.
#شب_پنجم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_عبدالله
____
قراره بیقرار تو باشم
دارم میام که یار تو باشم
تو که همش کنار من بودی
منم باید کنار تو باشم
بمیرم ای عمو چه بی حالی
تو رو خدا بزن پر و بالی
نفس بکش یه کم عموجونم
چه روضه ای شده چه گودالی
چه ماجرا تو قتلگا بوده
پر از غباره یا پر از دوده
با این همه غمی که می بینم
حسن شدن یه کم برام زوده
###
شبیه قاسم و علی اکبر
دل منم برات شده پرپر
درسته سن من کمه اما
منم یه جورایی مث اصغر
فدات میشم خودم نباش مضطر
خودم سپر میشم برات آخر
به یاد دست مادرت اینجا
جدا میشه یه دستم از پیکر
این نانجیب واسه چی خندیده
نگاش به سمت خیمه چرخیده
کنار پیکر تو فهمیدم
بابام تو کوچه ها چیا دیده
###
توو قتلگاه شده چه غوغایی
دل منو غم تو آزرده
یکی با نیزه اومده سمتت
یه پیرمرد عصاش و آورده
غریب و بی کسی توو این گودال
چه فکرایی که دشمنت داره
یکی نگاشه سمت انگشتر
یکی نگا به پیرهنت داره
غم منو نخور عموجونم
دلم برا غم تو میسوزه
که حرمله جلو چشات با تیر
تنم رو به تن تو می دوزه
شاعر:
#محسن_ناصحی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_ششم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_قاسم
__
شبا شبای عشقه و شوره
شبای عهد و پیمونه با تو
هوامون و تو داشته باش آقا
امروز و ما میایم و فردا تو
دلم میخواد که توو هوات باشم
پر بزنم بشم فدای تو
یا لااقل اگه نشد آقا
دق بکنم با روضه های تو
گره زده گناه به کار من
توو زندگیم یه راه حل میخوام
تشنه ی دیدار توام آقا
منم شیرین تر از عسل می خوام
#####
دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم
دلم به کربلا شده عازم
تو که دوبخشه اسم شیرینت
چرا هجا هجا شدی قاسم
شبیه مجتبایی و دشمن
عقده ی بابات و به دل داره
خدا به خیر کنه داره سمتت
بارون تیر و نیزه می باره
بوی مدینه کربلا اومد
حسن غریبه بچه شم بیشتر
روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب
یهو چی شد که داد زدی مادر
####
زره نبود ولی کفن داری
فدات بشم شدی مث بابات
بذار نگات کنم دم آخر
حسن شدی با این قد و بالات
کفن شده برات لباس جنگ
زره برات نمیشه اندازه
بابات و کوچه زد زمین ، حالا
دشمن برات یه کوچه می سازه
بغض جمل تو سینه شون پُر بود
اسباشونم به جنگت آوُردند
کشیده شدت قدت ، ببین اسبا
تو رو به کل کربلا بردند
شاعران:
#محسن_ناصحی ✍
#محمد_کاروان ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_هشتم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
__
بند اول :
موذن حرم میری میدون
شبه پیمبرم میری میدون
نمیشه باورم جلو چشمام
علی اکبرم میری میدون
برو که دست حق به همراته
پشت سرت دعای باباته
برو ولی بدون که تا میدون
نگاه من به قد و بالاته
یه رحمی کن به اشک بابا تو
آهسته تر بردار قدم هاتو
دارم اون لحظه ای را می بینم
که روی خاکا میکشی پا تو
بند دوم :
به هر طرف تنت رو میبینم
این جسم پرپرت رو میبینم
به هر کجا که رو کنم علی
یه عضو پیکرت رو میبینم
نگاه آخرت رو میبینم
حالت مضطرت رو میبینم
یاد بابام علی میوفتم تا
زخمای رو سرت رو میبینم
میبینمت که غرق خون شدی
اسیر دست این و اون شدی
رنگ از رخت پریده اکبرم
شبیه برگای خزون شدی
بند سوم :
یه عده بی حیا تو را کشتند
با سنگ و با عصا تو را کشتند
یه عده هم به قصد قربت و
رضایت خدا تو را کشتند
به زیر دست و پا تو را کشتند
با نیزه بی هوا تو را کشتند
همین که گفتی اسمتو علی
با بغض مرتضی تو را کشتند
تو را زدند یه جور که پا نشی
یه جوری که برام عصا نشی
بگو چه جور مرتبت کنم
که بیش از این جدا جدا نشی
#شاعر
#علیرضا_محمدی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_عباس
____
تا از توو دست تو عَلَم افتاد
دیدم با گریه خواهرم افتاد
نگم براتو از زن و بچه ام..
چه اضطرابی تو حرم افتاد
پاشو ببین رقیه گریونه
سکینه بیقرار و دل خونه
چشم انتظار نشستن و ذکر
رو لبهاشون فقط عموجونه
پاشو قدم بزن علمدارم
نگاهی کن به من علمدارم
پاشو نزار که دشمنا حالا
تا خیمه ها برن علمدارم
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
هنوز برام یه لشکری داداش
هنوز یل دلاوری داداش
پاشو یه بار دیگه علم بردار
هنوز امید خواهری داداش
تیر سه شعبه خورده تو چشمات
نمیتونی بایستی روی پات
نمیشه باورم داری میری
باید خدافظی کنم باهات.!
داغ تو زندگیمو درهم کرد
بدجوری این قد منو خم کرد
دیدم که بعد رفتنت زینب
دوباره معجرش رو محکم کرد
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
تو علقمه پیچیده بوی یاس
بالاسرتو حضرت زهراس
بهم بگو تا مادرو دیدی
چی بینتون گذشت داداش عباس
تو گفتی که چیشد توی میدون
کشیدنت تورو به خاک و خون
یا گفته مادرم که توو کوچه
یه سیلی خورد و شد حسن گریون
تو گفتی از دلت که شد مضطر
از این که بی کسه دیگه خواهر
یا گفته مادر از آتیشی که
یه روزی گُر گرفته پشت در
(یا گفته مادر از هجومی که
آوُردن عده ای به پشت در)
مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا
#شاعر
#روح_الله_پیدایی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#شب_دهم_محرم
#واحد_سنگین
#شب_عاشورا
___
با گریه خیمه گاه و می بینم
با غصه ذوالجناح رو می بینم
با گریه صورتت رو می بوسم
با غصه قتلگاه و می بینم
یه عده بی حیا رو می بینم
فرار بچه ها رو می بینم
همین که خیره به سرت میشم
یه خنجر از قفا رو می بینم
می بینمت به مشکل افتادی
به زیر پای قاتل افتادی
جلو چشای من به خاک و خون
شبیه مرغ بِسمِل افتادی
.....................
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
اُمِّ وهب حالم و میدونه
کی خواهرت رو میبری میدون
خدا میدونه خوب می جنگم
شمشیر نشد با چوب می جنگم
میگم که دختر علی هستم
از صبح تا غروب، می جنگم
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیر که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
.................
آخه اینا چی میخوان از جوونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردن محرومت
تو رو خدا نگو أنا العطشان
با نیزه میزنن تو حلقومت
داره چه غوغایی به پا میشه
دم غروب کربلا میشه
و الشِّمرُ جالسٌ علی صَدره
داره سرت جدا میشه
ــــ
#شاعر
#محمد_اسداللهی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
recording-20240628-191926.mp3
5.22M
#پیش_زمینه
#امام_حسین
#احسان_تبریزیان✍🎼
مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ
اره دوست داشته خدا که شدی دوسدار حسین
خودش نوشته اسمتو تو جمع زوار حسین
بگو الحمدلله که با نگاه زهرا
سینه زنم دوباره زیر پرچم آقا
.
.
#زمینه
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#شب_اول_محرم
ای آشنا برگرد/نیا آقا برگرد
تو رو خدا / تو رو خدا /تو رو خدا برگرد
برگرد/که شهر کوفه بی فروغه
برگرد / تموم حرفاشون دروغه
برگرد / بازار نیزه ها شلوغه
نگرونم برای خواهرت
برای قامت آب آورت
اینا حرمت شکنی رسمشونه
نگرونم برای دخترت
برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد
............................
فدای تو جونم، شبیه بارونم
از اینکه تو مثه بابات غریبی دلخونم
اینها،شکستن عهدی رو که بستن
حالا به انتظار تو نشستن
تنها دنبال کشتن تو هستن
نگرونیم برای اکبره
بی قراریم برای اصغره
عده ای دنبال نعل تازه ان
حرمله تیر سه شعبه می خره
برگرد آقا برگرد/برگرد آقا برگرد
......................
