eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.1هزار دنبال‌کننده
195 عکس
485 ویدیو
157 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه "عاقبت قاتلان حسین(ع) زرعة بن اَبان بن دارُم" از عناصر خیبث سپاه عمربن سعد که در کربلا، مانع دسترسی حسین بن علی علیه السلام به آب شد. روز عاشورا سال ۶۱ هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر حسین علیه السلام حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران روبروی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین، ریخت، تشنگی زیادی بر او غالب شد، از این رو به طرف رود فرات روان شد هرچند که عمروبن حجاج با چند صد سوار اطراف آنجا را محاصره کرده بودند. کوفیان می‌دانستند که اگر آن حضرت جرعه‌ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها بکشد و بسیاری قلع و قمع کند. همین جا بود که «زرعة بن ابان از قبیله بنی دارم» دستور داد که میان حسین و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین حسین علیه السلام و آب مانع شدند. امام حسین او را نفرین کرد و فرمود: خدایا او را تشنه گردان. زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آنحضرت زد امام علیه السلام تیر را بیرون کشید و دستش را زیر حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد. آنگاه گفت: خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می‌دهند سوی تو شکایت می‌کنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یکنفر از آنها را باقی مگذار. چیزی از این واقعه نگذشت که خداوند تشنگی را بر زرعة بن اَبان، مسلط کرد و او هرگز سیراب نمی‌شد. پایان زندگی ننگین او؛ اکثر مقاتل نوشته‌اند که زرعة بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زیست و بعد مبتلا به عطش شد به گونه‌ای که از سرما و گرما فریاد می‌زد گویا آتشی از شکمش شعله می‌کشید و پشتش از سرما می‌لرزید. هرچه آب می‌خورد سیراب نمی‌شد.! آب را برای او سرد می‌کردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او می‌دادند (شربت بوده) ولی دائما فریاد می‌زد «آبم دهید» یک کوزه آب به او می‌دادند، می‌خورد و کوزه دیگر می‌رسید و او بر پشت می‌افتاد و باز تشنه می‌شد و فریاد می‌کرد که تشنگی مرا کشت. قاسم بن اصبغ بن نباته روایت می‌کند که گاهی من از کسانی بودم که او را پرستاری می‌کردم و برای آرامش و تسکین او جدیت داشتم و آب سرد برایش می‌آوردند آمیخته با شکر و قدح‌های پر از شیر و کوزه‌های پر از آب او می‌گفت: وای بر شما، آب به من دهید که از تشنگی می‌میرم کوزه‌ها یا کاسه‌ای پر از آب به او می‌دادند که برای سیراب کردن یک خانواده کافی بود. او می‌آشامید و همین که لب خود بر می‌داشت، لحظه‌ای دراز می‌کشید و مجددا می‌گفت آبم دهید... اصبغ می‌گوید: به خدا قسم چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد!! منابع: منتهی الامال تاریخ طبری بحارالانوار مجلسی (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
