eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.1هزار دنبال‌کننده
216 عکس
516 ویدیو
157 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا "اَللّهُمّ صَلِّ عَلَی الْکَهْفِ الْحَصِینْ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین ،حُجَّتِکَ وَ کَلِمَتِکَ النّامُوسِ الْاَکْبَراَلْاِمامِ الْمَهْدیِّ الْمُنْتَظَر اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه ، وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَالْفائِزینَ بِلِقائِهِ.." به جز غم تو که با جان من هم آغوش است مرا صدای تو هر صبح و شام در گوش است چراغ، خانه ی چشم منی نمیدانی که بی تو چشم منو صحن خانه خاموش است قسم به زلف سیاهت چنان پریشانم که هر چه غیر تو از خاطرم فراموش است هزار شکر که گر غایبی ز دیدهٔ ما غم فراق تو با اشکِ من هم آغوش است *دوست دارم آقا جان..نه تنها تو رو بلکه اون آقایی را دوست دارم که صباح و مساء براش گریه میکنیم حسین جانم..کاش که شب جمعه منو کربلا مهمان میکردی.. کاش که کربلا منو راه میدادی حسین جان.. ما به بهانه مادرت دور هم جمع شدیم ما امشب به اسم مادرت دور تو داریم میگردیم حسین جانم.. در عراق روایت چهل و پنج روز و قبول دارند. در نجف لخت میشن مردان سینه می‌زنند"هل یوم هل یوم هل یوم نعز المرتضی"* *اومدن محضر آقای مرعشی نجفی این روایتی که عراقی ها هم خیلی قبول دارن چهل وپنج روز بعد از شهادت و وفات رسول الله مادرمان زهرا از دنیا رفته درسته این روایت؟ میگن مرحوم آقای مرعشی نجفی سرشو انداخت پایین شروع کرد گریه کردن با زبان عربی گفت: ان شاءالله همین باشه تعجب کردیم..گفت چند روز مادرمان کمتر زخم دیده ان شاءالله همین باشه یه چند روز مادرمان کمتر درد تحمل کرده کمتر این زخما تو بدنش نشسته... (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها درد ما از برای گفتن نیست این چنین غصه کم ز مردن نیست بستری مادرت اگر باشد هیچ امیدی به زنده ماندن نیست *تو رو خدا امشب جای اونایی که اومدن گفتن امیرالمومنین بگو فاطمه یا صبح گریه کنه یا شب گریه کنه بگو لااقل آروم آروم گریه کنه نذاشتن مادر بلند بلند گریه کنه تو امشب بلند بلند گریه کن.‌* *ام سلمه میگه اومدم بهش گفتم الان میگم چرا میگه بلند بلند گریه کنید برای مجلس نمی‌گه‌ها برای خودمون میگه چون امام رضا فرمود: هرکی دعوت به خودش بکنه ملعونه دعوت به عیادت ناموس امیرالمومنین داریم می‌کنیم می‌گیم بلند گریه کنید. خونه‌ اش شلوغ باشه..بی بی به سلمان چند تا خرما داد گفت: سلمان افطار کن هسته‌هاشو برا من بیار. سلمان میگه رفتم خونه افطار کنم دونه دونه خرماها رو می‌ذاشتم دهانم هسته نداشت. پا شدم رفتم در خونه اشون در خونه رو زدم به فضه گفتم میشه خانومو ببینم؟ گفت: بله بیا.. اومدم گفتم خانم خرما داده بودی گفته بودی هسته‌هاشو بیار هسته نداشت. حضرت فرمود: میوه بهشتی بود. گفتم خانوم پس برای چی میگید هستشو بیار؟ گفت سلمان خواستم یکی، دوباره در خونه علی رو بزنه...ام سلمه میگه بهش گفتم دختر پیغمبر چه جوری شب و صبح می‌کنی ؟گفت: مادر دیدی بچه‌ امو کشتن..گفتم: فاطمه من با این کارا کاری ندارم اومدم احوال خودتو بپرسم. چه جوری شب و صبح کردی؟ گفت: مادر دیدی دستا شوهرمو بستن. گفت فاطمه یا بگو چته یا پاشم برم. گفت: مادر چیکار داری نفس می‌کشم خون بیرون میزنه..* دیدم‌ غلاف خورد تو پرت وای مادرم مغیره زد تو کمرت درد ما از برای گفتن نیست این چنین غصه، کم ز مردن نیست چلچراغی شکسته در کوچه خانه‌ی بی چراغ روشن نیست گل اگر بود مادر ما بود چون که پژمرده گل به گلشن نیست با تبر یاس را درو کردن ای خدا این که رسم چیدن نیست *ببینم چقدر روضه بلد داریم..* خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