دلم پره از غم/ یه آسمون دردم
تو کوفه تو اسارته یه عده نامردم
ای وای،چه سخته کوفه و اسارت
ای وای،چه سخته طعنه و جسارت
ای وای،اگه حرم بره به غارت...
روسرم ریخت آتیش فدا سرت
نگرونم آقا برا سرت
نیا کوفه تا رقیه نبینه
که شده از بدنت جدا سرت
برگرد آقا برگرد / برگرد آقا برگرد
#نغمه: #احسان_تبریزیان
#شعر: #استاد_حسن_زاده
#احسان_تبریزیان
.👇
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#زمینه
________
کاروان نور میرسه از راه
با نوای علی ولی الله
کاروانی از نسل ابراهیم
چشمه های زلالی از تسنیم
میرسه سالار عشق/نقطه پرگار عشق
علم می کوبه زمین/دست علمدار عشق
میگن همه روضه خونا
عاشقای خون خدا:
حسین رسید به کربلا
_______________
قاسم و اکبر، عون و عبدالله
همه جمعن به گرد حضرت ماه
همه منتظرِ رخصت عباس
همه تحتِ زعامت عباس
قرق میشه کربلا/با چشم صاحب علم
پیاده میشن همه/ مخدرات حرم
طنین وا محمدا
پیچیده توی خیمه ها
زینب رسید به کربلا
_____________
آه از اون لحظه، وای از اون ساعات
که اسیر میشه عمه ی سادات
کاشکی که هیشکی نشه دشمن شاد
دَخَلَت زِینَبُ عَلَیابنِ زیاد
واویلا از شهر شام / از اون همه ازدحام
دختر شیر خدا / کجا و بزم حرام
میاد صدایی آشنا
غریبونه روی نیزه ها
زینب رسید شام بلا
_____________
نغمه: #احسان_تبریزیان
شعر: #علی_اصغر_شاسنایی
#احسان_تبریزیان
.👇
شعری در وصف روز #مباهله
به قلم استاد سازگار با تخلص
(میثم)
وضو بگیرم در حال روزه با تکبیر
کنم مباهله با دشمنان حی قدیر
زبان حق شوم و آیة مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر
ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه
به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر
محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن
که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر
پی مباهله کردند روی در صحرا
یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر
فتاد چشم نصارا به آن خدارویان
که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر
مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند
که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر
همه به خاک قدوم پیمبر افتادند
که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر
به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند
که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر
هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی
که می کنند در این آیه حیله و تزویر
کنند فضل علی را به دشمنی انکار
خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر
چرا شدند فراری از این حقیقت محض
چرا به سلسلة نفس خود شدند اسیر
قسم به جان علی منکر مباهله را
خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر
گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید
کجا به تابش انوار آن کند تأثیر
فضائل علی از حد بود فزون چه زیان
که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر
علی کسی است که در جنگ بدر شد پیروز
خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر
علی است فاتح احزاب و فاتح خیبر
علی است تیرالهی به قلب خصم شریر
علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول
علی به بیشة اسلام شد خروشان شیر
علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست
کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر
حدیث منزله چون آفتاب می تابد
به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر
وصی احمد مرسل کسی بود "میثم"
که در تمام فضایل ورا نبود نظیر
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
شعری در وصف روز #مباهله
کبریا را ذات تو از خلق مقصود است و بس
نیست مِثلت در خلایق، غیر ذات مصطفی
چون تو را جان آفرین پیدا نمود و شد نهان
تو زبان کبریایی، نطق حق از تو بود
رفعتِ شأن تو از ادراکِ عقل کل نیافت
آتش دوزخ به جلد او حرام آمد تمام
اوج علم تو که از عرش برین بالاتر است
بس بود این گفتن هاتف به صد عزّ و وقار جز محمّد، مثل تو هرگز نیامد هیچ کس
نفس احمد گشت ذاتت از خدا در هر نفس
وا کُنِ سِرّش تویی با صد کمالِ دسترس
أنتَ جَنبُ الله، بی شک ناید از تو پیش و پس
دیده شد عرش برین در جنب قَدرش چون عدس
هر که با صدق و صفا دست تو را بنمود مَس
هم چنان تا عرش باشد فرشِ جولان فَرَس
لا فَتی إلاّ عَلی لا سیْف إلا ذُو الفَقار
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
شعر در وصف و شرح
روز #مباهله
به دستور پروردگار جلال
بود خلقت عیسی اندر مثال
چو آدم که او را زخاک آفرید
پس از این هر آن کس که ورزد جلال
کنون چون به وحی یگانه خدا
بگو پس بیایند تا این زمان
به همراه انفاس و اطفال و زن
نماییم نفرین بر یکدیگر
که ناراست گو را به خشم خدا
که چون گفت شو، ناگهان شد پدید
که در باب عیسی بود آن مقال
شدی آگه از حالش ای مصطفی
همه گرد آییم در یک مکان
تباهل نماییم ای انجمن
به درگاه پروردگار بشر
نماییم با این عمل مبتلا
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
شعری در وصف روز #مباهله
گیرم که آفتاب جهان ذره پرور است
این بس مرا که سایه ی مهر تو برسر است
دولت به کام و محنت گردون حرام باد
تا ساغرت بگردش و تامی به ساغر است
ای دل چرا به غیر خدا تکیه می کنی؟
امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟
بهر دو نان خجالت دونان چه می کشی؟
ای دل صبور باش که روزی مقدّر است
خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول
الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است
فرخنده نامه ای که موشّح به نام اوست
زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است
نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس
زیب اذان و زینت محراب و منبر است
پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب
در حال سجده روی به درگاه حیدر است
شمس ضحی، امام هدی، نور هل اتی
چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است
در آیه ی مباهله این مهر و ماه را
جانها یکی و جلوه ی جان از دو پیکر است
وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال
وجه خدا و جلوه ی الله اکبر است
نازم به دست او که یکی ناز شست او
از جای کندن در سنگین خیبر است
با اشک چشم، ابر کرم بر سر یتیم
با برق تیغ، صاعقه ای بر ستمگر است
جز راه او بسوی خداوند راه نیست
یعنی که شهر علم نبی را علی، در است
بر تارک زمان و مکان تاج افتخار
در آسمان فضل: درخشنده اختر است
قبرش درون دیده ی آدم که چشم او
در خاک هم بنور جمالش منوّر است
آوازش از ورای زمان ها رسد بگوش
تصویرش از فراز افق ها مصوّر است
کمتر ز ذرهّ ایم و فزون تر ز آفتاب
ما را که خاک پای علی بر سر افسر است
وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم
وز هرچه گفته اند و شنیدیم برتر است
شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام
حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است
طبع لطیف و شعر «ریاضی» به لطف و شهد
شاخ نبات خواجه ی شیراز و شکّر است
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
شعری در وصف روز #مباهله
مهری که به شأنش آمد از حق، «لولاک»
روشن شده از جلوه ی رویَش، افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشه ی تثلیث برآرد از خاک
دُردی کش جام درد باید بودن
آگاه دل از نبرد باید بودن
چون شیر خدا حقیقت حق محور
در جنگ عقیده مرد باید بودن
آن روز دو صف مقابل هم بودند
تحلیلگر دلایل هم بودند
آن سو همه در تجزیه ی یکدیگر
این سوی ولی، مکمل هم بودند
فرمانده ی جنگ، مصطفی بود آن روز
سردار سپاه، مرتضی بود آن روز
لشکر، حسنین و فاطمه، پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آن روز
آن روز نه سنگ و چوب و نه سنگر بود
نه نیزه ی جان شکار و نه خنجر بود
پیروزی پنج تن به اهل نجران
از باور بالنده ی بارآور بود
با ذکر عَلَی الدّوام، آن پنج نفر
کردند به پا قیام، آن پنج نفر
با باور خود به مشرکین حجت را
کردند به حق تمام، آن پنج نفر
فرمود نبی، علی ولی الله است
خورشید ولایت و دلیلِ راه است
زهراست دل من و حسن، دلبندم
عشق است، حسین و عشق حق دلخواه است
مهر آمد و پشت شب بیداد شکست
اندیشه تثلیثی شیّاد شکست
هنگام مباهله ز اِعجاز رسول
هم اسقف و هم صلیب فولاد شکست
اسقف که گل روی محمد را دید
افتاد صلیبش از کف و جامه درید
گفتا که به حق و راستی در انجیل
حق کرده وجود اقدست را تایید
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پزشکیان و جلیلی به دور دوم رفتند
🔸درصد مشارکت ۴۰ درصد
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم