.
🏴مرثیه4📜
اسارت
شب عاشورا امام حسین(علیهالسلام) با حضرت زینب(سلام الله علیها)صحبت کرد و وقایع روز عاشورا را برای حضرت زینب(سلاماللهعلیها)توضیح داد. زینب(سلاماللهعلیها)بیقراری کرد؛ سیلی به صورت زد...و بیهوش شد و بر زمین افتاد؛ امام او را آرام کرد و دلداری داد و او را به صبر و شکیبایی دعوت کرد؛شب عاشورا امام حسین(علیهالسلام)حضور داشت و حضرت زینب(سلامالله علیها) را دلداری داد و او را آرام کرد؛ اما امان از عصر عاشورا، زینب(سلاماللهعلیها)همۀ زنان و بچهها را دلداری میداد و آرام میکرد؛ اما چه کسی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) را دلداری بدهد؟تسکین دهندهای به غیر از کعب نی و تازیانه و شعلههای آتش نبود.
گریزهای مداحی،ص301
#مصیبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اسـ🖤ــࢪاے کࢪبلا و اسیری حضرت زینب سلام الله علیها
▪️حضࢪت زهرا(سلام الله علیها) درباره دخترش زینب چنین میفرماید:
«محبت دخترم زینب به حسین بینهایت است، که بیدیدار حسین آرام نمیگیرد. اگر بوی حسین را نشنود، قالب تهی میکند»
🏴 هیئت بی بی رقیه سلام الله علیها
.
#حضرت_زینب
#اسارت
#کوفه
چه ها که بادل زینب نکرده این کوفه
تو نی سوار و منم کوچه گرد این کوفه...
چه سنگها که نشد پرت سوی محمل من
به دستهای زن و طفل و مرد این کوفه...
من از فراق نگارم عزا گرفته امُ اما
گرفته جشن ظفر فرد فرد ِ این کوفه...
ادامه دار شده خاطرات کرب و بلا
چه آتشی است به پا در نبرد این کوفه...
به جای نان و رطب های هر شب بابا
چه لقمه ها که نصیبم نکرده این کوفه...
به خاندان رسول خدا کنایه زدند
چه داغ کرده دلم قلب سرد این کوفه...
نخوان دگر سر نیزه برایشان قرآن
که سکه می خورد آقا به درد این کوفه...
بخوان دعای فرج تا بیاید آن مردی
که پاسخی است خدایی به عهد این کوفه...
"حسین ایمانی"
.
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه #سلام_الله_علیها
#واحد
راء رفعت، راء رحمت، راء رضوانِ حسین
راء رازق، راء رأفت، راء ریحانِ حسین
قاف قدر و قاف قُدس و قاف قُرب قلب ها
قاف قاهر، قاف قبله، قاف قرآن حسین
( ایتها الشهیده ، سیدتی رقیه )
یاء یاس و یاء یوسف، یاء یاقوت یقین
یاء یاسین، یاء یکتا، یاء یزدان حسین
هاء هیبت، هاء همت، هاء هستی، هاء هو
هاء هامون، هاء هیزم، هاء هجران حسین
( ایتها الشهیده ، سیدتی رقیه )
طورِ نام تو کجا و پای لنگ طبع من؟!
ای کلید منزلِ اسرارِ پنهان حسین
کُلُّکُم نورید اما این چنین فهمیده ام
از همه عاشق تری بین یتیمان حسین
( ایتها الشهیده ، سیدتی رقیه )
حال و روز شامیان را هم پریشان کرده ای
گوشه ی ویرانه با موی پریشان حسین
شام وصلت آنقدر مبهم شده، معلوم نیست
شد پدر مهمان تو یا که تو مهمان حسین؟
( ایتها الشهیده ، سیدتی رقیه )
✍ #محمد_جواد_شیرازی
با حذف چند بیت ،گوشواره افزوده شده
#واحد
#استاد_مجید_طاهری 🎤
👇
4_5836758657164903919.mp3
1.84M
#زمینه
بانوای کربلایی
#نریمان_پناهی
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
قاریِ (قرآن من) 2
به منبرِ نیزه ...
واسه من (قرآن بخون) 2
تو از سر نیزه ...
راس خونیت به رویِ نی ها
ماهِ من شد عزیزِ زهرا
میده صوتِ تلاوتِ تو
دردایِ قلبمُ تسلی ..
مگه یادم میره اون لحظۀ تلخِ جدایی
مگه یادم میره دیدم که زیرِ دست و پایی
مگه یادم میره تنهایی و بی هم نوایی ...
#غریبعالمین_جانمحسینسالارزینب
غصۀ (دوری تو) 2
محمل نشینم کرد ...
داغ تو (آوارۀ) 2
این سرزمینم کرد ...
از غم تو خرابه حالم
در نمیاد صدایِ نالم
حال و روز منو نگا کن
ای هلالم کردی هلالم
مگه یادم میره که بی کفن موندی تو صحرا
مگه یادم میره گودالِ قتلگاه و غوغا
مگه یادم میره شد پیکرت برام معما ...
#غریبعالمینجانمحسینسالارزینب
کاش میشد(که جونمُ)2
بدم به پای تو ...
مرگمُ( میخوام دیگه )2
من از خدای تو
سخت واسم غمِ اسارت
این همه بی کسی تو غربت
سخت تر از اون برایِ زینب
دیدن این گلویِ پارت
مگه یادم میره اون لحظه هایِ آخرت رو
مگه یادم میره اون پاره پاره پیکرت رو
مگه یادم میره من گریه هایِ مادرت رو
#غریبعالمینجانمحسینسالارزینب
روی تل(دیدم خودم)2
هجومِ لشکر رو
غارت(پیراهَنُ)2
بریدن سر رو ...
