فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* درباره آتش سوزی جنگل های آمریکا شنیده اید؟ اکنون مشخص شده است که این پرنده در حال آتش زدن است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم 1400 سال پیش از این پرنده یاد کرده است،
* اینها همش سربازان الله جل وجلال در آسمان و زمین هستند
* قربونت برم ای الله
@raf_e_shob_he
.
#شور_احساسی
#زمینه #مقتل #گودال
#شور_امام_حسین علیه_السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
• بند ۱:
من خیلی عوض شدم
دلگیرم من از خودم
از روز تولدم
گفتم فقط حسین
هر شب اسم عشقمو
با گریه نوشتهمو
من حال گذشتهمو
میخوام ازت حسین
یادم نمیره که همهی عزتم تویی آقا
تنهام نذار تو تاریکی قبرم ابی عبدالله
یادم نرفته که سر سفره ات بزرگ شدم آقا
خیلی تو سختی ها بغلم کردی ابی عبدالله
[حسین یا اباعبدالله...]
• بند ۲:
یاد خشکی لبات
هر شب میزنم صدات
گریه میکنم برات
گریه داره اسمت
شد پاره پاره تنت
غارت شد پیرهنت
با پا زد تو دهنت
زیر و رو شد جسمت
الشمر جالس لب گودال مادرت افتاد
هی دست و پا زدی زیر نیزه خواهرت جون داد
خولی و شمر و حرمله دور محمل زینب
این چه بلایی سرت اومد حاصل زینب
[حسین یا اباعبدالله...]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر: #علیرضا_عابدی ✍
#امام_حسین #شور
👇
.
🏴 #زمزمه #زمینه شهادت باب الحوائج #امام_کاظم موسی بن جعفر علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمزمه_امام_کاظم
#زمینه_امام_کاظم
#چارده_ساله_که_شد
🏴بند اول
چارده ساله که شد
تاریک همه دنیام
تو قعر سیاچال
میگرفت نفس هام
چارده ساله دادن
زجرم توی زندون
هر لحظه به لحظه اش
انگار میدادم جون
جون دادم هزار بار،تو اون جای دلگیر
جون دادم هزار بار،من با غُل و زنجیر
جون دادم هزار بار،میشدم تا تحقیر
من راحت شدم،دیگه خدایا
از اونهمه رنج،از اون بلایا
میرم آخر از،زندان دنیا
تو قعر سجون،بودم معذب
فرقی نمیکرد،برام روز و شب
من راحت شدم،از سندی و سَب
آقای غریب موسی بن جعفر
🏴بند دوم
چارده ساله کنجِ
زندون میزدم زار
گریه ها میکرد آه
با من در و دیوار
چارده ساله بودم
از زندگی بیزار
خنده های سندی
میداد منو آزار
جون دادم هزار بار،تو دخمه ی اعدا
جون دادم هزار بار،من زیر لگدها
جون دادم هزار بار،از زخم زبونا
من راحت شدم،دیگه خدایا
از اونهمه رنج،از اون بلایا
میرم آخر از،زندان دنیا
تو قعر سجون،بودم معذب
فرقی نمیکرد،برام روز و شب
من راحت شدم،از سندی و سَب
آقای غریب موسی بن جعفر
🏴بند سوم
دردام همه با زهر
رفت از تنه زارم
این لحظه ی آخر
من چشم انتظارم
که بیاد رضا و
معصومه کنارم
واسه دیدنشون
بی تاب،بی قرارم
جون میدم به یاده،جدم منم عطشان
جون میدم به یاده،اون پیکر عریان
جون میدم به یاده،کربلات حسین جان
میخونه لبم،روضتو جدا
شد مقتل من،زندان و اما
شد مقتل تو،رو خاک صحرا
من با زهر ولی،تورو با خنجر
من مسمومم و،تو شدی بی سر
من پاره جگر؛تو پاره پیکر
آقای غریب حسین مظلوم
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
#شهادت_امام_کاظم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#شور
#حضرت_رباب
#شور_حضرت_رباب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چی میشه آرزوی من بشه مستجات
که یه بارم منو کنی پسرم خطاب
دل من لک زده برا کوچه ی مقام
شب هفتم تو کربلا جونمو بگیر
حضرت رباب
خاکیِ بوترابم،مملوک آن جنابم
من آدم تو نَه نَه آره آره سگ ربابم
گرم عتاب کند خانه ام خراب کند
چو لب به آب زنم قلب من کباب کند
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به کربلا رود و گریه بر رباب کند
(سیدتی یارباب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دگر امشب ز جام ناب کردم اجتناب
که زنم دم زهمسرِ سیدالشباب
سر سجاده نصف شب مادرم میگفت
سگتن کل پسرام زوجَةُالحُسَین،اُمُنّارُباب
روز حساب کتابم،فارغ ز اضطرابم
میگم به اهل محشر آرهآره سگربابم
گنه،ثوابکند برکه را شراب کند
برش حسین رود پای خود رکاب کند
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به کربلا رود و گریه بر رباب کند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#رضا_لک ✍