبان علیست  گفت باید جان حیدر را گرفت  از علی دخت پیمبر را گرفت  دید جان مرتضی پشت در است  از امام خویش هم تنها تر است  پای تا سر بغض و خشم و کینه بود  کینه هایش کینة دیرینه بود  بغض حیدر شعله ور در سینه داشت  سنگ بود و جنگ با آئینه داشت  سنگ و آئینه نمی دانم چه شد؟!  آهن و سینه نمی دانم چه شد؟!  آن قدر گویم که در بیت خدا  قل هو الله گشت از قرآن جدا  آرزوی حیدر آنجا کشته شد  هم پسر هم مادر آنجا کشته شد  بر گلستان ولایت تاختند  غنچه را با لاله پرپر ساختند  لاله زیر خار و خس افتاده بود  باغبان هم از نفس افتاده بود  "ظلم و طغیان تا قیامت، زاده شد"  این چنین اجر رسالت داده شد  آن علی را لالة نیلوفری  از جفای خارها شد بستری  گشت در باغ ولایت برگ برگ  بود در فصل بهارش شوق مرگ  گاه رفت از تاب و گه در تاب شد  لحظه لحظه قطره قطره آب شد  گر چه آتش داشت آهش سرد بود  ناله بود و سوز بود و درد بود  درد حیدر در وجود خسته اش  یک جهان غم در دل بشکسته اش  درد تنهائیِّ حیدر قاتلش  یا علی ذکر طپش های دلش  آفتابی بر فراز بام بود  دست و پا می زد ولی آرام بود  "گاه، چشمش بسته بودی گاه باز"  "گاه، خامُش گاه در راز و نیاز"  نیم روزی دیده از هم باز کرد  راز دل را با علی ابراز کرد  کرد با سختی به مولایش نظر  گفت محبوبم حلالم کن دگر  سوخت سر تا پا علی از این سخن  خواست تا جانش برون آید زتن  ناله زد کی یاور بی یاورم  همدم و همسنگر بی سنگرم  ای نفس هایت صدای روح من  ای به امواج بلاها نوح من  هستی من جان من جانان من  این قدر بازی مکن با جان من  ای چراغ من مگو از خامُشی  ورنه پیش از خود علی را می کشی  ای علی را سرو باغ آرزو  "هر چه می گوئی حلالم کن، مگو"  بی تو عالم سر به سر غمخانه باد  خانة بی فاطمه ویرانه باد  نه دلم را از فراغت چاک کن  نه بدست خویش اشکم پاک کن  باز زهرا چشم خود را باز کرد  راز دیگر با علی ابراز کرد  کای پسرعم هر چه گویم گوش کن  آتشم را در درون خاموش کن  یا علی امروز چون گردید شام  عمر زهرای تو می گردد تمام  "من که بستم چشم، دست از من بشوی"  شب تنم از زیر پیراهن بشوی  شب مرا تشییع کن تا آن دو تن  یک قدم نایند بر تشییع من  گر به تشییع من آید قاتلم  داغ محسن تازه گردد در دلم  گر نماز آرد به جسم پاک من  قاتل سنگین دل و سفّاک من  ناله از هر بند بندم سر کنم  شکوه از تو پیش پیغمبر کنم  تا نشان ماند به جا از غربتم  بی نشان باید بماند تربتم  چون به دست خویش با رنج و تعب  پیکرم را دفن کردی نیمه شب  در کنار قبرِ پنهانم بمان  تا صدایت بشنوم قرآن بخوان  "گر چه رفت از دست، یار و یاورت"  "فاطمه، تنها ترین همسنگرت"  غم مخور داری یگانه یاوری  تربیت کردم برایت دختری  او تو را مردانه یاری می کند  مثل زهرا خانه داری می کند  شب که خاموشی و جانت بر لب است  چاه غم های تو قلب زینب است  ای مدینه ای همه سوز و گداز  "ای شب تاریک، صحرای حجاز"  این سکوت این گریة پیوسته چیست؟  این صدای نالة آهسته چیست؟  خشت خشت خانه ای را زمزمه است  نالة یا فاطمه یا فاطمه است  "خانه ای در بسته، نه، در نیم باز"  اهل آن چون شمع در سوز و گداز  دو کبوتر برده سر در بال هم  هر دو گریانند بر احوال هم  کرده بر تن چار ساله بلبلی  رخت ماتم در غم خونین گلی  در کنار خانه چندین پیرمرد  پای تا سر سوز و اشک و آه و درد  باغبانی با دو دست خویشتن  کرده خونین لالة خود را کفن  در دل شب پر شکسته بلبلی  برده بهر باغبان خونین گلی  ساعت سخت فراق آغاز شد  مخفی و آهسته درها باز شد  شد برون آرام با رنج و ملال  هفت مرد و چار طفل خردسال  چار تن دارند تابوتی به دوش  دیده گریان سینه سوزان لب خموش  در دل تابوت جان حیدر است  هستی و تاب و توان حیدر است  گوئی آنشب مخفی از چشم همه  هم علی تشییع شد هم فاطمه  شهر پیغمبر محیط غم شده  زانوی سردار خیبر خم شده  آسمان بر اشک او مبهوت بود  جان شیرینش در آن تابوت بود  او پی تابوت زهرا می دوید  "نه، بگو تابوت، او را می کشید"  کم کم از دستش زمام صبر رفت  با دو زانو تا کنار قبر رفت  زانویش لرزید اما پا فشرد  دست ها را جانب تابوت برد  خواست گیرد آن بدن را روی دست  زانویش لرزید باز از پا نشست  کرد چشمی جانب تابوت باز  گشت با جانان خود گرم نیاز  کای وجودت عرش حق را قائمه  یاریم کن یاریم