#شب_هشتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح
اقا جانم امام زمان...
چرا سر به بیابان ها گذاشتی...
عزیز فاطمه...
🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح
🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح
ای خورشید پشت ابرها...
بیا و عالم رو روشن کن...
🔸صدای غربت مولا زچاه کوفه می آید
🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یا اباصالح
قربونت برم آقای غریبم...
مثل جدت امیرالمومنین...
شما هم تنهای تنهایی...
اگه اون روز امیرالمومنین تنها بود و درددل هاش رو به چاه ميگفت...
آقا... امام زمان...
امروز شما هم در بین ما تنهایید...
امروز شما هم غریبی...
خدا میدونه...
چقد دل امام زمان خونه...
🔸بیا ای وارث حیدر که زخم سینه زهرا
🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح
ای.. مرهم پهلوی شکسته...
🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح
🔸سر خونین جدت در تنور و طشت و نوک نی
🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
آقا بیا انتقام جدت غریبت حسین رو بگیر...
🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح
آقا... امشب یه درد دلی دارم...
میخام بگم...نميدونم
اون روزی که شما می آیید...
من لیاقت دارم...
در کنارتون باشم یا نه...
آقا...
خیلی ها به ابی عبدالله هم نامه نوشتند...
اما وقتی حضرت اومدند...
در امتحان الهی رد شدند...
دست به شمشیر بردند و...
در مقابل امام زمانشون ایستادند...
آقا...
میدونم.. منم نوکر خوبی نبودم...
شیعه خوبی براتون نبودم...
اما خدا میدونه...
میام تو این مجلسها میشینم...
بخاطر اینکه شما به دلم نظر کنید...
بتونم یار واقعی شما باشم...
امام زمان...
نکنه منم آقام رو تنها بزارم...
واويلا...
نکنه اون روزی که شما میآید...
من در رکابتون نباشم...
واويلا...
آقا اصلا میخام اعتراف کنم...
میخام بگم...
من از خودم چیزی ندارم...
میام توی این هییت ها...
فقط شما به دلم نظر کنید...
شما به دادم برسید...
امام زمان...
حالا با توجه...
هر کی میخاد یار امام زمانش باشه صدا بزنه...
یا صاحب الزمان...
فایل صوتی👇
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستارهی سحرم دست کشیدم
زبانحال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سیدرضاموید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
4_5999326485033255534.mp3
83.7K
#صلوات_آخر_مجلس
#شب_هشتم_محرم
خدای متعال ان شاء الله به حق جوان رعنای سیدالشهداء جوانهای ما رو از گزند تهاجمات فرهنگی مصون و محفوظ بدارد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به رسم ادب روزمونو با سلام
بـر سرور و سـالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
🍃🌼
منوچهر حسن زاده 69.mp3
9.09M
بانوای:#کربلایی_منوچهر_حسن_زاده
نوحه زنجیرزنی سه ضرب
اوغول گئت قانلی - میدانه ولی آهسته آهسته
منی سال درد -هجرانه ولی آهسـته آهسته
اوغول سن آل هاشمدن - جهاده آلموسان سبقت
جزاک الله بو ایثارون - اولار سرمشق هر امّت
قدم آتدیقجا سن روحیم - اوچور ای یار مه طلعت
عروج ائت اوج عرفانه - ولی آهسته آهسته
اوغول من حجت اللهم - امامت صبری وار منده
ولى سن اولماسان قلبیم - اولار دردیله آکنده
ورالار یاره با شوندن - مروّت یوخدی دشمنده
نشان اول زخم پیکانه - ولی آهسته آهسته
وداع ائتدون خواتینی – یول اوسته عمه لر دوردی
توکولدی دوریوه قیزلار - غمون زهرانی یاندوردی
خداحافظ دئدون چیخدون - حرملر باشینه وردی
گوزآلتی باخ بو طوفانه - ولی آهسته آهسته
علی عطری گلور سندن - اودور آدون على قويدوم
گینده سن کفن منده - لباس عشرتي سويدوم
اجازه ئولمقا وئردیم - ولی سندن دئمه دویدوم
ئوزون وُر بحر بحرانه - ولی آهسته آهسته
خدا شاهددی بو هجران - چتیندی آل طاهایه
دوشنده یادیمه جدیم - با خارديم قد رعنایه
گئت اول فردوس اعلاده - رسول اللهه همسایه
اليندن ئوپ یانا یانه - ولی آهسته آهسته
آچیلدی صبح عاشورا - سن اخلاصون نشان وئردون
نمازه دوردی عاشقلر - قباقدا سن اذان وئردون
جوانان سلحشوره - رمق وئردون توان وئردون
آخوب گوزیاشی دامانه - ولی آهسته آهسته
#کلامی
روضه حضرت علی اکبر (علیه السلام)
قوجا آتا گوره جان اوسته نوجوان اوغلین
قالار نه حاله آتا گورسه اول زمان اوغلین
حسین نه حاله قالوب بُلمورم، خدا بُلوری
گورنده جدّی شبیهی جوان اوغول اُلوری
او حالی هر گوره نین اختیارینی آلوری
قلجلانوب باشی، قان ایچره اَل اَیاق چالوری
بدنده یاره لری چشمه چشمه قان ویروری
نفس باتوب، گوز آخوب، توپراق اوسته جان ویروری
ایکی اَلیله گوتوردی امام دل خسته
آلوبدی پارچالانان باشینی دیزی اوسته
سیلوبدی گوزلرینون قانینی اولوبدی ملول
بویوردی آچ گوزون ای جدّیمون شبیهی اوغول
سحر ستاره سی تک تیز غروبه یتدون اوغول
قویوب غریب آتاوی تک بو چولده گیتدون اوغول
شل اولسون اَلری کیم ووردی باشیوه شمشیر
بو یاره نون ایدوری سوزی قلبیمه تاثیر
گُل اوزلی تازه جوانیم آنان گوزیندن ایراق
ایدوبله پیکریوی برگ گُل کیمی اوراق
نه قَدر سسلدی دیندوردی سیّد الشّهداء
جواب گَلمدی، بیر صیحه چکدی وا وَلَدا
اوغول باشینی گوتوردی باسوب اورک باشنا
سووومادی اورگی، شدّت اولدی گوز یاشنا
باشین قویوب یره اشکیله دولدورب گوزینی
اوغول جنازه سی اوسته سالوب او شه اوزینی
یوزین قویوب یوزینه قان قاریشدی گوز یاشنا
دیدی اوغول اولا توپراق بو عالمین باشنا
غریب آتاندا عزیزیم نه تیز بیله دویدون
اوزون گیدوب منی دشمنلر ایچره تک قویدون
او قدری آغلادی، سس چکدی، ایلدی شیون
باخوب او حالینه اودلاندی سنگدل دشمن
گوروردولر اوغولون زخم جسمی قان ویروری
باخان او حاله دیردی حسین جان ویروری
اوغول یوزیندن ایدنده یوزین امام کنار
ایدوب نظاره نه گوردوله قوم کینه شعار
آتا محاسنین ایلوب خضاب اوغول قانی
او حالی وار یری یاندورسا کون و امکانی
بو شاهزاده حسینی حسینه سوگُلیدور
شبیه ختم رسل گلشن وفا گُلیدور
شاعر : مرحوم حسینی سعدی زمان
به نام خدا
سینه_زنی_ترکی
حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
✍شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
🎶سبک:مهربان بالام لای لای...
صؤد اَمَربالام لای لای
دیده تر بالام لای لای
صؤد یِرینَه قان ایچَن
خون جگربالام لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲ بار)
خسته پراولان لای لای
گؤزلَری دولان لای لای
اؤچ گِئــجَه قــالان تشـــنَه
گؤل کیمـی صُولان لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲ بار)
تشنه لب ئؤلَن لای لای
قلبیمی بؤلَن لای لای
اؤچ پر اوخ دَیَن وقتده
لب لَری گؤلَن لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲ بار)
دیلسیزاصغریم لای لای
نازلی پروریم لای لای
گؤردؤم اوخ یاراسین من
سیندی شهپریم لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲ بار)
سن سیزآغلارام لای لای
قلبی داغلارام لای لای
تا ئؤلؤنجَه من باشَه
قارَه باغلارام لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲)
گؤلدی لب لَرون لای لای
ئؤلدی مادرون لای لای
اُولدی چُوخ منَه نیسگیل
باغلی اللرون لای لای
لای لای اصغریم لای لای(۲)
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شیرخوارگان
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─