Madahi-Moharam-Azari-3.mp3
6.9M
#امیدوسقای حرم ابالفضل ابالفضل
یاتما اویان یاتدی علم ابالفضل ابالفضل
#حاج نادرجوادی
🌴🌴🏴🌴🌴🏴
▪️محرم در راه است.
🏴خوش بحال کسانی که
هم زنجیر میزنند!
و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند...!
🏴هم سینه میزنند!
و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند...!
🏴هم اشک میریزند!
و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند...!
🏴هم سفره می اندازند!
هم نان از سفره کسی نمیبرند..!
آنوقت با افتخار میگویند:
" یاحسین "
#حضرت_رقیه علیها سلام
🌱▪️🌿🌱▪️🌿🌱▪️
آه از این راه که نیرویِ مرا با خود بُرد
داد از این حلقه که بازویِ مرا با خود بُرد
جایِ بازیِ من آغوشِ عمو جانم بود
رفت با مَشک و هیاهویِ مرا با خود بُرد
بویِ سیبِ تو مرا پُشتِ سرَت میآوَرد
نیزهدارت گُلِ شببویِ مرا با خود بُرد
دختری با پدرش آمد و دستم انداخت
داشت میرفت النگویِ مرا با خود بُرد
آنقدر کوچه به کوچه به زمین اُفتادم
سنگ ریزه رویِ زانوی مرا با خود بُرد
سنگ برداشت کنیزی و به دندانت زد
سنگِ دوم که زد اَبروی مرا با خود بُرد
تازه با شانهیِ سوغاتیِ تو خوش بودم
پنجهی پیرزنی مویِ مرا با خود بُرد
هرچه کردیم که خاموش شود طول کشید
معجرِ سوخته گیسوی مرا با خود بُرد
ناقه و خواب و بلندی و زمین خودنِ من
مادرت دید که پهلویِ مرا با خود بُرد
جایِ تو جایِ عمو زجر سراغم آمد
سویِ چشمانِ مرا سویِ مرا با خود بُرد
ساربان زد ولی ای کاش نمیدیدم که
ضربِ انگشترِ تو رویِ مرا با خود بُرد
حسن لطفی
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
🥀🍁🥀🍁🥀
بی تو بیتابم و بیمار! کجایی بابا؟!
خسته ام از تبِ بسیار! کجایی بابا؟!
آب میخواستم اما چه لگدها خوردم
شدم از غصه گرفتار! کجایی بابا؟!
متورم شده از ضربۂ سیلی صورت
لُکنت افتاده به گفتار! کجایی بابا؟!
زجرکُش کرده مرا زجر(لع)! کشیده ست به خاک
شده هر بار که بیکار! کجایی بابا؟!
اشک میریزم از اینکه شده سرتاسر-زخم
کفِ پاهای من از خار! کجایی بابا؟!
تا که دلتنگِ تو شد عمّه؛ مرا بوسید و...
گفتم از داغ تو هر بار: کجایی بابا؟!
می نوازند دف و یکسره می بارد سنگ
ما کجا و سرِ بازار؟! کجایی بابا؟!
مرضیه عاطفی
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
▪️🌱🌱▪️🌱
وای از آن دم که از سرِ طفلی
دستِ یک مرد روسری بکشَد
واجی از آن دم که بر سر بابا
دختری دست مادری بکشَد
دختری که عجیب دلتنگ است
تنگِ بابا و تنگِ آغوشَش
دختری که شُدست سرخ و کبود
چون گلِ لاله ، لاله ی گوشش
طفلِ معصوم عاری از کینه ست
چیزی از جنگ هم نمیداند
زیر لب غرقِ بغض میگوید
زیر لب غرقِ بغض میخواند:
در مسیری که آمدم تا شام
دردِ دل ها به ماه میکردم
هرکسی چپ نگاهمان میکرد
به عمویم نگاه میکردم
ای یتیمانِ کوفه ی دیروز
قلبِ مارا عجیب آزردید
پدرِ ما علیست مَردی که
نان و خرما ز سُفره اش خوردید
محسن کاویانی
4_5897928088200677055.mp3
4.49M
🎧 #نوحه زیبا و شنیدنی ❣
🎼 قلب زار و حزینم ..
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🏴 #استقبال_از_ماه_محرم
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi