eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
ای اختر مدینه و ماه منیر شام بر آفتاب روی تو هر روز و شب سلام تو فاطمه نژادی و نامت رقیه است نور دل حسینی و پروردۀ کرام هم خود کریمه هستی و هم زادۀ کریم هم خواهر امامی و هم دختر امام چشم امید ماست به سویت تمام عمر روی نیاز ماست به کویت علی الدوام در رشتۀ اسارت اگر جان سپرده ای سر رشتۀ امور به دستت بود مدام ای رفته پا به پای اسیران دشت خون تا دیر و تا خرابه و زندان و بزم عام هم محمل مجاهدۀ دختر علی هم سنگر مبارزۀ چارمین امام پیدا بوَد که واقعۀ دشت کربلا با جان نثاری تو به ویرانه شد تمام تفسیر خون سرخ حسینی به مرگ توست ای یادگار خون خدا در دیار شام مهرت چراغ محفل ارباب معرفت قبرت برای اهل نظر مرکز پیام دلها به سوی توست پس از سال ها هنوز ای گنبدت منادی پیروزی قیام ما را بر آستان تو روی ادب همه ما را به پیشگاه تو عرض دعا تمام با دست های کوچکت از ما بگیر دست در صحنه های عالم و در عرصۀ قیام
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام نويد وصل پدر را به كاروان می داد به ماه، ماه سر نيزه را نشان می داد رقيه توليت آستان رأس شريف به ماه، اذن زيارت در آسمان می داد هزار حوريه از چادرش زمين ميريخت اگر كه چادر خود را کمی تكان می داد رقيه دختر آقای مهربانی كه سرش به حامل سر نيزه سايبان می داد – - گرسنه بود، ولی از كرامتش اين بس به دست دشمن خود رزق آب و نان می داد پدر عقيق یمن را به ساربان بخشيد و او النگوی خود را به ساربان می داد شبانه از لب بابا كمی شكايت كرد چرا كه بوسه به لب های خيزران ميداد توان پاشدنش را گرفت سيلی زجر وگرنه پيش پدر، ايستاده جان می داد درست لحظه ی وصل رقيه و بابا برادرش به روی نيزه ها اذان می داد
زهی حسین و زهی کار جاودانهء او زهی سری که بساید بر آستانهء او چه مرد بود، که شد مایهء نجات بشر ؟ چه بحر بود، که پیدا نشد کرانهء او؟ به سر بلندی و عزت شهید گشت ولی به زیر بار مذلت نرفت شانهء او به هر زمانه زمین وامدار همت اوست خوشا کسی که نگردد کهن زمانهء او اگرچه دشمن بدکیش،سوخت خیمه‌گهش ببین که دردل هردوست ، هست خانهء او سرش به عرشهءنی رفت ودرخرابهء شام به خاک رفت تن پاک نازدانهء او تن رقیه شد از ضرب تازیانه کبود که روسیاه شود دشمن از نشانهء او بهانهء پدرش بُرد در کنار پدر چه جانگداز بود قصه و بهانهء او بگو به ظالم غافل، که خانمان سوزست دم ستم‌زده و نالهء شبانهء او یزید را اثری چون ثمود و عاد ، نماند که شد به باد فنا تخت ظالمانهء او ستم نماند و ستمگر به لعن دائم ماند «چمن»ببین که چه شد لشکر و خزانهء او
یاخادم الحسین و یا ناصرالحسین حی علی الحسین و سلام علی الحسین یا سیدی سلام علیک_قلبی دمی و مالی لدیک قتل الله قوما_قتلوک۳ و من الماء عذب_منعوک۳ ای مستجات توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم (یابن الحیدر...) ......................................... دوشسه یولون صبا بابامون کربلاسینه ویررن خبر او قانلی دیارین آقاسینه زجرین محبتی یتشوبدی بالاسینا ویررن خبر رقیه ن جان اوسته قمچی ییوب غم هجران اوسته گجه گونوز گلور آخر_فغان اوسته۳ چاتوب عمروم گلی ایندی_خزان اوسته۳ باخ_خرداجا ایاقلاریم یارادی باخ_تترین دوداقلاریم یارادی باخ_گور نجه قولاقلاریم یارادی (مظلوم بابا...) ......................................... بابا سرم شکست ، به فدای سرت شکست برگ و برم شکست ، به فدای سرت شکست بال و پرم شکست ، به فدای سرت شکست تو رفتی و دلم غصه ای شد موهای من عجب قصه ای شد دخترت را نشناسی_به نگاهی۳ نه سری مانده نه گیسوی سیاهی وای_تاب پیکر مرا بردند وای_جان لاغر مرا بردند وای_معجر سر مرا بردند (مظلوم بابا...) شاعر: علی حنیفه 📢حاج مهدی رسولی 🔶دوشسه یولون صبا... شب سوم محرم 1440 ✼═══┅🔶🍁
دختری تنهایم گوشه ویرانه گیسوانم دیگر – نیاید به روی شانه کن تماشا بابا پینه بسته دستم میشناسی آیا-مرا- من رقیه هستم خوش آمدی ای بابا بابا بابا خمیده قامت به اینجا اینجا اینجا شدم شبیه زهرا زهرا زهرا مهربان بابایم – خرابه گشته جایم اسیر دشمن هایم گره خورده موهایم -تنهایم ویرانه شده چراغان-باسر آمدی پدر جان خیلی شکل تو شدم من لب تشنه – آشفته – با این گیسوی پریشان بابا عزیز زهرا ما دوتا مثل هم مو سپیدیم اما پا به سن بودی تو-ولی- من سه ساله بابا لای انگشت زجر مانده قدری مویم هر نفس میگیرد -پدر- این رگ پهلویم رقیه دیده – بی تو – خیلی آزار چه آبرو ریزی شد -بین – انظار به دخترت – خندیدند -بین- بازار أین عمی عباس – ندارم بر سر م(عج)ر نگاه تلخ لشگر- چه گویم با چشم تر بی یاور- من که پیش تو عزیزم اشک بی کسی بریزم -آیا با لباس پاره تو بگو – ای بابا -خیلی من شکل کنیزم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
زمینه شب سوم خانم حضرت رقیه(س) ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ میشکنه سکوت شب رو ناله ای ک تمومی نداره آسمون دلش گرفته کیه که این دل شب بیداره اروم اروم رسیدم پشت دیوارهایی از خرابه دیدم روخاک نشسته دختری سه ساله ک بیتابه وای،چی میبینم،خدای من(۲)چرا قامتش خمه چه دردایی،دیده مگه(۲)آخه سنش هم کمه روضه خونه،کنار تشت رأس بابا میگه بابا،نبودی گم شدم بین صحرا وای،رقیه جان ،رقیه جانم ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ بابا بابا میبینی که گرفته لکنت این زبونم میسوزه همه وجودم زخمیه سیلی و تازیونم حتما دیدی رو نیزه زجر هایی ک زجر(ل)به دخترت داد اون شب بابا نبودی دخترت از روی ناقه افتاد وای،بابا جونم،چی اومده(۲)سرت جون من فدات بگو به من،که کی زده(۲)باچوب روی این لبات بابا حسین،میبینی تو چشام سو ندارم با زحمتی،لبم رو روی لبهات میزارم وای،رقیه جان،رقیه جانم ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ شعر و سبک: کربلایی ابوالفضل آلوئیان شادی روح پدرم حاج اسماعیل آلوئیان صلوات ➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
‌ 🌿💫🌿💫🌿نوحه واحدحضرت رقیه(س)🌿💫🌿💫🌿 🌾🍃🌾مداح امیربیدختی🌾🍃🌾6 💦💫💦مجمع محب الزینب(س)کاشمر💦💫💦 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 شب هجران رفت سحرم امد نور چشم من پدرم امد امشب حکایت ها پدر از این سفر دارم تا صبح و بیدارم 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 بابا پس از تو دشمنت باماجسارت کرد در خیمه بودونیست رحمانه غارت کرد بابا نمی دانی چه باما،در اسارت کرد سینه ام غمگین..جگرم خونین..این همه باشد..در ره ایین دل خسته و غم دیده و بی تاب و بیمارم تا صبح و بیدارم 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 بابا به دوش خسته بار غم کشیدم من, زخم زبان از هر کس و ناکس شنیدم من وای از شبی ک پابرهنه می دویدم من گردنم جای سلسله دارد..کف پای من آبله دارد این یک اشارت بود و از غم های بسیارم تا صبح و بیدارم 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 بعداز تو آتش از حریم ما زبانه زد درخیمه دشمن نعره های وحشیانه زد بر بازوان کوچک من تازیانه زد تا که بیش از این..نکشم آزار..ببرم با خود یکه ام نگذار بعداز خدا شد عمه ام زینب(س)نگهدارم تا صبح و بیدارم 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
‍ ‌ ✨✨ویژه محرم1395✨✨ 🍃🍂🍃واحدسنتی حضرت رقیه(س)🍃🍂🍃 💠شاعرحآج علی اقاانسآنی💠 ✅مداح امیربیدختی محب الزینب(س)کاشمر ✨✨💦✨✨💦✨✨💦✨✨💦 امشب خرآبه ازرخ تومثل گلشن شد ویرآنه روشن شد شکرخدادیداررویت قسمت من شد ویرآنه روشن شد کی جای سلطانی شده درکنج ویرآنه ای جآن وجانانه کآشآنه ی بی بام ودر،وآدی ایمن شد ویرآنه روشن شد ازچه علی اصغر(ع)خودرآنیآورده پنهآن کجآکرده شایدکه اوهم کشته ازبیدآددشمن شد ویرآنه روشن شد خواهم بگویم بآپدرعمه فداکآراست ازبس وفادآراست باچلچرآغ اشک اوخآنه مزین شد ویرآنه روشن شد تآبوده گل دراختیاربآغبآن بوده بااوگل آسوده من آن گلم که باغبآنم زیب دامن شد ویرآنه روشن شد کانال روضه و نوحه ایام محرم تااربعین ایتا لینک کانال👇 https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
کانال روضه ونوحه چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi