نوحه امّ حبیبه
دل بی شَکیبه،امّ حبیبه
بانوی خود را دیده در رَختِ اسارت
که میشود بر او زِ دشمن ها جسارت
واغربتا واغربتا...
زینب بِگُفتا،با سوز و آوا
امّ حبیبه او مرا نور دو عین
بر روی نِی سرِ بریدهٔ حسین است
واغربتا واغربتا...
مقتل نبودی،یاس کبودی
میزد صدا ای پسرم ای نور عینم
لب تشنه شد سرت جدا مظلوم حسینم
واغربتا واغربتا...
#کوفه #اسارت
#ام_حبیبه
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
4_6041961895236208144.mp3
723.9K
نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام
سینه زن در غم و سوگِ زین العابدینم
غصه دار عزای امامُ السّاجدینم
او که بر درد غربت مبتلا بود
یادگارِ غمِ کرببلا بود
آه و واویلتا آه و واویلا...
زهر کینه به جان او اثر کرد
اشک ما را روانه از بصر کرد
ولی او کشته داغ حسین است
اشک سرخش عیان به هر دو عین است
آه و واویلتا آه و واویلا...
دیده در کربلا رأسِ از بدن جدا را
خوانده مرثیه آن ذبیحِ مِنَ القفا را
عُمری از این مصیبت ناله ها زد
پدرش بین مقتل دست و پا زد
آه و واویلتا آه و واویلا...
#امام_سجاد
#امام_زین_العابدین
#زین_العابدین #امام_چهارم
#شهادت_امام_سجاد
#شهادت_امام_زین_العابدین
هدایت شده از شعر و سبک؛امیر عباسی
4_6039616881747297518.mp3
902.8K
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1)
◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است...
▪چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...
▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود.
🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند،
و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند .
و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند.
🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند...
🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.
♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.
⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند.
💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.
🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد...
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
📙ارشاد شیخ مفید ،ج2
📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2)
🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد (علیه السلام) که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت.
🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید...
🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد:
📛 ابن زیاد!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید...
☘سپس شروع به گریستن کرد...
♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند!
🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد !
🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند.
💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست.
♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید.
🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه!
♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست،مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه.
♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد.
♨️ابن زیاد : خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش!
🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی!
♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش!
♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین.
♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟
🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید .
♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت!
🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او.
🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر!
🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش!
🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود...
✍ ادامه دارد...
📘ارشاد ص228،
📘طبری 371/7
📘 نفس المهموم ص 404
📘 کامل 81/4
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3)
✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد،
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود،
♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب..
🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند،
🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند:
" آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست"
🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم:
یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است!
🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند،
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید.
💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ،
⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم...
🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان :
⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست.
⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد.
⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت.
⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند.
✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است.
🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت.
✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند.
♻️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم....
✍ادامه دارد...
📘 حیات الحسین ج3 ص119
📗ارشاد مفید ص 229
📕 بحار ج 45 ص18
📔 طبری ج 7 ص385
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔴هنگامي كه سر امام حسين(ع)
بر سر نيزه بود چه آياتی را تلاوت نمودند؟
آنچه كه از تاريخ نقل شده اين است كه سر بريده و مقدس حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) به هنگامي كه در شهر دمشق عبور داده مي شد ، آيه 9 سوره كهف را
تلاوت مي كرد:
✨«ام حسبت ان اصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا؛
آيا پنداشته اي كه ياران آن غار و آن سنگ نبشته از نشانه هاي شگفت ما بوده اند؟»
✨در روايتي آمده است كه هنگامي كه سر امام حسين(ع) را از درختي آويزان كرده اند، از آن سر صداي خواندن آيه
«سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»
شنيده شد.
✨و در گزارشي ديگر، در دمشق، صداي خواندن «لا قوه الا بالله» و «أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً» شنيده شد.
زيد بن ارقم وقتي اين صداها را شنيد گفت: اي فرزند پيامبر خدا! كار تو بسيار شگفت است.
📚 (بحارالانوار، ج 45، ص 304)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
◾️ #با_کاروان_اسرا ٤
❥✦ امام سجاد (ع) با یاری مردان بنی اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی بوریا (حصیر) گذاشتند سپس اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. آنگاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ و به بنیاسد فرمود: «کسی با من هست که کمکم میکند»
😭 سپس صورت مبارکش را بر گلوی بریده ابی عبدالله الحسین (ع) نهاد و در حالی که اشک بر گونههایش جاری فرمود: چه مبارک است زمینی که بدن مطهر تو را در برگرفته است؛ دنیا بعد از تو تاریک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نورانی. بعد از تو شبهایمان سخت و حزنهایمان طولانی است؛ تا آن زمان که خداوند سر منزلی را که تو مقیم آن شدهای برای اهل بیت (ع) و خاندانت اختیار کند ای زاده رسول خدا(ص) سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد.» آنگاه قبر را پوشانید و با انگشت مبارک روی قبر امام (ع) نوشتند:
『هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) الذی قتلوه عطشانا غریبا』
↫✦ سپس برادر گرامیاش، علی اکبر (ع) را در پایین پای امام (ع) دفن کردند و بقیه هاشمیون و اصحاب را در قبر دیگر در زیر پای امام حسین (ع) دفن نمودند.
◥✧ سپس امام(ع) به همراه بنیاسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پیکر پاک عمویش عباس(ع)، خود را بر روی بدن ابوالفضل (ع) افکند و گلوی مبارکش را بوسید. امام (ع) در حالی که به شدت میگریست، فرمود: بعد از تو ای قمر بنیهاشم خاک بر سر این دنیا؛ و سلام من به تو و رحمت و برکات الهی بر تو باد.
آنگاه برایش قبری حفر کرد و همانند پدر شهیدش به تنهایی او را درون قبر گذاشت و به بنیاسد فرمود: «کسی با من هست که کمکم میکند»
📚 مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص ۱۹۷۹
••●✦✧✦✧✦●••
به کربلا کفن مگر به غیــر بوریـا نبود
مگر حسین فاطمه عزیـز مصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد...
تنش برهنه میکنند؟
مگرکه پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
تشنه جگر شهید شد ز ظلم دشمنان مگر
فراتــ مهــر مادرش سیدة النساء نبود؟
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
😭😭😭😭😭
#الهی_بحق_زینب_الکبری
#عجل_لولیک_الفرج
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
◾️ چقدر دور و بر محمل ما رقصیدند
شامیان غربت مارا همه جا جار زدند
خنده بر بی کسی عترت اطهار زدند
پای راس شهدا هلهله بر پا کردند
تازیانه به اسیران گرفتار زدند
چقدر دور و بر محمل ما رقصیدند
ساز با ناله طفلان عزادار زدند
زخم شمیشر کشنده است و، دوایی دارد
بی دوا زخم زبان است که بسیار زدند
طفل را پای دویدن چو بزرگان نبود
هر که افتاد عقب از قافله ،هر بار ،زدند
شاخه گل که نکردند نثار مهمان
سنگها بر سر ما از در و دیوار زدند
خوبی سنگ همین است ، نمیسوزاند
آتش از بام به فرق من بیمار زدند
سر بابا به سلامت سر من سوخت، ولی
سر بابای مرا زودتر اینگار زدند
بی جهت نیست می افتد سر عباس از نی
عمه ام را جلوی چشم علمدار زدند
گر نبودند به کوچه بزنند فاطمه را
در عوض فاطمه ها را سر بازار زدند
یاعلی زینبت افتاد عبای تو کجاست
دخترت را بنگر در بر انظار زدند
بیشتر از همه قافله بیچاره رباب....
سر طفلش به روی نیزه چه دشوار زدند
✍ عبدالحسین میرزایی
🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 بیا مهدی! که برپا شد عزای عمه ات زینب ...
بیا مهدی! که برپا شد عزای عمه ات زینب
بده رخصت کنم مدح و ثنای عمه ات زینب
بیامهدی که ماهم جامه ی ماتم به تن کردیم
گرفته رنگ غم ماتمسرای عمه ات زینب
بیا مهدی معطر کن فضا را باحضور خود
عزاداران شوند جمله فدای عمه ات زینب
بیا مهدی ببین در مجلس ماتم صف اندر صف
نشسته عاشقان زیر لوای عمه ات زینب
من از حین طفولیت شدم شاگرد این مکتب
که سرمشقم بوَد عمری وفای عمه ات زینب
حسینی هستم و هرگز درِ دیگر نخواهم رفت
به شاهان می کند شاهی گدای عمه ات زینب
بیا مهدی دو چشم ما ز غم بارانی است امشب
بیا و خود بخوان روضه برای عمه ات زینب
بیا ای روز و شب گریان٬ به غمهای اسیریّ اش
خط پایان ندارد آه و وای عمه ات زینب
مگر جدّت حسین آمد که از هر گوشه ی مجلس
به گوش دل رسد هر دم صدای عمه ات زینب
به یادم آمد آن دم که برادر را به مقتل دید
بلند از نای نی ها شد نوای عمه ات زینب
چو خم شد تا زند بوسه به رگهای گلوی او
به عالم زد شرر قدّ دوتای عمه ات زینب
دعای عشق را زینب میان خطبه گنجانده ست
ظهور توست مضمون دعای عمه ات زینب
بشیرا آرزو کن تا برای بیت بیت تو
برات کربلا باشد عطای عمه ات زینب
◾️ سید بشیر حسینی میانجی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
|⇦•سینه زنی شور زیبا ویژۀ ایام محرم و صفر و شب هایِ جمعه به نفسِ حاج محمود کریمی•✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
حجت داوروی نبود ، اگر نبود حسین
احمد و حیدری نبود ، اگر نبود حسین
هیچ پیمبری نبود ، اگر نبود حسین
جنت و کوثری نبود ، اگر نبود حسین
دین خدا نبود ، اگر نبود حسین
شرم و حیا نبود ، اگر نبود حسین
سعی و صفا نبود ، اگر نبود حسین
حج و منا نبود ، اگر نبود حسین
الحمدُ لله الَذی خَلقَ الحُسین
نورِ اَزل حسین وسلامٌ علی الحسین
ستونِ آسمان نبود ، اگر نبود حسین
قبلۀ عاشقان نبود ، اگر نبود حسین
محراب و اذان نبود ، اگر نبود حسین
از قرآن نشان نبود ، اگر نبود حسین
سعادتی نبود ، اگر نبود حسین
عنایتی نبود ، اگر نبود حسین
هدایتی نبود ، اگر نبود حسین
عبادتی نبود ، اگر نبود حسین
الحمدُ لله الَذی خَلقَ الحُسین
نورِ اَزل حسین وسلامٌ علی الحسین
خونِ شقایقی نبود ، اگر نبود حسین
بندۀ لایقی نبود ، اگر نبود حسین
عاشقِ صادقی نبود ، اگر نبود حسین
فرصتِ عاشقی نبود ، اگر نبود حسین
محبتی نبود ، اگر نبود حسین
شفاعتی نبود ، اگر نبود حسین
رشادتی نبود ، اگر نبود حسین
شهادتی نبود ، اگر نبود حسین
الحمدُ لله الَذی خَلقَ الحُسین
نورِ اَزل حسین وسلامٌ علی الحسین
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
______
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_شب_جمعه
#اربعین
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم