eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
از عسل ناب مرا خوش‌تر است جام اگر جام شهادت بُوَد مرگ، به از روز ولادت بُوَد امام با رقت و شفقت فرمود: «عمویت فدای تو شود! آری، تو نیز کشته می‌شوی پس‌از آنکه بلایی عظیم بر تو وارد آید» و آنگاه ادامه داد فرزند کوچکم علی اصغر هم کشته خواهد شد. غیرت و مردانگی قاسم تازه جوان جوشید و پرسید: «عموجان! مگر دست دشمنان به خیمه‌گاه زنان هم خواهد رسید که اصغر شیرخواره را هم می‌کشند؟!»” امام پاسخ داد: «عمو به فدای تو! فاسقی از میان دشمنان، تیر به گلوی اصغر خواهد زد و او را در آغوش من به شهادت خواهد رساند در حالی که او می‌گرید و خونش در دستان من روان است…» پس آن دو گریستند و دیگر اصحاب و یاران از گریه آنان گریه کردند و بانگ شیون خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله از خیمه‌گاه به آسمان برخاست. اما آن «بلای عظیم» که امام وعده آن را به قاسم داد چه بود؟ شاید نحوه شهادت آن حضرت، راز آن بلا را بر ما آشکار سازد… برخی از نویسندگان روایت کرده‌اند پس‌از آنکه علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و به شهادت رسید، قاسم بن الحسن به قصد جنگ از خیمه‌گاه بیرون شد. چون امام حسین علیه السلام یادگار برادر را دید که برای جنگ بیرون آمده، او را در آغوش گرفت و با یکدیگر گریستند آنچنان که از شدت گریه از حال رفتند. هر دو بریدند دل از بود و هست هر دو گشودند به یکباره دست هر دو ربودند ز سر هوش هم هر دو فتادند در آغوش هم رفت ز تن، تاب و ز سر، هوششان سوخت وجود از لب خاموششان قاسم پس ‌از آنکه آرام شد از عمو اذن جهاد خواست. ای عمو سینه‌ی من تنگ بُوَد شیشه‌ام منتظر سنگ بُوَد نیزه کو؟ تا که زمن سینه دَرَد تیر کو؟ تا که به اوجم ببرد اسب‌ها کو؟ که مرا گرم کنند استخوان‌های مرا نرم کنند؟ آن حضرت اذن نداد. پس‌ قاسم به دست و پای امام افتاد و وی را می‌بوسید و التماس می‌کرد تا بالاخره اجازه گرفت و به سوی میدان جنگ شتافت. اسناد تاریخی از قول یکی از سپاهیان دشمن نقل کرده‌اند که پسری از خیمه‌ها به سمت ما بیرون تاخت که رویش چون پاره ماه زیبا بود. قاسم در حالی که اشک بر گونه‌هایش روان بود رجز می‌خواند و می‌گفت: ان تنکرونی فانا ابن الحسن سبط النبی المصطفی المؤتمن هذا حسین کالاسیر المرتهن بین اناس لاسُقوا صوب المزن پس با وجود کمی سن و کوچکی بدن، جنگی سخت کرد و تعدادی از لشگر یزید را به خاک و خون کشید. سپاهیان دست جمعی دور او را گرفتند و یکی از آنان بر او تاخت و ضربتی شدید بر او وارد آورد. قاسم با صورت به روی زمین افتاد و فریاد یاری کشید که : «یا عماه!»، پس امام علیه السلام سر برداشت و چون باز شکاری، تیز به میدان نگریست، آنگاه همچون شیری خشمگین به سرعت به میدان حمله کرد و ضارب قاسم را با شمشیر زد و دست وی را از مرفق جدا ساخت. وی از درد عربده‌ای کشید که سواران دشمن شنیدند و به سوی میدان تاختند تا او را از دست امام علیه السلام برهانند. در این شرایط سخت، جنگی بین امام علیه السلام و کوفیان درگرفت در حالی که قاسم بر زمین افتاده بود… و شاید این، همان بلای عظیم بود. آنگاه که غبار میدان فرو نشست، امام علیه السلام را دیدند که سینه بر سینه قاسم نهاده و وی را به سوی خیمه‌ها باز می‌گرداند در حالی که دو پای قاسم ـ شاید از شدت شکستگی‌ها ـ بر زمین کشیده می‌شد؛ و امام علیه السلام می‌فرمود: «این قوم از رحمت خدا دور باشند