eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
۹ کاروان اسیران سوی شام آمده همرهان شهید تشنه کام آمده کرده اند ازدحام مردم شهر شام وای از این شام۲ دم دروازه شد غوغای محشر به پا همره کاروان سرها روی نیزه ها شده شام بلا بدتر از کربلا وای از این شام۲ بین زن ها صدای گریه ها می رسد بر مشام عطر و بوی کربلا می رسد بین شام خراب همه در اضطراب وای از این شام۲ بهر دیدار سرها همه صف می زدند همگی شادمان گشته و کف می زدند کینه افزون شده هر دلی خون شده وای از این شام۲ بس که در شام غم زخم زبان ها شنید بین اهل حرم قامت زینب خمید مرهم خستگان شده زخم زبان وای از این شام۲ شده در شهر شام روز همه همچو شام بر اسیران زدند سنگ ز هر روی بام حضرت ساجدین زین ستم دلغمین وای از این شام۲ کودکان حسین را وحشیانه زدند اهل بیت را ز کین به تازیانه زدند رفته دیگر توان اشک شان شد روان وای از این شام۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت رقیه (س) دختربچه ای که در واقعه عاشورا حدود سه یا چهار سال سن داشت در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید ، ابتدا به کوفه سپس به شام اسیری برده شدند عصرگاهی در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود، جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند، پرسید: «عمه جان! اینان کجا می روند؟» حضرت زینب(س)فرمود: «عزیزم این ها به خانه هایشان می روند.» پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟» فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است» تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد و بلافاصله پرسید: «عمه! پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته.» طفل به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت پاسی از شب گذشت ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: «پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.» دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. . صلی الله علیک یا بنت الحسین(ع) مرغ دلم خرابه شام آرزو كند تا با سه ساله‌ دختركى گفتگو كند آن دخترى كه قبله ارباب حاجت است حاجت رواست هر كه بدین قبله رو كند سالروز شهادت حضرت (س) را خدمت شما عزیزان و تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می کنیم🏴
بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم- -شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟! دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده میکشم دست کبودم را به روی صورتت بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده! شاعر:
«من که از جورِ فلک گمشده ماهی دارم» با خیالِ تو در این غمکده آهی دارم ناله گر راه رسیدن به تو هموار کند در دل از غصّه ی دوری، به تو راهی دارم شام را یکسره ویرانه کنم با گریه من خودم یک تنه از اشکْ سپاهی دارم فرصتی نیست که از درد امانی یابم مهلتِ گریه به هجرانِ تو گاهی دارم تا نگاهی کنی از نیزه به احوالِ دلم من به چشمانِ تو بر نیزه نگاهی دارم بنگر از کعبِ نی و سنگ و کبودی به تنم بهر اثباتِ غمِ عشق، گواهی دارم گرچه از ضعفْ توانی به تنم نیست، ولی هرچه از دخترِ خود صبر بخواهی دارم بارها پرسشم از عمّه همین بود پدر یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارم ؟ تا تو اینگونه، به این وضع، شدی مهمانم همه دیدند که امشب چه پناهی دارم شاعر:
غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم باید بیایند و تو را اینجا ببینند آن ها که می گفتند بابایی ندارم در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم مانند هجده سالگی مادر تو سرو کمانم قد و بالایی ندارم با چشم دل روی تو را باید ببینم من تازگی چشمان بینایی ندارم این روزها گیسوی زیبایی نداری این روزها گیسوی زیبایی ندارم تنها یک امشب را شدی مهمانم اما شرمنده اسباب پذیرایی ندارم شاعر:
مداحی آنلاین - راوی نوشته است غروبی غریب بود - مطیعی.mp3
7.49M
🔳 سوزناک 🎤 راوی نوشته است غروبی غریب بود سرها به نیزه رفت...طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه گاه گشت و فقط تازیانه زد زنها و بچه ها که گناهی نداشتند... جز بوته های خار پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس پیچیده بود در دل آن دشت آهشان آتش شبیه شمر شد و بست راهشان آتش شبیه دست،سوی گوشواره رفت آنگاه سمت غارت یک گاهواره رفت... راوی نوشته است که در شعله های تب میسوختی و نام پدر داشتی به لب افتاد تا بر آن تن گلگون نگاه تو میگشت قتلگاه پدر قتلگاه تو زینب اگر نبود زمین بی امام بود یکباره کار عالم و آدم تمام بود زنده بمان که هستی عالم به هست توست ای دست بسته! حکم رهایی به دست توست وقت است تا شروع شود کربلای تو آتش زند به کاخ ستم خطبه های تو راوی نوشته است که آن جسم چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به روی خاک ای کربلا ببین که میاید به سوی تو؟ صاحب عزا کنون شده مهمان کوی تو تو سجده گاه عشقی و سجاد میرسد گویا پی تفحص اجساد میرسد شاعر: دکتر محمد مهدی سیار
4_5794309261995541827.mp3
420.2K
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول پرستوی حسینم و شکسته بال و پر من خونیه چشم تر من رو خاک ویرون سر من دختر پادشاهم و شده خرابه جای من گریه کنید برای من برای غصه های من سر پدر اومده دیدنم۲ رسیده وقت پَر کشیدنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند دوم ریحانة الحسینم و شدم به رنگ ارغوان خسته و پیر و ناتوان که قامتم شده کمان عزیزة الحسینم و بعد پدر شدم اسیر پای برهنه این مسیر شدم با طعنه ها حقیر محله ی یهودی بُردنم۲ به زجر بی حیا سِپُردنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند سوم بشین به روی دامنم بگم چی اومد به سرم نگم چی شد با معجرم زخمه تمومه پیکرم زخمه تمومه پیکرم سوخته پدر موی سرم سو نداره چشم ترم نداره قوت کمرم ای پدر ای ماه رو نیزه ها۲ سرت رو کی بریده از قفا۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا