eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
ایثار و همسرداری و در عین حال ترس از سختی قبر وصایای حضرت خدیجه(سلام الله علیها) حضرت خدیجه بیمار و حالات آخر احتضار، در بستر افتاده بودند، پیامبر عظیم الشان هم کنار بستر حضرت خدیجه قرار گرفتند تا وصیت های این همسر با وفاء را بشنوند و خانم حضرت خدیجه شروع به وصیت کردند: وصیت اول) یکی از وصیت های ایشان این بود که عرض کرد: یا رسول الله حلالم کن، مرا عفو کن، من در حق شما کوتاهی کردم. خانمی که مال و جان و آبرو و حیثیت و همه هستی خود را داده بود ولی باز هم عذر خواهی می کند زیرا حق پیامبر خیلی بزرگ است، پیامبر فرمودند: خدیجه جان شما همه هستی خود را در راه من دادی من از تو گذشت و از شما راضی هستم. وصیت دوم) یا رسول الله بعد از من یک یادگار (دختر 5 ساله به نام فاطمه) از من می ماند. مادر به دختر خردسال علاقه فوق العاده ای دارد، دختر نیز وابستگی فوق العاده ای به مادر دارد آن هم اگر تک فرزند باشد، حضرت خدیجه عرض کرد: یا رسول الله بعد از من شما و فاطمه 5 ساله می مانی جای خالی مادرش را می بیند، غصه دار می شود غربت به او اثر نکند، شما جای خالی مرا پر کن به او بیشتر نوازش و محبت بکن. روایت عجیبی موجود است که شب عروسی حضرت زهراء علیهاالسلام پیامبرخدا به همه خانم ها گفتند: به خانه های خود بروید، همه رفتند ولی دیدند اسماء نرفته است. پیامبر فرمودند: مگر من نگفتم همه بروید کسی این جا نماند؟ اسماء عرض کرد: یا رسول الله یکی از جاهایی که دختر احتیاج به مادر دارد شب عروسی است همسرتان، حضرت خدیجه به من وصیت کرد که من شب عروسی دخترم نیستم، شما جای من در حق دخترم مادری بکن و کارهایی که فاطمه زهراء دارد انجام بده. پیامبر بسیار منقلب شدند و به یاد همسرشان گریه می کرد که حتی به فکر روز عروسی دخترشان بود است که کسی باشد که جای مادر را پر بکند. وصیت سوم) حضرت خدیجه فرمودند: یا رسول الله من خجالت می کشم که به شما بگویم به دخترم فاطمه می گویم به شما بگوید. پیامبر از اتاق بیرون رفتند فاطمه 5 ساله کنار مادر نشست، خانم عرض کرد: فاطمه جان، من از قبر می ترسم، دوست دارم پدرت آن عبایی که موقع وحی به دوش می اندازد آن را کفن من قرار بدهد که من در قبر در امان باشم و به من صدمه ای نرسد ولی خجالت می کشم به پدرت بگویم. کسی که همه اموال خود را داده است از تقاضای یک عبا خجالت می کشد، جان همه عالم به قربان چنین بانوی باحیاء و باادب و باعفتی، پیامبر وارد حجره شدند، فاطمه زهرا عرض کرد بابا جان، مادرم دوست دارد این عبای خود را کفن او قرار بدهی ولی خجالت کشیدند این وصیت را به شما کنند. پیامبر فرمودند: باشد، حتما این کار را خواهم کرد، حضرت خدیجه از دنیا رفتند و پیامبر بدن این همسر را غسل دادند و زمانی که خواستند با عبای خود او را کفن کنند، جبرئیل نازل شد و عرض کرد که یا رسول الله خداوند متعال سلام می رساند و می فرماید کفن خدیجه با ما هست. جبرائیل از طرف خداوند تنها برای حضرت خدیجه کفن بهشتی می آورد و پیامبر خدا او را، هم با عبای خود و هم با کفن بهشتی، کفن کردند، نماز خواندند و در قبر وارد شدند و بدن این بانوی عزیز را در قبر دفن نمودند. .