و جدت پیامبر صلی الله علیه و آله دشمن آنان باشد در روز قیامت» کاش نمی‌دید عمو پیکرت تا ببرد هدیه بر مادرت کاش نمی‌دید تنت کاین چنین جان دهی و پای زنی بر زمین دیده به روی عمو انداختی صورت او دیدی و جان باختی و سپس زمزمه کرد: «به خدا سوگند برای عمویت سخت است که تو او را بخوانی ولی نتواند تو را نجات دهد …» …. الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون. *****سینه زنی******** این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است این عزیز دل زهرا و حسین و حسن است اِرباً اربا شده مثل علی اکبر، پسرم پیرهن از تن و تن پاره تر از پیرهن است قاسم ابن الحسنم(۴) خونِ سر آب وضو، سنگِ عدو مهر نماز اشک در دیده و خون جگرش در دهن است زخم شمشیر کجا، جای سم اسب کجا؟ اسب ها از چه نگفتید که این قلب من است؟ قاسم ابن الحسنم(۴) کاش یک بار دگر اسم عمو را می برد حیف کز خون دو لبش بسته، خموش از سخن است اشک می ریزم و با دیده ی خود می نگرم که گلم دستخوش باد خزان در چمن است قاسم ابن الحسنم(۴) سیزده ساله ی من، ماه شب چاردهم از چه دور بدنت این همه شمشیرزن است بر تن پاک تو ای حجله نشین یم خون پیرهن جامه ی خونین شده، خلعت کفن است قاسم ابن الحسنم(۴) بزم داماد
ی تو دامن صحرای بلاست خونِ رخساره حنا، شاخه ی گل زخم تن است میثم آتش به شرار جگرت ریخته اند آه جانسوز تو سوز دل هر مرد و زن است قاسم ابن الحسنم(۴) $$$$$$$$$$$$$$$$$$ ای سینه ی شکسته دلان نینوای تو لبریز نینوای وجود از نوای تو جان حسین و نجل حسن عشق زینبین آغوشِ گرم حضرت عبّاس جای تو قرآن پاره پاره ی پاشیده بر زمین! گلبوسه ی عمو به همه آیه های تو سر تا سر وجود تو مثل حَسن حَسن خُلق تو، خوی تو، سخن تو، صدای تو تو قاسمی که شخص حسن خوانده قاسمت قسمت شود جحیم و جنان در رضای تو یک باغ لاله و نفس سیزده بهار ای ماه چارده شده محو لقای تو تو بر حسین مثل علی اکبر او حسن تو سوختی به پای وی و او به پای تو ریحانه ی رسول که جان جهان فداش رو کرد بر تو گفت که جانم فدای تو شب بود و عشقبازی تو با نماز شب می بُرد دل زیوسف زهرا دعای تو قبر تو در قبور بنی هاشم است لیک در قلب ما بنا شده صحن و سرای تو دامادِ حجله گاه شهادت که زخم ها شد جامه ی زفاف به قدّ رسای تو بالله روا بود که به یاد عروسی ات گردد عروسی همه، بزم عزای تو داماد را ندیده کسی زیر سم اسب ای چشم اسب ها همه گریان برای تو پیراهن تو بود زره، سینه ات سپر جوشن شدند بر تن تو زخمهای تو بر روی دستهای عمو دست و پا زدی انگار بود دست عمو کربلای تو در نینوا صدای تو خاموش شد ولی در هر دلی است ناله ای از نینوای تو «میثم» چنین نگاشت که ای غرق در حسین مثل حسین گشت خدا خون بهای تو ################# ارادتمندشما..... محمودرضایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه  حضرت قاسم نور چشم مرتضی سلطان دینم زاده   زهرایم   و   فخر  زمینم فخرزمینم من  غریب   وطنم غرق خون شدبدنم من    گل    یاسمنم قاسم   ابن الحسنم۲ شیر  دشت کربلا  جان  پیمبر نورچشم مجتبی فرزندحیدر فرزند حیدر من  غریب   وطنم غرق خون شدبدنم من    گل    یاسمنم قاسم  ابن الحسنم۲ تیغ حیدر  بر کفم دشمن شکارم قاسمم  سردارم  و  این افتخارم این افتخارم پور  سردار  جمل  سالار   لشگر در خط عباسم ام   باشم  دلاور باشم دلاور من  غریب   وطنم غرق خون شدبدنم من   گل    یاسمنم قاسم  ابن الحسم۲ بیقرار اصفهانی محرم ۱۴۴۳ .
AUD-20220803-WA0344.mp3
6.02M
دار و ندارم محمد الحجیرات عموی خوبم بی تابم بده اجازه بشم فدایی با شهادت آمادم شجاعم از نسل حیدرم دار و ندارم فقط تویی عمو جونم دار و ندارم بدون تو نمی مونم دار و ندارم میبینی وضو گرفتم از خونم زره ندارم میجنگم با زور و بازوی مجتبایی بهم میریزم لشکر را شبیه بابا در یاری نداری تویی غریب و بی یاور یاری نداری می خوام مثل علی اکبر یاری نداری من هستم میشم برای تو پرپر حسین حسین حسین عموی خوبم بی تابم بده اجازه بشم فدایی با شهادت آمادم شجاعم از نسل حیدرم دار و ندارم فقط تویی عمو جونم دار و ندارم بدون تو نمی مونم دار و ندارم میبینی وضو گرفتم از خونم زره ندارم میجنگم با زور و بازوی مجتبایی بهم میریزم لشکر را شبیه بابا در یاری نداری تویی غریب و بی یاور یاری نداری می خوام مثل علی اکبر یاری نداری من هستم میشم برای تو پرپر حسین حسین حسین دار و ندارم محمد الحجیرات قاسم علیه السلام ◾️🌾▪️🍃◾️🌾▪️🍃 @madahi_moharram
نوحه ی قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام حاج صادق اهنگران 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام نوجوانی صف شکن پر دلی کوبنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام مجتبي را نونهالي از نژاد هاشمم سرور خوبان حسین را از دل و جان خادمم غنچه ی نو رسته ی باغ ولایت قاسمم تا شهادت بر سر عهد خود پاینده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام وارث مهر دليران شير يزدان حيدرم از سلال پاک زهرا نو گل پيغمبرم گر چه از رزم آوران كربلا كوچكترم يكه تازی قهرمان گوهري ارزنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام من به فرمان امام خود به ميدان آمدم از پي ايثار جان در راه ايمان آمدم بهر پيوستن به سربازان قرآن آمدم خلعت جندالهي شد به تن زيبنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام عموي والا مقامم را معين و ياورم حاضرم اندر ركابش سر دهم جان بسپرم قاصد مرگ سپاه باطل بد گوهرم بر سپاه كوفيان شعله اي سوزنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام صحنه ي ميدان را ز خون دشمنان رنگين كنم دست وپا و سر جدا از خصم بد آئين كنم اي ستمكاران شما را خاک ره بالين كنم مي شكافد سينه را خنجر برنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام جامه ی سربازی جیش خدا پوشیده ام از حسین بن علی فرمان حق بشنیده ام جایگاه عاشقان کربلا را دیده ام عاشقی دلداده ام عازمی پوینده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام جد من باشد رسول و باب من باشد حسن سرور آزادگان باشد حسین عموی من گر چه می دانم شما را مردمی پیمان شکن هست حجت بر شما حرف آموزنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام نبود آیا بر شما مهمان حسین تشنه کام یا نباشد وارث و پرورده ی خیرالانام پس چرا بر قتل او دارید چندین اهتمام اهل بیتش در حرم تشنه من شرمنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام سوی خود خواندید او را تا که باشد رهنما بر شما باشد ولی و حاکم و فرمانروا بر وجودش بدترین ظلم از شما گشته روا من ز رفتار شما در تعجب مانده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام من که از مظلومیش سر را ز پا نشناختم خویش را حاضر برای جان نثاری ساختم جانب میدان به امرش اسب همت تاختم در ستیزم با شما این زمان تا زنده ام قاسم رزمنده ام دل ز دنيا كنده ام
AUD-20220803-WA0063.mp3
6.24M
قاسم آمد به میدان... شب ششم قاسم آمد به میدان در دستش تیغ اجل چون طوفان مجتبی در رزم جنگ جمل در قاموس شھادت نامش ضرب المَثَل شد مرگش در راه ایمان أحلی مِنَ العَسَل شد با رعد تیغش غوغا به پا شد او مجتبای کرب و بلا شد میخوانم ھر شب با چشم گریان سلام ٌ علی شھیدِ العطشان سالار زینب ۴ ................................ قاسم ھای فراوان دارد راه عاشورا مرد میدانِ دردند در سپاه عاشورا فھمیده ھای راهِ عشقند و مست باده غرق شوق و جنونند چون عمرو بن جناده دارد بر لبھا ذکری عالمگیر امیری حسین وَ نعم الأمیر سالار زینب ۴ اجرا شده در شب ششم محرم الحرام ١۴٣٨/١٣٩۵ - ھیئت رزمندگان اسلام قم ششم‌محرم حضرت قاسم علیه السلام @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220803-WA0062.mp3
7.36M
هل من مبارز یا ایها الناس... -سنگین شب ششم ھَل مِن مبارز یَا أیُّھَا النّاس آمد به میدان شاگرد عباس پرپر نمیشود أمَّن یُجیب خوانده و مضطر نمیشود تازه جوان شده اما که گفته او علی اکبر نمیشود عباس میشود یعنی حریف او دو سه لشکر نمیشود دوتا علمدار امام دوتا دلیر صف شکن عباس علمدار حسین قاسم علمدار حسن .................................. زھرا فضائل حیدر شمائل می تابد از دور چون ماه کامل جانم به ھیبتش لرزیده یک سپاه به خود از ابھّتش شیر نرِ حسن مادر نزاده است چنین قدر و قیمتش او قاسم است یا سقّا به رزم آمده با این رشادتش صدای حیدر در گلو کلام حیدر در سخن به لشکر دشمن زده قاسم علمدار حسن بی جوشن امّا رزمش چه زیباست وقتی رکابش دستان مولاست آھنگ قافله إن تنکرونی اش که بپا کرده زلزله قرآن مجتباست ھرضربھاش شبیهِ به آیات نازله أزرق که جای خود حتی حریف او نشود تیر حرمله وَ إن یکاد فاطمه ست مدال روی پیرھن عجب شکوه و ھیبتی قاسم علمدار حسن شاعر : حمید رمی @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا