***
سبک : خدا مادرم را کجا می برند
به گودال خون آید این زمزمه
حسین جان منم مادرت فاطمه
ضیاء دو عینم
سرت کو حسینم
غریبم حسین
شب است و من و گودی قتلگاه
به رگهای خونین نمودم نگاه
رخ از خون بشویم
گلم را ببویم
غریبم حسین
در این نیمه شب می زند مادرت
به دریای خون بوسه بر حنجرت
بگو نور دیده
که دستت بریده؟!
غریبم حسین
من امشب کنم ناله و زمزمه
گهی قتلگاهم گهی علقمه
گهی بهر زینب
کنم گریه امشب
غریبم حسین
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁
***
سبک : یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
پسر باء بسم الله قرآن منم
حافظ پرچم خون شهیدان منم
نور سبحان منم روح قرآن منم
ای خدایا
گشته آئینهی عرش خدا سرنگون
ماه زهرا شده غرقهی دریای خون
پسر فاطمه دارد این زمزمه
ای خدایا
سوگ عظما رسیده بر همه قدسیان
سر به زانوی غم نهاده کروبیان
آن عزیز خدا میدهد این ندا
ای خدایا
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
سبک : یخیلدی سقا یره
یخیلمیشام مقتله قان وئرور یارالاریم
یولومی گوزلور منیم خیمه ده بالالاریم
ای خدا من سنون عشقووه وفالی ام
اوخ دگوب سینه مون باشینه یارالی ام
گون دوشوبدی تپراقا قانلی بستریم یانور
اوخ دگوبدی سینه مه داغ اکبریم یانور
آند اولا عباسیمه تشنه لبلریم یانور
بو غملی احوالیمه عرش داوریم یانور
ای خدا راضی اُل نیلیوم خجالتم
یاز منیم آدیمی عاشق شهادتم
وئرمدی الدن حسین سن کیمی گوزل یاری
یالوارمادیم دشمنه بیر ایچیم سودان ساری
قرآنی من ساخلادیم سنده ساخلا قیزلاری
خیمه لرین گلشنی وار جنانه اوخشاری
اود وورار دشمنیم خیمه گاهیم اودلانار
قیزلارون دامنی خیمه لر کیمین یانار
حسین غفاری
🍁🍂🍁🍂🍁🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
من گدایی درت را دوست می دارم حسین
من گدایی درت را دوست می دارم حسین
سائلان محضرت را دوست می دارم حسین
دست بوس نوکرت بودن برای من بس است
نوکری نوکرت را دوست می دارم حسین
"بارالها، گریه کن های حسینم را ببخش!"
این دعای مادرت را دوست می دارم حسین
من برای ماندن اسلام بعد از کربلا
دست زینب پرورت را دوست می دارم حسین
در میان آن شهیدانی که دورت خفته اند
زیر پایت ... اکبرت را دوست می دارم حسین
در کنار علقمه، با دیدن آب فرات
هیبت آب آورت را دوست می دارم حسین
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
✨﷽✨
✅چند نکته از کربلا
1.آن وقت امام حسین علیه السلام به کربلا رسید سوال کرد که این محل را چه می نامند گفت اینجا را طف می گویند امام پرسید نام دیگری نیز دارد؟ عرضه داشتند کربلا هم نامیده می شود امام با شنیدن نام کربلا گفت خدایا از اندوه و بلا به تو پناه می آورم
2.پس از فرود آمدن در کربلا امام فرمودند اینجاست محل فرود آمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبر های ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید و این وعده ای از از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و در وعده ی او خلافی نیست.
3.سیدالشهدا در روز دوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری وارد کربلا گردیدند.
4.کربلا مرکب از دو کلمه "کرب" و " بلا " می باشد که به معنی سختی و درد و رنج
5. ۱۷ منزل امام حسین(ع) از مکه تا کربلا پیمودن
6.روز سوم محرم اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام از اهالی نینوا و غاضریه به ۶۰ هزار درهم خریداری و به آنها تصدیق داده شد امام به آنها شرط نمود که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی و زوار را تا ۳ روز مهمان کنند.
📚 بحارالأنوار. ج ۴۴ صفحه ۳۸۶
🌴🍁🌴🌴🌴🍁🌴🌴🌴🍁🌴🌴
گاهی بیا با ما مدارا کن ؛ مدارا
از ما مگیر هرگز تمنای دعا را
گاهی بیا با ما مدارا کن ؛ مدارا
از ما مگیر هرگز تمنای دعا را
ما را نبردی؛ پس بیاور کربلا را
از دست دارم میدهم اشک و بکا را
خسته شدم با این همه چون و چرا من
لبریزِ ازعشق تو بود این دل ؛ نه آهن
زیبا ترین افسانه ها را ما کشیدیم
یک گنبد و یک صحن و یک اقا کشیدیم
هر جا نبود اسمت به اسمت پا کشیدیم
یا خون دل خوردیم گاهی یا کشیدیم
دلبسته این پرچم سرخ و سیاهیم
ما از محرم تا محرم غرق آهیم
زیباتر از این روضه ها جایی ندیدیم
رنگین تر از چای دمت چایی ندیدیم
جز از در روضه بفرمایی ندیدیم
دیدیم هر چه غیر از اقایی ندیدیم
هر سال رفتن های ما با آمدن بود
امسال هم گر امدم لطف حسن بود
از عمه گویم از سر و سنگ صبورش
از روضهء مردی که له گردد غررورش
از خولی و ازخانه و کنج تنورش
از آن زنی که سخت میگردد عبورش
از روضه های ظهر روز خستگی تا
آن روضه طفلی که خواهد شد معما
طفلی که روی دست بابا آب میشد
از شدت گرمیِ گرما آب میشد
یا تشنه تر میشد لبش یا آب میشد
پیش رباب و زینب اقا آب میشد
بس کن ربابِ زینب از ؛ اینجا بلند است
مادر که میبیند سرِ نی ها بلند است
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
میگن محرم که ز راه میومد
میگن محرم که ز راه میومد
امام رضا کتیبه ها رو میزذ
میگفت الهی که برات بمیرم
کی پهلوت و با سرِ زانو میزد
میگن محرم که ز راه میومد
لباس مشکی می پوشید آقامون
به یادِ تشنگیِ شاه عطشان
یه قطره آب نمی نوشید آقامون
کتیبه ها رو میزذ و با گریه
روضه ی خونِگیش و بر پا میکرد
زخمِ روی پلکِ چشاش و وقفِ
زخمِ لبایِ گل زهرا میکرد
وقتی کتیبه ها رو میزذ، میگفت
چشام پر آبه و، سینَم پر آهه
هنوز می بینم جدَّم و، بمیرم
سرش رو نِیْ، تنش تو قتلگاهه
کتیبه ها رو که میزد با گریه
میگفت چطور تو رو به خون کشیدن
چی شد که یه قطره آبم نخوردی؟
بگو چطوری سرت و بریدن
وقتی کتیبه ها رو میزذ، میگفت
یابنَ شبیب جَدَّم و سر بریدن
یه گَلّه گرگ وحشیِ گرسنه
تنش رو توی خاک و خون کشیدن
میگن محرم که ز راه میومد
کوچه رو با سیاهی زینت می داد
وقتی می گفت سلام، سر بریده
از شدت گریه زمین میوفتاد
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀
ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﻋﻤﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻪ
ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﻋﻤﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻪ
ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮ ﺑﺎ ﺑﺎ ﺟﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﮔﻤﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻨﻪ
ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﻋﻤﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﺟﻮﻥ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﺮ ﻟﺐ
ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻢ ﺍﺧﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﻣﺸﺐ
ﺧﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﻣﻦ
ﺯﺧﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻦ
ﭼﺮﺍ ﻟﺒﻬﺎﺕ ﭘﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﭼﺮﺍ ﻣﻮﻫﺎﺕ ﭘﺮﯾﺸﻮﻧﻪ
ﺑﻪ ﮔﻤﻮﻧﻢ ﺯﺧﻢ ﻟﺐ ﻫﺎﺕ ﺟﺎﯼ ﭼﻮﺏ ﺧﯿﺰﺭﻭﻧﻪ
ﻏﻢ ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺳﻮﺯﻭﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻫﺎﻡ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﻤﻮﻧﺪﻩ
ﺍﺛﺮ ﺳﯿﻠﯽ ﻫﻤﯿﻨﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻪ
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﻏﺬﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻧﻤﺮﺩﻡ
ﻫﺮ ﺟﺎ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ
ﺧﯿﻤﻪ ﻫﺎ ﻣﻮﻧﻮ ﺳﻮﺯﻭﻧﺪﻥ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﺪﻥ
ﻫﺮﭼﯽ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺭﻭ ﺧﺎﮐﺎ ﮐﺸﻮﻧﺪﻥ
ﺗﺎ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺗﻮ, ﻣﻨﻮ ﻣﯽ ﮐﺸﯽ ﺭﻭ ﺧﺎ ﮐﺎ
ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﻮ ﺷﺒﯿﻪ ﺯﻫﺮﺍ
ﺭﻭﯼ ﻧﯽ ﺳﺮ ﻋﻤﻮﻣﻪ ﺩﻟﻤﻮ ﺯ ﺭﯾﺸﻪ ﮐﻨﺪﻩ
ﭼﺮﺍ ﺗﺎ ﻣﻨﻮ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﻋﻤﻮ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻩ
ﮐﺠﺎ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺷﺎﻩ ﻭﺗﻮ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺩﻥ
ﮐﺠﺎ ﺳﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺻﺪﻗﻪ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺩﻥ
🍂🥀🥀🥀🥀🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁
قام حسین(4)
سبک 10 : عزیز زهرا
شوری در دل زارم دارم عشق تو شده کار و بارم
گر یک هفته نیام من هیئت خدا می دونه که بیمارم
یامولا ، عزیز زهرا ، شده هیئت همه چیزم
یامولا ، عزیز زهرا ، من از عشق تو لبریزم
یامولا ، عزیز زهرا ، به پات خونم رو می ریزم
یامولا ، عزیز زهرا ، حسین جانم حسین جانم (4)
با تو من خدارو می بینم عمق این بلارو می بینم
آخر با لطف تو ای ارباب من کرببلا رو می بینم
یامولا ، عزیز زهرا ، دلم با تو طلائیه
یامولا ، عزیز زهرا ، توی هیئت هوائیه
یامولا ، عزیز زهرا ، روزی کرببلا ئیه
یامولا ، عزیز زهرا ، حسین جانم حسین جانم (4)
داری تو همه جا آوازه اسم تو برامون اعجازه
بر روی نوکر تو آقا در های حرم تو بازه
یامولا ، عزیز زهرا ، برام اسمت پر و باله
یامولا ، عزیز زهرا ، بِده به من یه حواله
یامولا ، عزیز زهرا ، به حقِ بانو سه ساله
یامولا ، عزیز زهرا ، حسین جانم حسین جانم (4)
دریا با تو میشه طوفانی ابرا رو می کنه بارانی
وقتی که به پا میشه تویِ کربلا بزم روضه خوانی
یامولا ، عزیز زهرا ، شبِ جمعه حرم غوغاست
یامولا ، عزیز زهرا ، زائر تو خود زهراست
یامولا ، عزیز زهرا ، روضه خونه سَرِ جداست
یامولا ، عزیز زهرا ، حسین جانم حسین جانم (4)
🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂
سوسن و سنبل در آمد شد بهار #کوچ_کربلا
بهاریه
گریز به گلستان کربلا و کوچ از کربلا
.
مرحوم حسینی سعدی زمان
.
سوسن و سنبل در آمد شد بهار
اشک میریزد بپای گل هزار
.
فصل گل بلبل در آید بر چمن
آشیان گیرد بشاخ نسترن
.
نکهت تو چون در آید بر مشام
ناله گیرد تار و پودم را تمام
.
آه از آن ساعت رود از من قرار
در گلستان جا کند جای تو خار
.
من چسان سازم بفصل دی شکیب
تا بِفَروَردین بمانم بی حبیب
.
زین گل و بلبل مرا دلسوخته
ناله ام بس شعله ها افروخته
.
یادم آمد گلستان نینوا
گلشن زهرای اطهر، کربلا
.
صحن گلشن شد مرا ماتم سرا
آشکارا گویم اینک ماجرا
.
کربلا را کرد فردوس برین
شاه مظلومان رئیس العاشقین
.
زخمهایش چون گل تازه بهار
خوشۀ سنبل خدنگ جانشکار
.
اندر آن گلشن ز خونها جویبار
سروهائی واژگون در هر کنار
.
نوگل سرخش علی اکبر است
خَلق و خُلقاً منطقاً پیغمبر است
.
اصغر آن نوباوۀ شاه زمن
غنچۀ پرپر شده در آن چمن
.
در غم آن غنچۀ خندان رباب
عندلیبی پر شکسته دلکباب
.
وه چه گلشن حسرت باغ جنان
باغبانش زینب بی خانمان
.
کرده سیر آن گلستان از ملال
قامت سروش خمیده چون هلال
.
قامت سقای شاه تشنگان
سرنگون سرویست در آن بوستان
.
بلبل پر بسته ای در آن چمن
آشیان کرده بشاخ نسترن
.
یعنی دخت شهریار تشنه لب
معدن عصمت رقیه ذوالحسب.
خسته دل مویه کنان بر سر زنان
گوید ای شاه ملائک پاسبان
.
سر بر آر ای شاه دین از خاک و خون
بنگر اطفالت بدست خصم دون
.
می ندانم بر کدامین ماجرا
اشکریزان باشم ای میر هدا
.
بر تو گریم یا بحال اکبرم
یا بحال عمه های مضطرم
.
رأس تو در نوک نی همچون جُدَی
دختران تو نبات النّعش وی
.
در زبانم نیست یارای سخن
گویمت دیدم چه ها بعد از تو من
.
در دل ما آتشی افروختند
کوفیان خرگاه ما را سوختند
.
من نمیگویم که غارت دیده ام
اندر این صحرا قیامت دیده ام
.
وه چه غارت وه چه وضع جانگداز
از عراق افکنده آتش بر حجاز
.
بر گرفت اشرار پست و بی تبار
از سرم چادر ز گوشم گوشوار
.
ای سر نی از سرت چون نخل طور
وز تجلایش دو صد موسی بشور
.
از پی مهر جمالت صبح و شام
بایدم رفتن پدر جان تا بشام
.
تا وفای خویش را اعلان دهم
بی تو در ویرانه منزل جان دهم
.
ای شهید کربلا سرّ خدا
وی قتیلی که خدایت خونبها
.
کن نگاهی سوی « سعدیِّ زمان»
تا به فنّ شعر باشد نکته دان
.
با همه احباب و جمع حاضرین
بر حضورت باز خوان یک اربعین
.
🍃🌸🌿🍃🌸🌿🍃🌸🌿🍃🌸🌿