4_5872709526297252055.mp3
21.6M
🎧 زمینه | دارم آتیش میگیرم از تب تو 🎤 حاج امیر کرمانشاهی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت ریختن تو خونه ام با داد و بیداد این اولین باره دیدم فاطمه افتاد اون نانجیبه بی‌شرف پست سر زنو بچه من میزنه فریاد *ناله داری بگم..* اومد زد چه جور بگم چقدر زد بگم چه دیدم که مو سفیدم چقدر تو کوچه‌ها همراه مادرم دویدم چهره‌ی زردم دستای سردم روی خاک دنبال گوشواره بودم، پیدا نکردم واااای غرور واسم نذاشتن جلو من جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن * امام باقر فرمود یه جوری زده بود تو صورت مادرم سفیدی چشمش سیاه شد..* اومدم کمک کنم بهش نذاشتن دیگه پا نشد یه جوری مادرمو زدن که مثل قبلنا پا نشد ضربه پا زدن مادرم مشغول صحبت بود که اینا، بی هوا زدن یه جوری زد بازوم شکست نعره می کشید قنفذ مست می‌گفت بزن فاطمه رو با هر چی که هست * سیدا گوش می‌گیرن بگم..* تازیونه چرخید توی دست رو ابرو نشست ابروی مادرم شکست نشد که پا شه بغض تو صداشه دل مادرم به این خوش بود که یک مرد باهاشه صدام پیچیدش تو کل شهرو یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو وااااااای می‌دونست پا به ماهه *صدا زدن علی جان تو برو مسجد بچه‌هارم آماده کرد فرستاد سمت مسجد آره والا بچه نباید جون دادن پدر و مادر رو ببینه..* تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست به روی دست خودش دسته ی جارو را بست بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد تا نگاهش به نوک تیزی مسمار این میخ محسنمو ازم گرفت گریه کنید مادر ما بی‌گناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود * تو مقتل اومده عین عبارته "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" میگه دیدن سیدالشهدا با گوشه‌ی چشمش داره نگاه میکنه، سکینه داره صدا می‌زنه.. گرفتی چرا گفت: ای استخوان شکسته حیدر.."فرفسه برجله" ,برید مقتلو بخونید یعنی لگدی که به سینه بخوره میگن "فرفسه"..یه جا دیگه تو گودالم اومده نوشتن جوری به سینه‌ی سیدالشهدا لگد زدن آقای ما با صورت به زمین خورد روی این صورت زرد و زار پاتو نذار پاتو نذار پاتو نذار به گلوی پاره با فشار پاتو نذار «حسین جان، آقا » *هزار و‌ چهارصد ساله میگن که خواهرش رفته تو گودال نیزه شکسته ها رو کنار زده شمشیر شکسته ها رو کنار زده..یه سئوال کسی مگه با نیزه شکسته جنگ می ره؟ کسی مگه با شمشیر شکسته جنگ می ره ؟پس چرا میگن نیزه شکسته‌ها رو شمشیر شکسته‌ها را..؟* نگام به سمت علقمه کجاست برادرم ببینه دست به دست داره می گرده معجرم منو زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل صد نفری زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل گفت عمه! عمه! یه پارچه بده سرمو بپوشونم اینا نامحرمن.. عمه نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم *یه ضربه تو سینه ی زهرا زدن من خودمم فکر می کردم پشت در زده دیدم تو مقرّم نوشته یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. زهرا که افتاد رو زمین من نمی گم مُقَرَم میگه اینقده با پا زد.."فرفسه برجله" یعنی خورده تو سینه اش.. تو گودال زدن تو سینه ی ابی عبدالله اما من یه جور دیگه می گم دختر علی دوید تو گودال گفت: دختر علی برگرد اینجا دعوا مردونه اس.. گفت: زندگیم‌ زیر زانواته کجا برگردم؟ عبارت اینه ..