102724464(4).mp3
1.03M
حاج آقا دانشمند موضوع : هر کسی به دیگران ننگ می چسبونه، خودش اینکارِ است
حنوط بهشتی  حضرت زهراء در آخرین لحظات عمر شریفش به اسماء فرمود: ای اسماء ! بقیه حنوط پدرم را از فلان محل بیاور و آن را در کنار سر من قرار بده. از علی علیه السلام در مورد حنوط نقل شده است که فرمودند: مدت زمان کمی به وفات پیامبر اکرم مانده بود که مرا صدا زد و فرمود: ای علی و ای فاطمه ! این حنوطی که جبرئیل برای من از بهشت آورده و او به شما سلام می رساند و به شما عرض می کند آن را دو قسمت کرده، قسمتی را برای من و قسمتی را برای خودتان بردارید. حضرت فاطمه علیها السلام عرض کرد: پدرجان ! ثلث این حنوط برای شما است ولی ناظر در باقیمانده آن علی بن ابیطالب باشد. رسول خدا از شنیدن این سخن گریست و فاطمه را به خود چسباند و فرمود: ای دختر مؤفقه، رشیده و مهدیه. آنگاه فرمود: یا علی علیه السلام در مورد باقیمانده حنوط چه می گویی. علی عرض کرد: نصف از باقیمانده برای فاطمه و نصف دیگر برای کسی که اکنون شما او را می بینی، یا رسول الله. پیامبر فرمودند: آری نصف آخر هم مال تو.[1] منبع: [1] طبری عن احمد بن محمد الخشّاب عن زکریا بن یحیی عن ابن ابی زائده عن أبیه عن محمد بن الحسن عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال امیرالمؤمنین .
308.8K
روضه تحویل کفن به حضرت زینب که در کتب یافت نشد و پیشنهاد ؛ که بجای کفن ، قضیه حنوط آوردن جبرئیل را بخوانید👇
Moghadam-Shab2Fatemieh21398[01].mp3
9.19M
▪️ای یار علی ، ای در همه جا غمخوار علی▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شب دوم فاطمیه دوم 1398
✨﷽✨ ✍امیر المومنین علیه السلام هنگامی که بدن مطهر حضرت زهرا علیها السلام را دفن کرد رو به قبر پیامبر (ص) چنین گفت: ▪️ای رسول خدا! اندوهم بی پایان است، و شبم در بیداری است; اندوه از قلبم نخواهد رفت تا اینکه خداوند همان خانه ای را که تو در آن ساکنی برای من برگزیند. دلشستگی ای چرک آور، و اندوهی خشم آورو آتش افروز. در میان ما چه زود جدایی افتاد! شکایت به خدامی برم، و دخترت از همداستانی امتت علیه من و برای ضایع کردن حق او، تو را خبر خواهد داد; حال و وضعیت را از او بپرس. چه بسیار عقده هایی; در سینه اش به تلاطم آمد اما راهی برای گشودن آن نیافت که خواهد گفت. و خداوند داوری می کند و او بهترین داوراست. ▪️سلام بر تو ای رسول خدا! سلام وداع کننده ای که نه خسته شده است و نه روی گردان. پس، اگر برمی گردم نه به خاطر خستگی است، واگر بمانم نه به خاطر بدگمانی به وعده ای که خداوند به صابران داده است. صبر بهتر و زیباتر است. و اگر نبود تسلط آنان که بر ما چیره شده اند، خود را ملازم قبر تو می داشتم و ماندن کنار آن را پیشه خودمی ساختم و چون مادری که داغ مصیبتی بزرگ دیده، شیون می کردم.در برابر چشم خدا، دخترت پنهانی به خاک سپرده می شود، و حق اوبه زور ضایع می شود، و آشکارا از ارثش باز داشته می شود; در حالی که هنوز چیزی نگذشته و یاد تو فراموش نشده است. پس شکوه را به خدا می برم ای رسول خدا، و تویی مایه زیباترین تسلیت خاطر.درود خدا، و رحمت و برکاتش بر فاطمه و بر تو باد. 📚 کافی، ج 1، ص 458 - 459. ‌‌‌‌✅ کانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ .
102724464(2).mp3
2.88M
حاج آقا دانشمند موضوع: با آیات قرآن بازی نکنیم کوتاه و شنیدنی
102724464(6).mp3
4.07M
حاج آقا دانشمند موضوع: افکار عصر جاهلی (جهل مقدس) کوتاه و شنیدنی
Moghadam-Shab2Fatemieh21398[02].mp3
4.3M
▪️مادرانه دعام کردی عمریه بهت بدهکارم▪️ 🎤 سبـک : شــور 🗓مراسم : شب دوم فاطمیه دوم 1398
. مادرانه دعام کردی عمریه بهت بدهکارم حتی از مادرم بیشتر دوسِت دارم تلخی زندگی با تو از عسل میشه شیرین تر اون که میگیره تحویلم تویی مادر زیر چادر تو اهل عزتم الهی همیشه باشه رو سرم به جا قبر خاکی تو هر دفعه بوسه میزنم به پای مادرم ... مادر دوسِت دارم ، مادر دوسِت دارم ... از کنیزای تو حوا ، سائل سفرته حاتم ریزه خوار در خونت همه عالم راضیه مرضیه زهرا ، چشمۀ کوثری بانو پای درس شما مریم زده زانو همیشه همینو از خدا میخوام که محبت تورو بهم بده تو اگه راضی باشی ازم بسه مهربونی شما زبون زده ... مادر دوسِت دارم ، مادر دوسِت دارم ... معنی سوره ی قدری ، آیه ی اِنمایی تو عشق مولا و ناموس خدایی تو با دعای تو میمونم تا آخرش پای این مکتب جون ناقابلم نذر تو و زینب با ولای مرتضی شده اجیر بی بی زندگی نوکرای تو منو واسه ی خودت سوا بکن بذار باشه تو سرم هوای تو ... مادر دوسِت دارم ، مادر دوسِت دارم ... .
. شعرخوانی ها تحسین برانگیز و درخشان امروز مثنوی مجیدتال در مدح حضرت فاطمه سلام الله علیها بود که با استقبال گرم حضار و تحسین های بیشمار آنها همراه بود. در ادامه متن این شعر زیبا را خواهید خواند.  جامعه دوزخی از مردم افراطی بود عقل قربانی یک قوم خرافاتی بود بشر از لطف خداوند مکدر می شد شرم میکرد اگر صاحب دختر می شد اشک،لالایی بی واژه ی مادر ها بود گورِ بی فاتحه، گهواره ی دخترها بود ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) آنکه برشانه خود پرچم اسلام گرفت دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت عشق را طبع خداوند به توصیف آورد شرف هر دوجهان ...فاطمه تشریف آورد سیده، محترمه، ممتحنه، حنانه حانیه، عالمه، اُم النجبا، ریحانه عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت و به یمن قدمش نام زن آوازه گرفت شهر با آمدنش عاطفه راباورکرد زن به شکرانه او چادرشوکت سر کرد خواست تا خیرکثیرش به دوعالم برسد تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد... مادرانه به طرفداری احمد برخاست تا ابوجهل سر عقل بیاید، برخاست جلوه ای کردو دلیل ((زهق الباطل)) شد و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد بیگمان بولهب آنروز پراز واهمه بود دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود بنویسید که معصومه عصمت زهراست سند محکم اثبات نبوت زهراست دختری که لقب ام ابیها دارد پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد و خداوند اگر ((واعتصمو)) می گوید از کرامات نخ چادر او می گوید سوره دهر چنین گفته به مدحش سخنی تا ابد، دهر نبیند به خود اینگونه زنی نه فقط جلوه او سوره ی انسان  آورد چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد راه عرفان خداوند به او وابسته ست جز در خانه زهرا همه درها بسته ست زهد با دیدن او حس تفاخر دارد قره العین نبی  وصله به چادر دارد همه در خدمت بانوی دوعالم بودند ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند فضه هم بود ولی باز خودش نان می پخت نان برای دل بیتاب یتیمان می پخت بارها خادمه اش گفت به لطفت شادم ((من از آن روز که در بند تو ام آزادم)) فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود یعنی آیینه پیغمبر و مولا شده بود غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست احدی کفو علی بن ابی طالب نیست عشق باید که پس از، این، سخن آغاز کند مرتضی در بزند فاطمه درباز کند آفتاب از افق خانه ی شان سر می زد هرزمان فاطمه لبخند به حیدر می زد کار او عشق علی بود چه خیر العملی کیست خوشبخت ترین مرد جهان غیر علی وقت آن شد بنویسیدکه حجت،زهراست سند محکم اثبات ولایت زهراست اولین شیعه بیتاب علی زهرا بود که سراپای وجودش سپر مولا بود یک جهان هم اگر از  بیعت خود بر می گشت  بازهم فاطمه دور سر حیدر می گشت نسل زهرا و علی سلسله ی طوبی شد میوه این شجره،نایبهُ الزهرا شد آسمان ها پس از او یکسره کوکب دیدند چادر فاطمه را برسر زینب دیدند زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است خطبه دم به دمش وارث تیغ دودم است او که چون مادر خود پای ولایت مانده یکتنه فاتحه ی کاخ ستم را خوانده چک تا ابد در دل ما هست غم عاشورا این خبر را برسانید به تکفیری ها یاعلی از لب سردار نیفتاده هنوز علم از دست علمدار نیفتاده هنوز کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟ پسرفاطمه کافیست که فرمان بدهد همه از خاتمه معرکه آگاه شوند فاتحان باخبر از (( نصر من الله)) شوند باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود لعن تاریخ به موذی گری آل سعود سپر خویش کنم غیرت سرداران را به جهانی ندهم یک وجب از ایران را پس چه شد دب دبه و کب کبه ی نادان ها داغ شد بر دلشان داغی تابستان ها چشم بد دور که این دشت پر از لاله شده ست سرو خوش قامتمان تازه چهل ساله شده ست سربلندیم اگر تکیه به دنیا نکنیم آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده سایه چادر او از سرمان کم نشده بنویسید امید دل زهرا مهدی ست چاره کار همه مردم دنیا مهدی ست مجید تال .