.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
نبند چشاتو تا چشمام باز بمونه
نزار شمر برام شععععععر غارت بخونه
دستاتْ روی خاک و دلم ریشه ریشه
می خوام پاشم از پیییییشت اما نمیشه
تکون نده به پیکرت
تا نریزه بال و پرت
عمود آهن سنگینه
ریخته بهم فرق سرت
۲
خودم کشیدم تیر از توو چشت بیرون
خشکی لبهات تر شده با موج خون
شریکه توو قتلت شمشیر یک لشکر
چه جوری رو نیزه میری تو با این سر
میکشه زینبو غمت
خبر این قد خمت
می ترسم لشکر بعد من
بدزدن دست قلمت
۳
اگه بری داداش رقیه پیر میشه
با دست حرمله دختر اسیر میشه
سکینه بعد تو خوشی نمیبینه
توو داغ معجرش به سختی میشینه
زینب بی تو چه کار کنه
با حرمله چه کار کنه
فردا تنها بچه ها رو
چه جوری خوب سوار کنه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#زمزمه
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
هدایت شده از کانال آتش به اختیار ، یاران ولایت
⁉️-مسلمونی؟
+نه
-پس چرا عکس امام رو لباسته!؟
+این تصویر رهبری است که جلوی ظلم و ستم وایساده!!
✅ توریست در میدان امام اصفهان
#رهبرانقلاب
#مبارزه_با_ظلم
#توریست
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | منبر کوتاه
🔰چرا در کربلا، بعضیا تونستن بمونن پای امام، و خیلیها نتونستن...!؟
🔹چرا همین الآن، بعضیها رسیدن به همراهی با امام زمان علیهالسلام و ما هنوز نرسیدیم!!؟
🎙#استاد_شجاعی
#ماه_محرم
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خبر را برسانید به کنعانیها🖤
بوی پیراهن خونین کسی میآید🖤
بانگ حی العزا 🖤🥀
اثر گروه هم آوایی فاطر ری
◇🎶◇ ◇🎶◇
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل بی تاب اومده.........
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل_علیهالسلام
چه غم از غم از این اینهمه حاجت
شبِ بابالحوائجِ ماشد
به گِرههای کورِ ما بنویس
وقت نذریِ ارمنیها شد
دمِ سینه زنیِ آب آمد
شبِ خون گریههایِ زهرا شد
مادرم یاد داده در همه عمر
پایِ این مرد آبرو بگذار
اگر عالم همه جوابت کرد
تو بر این آستانه رو بگذار
چه خیال است از همه دنیا
کارِ خود را فقط به او بگذار
رفت در بینِ آب با مرکب
ایستاده به احترامش آب
دست بر سینه سر به زیر از شرم
میکند با ادب سلامش آب
میزند دست را به دامانش
میزند بوسه زیرِ گامش آب
مرکبش تشنه است تشنه ولی
آب ، سرد و خنک ولی هیهات
مرکبِ حضرت امیر حرم
لب خود را نمیزند به فرات
آب میسوزد از همان لحظه
آب شرمنده است از آن اوقات
دید لبهای خشک او را آب
چقدر بد شده برای فرات
قبل از این ، بعد از این ندیده کسی
اینقدر التماسهای فرات
زیر لب گفت یا علیاصغر
آمد از رود ، های های فرات
ماه عکسش به آب افتادو
دید در آب هایوهوی حرم
مشکِ خود را گرفت بر سینه
آب را بُرد آبروی حرم
آب میگفت جرعه ای اما
رفت تا خیمهها عمویِ حرم
دخترک رفت پیش گهواره
گفت : با مشک آب میآید
چند لحظه فقط تحمل کن
جان خواهر بخواب میآید
صبر کن بوی مُشک بوی عموست
قول داده رُباب ، میآید
اهل خیمه امیدوار اما
چشمهای حسین مایوس است
دستهای رُباب روی سر و
در نگاه حسین افسوس است
زیرِ گرمای آفتاب ای وای
جمع هشتاد و چهار ناموس است
همه حیران شدند وقتی که
شیر بینِ مسیر میآمد
جمعِ صدها حرامیِ از همه سو
پشت نخلند و شیر میآمد
از هزاران طرف هزاران بار
نیزه و تیغ و تیر میآمد...
یک نفر دست بر کمر دارد
یک نفر دست روی سر دارد
یک نفر دست بر جگر دارد
یک نفر دست بر تبر دارد
می رود بینِ دست سر دارد
کاش دست از یتیم بردارد
از سرِ زین که با سر اُفتادو
در دل خیمه دختر اُفتادو
خواهر اُفتاد و مادر اُفتادو
بِینِ گهواره اصغر اُفتادو
وای با نیزه پیکر اُفتادو
لشکری با تنش دراُفتادو....
(حسن لطفی)
.
.
#شروع_مجلس
#شب_نهم_محرم
.
#شب_نهم_محرم_اول_جلسهای
چهکنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را
تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را
دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم
چهکنم این بدنِ مختصرِ ریخته را
دخترم چشم به راه است جوابش با تو
با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را
خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد
آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را
دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر
که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را
مادرم هست ولی اُمبنین شکر که نیست
خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را
اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا
یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را
یک به یک میکشم از سینه فقط داد نکش
یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را
تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد
جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را
بعدِ ما از دوطرف کاش سرت جمع کنند
که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را
(حسن لطفی)✍
.
.
#شب_دهم_محرم
شب عاشورا
#عاشورا
امشب ای آفتاب من با من
بگو از لحظه های فردایت
کاش جان مرا هم ای جانم
بگذاری برای فردایت
آسمان منی و می دانی
می خورم من زمین اگر بروی
من نبینم که ماه زندگی ام
بر روی نیزه ها به سر بروی
بگو ای همسفر که بعد تو و
ابوفاضل کفیل زینب کیست
امشب ای شاه تشنه در صحرا
این همه خوار کندنت از چیست
تو نباشی که میبرد زین دشت
دختران نحیف قافله را
ابوفاضل اگر نباشد من
چه کنم زجرهای حرمله را
من به معجر به چادر طفلان
به علی عمری است حساسم
حرم و غارتش نگو حتمی ست
مگر آنکه نباشد عباسم
سفر ما نگو که پایانش
ختم خواهد شود بر این گودال
سوره ی فجر من ز مرکب ها
آیه های تنت شود پامال؟
با من از شیرخواره می گویی
قلبم از غربت تو میگیرد
بشنود از سه شعبه گر که رباب
همین امشب ز غصه می میرد
زینب از کودکی حسین جانم
بی تو یک روز هم نرفته سفر
تا مرا شمر ساربان نشده
حرمت را خودت بیا و ببر
#شب_عاشورا
#حسن_کردی
.
.
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#زمزمه_عاشورایی
#روز_عاشورا
هر گروه هر جور خوشش اومد زد
سنگ می باره روی تنت بی حد
نیزه ها هی به سمت تو اومد
چند باری پیکرت تو خون غلتید
دستاشو توو موی سرت پیچید
جلو چشام تنت ز هم پاشید
چشات ز تشنگی نمی دیدند
شمشیرا رو تن تو چرخیدند
اونقد زدن که خسته گردیدند
نامحرما طناب می آوردن
جلو سکینه ات شراب خوردن
چه وضعی ما رو اسیری بردن
رحمی ندارن آتیش اندازا
چه کار کنم با گوشواره بازا
خون جگرم از ساز و آوازا
بی تو برای من سفر سخته
با شمر بد دهن سفر سخته
با کوفتگی تن سفر سخته
#حسن کردی✍
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمزمه
#عاشورا
#روز_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#کوفه تا شام
#زمزمه #اسارت
#شب_دوازدهم_محرم
با اسم خارجی چقدر سوختم
چشمامُ به تو روی نی دوختم
مثل سر سوخته ت برافروختم
با دستای بسته سفر سخته
با کودک خسته سفر سخته
با شمری که مسته سفر سخته
آتیشا رو سرت می افتادن
چه دشنامایی که به ما دادن
اینجا تموم سربازا شادن
صورت بچه هات همه زخمی
نداره ساربونِ ما رحمی
کشتن ما رو با زخم بد چشمی
حرمله پا زده به احساسم
به معجر بچه ها حساسم
دل نگرونه چشم عباسم
حالِ چشات خوب نیست روی نیزه
سنگا می بارن به سوی نیزه
سرت نیافته از توی نیزه
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#حسن_کردی
.👇