eitaa logo
◄থৣ بـــــہ نــــــام ❣ مـــــاבر থৣ►
31.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
9هزار ویدیو
0 فایل
❤ ماבر عزیزم ❤ کوتاـہ مے گویم ـבوستت בارم اما از בوست בاشتنت کوتاـہ نمے آیم کانال تبلیغات سروش https://eitaa.com/joinchat/3700949615Ce6df8b1ada هماهنگی و رزرو تبلیغات 👇👇👇👇👇👇👇 @anosha67 ارتباط با مدیر کانال @Admin_madar66
مشاهده در ایتا
دانلود
چند ثانیه به این متن فکر کن! "امیدوارم هر جا که میروی؛ یک نفر مثل خودت سر راهت باشد" این جمله میتونه زیباترین دعای خیر یا بدترین نفرین ممکن باشه... بنگر که برای تو دعاست یا نفرین.... ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی شک گوشه ای از بهشت است خانه پدری۰ پناهگاهی برای زدودن غم ها و خستگی ها ردپایی از کودکی تا بزرگسالی در گوشه گوشه اش هویداست مملو از بوی خاطره....... عشق ...... صفا....... صمیمیت......... دل های به هم پیوسته.......... ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی به چیزی وابسته نباش؛ فرض کن آنچه در اختیار داری چیزی است که جهان به طور موقت به تو داده است و میتواند در یک چشم برهم زدن آن را یا حتی بیشتراز آن را از تو پس بگیرد......... ❣ @madaram66
موفق شدن جرأت میخواد،جرأتشو داری؟! اگه تصمیم داری که توی کار و زندگیت پیشرفت کنی، لازمه بدونی که برای این رشد نیاز داری به "نه " گفتن داری حتما میپرسی؛ چرا؟! اصلا نه به چی؟! خوب گوش کن: بزرگترين تمدن ها و تحولات تاريخ بشر با "نه" شروع شده... اونم نه به وضعیت موجود! بزرگ ترین استراتژی ها هم با "نه" متولد شدن... نه به محصول موجود نه به مشتری و بازار موجود نه به مدل کسب و کار موجود انسان های موفق هم جرات کردن که نه بگن... نه به روزمرگى نه به یه برنامه وقت تلف کن تلویزیونی نه به گفتگوهای بی فایده تو هم اگه میخوای رشد کنی، به یه "نه" قاطعانه نیاز داری پس "نه" هایت را حبس نکن، جرات کن و با عملکردت فریاد "نه" سر بده. ❣ @madaram66
زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم پس همواره سعی کنید بهترین همسر ، بهترین رفیق و حتی مهربانترین رئیس باشید تا زمان وداع دنیایی زیباتر را به‌ فرزند خود تحویل دهید🍃🍃🍃 الهی قمشه ای ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنگ صبورم مادر ❤️ همه وجودم مادر❤️ باشه همیشه سایت❤️ روی سر من❤️ ❣ @madaram66
هیچ چیزی مثل خنده ی ♡ پدر و مادر ♡ ☞ بہ آدم آرامش نمیده واقعا... الهی همیشہ زندگیتون پر از خنده پــدر ♡ مــادر باشہ .... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ❣ @madaram66
خدا بوی دست‌پخت مامان رو از هیچ خونه ای نگیره:) ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین ثروت زندگیم رو موقع خروج از خانه متوجه شدم، نه مساحت خونه بود و نه مدل ماشین بلکه دو دست مادرم بود ‌که پشت سرم،رو به آسمان دعا می کرد... ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت مادر بهت گفت: یه چیزی بپوش سرما نخوری، مواظب خودت باش، شب زود برگرد خونه،توهم در جوابش بگو منم‌دوستت دارم ❣ @madaram66
برخی از بدهی ها برای بازپرداخت دشوار است...... مادر❤️ ❣ @madaram66
مادر که کسی به فکر فردایش نیست یک ذره امید توی رؤیایش نیست هرروز نگاه می کنم جز زیلو یک تکه بهشت زیر پاهایش نیست ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی باید بگذره تا بفهمی هیچ چیز ارزش جروبحت با همسرتو نداره گذشت داشته باشید تو زندگیتون@madaram66
22.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سورپرایز ویژه واسه مامان گلی☺️😉😍 من که خیلی دوستش دارم مامان گلیرو❤️ ❣ @madaram66
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تورو خدا مادرتونو تنها نذارید خونه‌سالمندان نبرید با عشق بزرگتون ڪردن فداے اشڪاے پر عشقت بشم😔 برید مادرتونو بغل ڪنید . ❣ @madaram66
گره های زندگی پیرمرد تهیدست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می‌گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می‌کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس‌اش ریخت و پیرمرد گوشه‌های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می‌گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می‌گفت و برای گشایش آنها فرج می‌طلبید و تکرار می‌کرد: «ای گشاینده گره‌های ناگشوده، عنایتی فرما و گره‌ای از گره‌های زندگی ما بگشای.» پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می‌کرد و می‌رفت، یکباره یک گره از گره‌های دامنش گشوده شد و گندم‌ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت: «من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود» پیرمرد نشست تا گندم‌های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه‌های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود. نتيجه گيري مولانای بزرگ از بيان اين حكايت: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفـــتاح راه ❣ @madaram66
خیـلی‌ها بـه دنـبال عشق هستند... خیلی‌ها میگویند عشق را ندیده‌اند... اما من میـگویم عشق را همـه روزانـه دیده‌اند و لمس کرده‌اند عشـق همـان"پدر" و "مادر" اسـت ❣ @madaram66