✍
روضه حضرت زهرا (س)
💠بر چهره ی زیبای محمد صلوات
💠بر گنبد خضرای محمد صلوات
💠سرتابه قدم آینه او زهراست
💠تقدیه به زهرای محمد صلوات
(دعای فرج)
[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
💟یا زهرا.3
✨بی تو کبوتر دلم
✨به سینه پر نمیزند
✨کسی به خانهٔ علی
✨حلقه به در نمیزند
✨فاطمه جان حسین تو
✨بی تو غذا نمیخورد
✨حسن ز دوریِ رُخت
✨خنده دگر نمیزند
✨کلثوم از فراق تو
✨آه ز سینه میکشد
✨حرف دگر به غیرتو
✨پیش پدر نمیزند
✨ای گُلِ نازنین من
✨همسر بی قرین من
✨زینب تو بدون تو
✨شانه به سر نمیزند
⬅️تو عالم 5نفرن جزو بکایین عالمند
( گریه کنای عالم 5نفرن..)
1⃣ اولین از اینها آدم ابوالبشره..
وقتی بخاطر ترک اولایی هبوط کرد گریه زیاد کرد..
خیلیا نوشتن 300 سال گریه کرد آدم..
2⃣دومین از گریه کنای عالم.. حضرت یعقوب پیغمبره..
در فراق یوسف گریه زیاد کرد..
قرآن میگه «وابیضّت عیناه»
چشماشو یعقوب از دست داد..
3⃣سومین از گریه کنای عالم..
خود یوسفِ..
در چاه، در زندان، گریه زیاد میکرد.
4⃣چهارمین از گریه کنای عالم..
قربونش برم، قربون قبر بی شمع و چراغش برم..
امام سجاد علیه السلامه، 30 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا..
آقام آب میدید گریه میکرد..آتش میدید گریه میکرد...گوسفند میدید دارن سر میبرند مینشست گریه میکرد..( میگفتن آقا چی شد..)
میفرمود به ساعتی 18تن از عزیزانمو از دست دادم..
بچه کوچیک بغل مادر میدید گریه میکرد..
(آقا چی شد)
میفرمود یاد علی اصغر افتادم یاد خانم رباب افتادم...چه کشید خانم رباب کربلا..
امان امان..
🦋اما من امروز با پنجمین از گریه کنای عالم کار دارم..
من یه اشاره کنم خودت بگو کیه؟
5⃣پنجمین از گریه کنای عالم یه مادر 18ساله است..
آخه مگه میشه آدم تو 18سالگی سر آمد گریه باشه..
✴️یازهرا..یازهرا..
⏺ آخ بمیرم الان بری مدینه غربت زهرا رو حس میکنی
✳️((امام صادق ع فرمود:
رحمت خدا بر اون شیعه ای که برای مادر ما بلند بلند گریه کنه))
🔶یا زهرا3
☑️یه لحظه دلتو ببرم مدینه، برا غربت امیرالمومنین ع ناله بزن..
بخدا علی غریبه..
بخدا علی مظلومه..
بعد فاطمه دیگه مَحرم نداشت..
(خیلی سخته آدم درد داشته باشه اما همدم مَحرم نداشته باشه)
بمیرم برا غربت امیرالمومنین ع..
سر در چاه میکرد، درد دل میکرد، ناله میزد..
🔘الا ای چاه یارم را گرفتند
🔘گُلم، عشقم، بهارم را گرفتند
🔘میان کوچه ها با ضرب سیلی
🔘همه دار و ندارم را گرفتند
🔴امان امان..
یه لحظه رو یاد کنمُ ببینمت مدینه..
⬅️ابن عباس میگه..
میگه بعدِ شهادت حضرت زهرا س..
علی هر شب می اومد کنار مزار زهرا س.
گفت تو یکی از شبا با علی اومدم.
امیرالمومنین کنار قبر زهرا س گریه کرد،، ناله کرد..
(دشتی)
🚩بخواب آرام ای ماه یگانه
🚩نخواهی خورد دیگر تازیانه
🚩بخواب آرام ای پهلو شکسته
🚩علی را بین سرِقبرت نشسته
🚩بخواب آرام ای نور دو عینم
🚩که من شبها پرستار حسینم
⬅️ابن عباس میگه اینقدر امیرالمومتین ع
کنار قبر زهرا ناله کرد از حال رفت.
خوابش برد.
♻️(اگه حاجت داری بسم الله..اگه مریض داری بسم الله..اگه جوون داری بسم الله..)
⬅️گفت یه مرتبه دیدم، علی سراسیمه بلند شد..
گفت ابن عباس پاشو بریم خونه..
((گفتم آقا جان شما همیشه تا نیمه های دل شب کنار قبر زهرا می نشستید..))
(اگه درد نگفتنی داری بسم الله)
⏪میگه جریان رو از علی سوال کردم..
⬆️گفت ابن عباس، همین که کنار قبر زهرا خوابم برد، خانمم فاطمه رو به خواب دیدم..که نگرانه..
صدا زد، علی جان..
علی جااان.. تو کنار قبر من خوابیدی، آخ حسینم از خواب بیدار شده، بهانهٔ مادر گرفته، زینبم رو بیچاره کرده..
علی پاشو برو خونه، حسینم داره گریه میکنه.
✴️ابن عباس میگه، میگه دیدم امیرالمومنین دوان دوان به سمت منزل حرکت کرد..
منم دنبال امیرامومنین..
میگه اومدم خونهٔ علی..چه. صحنه ای دیدم..دلم آتش گرفت..
میگه دیدم امیرالمومنین، حسنین رو نشونده رو زانوها.
(آی دختر دارا)
میگه یه مرتبه دیدم زینب سه چهارساله آمد..
با دستای کوچیکش اشک چشم بابا رو پاک میکنه
آخ بیا مادر که خونه سرد سرده
وای دل جمله یتیمان پُر زِ درده
بمیرم برا دل امیرالمومنین..
چه کشید امیرالمومنین..
ناله میکرد..گریه میکرد..
گوشهٔ خانه نشستم چه کنم
همسرم رفته زِ دستم چه کنم
بودی چراغ خانه ام
یا زهرا 2
تاریکُ شد کاشانه ام
یا زهرا 2
ای نوگُلِ پژمرده ام
یا زهرا 2
نزد تو من شرمنده ام
یا زهرا 2
گوید حسین کو مادرم
یا زهرا 2
کو مادر غم پرورم
یا زهرا2
✴️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✴️
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
حضرت زهرا سلاماللهعلیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از هوش رفتند...
در روایتی امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
من رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در لباسش غسل دادم؛ بعد از دفن آن حضرت ، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها پیاپی از من میخواست تا پیراهن پدرش را به او نشان بدهم؛ تا اینکه در نهایت روزی پیراهن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به او نشان دادم؛
فإذٰا شَمَّتهُ غُشِیَ عَلَیها؛ فَلَمّا رَأَیتُ ذٰلکَ غَیَّبتُهُ.
🥀 همینکه او آن پیراهن را گرفت، بوی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را از آن استشمام کرد و در همانجا غش کرد و بر روی زمین افتاد؛ من که این صحنه را دیدم، دیگر آن پیراهن را از دید او پنهان کردم.
📚احقاق الحق،قاضی نورالله،ج۱۰ ص۴۳۶
✍ پیراهنی که نه خونی بود و نه زخمی، با دیدن آن، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از هوش رفتند ... وای از روزی که پیراهنِ عزیز از دست رفتهای، زخمی و خونی هم باشد...
🩸... نيمههای ظهر بود که زینب کبری سلاماللّهعلیها به همسر خويش «عبدالله» فرمود:
«بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» عبدالله گوید:
او را در حياط جاي دادم كه متوجه شدم چيزي را روي سينه خويش نهاده و مدام زير لب حرفي ميزند. به او نزديك شدم ديدم پيراهن حسين عليهالسلام را كه خونين و پاره پاره است، بر روي سينه نهاده و مدام ميگويد:
«حسين، حسين، حسين!... »
لحظاتي نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود .
📚مصائب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام،عزیزی،ص۱۶۷
🗓 شعلهٔ آه مرا هر دلی اِدراک کند
دود آن رَخت عزا بر تن افلاک کند
یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند
تا که تشریح غم سینه صد چاک کند
جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم
کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند
دست از چاک گریبان نکشیدم بی او
کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند
سر او را که شکستند شکستم سَرِ خود
آیینه میشکند جامه اگر چاک کند
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضـه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎤حــاج مـحمـدرضابــذری
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
4_5886370661919624748.mp3
23.36M
🎧 سنگین | مادرم بیمار است
🎤 سید رضا نریمانی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
بسم الله الرحمن الرحیم...
روضه بلال
یا رحمن و یا رحیم...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی...