از عطش رفته بودی از حال
دستُ پا میزدی تو گودال
ده سواره رسیدن از راه
شد تنِ پاکِ تو لگد مال
مگه یادم میره رو سینۀ تو پا گذاشتن
مگه یادم میره یار من و تنها گذاشتن
مگه یادم میره دردامو بی دوا گذاشتن
#غریبعالمینجانمحسینسالارزینب
4_5866347399831620524.mp3
1.17M
#امام_حسین_شور
شکرخدا باهمیم حسین
رفیقمی از قدیم حسین
مادرامون یادمون دادن
از همون اول بگیم حسین
زندگیم و نذر غمه رقیه کردم
رو دوش بابام اولین بار گریه کردم
دورم ازت ولی بگو صدامو داری
از وقتی که یادم میاد هوامو داری
الحمدالله نوکرتمو
الحمدالله آقای منی
الحمدالله برای توام و برای منی
_____________________
روضه ی ما زیر قبته
مریضی نیست این روایته
فرموده اینو امام رضا
شفا توی خاکه تربته
مسمم برای تو، باید بمیرم
بذار بیام ضریحتو بغل بگیرم
دوباره این اشکا روی عکسا میریزه
ای خاطراتم، خاطرت خیلی عزیزه
الحمدالله نوکرتمو
الحمدالله آقای منی
الحمدالله برای توام و برای منی
#حسین_آفتاب
یــــــــا حسیـــــــــــن
کاش پایِ دلِما هم به نوایی برسد
اربعینی، حرمی، کربوبلایی برسد
آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی
دارم امّیدکه از دوست ندایی برسد
خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم
اینغباریستکه از تازه هوایی برسد
در دل اینهمهجمعیّت مشتاق گُمم
مگر الطاف کریمی به گدایی برسد
من هم انگار گُل گمشده دارم آقا
شاید ازحنجر بُبریده صدایی برسد
این همه مرهم پا ، پیشکشِ زوّارت
به یتیم تو نشد مرهم پایی برسد
کاش از کعبه بخوانند مرا کرب و بلا
یا که از کرب و بلا ، حکم ولایی برسد
همه آمادۀ لبیک به ارباب شویم
کههنوز از لبخشکیده ندایی برسد
یالثارات ! مهیّای قیامی باشید
که زمان طلبِ خون خدایی برسد
پایششگوشۀتوعرش الهیست حسین
کِیشودعاشقدلخسته بهجایی برسد
روزیِ ما اگر این فرصت دیدار نشد
کاش از مشهدتان اذن رضایی برسد
نیمه شبهای بقیع نیز صفایی دارد
کاشبرخاکحسنصحنوسرایی برسد
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای
حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای
پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست
کافی است بزم سوختگان را شراره ای
سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام
در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای
دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر
در دست زینب است گریبان پاره ای
یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من...
گشتم به هر دیار حسین دوباره ای
چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد
از بحر بر کنار نگردد کناره ای
با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت
جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای
پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست
آیینه بی خبر نشود از نظاره ای
جایش به روی صورت من درد می گرفت
میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای
بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان
جز آستین پاره نداریم چاره ای
شاعر: #موسی_علیمرادی✍
-----------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#محسن_راحت_حق
من اگر طُرفه گدایت نشوم پس چه کنم؟
نوکری خسته برایت نشوم پس چه کنم؟
ای مسافر! که شدی راهیِ صحرا برگرد
ذرّه ای گردِ عبایت نشوم پس چه کنم؟
آرزویم شده یک لحظه فقط درکِ حضور
من اگر جَلدِ هوایت نشوم پس چه کنم؟
ای عزادارِ حقیقی ِ حسین... آمده ام..
ناله ای بینِ نوایت نشوم پس چه کنم؟
روضه خوانیِ تو جانسوزترین صوتِ خداست
من اگر محوِ صدایت نشوم پس چه کنم؟
از خودت دور نکن ،آمده ام سینه زنی
بسته بر شالِ عزایت نشوم پس چه کنم؟
گرچه که دردسرم خیر ندارم اصلأ
همرهِ کرببلایت نشوم پس چه کنم؟
آخرین مردِ خدا،حجّتِ حق..مبهوتم
من اگر طُرفه گدایت نشوم پس چه کنم؟
زمزمه- منم باید برم
یه کربلا به این گدای بی وفا بده
یه گوشه ازحرم به من خسته جا بده
بیا و اربعین دوباره ما رو را بده
حرم شلوغه و خالیه جای نوکرت
عنایتی بکن به ما به جون مادرت
رو گنبد طلا آقا بشم کبوترت
خدا میدونه که آقا چقد تو رو میخوام
به عشق دیدنت پیاده تا حرم میام
حسین حسین میگم تا که بگیره باز صدام
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3
برات کربلام دست آقا امام رضاس
همونکه برکت زندگی تموم ماس
اباالرئوفه و همیشه فکر نوکراس
نگاه کن از کرم آقا به چشم خیس من
زیارت حرم مثه یه خوابه واسه من
به گوش مادرت میرسه التماس من
نذار که حسرتش بمونه روی این دلم
فراق و دوری از شش گوشه تو قاتلم
بَده نیام آقا من که یه عمره سائلم
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3
تو روضه ها فقط آقا به فکر گریه ام
مرید زینب و دیوونه ی رقیه ام
همیشه دشمن قوم بنی امیه ام
رقیه حاجت ماها رو میده آخرش
سفارش ماها رو میکنه به مادرش
همیشه هر کجا داره هوای نوکرش
یه گوشه ی نگاه تو راه نجات من
اگه دعام کنه حل میشه مشکلات من
میدونم عاقبت امضا میشه برات من
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3