eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. سبک زمینه حضرت ام البنین سلام الله علیها بی‌تاب و حزینم من ام البنینم پُر از داغِ عباس شده سینم آرامش ندارم چشم به راهِ یارم بَشیر بگو چی شد علمدارم دلم خونه از این غربت دلم خونه دارم حسرت دلم خونه نَبودم کربلا باشم فدا حضرت.. شدم شرمنده ی زهرا که مولایم، شده تنها نَشد دستِ اباالفضلم کمک حالِش تو اون غوغا شنیدم که حسینِ فاطمه تنها وُ بی کَس شد زمانی که اباالفضلم فدایی شد، هوا پَس شد وای وای وای حسینم وای(٤) سروِ من خمیده گُلبرگاش بُریده گلچین یاس من‌رو عجب چیده چارتا گُل رو دادم در راهِ شَهزادم حالا واسه مرگم من آمادم امان ای دل میرم امشب امان ای دل جونم بَر لب امان ای دل هنوز دارم غم و غصه برا زینب چی شد زینب کمونی شد نگاهِش آسمونی شد میگفت دیدم که باغم تو یه نصفِ روز خزونی شد شنيدم که میگفت زینب علی اکبر شدش پرپر تَنِش رو تو عبا آوُردْ حسینش با دوچشمِ تَر وای وای وای حسینم وای(٤) مُعتکفِ گریَه‌م ساکنِ بقیعَ‌م ذکر یاحسینُ.. میگیرم دَم گرچه که پُر دردم یادِ رباب کردم آخه از این بانو.. چه شرمندم رباب بس کن پریشونم نَخون لالا که دلخونم رباب بس کن که من جای تو لالایی تو میخونم لالا لالا گُلَم لالا لالا لالا علی‌م لالا لالا لالا شدی پرپر گُلَم تو آغوشِ بابا شنیدم که اباالفضلم شده شرمنده‌یِ ارباب تیرِ سه‌شعبه زدن به گلویِ شیرخواره رباب وای وای وای حسینم وای(٤) سلام الله علیها 👇
🔹امام رضا علیه السلام 💍نقش نگین انگشتری حضرت عیسی(ع) دو جمله بود که آنها را از انجیل برگرفته بود: خوشا بنده‌ای که به واسطه او خدا یادآوری شود و وای بر بنده‌ای که به واسطه او خدا فراموش گردد. 📚عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج۲، ص۵۵
. نگاه نکن گرفتارم اگر چه خار گلزارم سرم رو بالا میگیرم من ابوفاضل رو دارم گدا تو دستشه کاسه برام گدائی میراثه ازپدرم یاد گرفتم نگاه من به عباسه خستگی تن خسته مو میگیره سقای کربلا دستمو میگیره مولای یاعباس یاعباس یاعباس دلم یه عمرم بی وقفه پشت در ابوالفضله من اگه دیوونه شدم زیر سر ابوالفضله اگرچه اهل ایرانم ولی دلم عراقیه میون این همه مشکل نگاه من به ساقیه وقتی که ازعالم وآدم دلگیرم روضه ی بی بی اُم البنین میگیرم مولای یاعباس یاعباس یاعباس ارامنه محرم ها غلام سفره ی فضل ان علم کشای باغیرت مقلد ابوالفضل ان امیر باکرم دارم سایه روی سرم دارم تو روضه هاش نگهبانم سگ کوی علمدارم خداوند کریم ورب العالمین بعد خلقتت شد احسن الخالقین مولای یاعباس یاعباس یاعباس شعروسبک کربلائی محسن داداشی .👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چقدر مونده چشمم به راه چقدر افتادم رو زمین همش گفتم من با خودم میاد بچه‌ت ام البنین انتظار میکشم،نه واسه اینکه بدونم بچه هام زنده اند؟ به فدات آقا اگه پژمردن حسین زنده است یا نه؟کاش میدونستم حسین یاری میخواد،کاش میتونستم حسین تنها بوده،کاش میشد باشم نداشت مادر کاشکی جای زهرا شم بر حال من گریان شو ماه و زمین ماه و زمین،ماه و زمین لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ أُمَّ الْبَنِینَ،أُمَّ الْبَنِینَ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیده باز یک کاروون زنی چشماش بارونیه چشام نمیبینه ولی صداشو میشناسم کیه هر چقدر پیر بشم،دیگه اینو من میدونم نمیره یادم صدای زینب رو پاش افتادم حسین زنده است یا نه؟بگو خانوم جان نگو تشنه جون داد،با لب عطشان در آورده غم ها تو رو به زانو رباب اصغر کو پس؟روم سیاه بانو بر حال من گریان شو ماه و زمین ماه و زمین،ماه و زمین لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ أُمَّ الْبَنِینَ،أُمَّ الْبَنِینَ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا تنها موندم ببین چجور افتادم رو زمین پسر هام رفتن پس به من نگید دیگه ام البنین قبل رفتن میخوام،یک نفر بده نشونم قبر عباسم که بپرسم من از رو احساسم حسین تشنه است یا نه؟هنوزم مادر حسین تشنه جون داد،لحظه ی آخر به مادر قول دادی پس چیشد عباس؟ میریزه از چشمام دونه ی الماس بر حال من گریان شو ماه و زمین ماه و زمین،ماه و زمین لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ أُمَّ الْبَنِینَ،أُمَّ الْبَنِینَ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر اساس استنادات تاریخی، حضرت ام‌البنین پس از واقعه عاشورا بر اثر از دست دادن امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) همچون سایر بستگان هاشمی بسیار بی‌تابی می‌کرد و شب و روز گریه سر می‌داد و چنان ناله می‌کرد که هر شخصى از آنجا مى‌گذشت گریان مى شد. این اشعار از امّ البنین در مرثیه حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندانش نقل شده است: لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ واى بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشه ام می اندازى ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعضی حرفارو نمیشه گفت باید جای حرف گریه کرد باید این گریه خالص و به مادر عباس هدیه کرد بگو این ذکر و بعد ، اعجاز و ببین گره وا میکنه ، ننه ام البنین راه رضایته اربابه ام البنین استغاثه می کنن دنیا به ام البنین سفره‌شو میندازن هر هفته عراقیا میرسه روزیشون از باب ام البنین (یا ام البنین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حاجت داری روضه شو بگیر خانم ام البنین مجربه حاجات بزرگی رو داده اینو من میگم به تجربه بی‌بی جان دخیل ، من خوردم زمین منو گردن بگیر ، ننه ام البنین نارو زده به من این دنیا ام البنین بی‌بی برام یه کاری کن یا ام البنین حالا که از همه دل سیرم باید بشم قربونی حسین عاشورا ام البنین (یا ام البنین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