.
#زمینه #شور
#امام_کاظم_زمینه
#امام_کاظم_شور
کنج زندون
نفسم بریده و دلم شده خون
حال و روزم بَده و نداره سامون
غریبونه گوشه ای دارم میدم جون
بی قرارم
سر روو میله های بی کسی میذارم
غیر اشک و ناله سودایی ندارم
مثه بارون بهارم و می بارم
خلصنی یارب ، ذکر لبم شد
افطارم هرشب ، تاب وتبم شد
رضاجانم۲
غم روی قلب ، زارم نشسته
با تازیوونه ، بالم شکسته
رضاجانم۲
(ای وای ای وای ای وای غریب آقا)
__
غل و زنجیر
با تموم پیکر من شده درگیر
لحظه های آخرم شدم زمینگیر
خیلی وقته که از این زندگی ام سیر
خونه چشمام
خیلی دلتنگه دلم واسه یتیمام
بین تاریکی و ظلمت تک وتنهام
مرهمی نداره درد بی کسی هام
بالا نمیاد ، دیگه نفسهام
نایی نمونده ، توو دست و پاهام
رضاجانم۲
کنج سیه چال ، توو احتضارم
در بین غربت ، چشم انتظارم
رضاجانم۲
(ای وای ای وای ای وای غریب آقا)
چِش به راهم
خیره سمت درِ زندونه نگاهم
حرفای نگفته داره بغض و آهم
دم آخری به یاد قتلگاهم
کربلا و
روضه های تشنگیه خیمه هاو
لحظه ی بُریدن سر از قفا و
تن مونده زیر سم مرکبا و
جدم رو تشنه ، تا سر بریدن
یک عده واسه ، غارت رسیدن
حسین جانم ۲
زنها کجاو ، رخت اسارت
توو شام و کوفه ، کردند جسارت
حسین جانم ۲
اهل حرم رو ، می دادن آزار
با خنده هاشون ، توو کوچه بازار
حسین جانم ۲
میدونم عمه م ، توو ازدهام رفت
وای از دمی که ، بزم حرام رفت
حسین جانم ۲
(ای وای ای وای ای وای حسین مظلوم)
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#عباس_قلعه✍
👇
.
#زمزمه
#امام_کاظم_زمزمه
مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر
ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر
سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه چالم
ایندم آخر یاد گودالم
مادر کجایی
مثل حسین دارد نشان پشتم
ولی نشد بریده انگشتم
برات بمیرم ای حسین جانم
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#واحد
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم_واحد
خزون شده بهار من
سیاهه روزگار من
تنهای تنهام
یه دنیا غم تو دلمه
خسته شدم از زندگی
تو اوج غمهام
تو این روزای بی کسی
از ناسزا و طعنه ها
دل غرق خونه
کنج قفس افتادم و
بال و پرم شکسته زیر تازیونه
خدا می دونه آب خوش
نرفته پایین از گلوم
یه لحظه اینجا
وقتی که زیردست وپا
لگدزدن به پهلوهام زدن
گفتم یازهرا
کاش این دم آخر با دلی مضطر تنها نمونم
کاش تو این دقایق بیاد کنارم عزیز جونم
وای ( ازاین غریبی )۳
یه عمره از شکنجه ها
از اینهمه دردوبلا
به غم اسیرم
یارب شده ذکر لبم
شکر خدا امشب دیگه
دارم میمیرم
رمق نمونده به تنم
صدام دیگه در نمیاد
این شب آخر
با هرنفس میگم همش
با اضطراب و دلهره
کجایی مادر
کجایی که دلتنگتم
آروم میشم با دیدنت
ای مهربونم
میبینی مادر حالمو
یه گوشه ی زندون دارم
اشهد میخونم
وای به هر بهونه با تازیونه افتاد به جونم
وای حالم چه زاره دل بی قراره قدِّ کمونم
وای ( ازاین غریبی )۳
نایی نمونده تو تنم
می سوزم از تاب و تبم
عجل وفاتی
تو این شبای بیکسی
اینه دعای هرشبم
عجل وفاتی
زنجیر فرو رفت به گلوم
اشکم شده آب وضوم
خسته ترینم
زهر بلا شد مرهمم
دق می کنم از غصه و
غمِ تو سینم
معصومه جان بابات داره
مابین فحش و ناسزا
بی کس میمیره
لب تشنه یاد کربلا
با دست و پای بسته تو
قفس میمیره
آه بالب خشکم با دل پرغم فکر حسینم
آه خسته ی خسته به لب نشسته ذکرحسینم
وای ( ازاین غریبی ) ۳
#سعیده_کرمانی ✍
.👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
«یارَبِّ خَلِّصْنِی مِنَ السِّجْن» بخدا خسته شدم
من از عـذاب و اذیتِ این بی حیا خستـه شدم
آرزویِ مـــرگ میکنم
رسیــده جانم به لبـم
تو این سیهچالِ نمور
یکی شده روز و شبم
کسی نمیگیره خبر ز من بجز سندی چرا؟
خـدا کنــه که تازیـانـه بر نـداره بی حــیا
با این یهودیِ پلیــد
زندگی دشوار شده
نصیـب من تازیونه
بجـای افطار شـده
دختر مظلومهی من فدای غصه های تو
خدا می دونه چقــــدر تنگه دلم برای تو
خوب می دونم درد فراق
چقــــدر تو رو زجر میده
هــمــــــش دعاگوی توام
خدا بهـت صبــــــــر بده
کبوترِ زخمیه پر بسته تو کنج قفسم!
جامعـه دور گردنم گرفتـه راهِ نفسـم
سخته برام تو این قفس
اسیــــر این بنـــد بشـــم
به سجده که سر میذارم
نمیتونــم بلنـــد بشــــم
معــذبِ قـعـــر سیــهچالــم و گریـه میکنـم
حس میکنم منـم تو گودالم و گریه میکنم
تا سینــــه ام تنگ میشه
ابکی علی صدر الحسین
تا نَفَســـــــــــــم بند میاد
ابکی علی نحـــرالحسین
#محمدعلی_انصاری✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم_زمزمه
بیا از ره رضا جانم که بر لب امده جانم
ببین از دردو غمهایم برایت روضه میخوانم
دوچشمم بی رمق گشته کجایی نورچشمانم
ببینی تا چه با وضعی در این گوشه زندانم
اگرچه تشنه ام اما به یاد شاه عطشانم
به زندان مانده ام اما به زیر پا نمی مانم
به یاد پیکر بی سر به یاد جسم عریانم
رضا جانم رضا جانم رصا جانم رضا جانم
صلوات الله علیه
به ضرب تازیانه ها دل زهرا رو سوزاندن
زدن بر من لگد اما مرا که برنگرداندن
اگر چه سخت مینالم اگر کنج سیه چالم
دراین گودی زندان من به یاد شیب گودالم
به جای زخم سر نیزه فقط نیزه فرو کردن
سرو بردن دیگه دارن به دنبال چی میگردن
ز بعد سر بریدن تازه نعل تازه آوردن
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
صلوات الله علیه
اگر بر صورتم سیلی در اینجا یکنفر میزد
بمیرم مادر مارا ولی سیصد نفر میزد
به بغض حیدر کرار مرا دادن بسی آزار
منم آن روزه داری که بوَد سیلی مرا افطار
زده سیلی به روی من ولی نه در برِ انظار
سه ساله عمهی مارا زدن در کوچه و بازار
به من سیلی، ولی او را زدن سنگ از درو دیوار
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
صلوات الله علیه
#محمود_اسدی_شائق✍
👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
از غمت/گریه کرده غل و زنجیر
گوشه ی/این زندون شدی زمین گیر
با طناب/بستن راه نفست رو
آه من/از این زندگی شدی سیر
پهلوت که تیر می کشه،صدا می زنی( مادر ۳)
زبونم لال آقا یه وقت ، نخوری زمین (با سر۳)
گوشه ی سیاه چال /شده قتلگاهت
چی به سرت آوردن مگه /چی بوده گناهت
وای از این غریبی۲
وای من/از بی رحمی زمونه
روزه هات/وا می شد با تازیونه
رو تنت/جای زنجیر و طنابه
حالتوکی غیر از خدا می دونه
با دستای توو طناب،صدا می زنی (زینب۳)
برا غریبی حسین ،گریه می کنی (هر شب۳)
کی مث تو اینقدر/ ناسزا شنیده
باز خدا رو شکر خواهر تو /بزم می ندیده
وای از این غریبی
#احسان_نرگسی ✍
#شهادت_امام_کاظم
👇