📸 خرج کردن برای زیارت امام حسین (ع) امام صادق (ع) می فرمایند : "پولی که خرج زیارت امام حسین(ع) شود، برمی‌گردد" هر که او را زیارت کند، خداوند نیازهایش را برآورد و آنچه از امور دنیا که برایش اهمیت داشته را کفایت فرماید و همچنین زیارت امام حسین(ع) رزق بنده را زیاد می‌کند، و آن چه برای زیارت هزینه کند، برمی‌گردد. عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فی زیارة قبر الحسین: مَن زارَهُ کانَ اللّهُ لَهُ مِن وَراءِ حَوائِجِهِ، وکَفى ما أهَمَّهُ مِن أمرِ دُنیاهُ، وإنَّهُ یَجلِبُ الرِّزقَ عَلَى العَبدِ، و یُخلِفُ عَلَیهِ ما یُنفِقُ 📕کتاب تهذیب الاحکام، ج6، ص4 (علیه السلام) به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
کرامت حضرت امام حسین علیه السلام علامه محقق حاج شيخ محمد تقى شوشترى در كتاب آياتٌ بيّنات فى حقيقة بعض المنامات صفحه صد و چهل و سه مى نويسد : مرحوم آية اللّه العظمى حاج شيخ جعفر شوشترى نور اللّه مرقد ، الشريف صاحب كتاب خصائص الحسينيه كه خود به حق نابغه عصر و زمان خويش بوده مى فرمايد : يك روز كه از تحصيلات علمى در نجف اشرف فارغ شدم و به وطن خويش شوشتر مراجعت نمودم با تمام وجود دريافتم كه مى بايستى در هرچه بيشتر آشنا كردن و مردم با معارف حقه اسلام انجام وظيفه بنمايم لذا روزهاى جمعه و بعدها با رسيدن ماه مبارك رمضان بخاطر اين مهم ، تفسير صافى را به دست مى گرفتم و از روى آن مردم را موعظه مى كردم و در آخر گفتار براى اينكه به قول مشهور هر غذائى نياز به نمك دارد و نمك مجالس وعظ و ارشاد ، ذكر مصائب حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه السلام است ، ناچار بودم از كتاب روضة الشهداء كاشفى نيز مقدارى مرثيه بخوانم . ماه را هم كه در پيش ‍ بود بدين طريق گذرانيدم متاسفانه به هيچ وجه تحمل جدائى از كتاب را در وقت منبر نداشتم ، يعنى بدون در دست داشتن كتاب نمى توانستم مردم را موعظه كنم . از طرفى مردم هم بهره كافى نمى بردند ، تا اينكه يكسال به همين منوال گذشت ، سال بعد نزديكى ماه محرّم با خود گفتم تا كى مى بايستى كتاب در دست بگيرم و از روى آن صحبت كنم و نتوانسته باشم از حفظ منبر بروم بايد انديشه اى بنمايم و خود را از اين مخمصه نجات دهم . هرچه در اين باره فكر كردم به جائى نرسيدم و راه چاره اى نديدم و در اثر فكر كردن خستگى سر تا سر وجودم را فرا گرفت ، در اين حال از شدت نگرانى به خواب رفتم و در عالم رؤ يا ديدم كه در زمين هستم . آنهم درست در موقعى كه موكب امام علیه السلام آنجا نزول اجلال كرده چشمم به خيمه اى كه بر افراشته بودند متوجه دشمنان كه با صفوفى فشرده مقابل آن خيمه ايستاده اند جلو رفتم و داخل خيمه شدم . ديدم حضرت در آنجا نشسته اند بعد از سلام و معانقه آن حضرت مرا در نزديكى خود جاى دادند و به حبيب بن مظاهر رحمة اللّه عليه فرمودند فلانى اشاره به من كردند مهمان ما مى باشد از مهمان مى بايستى پذيرائى كرد . آب در نزد ما پيدا نمى شود و لكن آرد و روغن موجود است برخيزيد با آنها بر ايشان طعامى درست كن ، حبيب بن مظاهر حسب الامر حضرت از جاى بر خواست و بعد از چند لحظه به داخل خيمه آمدند و طعامى با خود آوردند و آن را در پيش روى من گذاشتند فراموش نمى كنم كه قاشقى هم در ظرف طعام بود چند لقمه از آن طعام بهشتى صفت خوردم سپس بلافاصله از خواب بيدار شدم دريافتم كه از بركت زيارت آن حضرت مُلْهِم به نكات و لطائف و كناياتى در آثار اهلبيت معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعين شده ام كه تا به حال به هيچ كس بر فهم آنها از من پيشى نگرفته و دليل بر اين گفتار كتاب خصائص الحسينيه و شصت مجلس و سى مجلس و چهار مجلس ‍ همه از ترشحات و قلمى ايشان هستند. 📚 منبع : ترجمه خصائص الحسينيه ص۲۰ کتاب کرامات الحسینیه جلد ۲ تالیف علی میرخلف زاده به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
امام باقر علیه السلام : ‌ بنده اى به زیارت امام حسین (ع) نرفته و قدمى برنداشته مگر آنکه حق تعالى براى او یک حسنه نوشته و یک گناه از او پاک می کند. ‌ 📚کامل الزیارات (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
enc_1660997075008791694847.mp3
5.41M
🎧 زمینه | این جاده های پر رفت و آمد 🎤 بانوای: کربلایی حسین طاهری (عج) به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام مرحوم نورى در دارالسلام جلد يك صفحه دويست و چهل و پنج از مرحوم طريحى در منتخب روايت نموده از سليمان اعمش كه گفت : من در كوفه همسايه اى داشتم كه گاهى شبها نزدش مى رفتم و با هم صحبت و اختلاط مى كرديم ، يك شب در ميان صحبت ها اتفاقا صحبت پيش آمد الكلام يجرالكلام حرف حرف را مى آورد. من از او سئوال كردم كه عقيده تو درباره زيارت حضرت سيد الشهداء آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السللام چيست ؟ يك وقت گفت : زيارت حسين بدعت است و هر بدعتى گمراهى و ضلالت است و منتهى گمراهى آتش جهنم است . من خيلى ناراحت و خشمگين شدم و از پيشش برخاستم و با خود گفتم وقتى كه سحر شد نزدش مى روم و شمه اى از فضائل آقا سيد الشهداء علی السلام را براى او نقل مى كنم اگر بر عناد و انكارش اصرار ورزيد او را ميكشم . سليمان گفت : وقتى كه سحر شد آمدم پشت در خانه اش و دق الباب كردم ، همسرش پشت در آمد شوهرش را خواستم گفت از اول شب به زيارت آقا سيدالشهداء علیه السلاام رفته ، تعجب كنان از او خدا حافظى كردم و من هم به طرف كربلا رهسپار شدم گفتم اول زيارتى كرده باشم دوم دوستم را ببينم . وقتى كه وارد حرم مطهر شدم ديدم همسايه ام سر به سجده گذاشته و پيوسته گريه مى كند و از خدا طلب استغفار و توبه مى كند بعد از مدت زيادى سر از سجده برداشت و مرا ديد ، نزدش رفتم ديدم حالش منقلب است ، گفتم اى مرد تو كه ديروز مى گفتى زيارت حسين بدعت است و هر بدعتى گمراهيست و منتهى گمراهى آتش ‍ دوزخست . و امروز مى بينم براى زيارت آمده اى ؟! گفت : اى سليمان مرا سرزنش نكن زيرا من قائل به امامت اهلبيت عليهم السلام نبودم تا امشب كه خوابم برد خوابى ديدم كه به وحشت افتادم . گفتم چه خوابى ديدى ؟ گفت در عالم خواب ديدم مردى جليل القدر كه نمى توانم وصف جمال و جلال و كمالش ‍ را بيان كنم دور او را جمعيتى احاطه كرده بودند در جلوى او سوارى بود و آن سوار تاجى بر سرداشت و آن تاج داراى چهار ركن بود و بر هر ركن گوهرى درخشان نصب بود كه تا مسافت ها راه را روشن مي نمود. به يكى از خدمتگزاران آنحضرت گفتم : اين آقا كيست ؟ گفت : آقا رسول اللّه صل اله علیه و آله و سلم است . گفتم آنكه در پيش روى اوست كيست ؟! گفت آقا اميرالمؤمنين على علیه السلام وصى رسول اللّه صل اله علیه و آله و سلم است بعد نگاه كردم ديدم ناقه اى از نور پيدا شد و بر آن ناقه هودجى از نور بود و ناقه ما بين زمين و آسمان پرواز مى كرد. پرسيدم اين ناقه از كيست ؟! گفت از حضرت خديجه كبرى و فاطمه زهرا سلام اللّه عليهما است پرسيدم اين جوان كيست ؟! گفت حضرت علیه السلام است كه همه براى زيارت مظلوم كربلا آقا سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام مى روند. متوجه هودجى شدم ديدم نوشته هائى از طرف آن بزمين پخش مى شود پرسيدم اينها چيست ؟ گفت در اينها نوشته شده كسانى كه شب جمعه به زيارت آقا حسين علیه السلام مى آيند از آتش جهنم در امان هستند. من خواستم يكى از آنها را بردارم گفت تو كه ميگفتى زيارت امام حسين علیه السلام بدعت است اين نوشته بدست تو نمى رسد مگر اعتقاد به فضيلت و شرافت آن حضرت را پيدا كنى با حالت جزع و فزع و گريه و ترس و وحشت از خواب بيدار شدم و در همان ساعت به زيارت حضرت سيد الشهداء آقا اباعبداللّه الحسين علیه السلام مشرف شده و توبه كردم . اى سليمان بخدا قسم من از قبر امام حسين علیه السلام جدا نمى شوم تا روح از بدنم جدا شود . 📚 منبع : ۱- زندگانى عشق ص ۲۱۰ ۲_کتاب کرامات الحسینیه جلد۲ تالیف علی میرخلف زاده به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
40.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 "زائر اربعین" سرودی که در بین الحرمین حسینی اجرا و ضبط شد. (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
جملات کاربردی ویژه اربعین 1402 جلسه سوم 🇮🇶رَجاء ساعِدنیٖ 🇮🇷لطفا به من کمک کنید 🇮🇶ما افتَهم کَلامک 🇮🇷کلام شمارو متوجه نمی شم   🇮🇶مُو زِین 🇮🇷بد ، خوب نیست  🇮🇶لازِم/ ضَرور 🇮🇷باید 🇮🇶مُولازم / موضَروری 🇮🇷نباید 🇮🇶حِلو 🇮🇷زیبا 🇮🇶کُلیش زِین 🇮🇷خیلی خوب   🇮🇶العفو اُرید عُنوانک وَ رَقم تِلفُنک 🇮🇷لطفا ادرس وشماره تلفن خود را به من بدهید 🇮🇶ما راح اَنساک اَبداً 🇮🇷هرگز فراموشتان نمی کنم 🇮🇶خُوش فُرصه/فُرصةٌ سَعیدة 🇮🇷اوقات خوبی بود 🇮🇶خَلینه اَروح  🇮🇷بگذار برویم  به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
امام حسین (علیه السلام) مرگ خیلی بهتر است از زندگانی بی حسین یک سر ِ سوزن نمی ارزد جهانی بی حسین روز دنیا بی چراغ روضه اش گردد سیاه از هدایت نیست در عالم نشانی،  بی حسین کو یزید و کو سنان ، کو حرمله،  کو ابن سعد در جهان چیزی نگردد جاودانی بی حسین طاعت ِ یک عمر گردد معصیت بی حب او از جهنم نیست مردم را امانی بی حسین هم در این دنیا ، هم آن دنیا زمینش می زنند هر که دارد قصد گردد آسمانی بی حسین ای خدا جان ِ حسین ، جان مرا حالا بگیر گر بنا باشد بمانم کم ز آنی بی حسین من فدای مادری که گفت در وقت وداع جان من ، عباس من ، زنده نمانی بی حسین (علیه السلام) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا بریم زیارت اربعین و حج و... به‌جاش بیمارستان و مدرسه بساز پاسخ شهید مطهری به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
زمزمه امام زمان (عج) مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف و جود و رحمت نظر نما به حالم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته سائل درگه تو منتظرت نشسته یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن ای مهربان عالم برای من دعا کن یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ماه محرم آمد تنگه دلم برایت ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی از بس که با صفایی تنها امید مایی شب عزا و ماتم منتظرم بیایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تو شمس عالمینی بر همه نور عینی تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی حسین حسین حسین جان(۲) هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب افتاده ام به یاد غم حسین و زینب حسین حسین حسین جان ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم حسین حسین حسین جان امشب دوباره یاد علی اکبرم من همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن بیاد علی اصغرم من یاد رباب و طفل بریده حنجرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس حسین حسین حسین جان یابن الحسن بیاد وداع آخرم من رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من حسین حسین حسین جان یابن الحسن زجدت حرمت دریده دشمن دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن حسین حسین حسین جان بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه به پیش چشم زینب سرش زدندبه نیزه حسین حسین حسین جان دشمن به کودکانش با تازیانه میزد به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد حسین حسین حسین جان 🗣 حاج رضا یعقوبیان (ع) (عج) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
مناجات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ای داغدار اصلی این روضه ها ، بیا بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا ، بیا بیا آقا جان تنها امیدِ خلقِ جهان «یابنَ فاطمه» ای مُنتهای آرزوی اولیاء بیا بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مردِ استجابت قنوت و دعا ، بیا بیا بیا آقا جان هفته به هفته می گذرد با خیال تو ( یه جمعه ی دیگه هم گذشت ، آقا نیومد ، مولا نیومد ، صاحب عزا نیومد ... ) هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حُرمتِ خونِ خدا ، بیا بیا بیا بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ( عرضه داشت : یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم ، آنقدر گریه میکنم تا اشکِ چشمم مُبدل به خون شود ... آقاجان ، آقاجان برا کدام مصیبت گریه میکنید ؟ فرمودند : همه ی مصیبت های کربلا سخته کدام مصیبت ، بیشتر جیگر شما رو آتش میزند ؟ مصیبت قمربنی هاشم است ؟ فرموده باشند اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد ... مصیبت آقا علی اکبر است ؟ فرمودند اگر آقا علی اکبر هم بود ، برای این روضه گریه میکرد ... مصیبت قتلگاه است ؟ نه ، خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکنند کدام روضه است ، بیشتر جیگر شما را سوزانده ؟ فرمودند : مصیبت اسارت عمه ام زینب ... اِی ی ی ی ... بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ای خون جگر ز قامت زینب ، بیا بیا 🗣 شاعر سیدمحمد حسینی (ع) (عج) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
2. مناجات و روضه.mp3
5.59M
🎧 مناجات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) روضه حضرت زینب(سلام الله علیها) 🎤 استاد حیدرزاده (ع) (عج) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
📸 استفتاء درباره حکم از رهبرانقلاب به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
روضه حضرت زینب (سلام الله علیها) معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته ، اون لحظه ای که میخواست از بدن بی سرِ برادرش جدا بشه ... مگه به این راحتی ها بی بی از بدن بی سرِ برادر جدا میشد ؟ حسین جان مگر تو همسفر با ما نبودی نبودی ؟ در این صحرا چرا کردی تو منزل حسین جان ؟ ز جا برخیز و لیلا را جدا کن ز نعشِ اکبرِ شیرین شمایل به مُردن راضیم شاید که دیگر نبینم قاتلت را در مقابل ( نگاه بالا سرش کرد ، دید همون کسی که رو سینه ی حسینش نشسته بود ، بالا سرِ زینب ایستاده ... تازیانه دستشه ، داره بچه هارو با تازیانه میزنه ... خیلی سخته برا خانواده داغدیده ، برا خواهر داغدیده ، قاتلِ برادر رو ببینه ... مگه طاقت داره ؟ آی زینب ، بی بی جان ... خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهیِ بازار شدن بیزارم تو دعا کن ، که کنار بدنت جان بدهم ؟ فکرِ همراهیِ با شمر ، دهد آزارم ... وحشی ، قاتل حضرت حمزه سید الشهدا ، اسلام آورد ، توبه کرد ، اومد خدمت پیغمبرِ خدا (ص) ، ... پیغمبر خدا (ص) بهش فرمود : وحشی ، بگو بدونم عموی من ، حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی ؟ گفت : آقا کمین کردم ، از پشت سر ، نیزه ای زدم ، حمزه روی زمین افتاد ، روی سینه ی حمزه نشستم ، سینه اش را دریدم ... تا به اینجا رسید ، صدای گریه پیغمبر (ص) بلند شد ، فرمود : وحشی بلند شو ، از جلو چشم من کنار برو ، جایی برو که تا آخر عمر ، دیگه من تو رو نبینم ، من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم ، بگم : یا رسول الله ، شما طاقت نداشتید قاتل عموجانتون رو ببینید ... اما دخترت زینب ... یه نگاه میکرد می دید شمر بالا سرش ایستاده ، یه نگاه این طرف میکرد ، حرمله این طرفه ، خولی آن طرفه ... تو دعا کن ، که کنار بدنت جان بدهم فکرِ همراهیِ با شمر ، دهد آزارم ... 🗣 شاعر سعید خرازی (ع) (عج) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
3. روضه.mp3
5.11M
🎧 روضه حضرت زینب(سلام الله علیها) 🎤 استاد حیدرزاده (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه جانسوز نوجوان به زبان انگلیسی با زیرنویس فارسی صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در اربعین تازه فهمیدم لاف حب میزنم وقتی حب عراقیها به (ع) را دیدم (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
هر گاه که به یاد قتلگاه می‌افتم، گریه راه گلویم را سدّ می‌کند... در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام ▪️«افرادی که بسیار گریستند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلی اللَّه علیه و آله و علی بن الحسین علیهم السّلام. 🩸در ادامه روایت حضرت فرمودند: وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَبَکَی عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام أَرْبَعِینَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَی ▪️حضرت علی بن الحسین علیهم السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت علیه السلام گریست. هر غذایی که مقابل آن حضرت می‌گذاشتند، او به گریه می‌افتاد. 🩸کار آن حضرت به جایی رسید که یکی از غلامانش به وی گفت: «یاابن رسول اللَّه! فدای تو شوم، من می‌ترسم که خود را (به وسیله کثرت گریه) هلاک گردانی! » حضرت فرمودند: إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَةٌ. ▪️فرمود: {چاره ای نیست، جز اینکه غم و اندوه خود را به خدا شکایت کنم من از خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی دانید. } (یوسف ۸۶) هر گاه که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه علیهم‌السّلام می‌افتم، گریه راه گلویم را سدّ می‌کند. 📚 الخصال،ج۱ ص۱۳۱ به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
مرا بر این گریه‌ها، ملامت نکنید... از وجود مقدّس امام سجاد علیه‌السلام در خصوص کثرت گریه‌ ایشان بعد از واقعه‌ی سوال شد؛ حضرت فرمودند: لَا تَلُومُونِي فَإِنَّ يَعْقُوبَ فَقَدَ سِبْطاً مِنْ وُلْدِهِ فَبَكَى حَتَّى ابيَضَّتْ عَيناهُ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ مَاتَ «مرا ملامت نکنید! یعقوب نبی علیه‌السلام برای فقدان پسری از فرزندانش آنقدر گریست تا چشمانش نابینا شد، در حالی که نمی‌دانست واقعاً مرده باشد؛ وَ قَدْ نَظَرْتُ إِلَى أَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ قَتْلَى فَتَرْوَن حُزْنَهُمْ يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِي. اما چهارده مرد از خاندانم را در برابر دیدگانم در نصف روزی کشتند، چگونه توقّع دارید اندوه و غصه از قلبم بیرون شود؟! 📚کشف الغمّة (اربلی)، ج۲، ص۱۰۲ 📚حلیة الابرار (بحرانی)، ج۴، ص۳۱۳ 📚تهذیب الکمال (المزی)، ج۲۰، ص۳۹۹ 📚تاریخ دمشق (ابن عساکر)، ج۴۱، ص۳۸۶ (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
إمام سجاد علیه‌السلام به وقت افطار آن‌قدر گریه می‌کردند که جلوی لباس‌شان، خیس از اشک می‌شد و مکرّر می‌فرمودند: پدرم را با لب تشنه کشتند... در احوالات امام سجاد «علیه الصلاة و السلام» آمده است: بَكَى أَرْبَعِينَ سَنَةً بِدَمْعٍ مَسْفُوحٍ وَ قَلْبٍ مَقْرُوحٍ ▪️ آن حضرت چهل سال با ديدگانى اشكبار و قلبى داغدار بر مصیبت کربلا مى‌گريست. یَقطَُع نَهارَه بِصیامِهِ و لَیلَهُ بِقیامِه ▪️شبانه روزش به روزه‌دارى و شب‌زنده‌دارى مى‌گذشت! 🩸 هنگامى كه غذا براى افطارش حاضر مى‌شد، از قتلگاه پدر و شهيدان به خون خفتۀ كربلا ياد مى‌كرد و مى‌فرمود: آه از غم و اندوه! اى واى بر اين مصيبت! و مکرّر زمزمه مى‌كرد و اشك مى‌ريخت و اين جمله را بر زبان مى‌آورد كه: قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ جَائِعاً ▪️ پسر پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گرسنه به شهادت رسيد! قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَطْشَاناً ▪️پسر پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را با لب تشنه كشتند! حَتّی یَبُلُّ بِالدَّمعِ ثِیابُه. ▪️و آنقدر این جمله را می‌فرمود و مى‌گريست كه جلوی پیراهن حضرت، خیس از اشک می‌شد. 📚مثیرالاحزان،ابن نما حلی، ج١ ص١١۵ (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
❗️ اگر بچه‌ها همسفرتون هستند... چند توصیه برای کسانی‌ها که با زائران کوچک (علیه‌السلام) همراه هستند! 📱اگر می‌خواین بچه‌دارها با خیال راحت بیان، این‌ توصیه‌ها رو براشون بفرستید! به کانال آموزش مداحی / اشعار بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
روضه امام سجاد (علیه السلام) شلاق و زخم و سلسله از خاطرم نرفت شام و شراب و هِلهله از خاطرم نرفت ( اِی ی ی ی ، اگه ناله داری بگم ... وقتی اون مردِ سرخ مو بلند شد ، توو مجلس یزید اشاره کرد ، به سکینه ... حالا با گریه ات به من بگو چه به سرِ امام سجاد اومد ؟ این دختر خودش رو انداخت توو بغل عمه ... عمه ، داغ بابا دیدم ، حالا باید کنیزی هم برم ...؟ ... هیچ کجا بدتر از شام نبود ، سخت تر از شام نبود ، اما چی جیگر امام سجاد را می سوزوند ؟ فرمود ... این یه بیت زبان حالِ حضرته : ) خیلی به اشکِ ماتم ما خنده شد ، ولی آن نیشخندِ حرمله از خاطرم نرفت ... ؟ وقتی تیر به گلوی ِ علی اصغر ما زد ، دیدم داره میخنده ، لذا وقتی « مِنْهال » آمد گفت : آقا مختار قیام کرده ، قتله کربلا را به سزای اعمالشون رسونده ، بهتون بشارت بِدم ... حضرت سرشو بلند کرد ، فرمود : « مِنْهال » حرمله را چه کردند ؟ ... آقا این همه قاتل داره کربلا ، شمرداره ، خولیه ، سَنانه ، اما شما سراغ حرمله رو میگیرید ؟ فرمود : « مِنْهال » آخه حرمله جیگر مارو آتش زد ...ای ی ی ... امشب هرکسی هرچقدر آبرو درِ خونه ی اهلبیت داره ، رو دستش بگیره ، پرونده ی عزادری رو بگیر جلوی مادر ، بگو مادر ، یه امضا بزن ، بگو مادر امضای تو روز قیامت به دردم میخوره ، آی ی ی ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد .. وصلش کنم به شام ؟ زینُ العابدین علیه السلام ، برای چی فرمود ای کاش مادر مرا نزائیده بود ؟ بگم برای چی ؟ حضرت می دید دارن عمه هاشو سنگ میزنند ، خواهراشو دارن تازیانه میزنند ... یه روایتی دیدم ، یه پیرزنِ نانجیبِ یهودی ، بالای پشت بام بود ، گفت این سرهای بریده مالِ کیه ؟ گفتند این حسین پسرِ علی یِ ... گفت همون علی که زد شوهرم را کُشت ، توو جنگ بدر ؟ گفتند آره همونه ... آنچنان سنگ از بالای پشت بام ... سرِ ابی عبدالله از بالای نیزه روی زمین افتاد ... زینُ العابدین گفت : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ... دستاش توو غل و زنجیر بسته بود ، عمه اش را میزدند ، خواهراشو میزدند ... مدینه هم دستای علی رو بسته بودند ، جلو چشمش فاطمه اش رو میزدند ... دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم هرچی زدنش ، هرچی به مادر زدند ، جلو علی یه ناله نزد ، با غلاف زدند ، ناله نزد ، ... کسی شنیده ، یه باربگه : علی کمکم کن ، فاطمه ؟ چون قول داده بود به امیرالمومنین ، گفته بود یاعلی صبر میکنم ، ... اون روزی که امیرالمومنین از مسجد برگشت خونه ، حضرت زهرا برگشت توو خونه ، دید امیرالمومنین نشسته ، زانواشو بغل گرفته ، گفت : « یَا ابْنَ اَبِی طَالِب ، اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین » چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علی یِ خیبر نیستی ؟ شمشیرِ بُرانت چی شد ؟ تو اینجا نشستی ، حقِ فاطمه رو غصب کنند ؟ امیرالمومنین بلند شد ، شمشیرش رو برداشت ، اومد از درِ خونه بیاد بیرون ، صدای موذن بلند شد : الله اکبر ... امیرالمومنین روشو کرد به فاطمه ، فرمود : فاطمه جان ، میخواهی این صدا بالا ماذنه باقی بمونه ؟ گفت بله یاعلی ، ... فرمود فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا بود سیدا ، مادرتون سرش رو پائین انداخت ، گفت چشم یاعلی صبر میکنم ... دیگه توو کوچه زدنش به علی نگفت ، بینِ در و دیوار پهلوش رو شکستند ، نگفت علی ... ، جلو چشم علی میزدنش ، نگفت علی ... حتی نه در زنده بودش ، بلکه وقتی ازدنیا هم رفت ، نمیخواست امیرالمومنین بفهمه ... چطور ؟ گفت یاعلی : منو شبانه غسلم بده ، موقعی که میخواهی غسلم بدی ، پیراهنم رو بیرون نیار ...نکنه نگاه علی به بدنِ مجروه مادر بیافته ... اما حسِ لامسه ، کار خودش رو کرد ، همچین که دستش رسید به بازوی وَرم کرده ، ... باباتون علی بلند شد ، سرش رو به دیوار گذاشت ، هی صدا می زنه : فاطمه فاطمه ... فاطمه ی جوانِ من جوانِ قد کمانِ من اسماء اومد جلو ، آقا از فقدان بی بی گریه میکنید حق دارین ... شاید فرموده باشن : اسماء دست از دلِ علی بردار ... اسماء ، هنوز بازوش وَرم داره ... دستم رسید به وَرم بازو ... (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
1. شلاق و زخم و.mp3
8.52M
🎧 روضه امام سجاد (علیه السلام) 🎤 استاد حیدرزاده (ع) (ع) به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313