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
اَللّهم صَلِ عَلی فاطمة و اَبیها و بَعلِها و بَنیها وَ سِرِّ المُستودِعِ فیها بعددِ ما احاطَ بِه عِلمُک
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست؟
شمع می پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست؟
در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا
تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاس
آقای من امام زمان روضه ی مادرت بیا، مگر پسر به مجلس مادر نمی آید، آقاجان ایام فاطمیه و عزاداری مادرتان یک سری به مجلس ما بزن آقاجان
یا صاحب زمان ۲
⬅️امروز(امشب)بیاین بریم درِ خونه ی فاطمه ایامِ فاطمیه و مجلس با نامِ فاطمه( س)، امام حسین فرمودن: بخدا قسم اشکی در چشمِ کسی نمی یاد مگر اینکه مادرم فاطمه ی زهرا نظر کنه، بی بی جان امروز(امشب) به این اشکا نیاز داریم، خیلیا مریض دارن، خیلیا حاجت دارن خیلیا گرفتارند بی بی جان یک نظری کن به مجلس ما
یاد شهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آماده شد برات روضه بخونم التماس دعا
⬅️مجسم کن گلیم خانم در خونه پهنه حسن یه گوشه زانو بغل گرفته حسین یه گوشه ام کلثوم یه گوشه زینب هم مثل پروانه دور مادر میگرده
شندین تو نه ساله زندگیه با علی یه جا فاطمه از علی خواهش نکرده اما یه وقت صدا زد حسینم بابات علی را بگو بیاد کارش دارم
علی خوشحاله خانمش می خواد چی بگه علی جان یه خواهشی دارم چیه خانمم علی جان شنیدم بلال اذان گوی بابام اومده مدینه علی جان می خوام بری دنبال بلا ل به بلال بگید دختر پیغمبر سلام رسوندن
به بلال بگو امروز برو بالای مناره برام اذان بگو علی اومد تو کوچه های مدینه
آی مادر من خواهر من
تا بلال علی را دید اشکه چشای بلال جاری شد
علی جان شنیدم هیزم آوردن در خونتو آتیش زدن علی جان شنیدم جلوی چشای امام حسن تو صورت مادرش سیلی زدن
دیگه چی؟ علی جان شنیدم در را به روی خانمت فشار دادن
های های های به به آخر مجلس یه حال وهوایی داری ها
علی جان شنیدم هر موقعه فاطمه نفس میکشه خون از سینش بالا میاد
ای امان ای امان به به
صدا زد بلال همه ی این کارها را انجام دادن بلال پاهام با ریسمان بستن بلال دستام بستن بلال
بلال آنچنان مغیره بلال به بازوی فاطمم زد جگر علی را مردم مدینه آتیش زدن🔥وای وای وای
بلال زهرا دلش گرفته گفته اگه میشه برو برام اذان بگو بلال رفت بالای مناره گلیم مادر را در خونه پهنش کردن الله می خواد چه خبر بشه
فاطمه گوش داره میده بلال می خواد اذان بگه
الله اکبر
خدا زن و مرد دیدن مادر امام زمان گریه اش شروع شده یه نگاه به حرم بابا انداخت بابا یا رسول الله بلندشو بیا ببین فاطمتو خونه نشبنش کردن
بابا از وقتی رفتی از علی رو مبگرم بابا
الله اکبر
یا الله
این زینبه خسته حسین خسته حسن خسته مادرشون داره جلوی چشاشون بال بال میزنه صدا زد بابا
فاطمه صدا زد بابایه روز اذان میگفت بلال می اومدی خونه ی من بابا منو بغل میکردی میگفتی فاطمه ی من تو بوی بهشت میدی بابا
اما بابا حالا بیا همون سینمو بو کن بوی خون گرفته
یا الله حسین دیگه طاقتش نمیاد زینب چکار کنم خواهرم مادرم داره میمیره خواهر نگاه کن مادر دیگه نمیتونه نفس بکشه زینب صدا زد حسینم حسنم برید به بلال بگید دیگه اذان نگه
اشهد ان محمد ن رسوالله
یازهرااا صدا زد بابا بیا ببین دیگه دستم بالا نمیاد
دستات بیار بالا هر گوشه نشستی بگو یا زهرا یا زهرا یا زهرا
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
مداح اهل بیت (ع): احمد بهزادی
صلوات شادی روح پدر ومادرم
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او، به قبر بیچراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
📝 غلامرضا سازگار
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
آهسته آهسته.mp3
9.38M
🎧 حکایت زمزمه «بریز آب روان اسما»
🎙از زبان استاد حاج غلامرضا سازگار
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
زهرا جان! با من حرف بزن که من پسر عمویَت علی هستم...
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نماز ظهر را خوانده و به طرف منزل میرفت که ناگاه کنیزان را دید که ماتم زده و گریان به استقبال آن حضرت آمدند. امام علیه السّلام از آنها پرسید که چه خبر شده، چرا شما را ناراحت و مضطرب میبینم؟ گفتند:
یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَدْرِکْ ابْنَةَ عَمِّکَ الزَّهْرَاءَ علیها السلام وَ مَا نَظُنُّکَ تُدْرِکُهَا
▪️یا امیرالمؤمنین! دختر عموی خود فاطمه اطهر را دریاب! گرچه گمان نمی کنیم به هنگام برسی.
حضرت امیر به سرعت وارد خانه شد و نزد فاطمه زهرا علیهاالسلام رفت. ناگاه دید که فاطمه علیها السلام در میان بستر خود که از پارچه کتان سفید مصری بود افتاده و به طرف راست و چپ میغلتد.
فَأَلْقَی الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّی أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَکَهُ فِی حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا یَا زَهْرَاءُ
▪️مولا علی علیه السّلام عبا را از دوش خود انداخت، عمامه را از سر مبارک خود برداشت و لباس خود را در آورد. آنگاه جلو رفت، سر مبارک حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود:«یا زهرا! » ولی حضرت فاطمه پاسخی نداد.
برای دومین بار فرمود: «یا بنت محمد المصطفی! » فاطمه اطهر باز هم جوابی نداد. حضرت امیر برای سومین بار صدا زد:
«ای دختر آن کسی که زکات را در دامن عبای خود برای فقرا میبرد! » اما باز هم جوابی نشنید. دوباره گفت: «ای دختر آن کسی که با ملائکه نماز خواند! » حضرت زهرا علیها السّلام باز هم جوابی نداد.
علی علیه السّلام صدا زد:
یَا فَاطِمَةُ کَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَی
▪️ای فاطمه! با من تکلم کن؛ من پسر عموی تو علی بن ابی طالب هستم.
حضرت فاطمه زهرا این بار چشمهای خود را به روی حضرت امیر گشود. آنگاه به گریه افتاد. علی علیه السّلام هم گریان شد و به زهرای اطهر فرمود:
مَا الَّذِی تَجِدِینَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّکِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ
▪️مگر تو را چه شده؟ من پسر عمویت علی هستم.
📚بحارالانوار ج ۴۳ ص ١٨٧
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
فیش جامع فاطمیه.apk
16.78M
نرم افزار تبلیغی فاطمیه📕
🔖فیش منبر روشمند فاطمیه
🔖منبر مکتوب سخنرانان مشهور
🔖فیش منبرهای کوتاه
🔖فیش مرثیه روشمند
🔖روضه و مرثیه مکتوب علما
🔖منبرهای مکتوب کوتاه بزرگان
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
مدح حضرت زهرا ( سلام الله علیها )
سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
درود ای گفته احمد من فدایت
تو فرقانی تو یاسینی تو طاها
تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا
تو حبل محکم حبل المتینی
امید رحمة للعالمینی
تو بسم الله
سماواتت کتابند
تو خورشیدی و
عالَم ماهتابند
حیات عشق از خونِ حسینت
بلندی ، خاک بوس زینبینت
بی بی جان
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ...
بی بی جانم
مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست
زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست
کِرامت ، خشتی از قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مستمندت
شاعر: استاد سازگار
تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ...
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
1. سلام ای.mp3
5.47M
🎧 مدح | سلام ای ذکر خاص حق ثنایت
🎤 استاد حیدرزاده
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
روضه حضرت زهرا ( سلام الله علیها )
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مُستمندت
فاطمه جان
امامان آبرومندِ جلالت
امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت
پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
تمام آفرینش ، پای بستت
پیمبر (ص) خم شد و
بوسید دستت ...
شاعر: استاد سازگار
اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ...
دگر به سينه و پهلو
مرا نميگيري ؟
مگر به سينه و پهلو
چه ديدي ، اي مادر ؟
شاعر: استاد موید
بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا ..
صدای ناله ی او را
زِ پشتِ در شنیدم من
خدا داند که از زینب
خجالت می کشیدم من
یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم :
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ )
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... »
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
شاعر: استاد سازگار
لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ...
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدند
مادر مارا ، مادر مارا
مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ...
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313