هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardah
سلام مادحین عزیز عضو کانال بشین روضه ،نوحه واشعار وفات حضرت معصومه س بارگذاری شده
توجه 👆👆👆👆👆
# کرامات اقا ابالفضل #
صد دینار حواله حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
ثقه الاسلام جناب آقای حاج شیخ علی رضا گل محمدی ابهری زنجانی، شب 27 جمادی الثانیه سال 1416 هـ ق در حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام نقل کرد:
یکی از اهالی کربلا، عربی را میبیند که در حرم حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام کنار ضریح مطهر ایستاده و با حضرت سخن میگوید.
آقا جان، صد دینار از شما پول میخواهم؛ میدهی که بده و اگر نمیدهی میروم به حرم حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام شکایت شما را به آن حضرت میکنم.
سپس سرش را به طرف ضریح مطهر برده و میگوید: فهمیدم، فهمیدم! و از حرم بیرون میرود. عرب مزبور به بازار رفته و به یکی از مغازه داران میگوید: آقا فرموده است صد دینار به من بده. او میگوید: نشانی شما از آقا چیست؟ میگوید: به این نشان، که پسر شما مریض شده و شما صد دینار نذر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام کردی؛ بده! و او هم صد دینار را میدهد.
ناقل میگوید: به مرد عرب گفتم: چطور شد با حضرت صحبت کردی و نتیجه گرفتی. گفت: به حضرت گفتم اگر پول ندهی، میروم شکایت شما را به برادرت امام حسین علیه السلام میکنم. اینجا بود که دیدم حضرت، داخل ضریح ظاهر شد و در حالیکه روی صندلی نشسته بود، حوالهای به من داد.من هم رفتم و از بازار گرفتم.
کفی از آب برداشت
شب سیام رمضان المبارک سال 1418 هـ ق در مسجد جواد الائمه علیه السالم در سادات محله(بابل) جناب آقای دکتر حاج سیدعلی طبری پور اظهار داشتند:
شخصی رفت کنار نهری وضو بگیرد؛ کفی از آب برداشت و نزدیک لبهایش آورد که بخورد، به یاد سقای دشت کربلا، حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام افتاد و آب نخورد. آب را روی آب ریخت و همزمان، اشک زیادی هم در عزای آن حضرت از چشم جاری ساخت. همان شب، زن مریضش در خواب میبیند که حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد و وی را شفا داد. به این طریق که، پایش را به پشت کمر خانم گذاشت. خانم پرسید: مگر شما دست نداری؟ فرمود: من دست ندارم . گفت: تو کی هستی؟ فرمود: شوهرت به چه کسی متوسل شده است؟ حالا شناختی که شوهرت به چه کسی متوسل شده است؟!
،کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
🍃🥀🍃 #کرامت حضرت اباالفضل(ع)
#ﺷﻔﺎﯼ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﻓﻠﺞ #ﺗﻮﺳﻂ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ(ع)
ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﻣﻬﺪﯼ ﺣﺴﻴﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﺩﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﺼﻤﺖ ﻭ ﻃﻬﺎﺭﺕ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻣﯽﻧﻮﻳﺴﺪ: 32 ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ. ﺩﺭ ﻳﮏ ﺑﻌﺪﺍﺯﻇﻬﺮ، ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ: ﻣﻬﺪی! ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﻮ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﻳﻢ ﺑﯽ ﺣﺲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﻡ. ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﯼ؟ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺰﺷﮏ ﺑﺮﺩ. ﭘﺰﺷﮏ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻳﻨﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺒﺮﯼ. ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺰﺷﮏ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺰﺷﮏ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﭘﺰﺷﮏ ﺍﻭﻟﯽ ﺭﺍ ﺯﺩ. ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ، ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺿﺮﻳﺢ ﺁﻗﺎ ﭼﺴﺒﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺧﻴﻞ ﮐﺮﺩ. ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻞ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﻢ. ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﺁﻗﺎﻳﯽ ﺑﺎ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻦ ﻣﯽﺁﻳﺪ. ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﻴﺪ، ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁقا! ﮔﺮﻳﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﻗﺎ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺟﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻧﮑﻨﺪ، ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺁقا! ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺑﺎﻳﺴﺘﻢ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺁﻥ ﺁﻗﺎ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺁﻗﺎ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﺮﻑﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻴﺪﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻡ، ﺟﻤﻌﻴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺒﺎﺱﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻳﮏ ﺩﺳﺖ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻮ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺰﺷﮏ ﺍﻭﻟﯽ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺑﺮﺩ، ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺨﺖ ﺣﻴﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﺁﻗﺎ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺫﻋﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺷﻔﺎ ﻳﺎﻓﺘﻢ.
📚 کرامات حسینیه و عباسیه (علیهما السلام)
،کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
کرامات حضرت رقیه س
بگو بسم الله الرحمن الرحیم …
جناب حجه الاسلام و المسلمین آقای سید عسکر حیدری، از طلاب علوم دینیه حوزه علمیه زینبیه شام چنین نقل کردند: روزی زنی مسیحی دختر فلجی را از لبنان به سوریه میآورد.
زیرا دکترهای لبنان او را جواب کرده بودند .
زن با دختر مریضش نزدیک حرم با عظمت حضرت رقیه (سلام الله علیها ) منزل می گیرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دکتر سوریه مراجعه کند، تا اینکه روز عاشورا فرا می رسد و او می بیند
مردم دسته دسته به طرف محلی که حرم مطهر حضرت رقیه( سلام الله علیها ) آنجاست می روند.
از مردم شام می پرسد اینجا چه خبر است ؟
می گویند اینجا حرم دختر امام حسین ( سلام الله علیها ) است .
او نیز دختر مریضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد،
و به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها روانه میشود و گریه می کند،به حدی که غش می کند و بیهوش می افتد …
درآن حال کسی به او میگوید بلند شو برو منزل …
حرکت می کند و می رود درب منزل را می زند، می بیند دخترش دارد بازی می کند!
وقتی مادر جویای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد،
دختر درجواب مادر میگوید وقتی شما رفتید دختری به نام رقیه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی کنیم .
آن دختر به من گفت، بگو :
(( بسم الله الرحمن الرحیم ))
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم دیدم تمام بدنم سالم است…
او داشت با من صحبت می کرد که شما درب را زدید،
گفت : مادرت آمد .
سرانجام مادر مسیحی با دیدن این کرامت از دختر امام حسین (سلام الله علیها ) مسلمان شد …
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
وفرزندان عزیزشان ،امام زادگان وشهدا بارگذاری شده ومیشود
دراین کانال
لطفا عضو بشین
دوستان مداح و مذهبی را دعوت کنید تا استفاده کنند
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
▪️يا رب چه قشنگ است و چه زيبا حرم قم
▪️چون جنت اعلا، حرم محترم قم
▪️بانوي جنان، اخت رضا، دختر موسی
▪️دردانه زهرا و ملائك خدم قم
▪️اين مژده بس او را كه بهشت است جزايش
▪️هر كس كه زيارت كندش در حرم قم
♣️♠️♣️
🏴فرا رسیدن سالروز وفات به روایتی شهادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) رامحضر قطب عالم امکان حضرت امام مهدی عج وشما عزیزان گروه تسلیت و تعزیت عرض می کنیم .
♣️♠️♣️
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
🍃🌷🍃
کانال مداحان ترحیم خوان
ایتا
لینک👇
@tarhimkhaniy
🍃🌷🍃
،کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
ایتا
لینک کانال👇
https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi
🍃🌷🍃
اشعار مولودی اهلبیت علیهم السلام، جشن تکلیف وعروسی مذهبی
ایتا
لینک👇
@golchinmolodiarosimazhabi
گروه محبان اهل بیت ع
هر درخواستی مادحین عزیز داشته باشند روی گروه بنویسند
درخدمت هستیم
ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/2740453387Cca7ea66bc5
گوشه ی خرابه مون خوش اومدی*****به یتیمان چه عجب تو سر زدی
عمه میگفت که بابات رفته سفر***** حالا که تو اومدی منم ببر
گوشه ی خرابه مهمونی شده***** بابا جون لبات چرا خونی شده
قربون محاسن خونیت بابا * سنگ کی خورده به پیشونیت بابا
بابا جون، باباجون ، بابا جون
باباجون گوش بده تا برات بگم * قصه ی زندگیمو با درد و غم
عمه میگفتش به من که دخترم * میدونی چرا تورا دوست دارم
تو که نور دیدگان عمه ای * شبیه مادر من فاطمه ای
دخترم ، دخترم ، دخترم
دخترم دلم برات غرق غمه * سرگذشتت شبیه مادرمه
از روزی که این حدیثو فهمیدم * مشتاق دیدن مادرت شدم
وقتی از ناقه به صحرا افتادم * به امید دیدن زهرا بودم
پاشدم رو خار صحرا دویدم * یه خانوم قد خمیده رو دیدم
صورتش کبود و قلبش خسته بود * مثل اینکه پهلوشم شکسته بود
تازه من به حرف عمه رسیدم * با چشام دیدم اونی که شنیدم
اون خانوم من رو، دامنش نشوند * دست خسته اشُ روی سرم کشوند
بابای خوب منو مهربونم * نمیتونم بی تو زنده بمونم
تشنه ی محبتم تورو میخوام * بخدا یتیم شدن زوده برام
پاشو بابا موهامو شونه بزن * به روی دختر خود بوسه بزن
بابا جون تورو که اینطور می بینم * از یادم رفته خرابه نشینم
چرا بابا سرتو خونی و خاکستریه * مزد قرآن خوندنت طعنه و سنگ کوفیه
جگرم سوخته از این آمدنت * سرت اینجاست کجا شد بدنت
گفته بودم چو بیایی ز سفر * غم دل باتو بگویم یکسر
ای پدر بس که زنندم سیلی * رویم از سیلی کین شد نیلی
هرکجا نام پدر می بردم * سیلی از شمر و سنان می خوردم
بر لب بابا سپس لب بنهاد * گفت ای بابا و شهیده جان داد
لب بلبل به لب گل چو رسید * چرخ بر حالت زینب نالید
4_5843963546408322733.mp3
1.44M
گوشه خرابمون خوش اومدی
مثل بابات به یتیما سرزدی
🕊#سینه_زنی_حضرت_رقیه_سلام الله علیها
🌹آقای کریمی🌹