eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تعویض کتیبه ضریح حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) به مناسبت استقبال از خجسته میلاد پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان می خندد این اتفاق زیبا را و زمین کِل می کشد این پیوند آسمانی را. چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب! چشم های ملائک، با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را. دهم ربیع الاول سلام الله علیها مبارک باد .🌷 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
مداحی_آنلاین_شعف_و_شادی_ات_مبارک_امیر_عباسی.mp3
2.19M
شعف و شادی ات مبارک دامادی ات مبارک عالم ز خوشحالی تو غرق سرور است روبند روی زوجه ات از جنس نور است 🔊 🌺 🎙 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملاڪ ازدواج حضرت خدیجہ (س) با رسوݪ اڪرم (ص)چہ بود؟! حجت الاسلام👇 🎙 🔊 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم https://eitaa.com/madahanpirbakran
💐بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود 💐جبریل مامورست و فکر مجلس آرایی بود 💐میکائیل از عرش آمده گرم پذیرایی بود 💐چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود 🌷دهم ربیع الاول سالروز سلام الله علیها مبارک باد . 👈https://eitaa.com/madahanpirbakran
امام جماعت دزد! 🔷یکی از دوستان نقل می‌کرد که در یکی از کشورهای خارجی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود در یکی از مساجد مسئولیت امامت را پذیرفت و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده تلاش می‌نمود که امام، میهمان خانه‌ی او شود خصوصا در ماه مبارک رمضان، از جمله یکی از مقتدیان در روزهای پایانی رمضان، امام را به افطار دعوت نمود. امام دعوت ایشان را اجابت نموده به خانه‌اش رفت و میزبان از امام به گرمی استقبال نموده و بی‌نهایت مورد عزت و اکرام قرار داد و امام بعد از افطار در حق میزبان و خانواده‌اش دعا نموده، مرخص شد. 🔷زمانی که خانم میزبان، نظافت خانه را شروع کرد به یادش آمد که در طاقچه سالن مقداری پول گذاشته بود، فورا وارد سالن شد ولی پولی ندید, تمام اطراف سالن را جستجو کرد اما پول را نیافت. 🔷وقتی که شوهرش از مسجد برگشت برایش جریان را گفت و سوال کرد آیا تو پول را از سالن برداشتی؟ شوهر جواب داد نه! بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدند که به غیر از امام، هیچ کسی به خانه‌ی شان در این مدت نیامده است و همچنان یک دختر شیرخوار دارند که او از گهواره‌اش نمی تواند پایین بیاید به همین خاطرتنهامتهم همان امام است. آن شخص بسیار عصبانی شده گفت: چطور امکان دارد که امام چنین کاری را انجام دهد، در حالی که اورا به خانه‌ی خود دعوت کرده‌ام و به احترام ماه مبارک رمضان اورا اکرام و عزت نموده‌ام. او می‌بایست پیشوا و الگو باشد نه دزد! با وجود خشم و غضبش، آن قضیه را پنهان کرد و از روی حیا نتوانست با امام بخاطر پول، مواجهه و موضوع را مطرح کند و لکن از امام دوری می نمود تا مجبور به سلام دادن و سخن گفتن با او نشود. 🔷بعد از گذشت یک سال کامل دوباره ماه مبارک رمضان آمد و مردم با همان شور، شوق، علاقه و اخلاص امام را به خانه‌های شان جهت افطار دعوت کردند و زمانی که نوبت دعوت امام به خانه‌ی این شخص رسید ؛ قضیه سرقت پول به یادش آمد و با خانم خود مشورت کرد که آیا امام را دعوت کند یا خیر؟ از آنجایی که خانم آن شخص، یک زن صالح و نیکوصفتی بود شوهرش را تشویق نمود تا امام را دعوت کند و گفت شاید امام از روی احتیاج آن پول را برداشته باشد به همین خاطر او را باید مورد عفو و بخشش خود قرار دهیم، شاید که خداوند متعال ما را هم ببخشد. 🔷 او امام را به افطاری دعوت نمود ولی در پایان افطاری نتوانست خود را نگه دارد و امام را مورد خطاب قرارداد و گفت: امام محترم، شاید متوجه شده باشید که در طول یک سال گذشته رفتار من در قبال شما تغییر کرده؟ امام گفت: بلی، ولی من فراموش کردم علت آنرا جویا شوم؛ زیرا بسیار مشغول کار و تلاش بودم. آن شخص گفت: امام محترم! از شما یک سوال می کنم امید است که جواب واضح بدهید، یک سال قبل و در ماه مبارک رمضان خانم من مقداری پول را بالای طاقچه ی سالن پذیرایی گذاشته بود و فراموش کرده بود که آن‌را بردارد و لکن آن پول بعد از رفتن شما از نظر غایب شد و جستجوی بسیاری کردیم ولی نتوانستیم پیدا کنیم. حالا بگویید آیا شما آن را برداشته بودید؟ 🔷امام گفت: بلی! من آن را برداشته بودم. صاحب خانه از این جواب صریح، مبهوت، متعجب و حیران شد ولی امام سخنان خود را ادامه داده گفت: وقتی که در سالن تنها بودم دیدم پنجره باز است، باد تندی هم وزید و پول‌ها را پراکنده و پخش کرد به همین خاطر پول‌ها را جمع نمودم و دقت کردم که اگر پول‌ها را زیر فرش و یا روی طاقچه بگذارم ممکن است شما آن را پیدا نکنید و یا باز باد آنها را پراکنده کند ... در این موقع امام سر خود را اندوهگین تکان داده به گریه افتاد ... و در ادامه صاحب خانه را خطاب قرار داده گفت: به نظرت من برای چه چیزی اندوهگینم و گریه می‌کنم؟ 🔷حاشا که به خاطر تهمت دزدی که به من میزنی گریه ‌کنم، اگرچه این تهمت دردناک است و لکن من بخاطر این گریه می‌کنم که ۳۵۵ روز گذشت و هیچ یک از شما صفحه‌ای از قرآن کریم را هم نخواندید و اگر قرآن کریم را یک بار باز می‌کردید، البته پول را در آن پیدا می‌کردید. صاحب خانه با عجله قرآن کریم را آورده، باز کرد و پول ها را کامل در آن دید...!!!😥 این است حال برخی از ما مسلمانان که قرآن کریم را در طول یک سال، یکبار هم باز نمی‌کنیم ولی در عین حال خود را مسلمان هم می‌دانیم الهی! مارا از مسلمانان غافل و دور از قرآن‌کریم قرار مده و قرآن را در بین ما «مهجور» مگردان
از بوسیدن دو جا انسان به عرش میرسہ؛ بوسیدن دست پدر...🌱 بوسیدن پای مادر...🌱 نیکی به پدر و مادر داستانی است که تو آن را می‌نویسی وسالها بعد فرزندانت آن را برایت حکایت می‌کنند! پس خوب بنویس... https://eitaa.com/joinchat/1052836529C35c977c7ed
. نهم ربیع مبارک ... عرض ارادتی به ساحت امام زمان عج عاشقی صاف و ساده ام آقا دل به عشقِ  تو  داده ام آقا کم طلب کردم از شما اما داده ای تو  زیاده ام آقا برسانم به عرضتان ؛ خیلی ... ... خسته از طول جاده ام آقا اختیارم بدست چشمانت ... پیش تو بی اراده ام آقا مستِ ذکر شریف تو هستم فارغ از جام و باده ام آقا بی شما میخورم زمین اما با  شما  ایستاده ام  آقا ! ای  فدای نگاهِ محترمت همه ی  خانواده ام آقا ای امام زمان من آقا صاحب بی نشان من آقا _ ای که از حال ما خبر داری بر دلِ  خستگان ، نظر داری حضرتِ فارس الحجازی و ... تاجِ شاهنشهی به سر داری! ای گرفتارِ تو دلآراها... خلعتِ دلبری به بر داری! چشم ما مانده بر در خانه میل برگشتِ از سفر داری؟! بهر شامِ سیاه ما آقا در نگاهِ خودت سحر داری! کی شود از جمال زیبایت  یابن الزهرا  نقاب  برداری؟! در شبِ گیسوانِ موّاجت روی زیباتر از قمر داری مرد این روزگار، تنهاگرد تو نشان از غم پدر داری در حوالیِ  ناحیه  هر روز... صبح و شب دیدگان تر داری ای امام زمان من آقا صاحب بی نشان من آقا _ حل هر  مسئله فقط باتو ختمِ  هر غائله فقط باتو بی سبب دل به هرکسی دادیم دولت کامله فقط باتو! آمدن بین قافله با من بُردنِ  قافله فقط باتو! رزقمان را به یُمنِ تو دادند روزی عائله فقط باتو!! دردمان دوری از خدا باشد وصلِ این فاصله فقط باتو! بی تو حج را مگر صفایی هست؟ در صفا  هروله  فقط باتو!! پله پله به آسمان رفتن مرحله مرحله  فقط باتو! الامان  الغیاث یا مهدی حل این مسئله فقط باتو ! ای امام زمان من آقا صاحب بی نشان من آقا _ السلام  ای  امام خوبی ها اصل و فرع تمام خوبی ها بی نظیری عزیزِ  آلُ الله جمعِ  نورِ کلام خوبی ها! ارتفاعِ تو بیکران باشد ابتدای تو بام خوبی ها ! عرشیان پای مکتبت هستند وقتِ درس  مرام خوبی ها ای سلام ملائکه برتو بر تو بادا سلام خوبی ها ساکنِ نورِ معبرت  هستم جلوه ی مستدام خوبی ها! زائرانت بدون شک شده اند صید تو بین دام خوبی ها !! ای امام زمان من آقا صاحب بی نشان من آقا _ از   شهیدان  تو  جدا ماندم بی لیاقت منم که جا ماندم عده ایی رفته اند  بالاها... آه از بخت بد کجا ماندم من چه شبها که تا سحر تنها حرمِ   مشهد الرضا  ماندم کاروان رفته و فقط حالا...  من هواییِ  کربلا ماندم! به  همه  گفته ام  امیدِ دلم دلخوشم  نوکر  شما ماندم! تشنه ام تشنه ی وصال شما بین  دریای  غصه ها  ماندم نامه  کوتاه  میکنم  ، با اشک بی لیاقت منم که جا ماندم ای      امام زمان  من آقا صاحب بی نشان  من اقا پ.ن: بر دشمن مرتضی علی لعنت .... ......... . غزل و ترانه ی من تویی دم  عاشقانه ی من تویی وَ برای زندگی ام فقط همه ی بهانه ی من تویی منِ خسته و  منِ خونجگر منِ بی دل و منِ بی خبر که سپرده ام به تو جان و دل تو زدی به جان و دلم شرر رخ ماه تو  که  ندیده ام به وصال تو نرسیده ام وَ قسم به کعبه ی خال تو زِهمه به جز تو بریده ام به گدا مگر نظری کنی تو از این محل گذری کنی وَ مرا نبر تو زخاطرت چو به کربلا سفری کنی تو که  احمدی تو که حیدری تو که مهربانیِّ مادری چه شود که از سر مرحمت به گدای خود بزنی سری نه مرا توان که بخوانمت وَ در این بیان  بنشانمت تو مگر خودت مددی کنی به غزل به حرف بکشانمت بنگر به عشق  زبانی ام به جنون و آه نهانی ام شده ام غبار عبای تو بخدا قسم نتکانی ام منم آنکه از نظر شما شده سائلی به در شما منم آنکه می کند به اقتدا به نماز  چشم تر شما تو دلیل اشکی و خنده ها تو نوای شوق پرنده ها و خدا نوشته برای ما تو امیر و ما همه بنده ها .