شمر یه نیزه برداشت گفت برمی گردی یا نه؟ گفت: زندگیم زیر زانواته یه نیزه زد تخت سینه ی زینب ..* «یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا مظلوم حسین» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با نسیمی غنچه پرپر می‌شود طوفان چرا!؟ در غباری کرده‌اند آیینه‌ را پنهان چرا!؟ "لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمن"*، جای خود با هجوم شعله‌ها در می‌زد این مهمان چرا!؟ "در" همینکه سوخت به زهرا پناه آورده بود تازه فهمیدم که از لولا شد آویزان چرا! آن دری که "ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين" از خجالت سوخت که اینگونه شد ویران چرا! دستگیرِ هر دو عالم دست‌هایش بسته بود گفت: افتادی به روی خاک زهرا جان چرا!؟ فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک سرزده در ساحت آیینه‌ها باران چرا!؟ حال زینب را چنان مویش پریشان می‌کند می‌شود با شانه کردن شانه‌اش لرزان چرا!؟ . . . با حضور فاطمه حتی کفن گل می‌دهد مثل درد او ندارد، خون او پایان چرا!؟ *«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمنٍ. هر مؤمنی باید که مهماندوست و مهمان‌نواز باشد. (مستدرک، ج ١٦، ص ٢٥٧) احمد ایرانی نسب (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
نماهنگ نرو.mp3
4.81M
🎧 تنظیم استودیویی | نرو 🎤 حاج‌ مهدی رسولی         (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها حلالم کن چون حیدر نیومد می زدنت،کاری ز دستم برنیومد همسایه ها دیدن،صداشون درنیومد حیدر نیومد... علی رو حلال کن واسه زخم بازو علی رو حلال کن واسه درد پهلو علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که برداره اون در رو از روت اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است بخند خنده تو التیام دردِ من است منم عمیق ترین زخمِ پایدار،علی منم غریب ترین مردِ روزگار، علی پر است غربت من از همین تجلی ها چقدر بی محلی دیدم از محلی ها به رغم بی رمقی عزم هم کلامی کن تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن دلیلِ شادی من،هم نشینِ غم شده ای شبیهِ پیرِزنِ سالخورده، خم شده ای مرا به ماتمِ دستاس ها دچار نکن خودم برایِ تو نان می پزم، تو کار نکن تنورِ گرم، برای پَرَت خطر دارد برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد *یه بار درِ خونه سوختی،دیگه نمی خوام دمِ تنور بایستی،داغه...* شکوه ِ کاخ ِ امیدش خراب شد، حیدر تو آب رفته ای از شرم آب شد،حیدر غروب آمد و خورشید وار دور شدی رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی بیا به خواهش من گوش کن ،بلند نشو به التماس حسن گوش کن،بلند نشو هنوز چشمِ حسن مثلِ ابر می بارد هنوز تکّه آن گوشواره را دارد میان کوچه،همین اوج ماجرایش بود: تمامِ صورتِ تو نصفِ دست‌هایش بود چه ضربه ای به تو زد آن حرام‌زاده‌ ی پست سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست سه ماه می شود این صحن، بی رواق شده سه ماه می شود این خانه، بی چـراغ شده ببخش فاطمه جان، پشت در، تک افتادی تمام هستیِ خود را برای من دادی یکی نگفت به دیوار، بی‌پناهی تو یکی نگفت به مسمار، پا به‌ ماهی تو شکست آینه ات، سنگ شد مصمم تر اشاره کرد به قنفذ، مغیره! محکم تر حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد برای ماندن تو التماس خواهم کرد زهرای حیدر... بعد تو دنیا نمی سازه به ما، دنیای حیدر زهرای حیدر... حرفِ رفتن میزنی،می لرزه دست و پای حیدر زهرای حیدر... روی زخمای تنت مرهم از اشکم گذاشتم شرمنده م آخه،تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم...زهرای حیدر... حلالم کن، حیدر نیومد می زدنت،کاری ز دستم برنیومد همسایه ها دیدن،صداشون در نیومد حلالم کن... یا اهل العالم! این شبا بگین بلند گریه کنه هر کی می تونه آماده باشین امشبُ امام حسن میخواد یه کم روضه بخونه ای داد بیداد! سن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد ای داد بیداد! هر دفه یادش می افتم می زنم با گریه فریاد حلالم کن! مادر افتادی دیدم... من هر چی قد بلندی کردم نرسیدم در اومد از اون موقع موهای سفیدم حلالم کن... سادات مجلس! خیلی شرمنده ام آخه باید بگم زهرا رو خیلی بد زد... مقتل نوشته،پیش چشمای حسن به مادر شما لگد زد... از این به بعدش من نمی تونم دیگه این روضه رو بدم ادامه... ای گریه کن ها، حرف آخرم یه خط روضه گریز به شهر شامه... دل شب تو صحرا،کمک نداره... نامرد نزن، سه ساله که کتک نداره... اون که قباله فدک نداره... «ای حسییین....» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
MadaramEsmetoKhoondToogoosham-HosseynTaheri.mp3
8.82M
🎧 مداحی استودیویی | مادرم اسمتو خوند تو گوشم 🎤 کربلایی حسین طاهری (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
به دعای زهرا هستم نوکر اباعبدالله-شور زیبا.mp3
5.02M
🎧 شور حضرت زهرا [علیهاالسلام] 🎤 حاج حسین سیب سرخی یا وجیهة عند الله اشفعی لنا عندالله به دعای زهرا هستم نوکر ابا عبدالله قلب من شبیه حرمه عمریه این باورمه مادر حسین مادرمه ² یا اماه یا اماه یا اماه پسرت کریمه عشقش نمیشه برام تکراری تو امام حسن رو اصلاً یه جور دیگه دوست داری سایه داری رو سرمون تا آخر ما از دل و جون میمونیم از فاطمیون ² یا اماه یا اماه یا اماه دیگه با ظهور مهدی میشه این جهان رویایی یه حرم برات میسازیم تو مدینه استثنایی ای دریای عشق و کرم شبیه سقای حرم به من هم بگو ای پسرم ² یا اماه یا اماه یا اماه (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
4_5897718614055731521.mp3
5.36M
🎧 واحد | ملیکه ی قلب منی 🎤 حاج‌ حسین‌ سیب‌ سرخی ‌ملیکه ی قلب منی آتیش به قلبم میزنی زهرای من زخمی شده بال و پرت روتو نگیر از حیدرت دنیای من دارم از این دنیا گله فکری بکن واسه دل بی طاقتم بعد از تو ای قامت کمون جاریِ اشک آسمون از غربتم تنها نگذار توی‌ غربت حیدرت‌ رو ای‌ همسفر زینب‌ هرشب‌ با گریه خیره‌ میشه‌ به‌ میخ‌ در از حال‌ من کی‌ خبر داره یادم‌ مونده‌ که‌ چجوری افتادی‌ روی‌ زمین یک‌ بار دیگه‌ نگام‌ کن حال‌ حیدر و ببین بی‌ تو حیدر میشه‌ آواره یادم نرفته که صدام زدی تو شعله ها یادم نرفته که چهل تا مردِ بی حیا چجوری میکشیدنت بگو چیکار کنم با ناله های سینه سوز سه ماهه که میون بستری ولی هنوز جای غلافه رو تنت ام ابیها یا زهرا مادرم ای مادرم... کی باورش میشد یه روز پیش چشم من چادرت خاکی بشه حق داره اصلا زینبت از دست میخ در اگه شاکی بشه اشک چشام جاری شده زخمات دیگه کاری شده ای ماه من پر پر شدی تو کوچه ها موندی ولی تا آخرش همراه من حالم بی تو پریشونه منو اینجور نگاه نکن جان حیدر تو نمازت واسه رفتن دعا نکن دنیام بی تو ظلمت محضه با دستای شکستت شونه کن موی حسنو زهرای من باز میبینی اشکای غربت منو دنیا بی تو نه نمی ارزه کی فکرشو میکرد که قامتت کمون بشه بهار عمر تو تو شعله ها خزون بشه داره میلرزه باز صدات کی فکرشو میکرد که در بیفته رو پرت کی فکرشو میکرد بسوزی جای حیدرت دلم میسوزه پا به پات ام ابیها یا زهرا مادرم ای مادرم... (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مقتل خوانی و توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) روایت داره اسماء آب می ریخت؛علی غسل میداد...به بچه هاش گفته بود:آروم گریه کنید،مردم مدینه صدامون رو نشنوند.نمیدونم! شاید بچه هاش آستین به دهن گرفته بودند...بی بی وصیت کرده بود: علی! من رو از روی پیراهن غسل بده." فَاِنّی طاهِره مطهَّرَه..."شروع کرد غسل دادن...بچه هاش نگاه می کردند،گریه می کردند.خدایا هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...فقط بچه هاش گریه برای اهلبیت رو ببیننند ازش...هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...یک دفعه دست از غسل کشید.برگشت، زد به دیوار...بلند بلند گریه می کرد. یه جمله ای حاج آقای قرائتی تو روضه ها گفتند... گفتند ای کاش با شمشیر کشته بودنت،اینطور کمتر دلمون می سوخت...اما مجروحت کردند، زجرکشت کردند..."مازالَت بَعدَ ابیها مُعَصَّبَه الرَّاس..."مادرم سردرد داشت،همیشه سرش رو می بست."ناحله الجسم..."مادرم نحیف شد..‌."باکیه العین..."همه اش گریه می کرد.اینقدر آب شد"حتّی صارَت کَالخَیال..."مادرم مثل یک شبهی شد... خودمونیش میدونی یعنی چی؟مادرم مرده متحرک شد..علی! خدا صبرت بده داری این بدن رو غسل میدی..."فَلَمّا هَمَمت أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ "همچینکه می خواستم بندهای کفن رو ببندم،" نادَیتُ یازَینَب! یا امَّ کلثوم! "اول دختراش رو صدا کرد..."یا حسن! یا حسین! هَلُمّوا تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم..‌"بیاید از مادر توشه برگیرید"هذاالفراق واللقاء فی الجنَّه..."شب خداحافظی رسید.دیگه دیدار به بهشت...مگه اول دختراشو صدا نکردچرا اول پسراش دویدند؟خودشون رو روی این بدن مجروح و خسته انداختند،ناله می زدند..."و اِذا بهاتفِِ نودیَ مِن السَّماء"منادی از آسمان ندا در داد:"یا ابالحسن! اِرفَعهُما عَنها" علی پسرات رو بلند کن..."فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ..."علی! فرشته های آسمون دارن گریه می کنند.بچه هاشو با احترام بلند کرد.حسنم دیگه گریه نکن بابا کنارت هست...روی سر حسینش دست کشید...دختراشو در آغوش گرفت،نوازش کرد.این طرف یک مرد تنها ایستاده،چهارتا بچه خردسال کنارش...اون طرف بدن کفن شده آماده هست...یاعلی!بچه هات رو با احترام بلند کردی.چرخ روزگار چرخید...شبها وروزها در پی هم آمد، سال ها گذشت...عصر روز دهم محرم الحرام شد. یه بابای مظلومی رو قطعه قطعه کردند. سیدبن طاووس نوشته:دخترش آمد کنار بدن پاره پاره." ثُمَّ اِنَّ سُکَینَه اِعتُنَقَت جَسَدَالحُسَین" این دختر آمد این بدن پاره پاره رو در آغوش کشید،یه عده جمع شدند گفتند:بی بی خدا بهت صبر بده؟! نه گفتند: بی بی بلند شو! اسبا میان زیر دست و پا لهت می کنند؟ نه ! "فَاجتَمَعَت عِدَّه مِنَ الاعراب "زبون نفهماشون اومدند...بیابونباشون اومدن..."حَتّی جَرّوحا عنه"اینقدر به این دختر لگد زدند...اینقدر بهش اهانت کردند...«حسییین» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مقتل خوانی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها شیخ طوسی علیه الرحمه و شیخ مفید در کتاب امالی هر دو روایت کردند."دَفَنَها امیرالمومنین"فاطمه اطهر رو دفن کرد... "وَ عفّا مَوضِعَ قَبرَها"روی قبر رو صاف کرد.با زمین هم سطح کرد."فلمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبر"بالای سر قبرش که ایستاد،این دست ها رو که به هم زد"هاجَ بِهِ الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد"وَ اَرسَلَ دُموعَهُ علی خَدَّیه" شروع کرد های های گریه کردن...در یک روایت دیگری هست:وقتی کار دفن تمام شد."فَجَلَسَ علیٌّ، عَلی شَفیرِ القبر"بر فراز قبرش نشست...هنوز به پیغمبر خطاب نکرده بود...همون طور که گریه می کرد،به زمین خطاب کرد:" یا أرضُ اَستَودَعْتُکِ ودیعتی" ای زمین! امانتم رو به تو سپردم."هذه بنت رسولِ الله"میدونست که این قبر قرار نبود گنبد و بارگاهی داشته باشه...قرار نبود حفاظت بشه...خادمیایی کنارش باشند... به زمین گفت:مراقب امانت من باش... من یه روایتی دیدم. مسعودی از علمای اهل سنت یک کتاب داره به نام مُروجُ الذَّهَب.وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنیا رفت نوشته" لَمّا قُبِضَت..."وقتی فاطمه زهرا از دنیا رفت."جَزَعَ بَعلُها علیٌّ،جزعاً شدیداً "علی یه ناله شدیدی سر داد..." وَاشتَدَّ بُکائُه..."علی گریه شدیدی کرد ناله های علی آشکار شد.علی جلوی این ها گریه نکن‌.‌..اینا دوست دارند گریه تو رو ببینند.حالا باید با یکی درد دل کنه." وَ حَوَّلَ وَجهَهُ علی قبرِ رسولِ الله"رو کرد سمت قبر پیغمبر" السلام علیک یا رسول الله، منّی" اول از طرف خودم سلام میدم. "وَالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زَائِرَتِكَ " از جانب دخترت و حبیبه ات و نورچشمت که الان زائر توست به تو سلام میدم... "وَ الثَّابِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ"بعد یه درد دل جانسوزی کرد.صدا زد:" قَلَّ یا رسول الله عن صَفیَّتِک صبری"صبرم کم شده... من از این عبارت من این رو می فهمم: یا رسول الله یه دعایی برای من بکن... " وَ ضَعُفَ عن سیده النساء تَجَلَّدی‌‌‌..." تاب و توان من در فراق زهرا به سستی گراییده..گفت...گفت...بعد صدا زد:" یا رسول الله! لَقد استُرجِعَتِ الودیعه"نگفت من امانت رو برگردوندم،گفت:امانت برگردونده شد...من تلاشمو کردم...همیشه از زبون حضرت زهرا میگن این شعر رو ولی باید از زبان علی خواند..* شرمنده که حمایت من بی نتیجه ماند... "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُوَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ"(این اختلاس در لغت یعنی اخدالشئ من الشئ مکاورةً ...یه چیزی رو به زور از یه چیزی بکَنند)زهرا رو از دستم ربودند،زهرا رو از دستم درآوردن.با پیغمبر حرف زد."فَمَا أَقْبَحَ‏ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ، يَا رَسُولَ اللَّهِ!"یا رسول الله! آسمان و زمین دیگه در نگاه علی زشت جلوه می کنه. "اَمّا حزنی فَسَرمَد" غم و اندوهم همیشگیه." وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ"لا يَبْرَحْ الْحُزْنُ‏ مِنْ قَلْبِي" هیچ وقت دیگه غم و غصه از دل علی بیرون نمیره " أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي فِيهَا أَنْتَ مُقِيمٌ"فقط اگر به تو ملحق بشم و بمیرم،راحت میشم از این غصه" كَمَدٌ مُقَيِّحٌ، وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ"غصه ای دارم دلخراش، اندوهی دارم هیجان انگیز "سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا "یا رسول الله! چقدر زود بین من و زهرا جدایی افتاد.حرف زد...حرف زد...به اون صحنه ای رسید که بچه هاشو بلند کرد همه این ها آروم گریه می کردند.این بچه هاهم برای مادر گریه می کردند،هم برای گریه علی.بچه هاشو بلند کرد.الان مردم مدینه بیدار میشن بلند شید،بلند شید.وارد کوچه بنی هاشم شد.خاطرات زهرا دوباره زنده شد.در نیم سوخته رو باز کردقطرات خون رو روی زمین دید* «ما که نمیدونیم مزارت کجاست از همین جا صدامون رو بشنو.. ده مرتبه یا زهرا..» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313