چشمچران عمارت!
Yalı Çapkını
بخش اول
🔸این سریال که از سال ۲۰۲۲ در حال پخش است و قرار است تا سه ماه دیگر به پایان برسد، یکی از پربینندهترین و پربحثترین سریالهای ترکیه به شمار میآید. این مجموعه به بیش از سی کشور دنیا فروخته شده و بازدیدهای میلیونی در شبکههای اجتماعی، نظیر یوتیوب، دارد.
🔸"چشمچران عمارت"، همچون بسیاری دیگر از سریالهای ترکیهای، تمی عاشقانه همراه با مضامینی چون خیانت، تحقیر فرهنگ سنتی و ملی، ترویج فرهنگ مدرن غربی، مصرفگرایی، تجملطلبی و مفاهیم فمنیستی را در خود جای داده است.
🔸آنچه مرا وادار کرد به بررسی این سریال بپردازم، تأثیرات آن بر ترکیببندی خانواده و نوع روابط، انتظارات و تمایلات نسل جدید است. اگر با دقت بیشتری به سریالها و فیلمهای پرمخاطب ایران، ترکیه و هند که جزو پربینندهترین تولیدات کشورهای آسیایی هستند بنگریم، درمییابیم که همگی در پی القای یک سبک زندگی مشترک و مشخص هستند.
🔸در این آثار، زنی که دریده و بیپرواست و بدون توجه به جایگاه، سن و شرایط، تنها چیزی که حق خود میداند را با داد و فریاد و رفتارهای تهاجمی طلب میکند، شخصیتی مورد تحسین است. در مقابل، زنی که آرام، متین، باگذشت و معقول باشد، اغلب زندگیاش از هم میپاشد یا به خوشبختی نمیرسد و مورد نفرت دیگران قرار میگیرد.
🔸در پست بعد اختصاصاً به نکات عمیق این سریال پربازدید، که طرفداران بسیاری در ایران دارد و از آن در سبک زندگی خود الگوبرداری میکنند، میپردازم. بررسی کامنتها و صحبتهای طرفداران این سریال، دامنه موضوع را فراتر میبرد که آن را به خود خواننده مطلب واگذار میکنم.
✍زند
🔗 ایتا
https://eitaa.com/madaranegy
🔗تلگرام
https://t.me/madaranegy
چشم چران عمارت
Yali capkini
بخش دوم
🔸خلاصه داستان:
پسری (فرید) از یک خانواده مرفه مسلمان ترکیهای، به اجبار بزرگ خانواده، یعنی پدربزرگ، با شخص موردنظر او که دختری (سیران) از خانواده یکی از خانهای پولپرست و تندخوی روستایی است، ازدواج میکند. فرید این ازدواج را اجباری میداند و همزمان با دوستدختر قبل از ازدواجش در ارتباط است و این شرایط، درام داستان را رقم میزند.
---
🔸شخصیت شناسی:
در همان ابتدا، قدرت اصلی خانواده فرید، یعنی پدربزرگ، رفتاری دیکتاتورمآبانه از خود نشان میدهد که تنفر برانگیز است. در طرف مقابل، پدر سیران که نامش کاظم است و همیشه تسبیح در دست دارد، برخلاف اسمش، بسیار عصبی و تندخو است. او زن و دخترانش را زیر باد کتک میگیرد و به طمع پول خانواده فرید، دخترش را که او نیز با دوستپسرش قصد فرار داشته را، به عقد فرید درمیآورد.
پدر فرید، فردی سستعنصر و ضعیف است که در طی سریال بارها توسط اعضای خانواده، مانند پدربزرگ، همسر، پسر، عروس و دیگران، بهخاطر ضعفش تحقیر میشود. او بارها به همسرش خیانت میکند.
همچنین، فرید بارها در سریال از همسرش کتک میخورد، فحش و ناسزا میشنود و تحقیر میشود؛ اما فقط بهخاطر اینکه یک بار دستش را بالا میبرد تا در پی توهینهای مکرر به دختر بزند (که این کار را هم نمیکند)، دختر از او طلاق میگیرد!
در تمام وجوه سریال، پدر، ستون خانه و در واقع ولایت، مورد تنفر بیننده واقع میشود.
در مقابل، سیران، زنی سرکش، بیپروا، بلندپرواز و به دنبال استقلال است که از ازدواج متنفر بوده و به سبک زندگی مدرن علاقه دارد. او در طی سریال بارها از بچهدار شدن سر باز میزند و حتی یکی از خطوط تعلیق اصلی این سریال در فصل اول، تمکین نکردن او در هیچ شرایطی نسبت به همسرش است
🔸تحلیل محتوایی:
یکی از گناهان بسیار شنیع که مکرراً در سریال به تصویر کشیده میشود و نسل و حرث را ویران میکند، زنا است.
پدربزرگ فرید از خدمتکارش فرزندی نامشروع دارد که در انگلیس زندگی میکند.
پدر خانواده با همسر برادر فوتشدهاش، منشی شرکت، خدمتکار منزل و به گفته خودش، با بسیاری از زنان در طول سالهای ازدواجش روابط خارج از عرف داشته است که بسیاری از آنها به زنا انجامیده است.
فرید، که به چشمچران عمارت معروف است و میگوید این را از پدرش به ارث برده، علاوه بر ارتباطات متعددی که در مشروبفروشیها با دختران برقرار میکند، با دوستدخترانش، خدمتکار خانه، خواهر زنش و حتی با همسرش بعد از اینکه طلاق گرفتهاند، رابطه برقرار میکند.
پدر سیران با مادر دوستدختر فرید رابطه نامشروع دارد.
زن عموی متوفی فرید که با آنها در یک عمارت زندگی میکند هم دچار فساد اخلاقی و جنسی و روابط آزاد است.
زن برادر متوفی فرید هم دچار همین مشکل میشود و در فیلم پس از جنجال مردهای فیلم برسر این قضیه زنهای فیلم به راحتی روی آن سرپوش میگذارند که این یک نیاز طبیعی برای تو بوده و اشکالی وجود ندارد.
همسر دوم خواهر زن فرید هم در زمان داشتن همسر، خیانت میکند.
خواهر زن فرید هم همزمان با داشتن همسر دومش، مرتب در فکر رابطه داشتن با فرید است و در زمان ازدواج با همسر سومش با فرید ارتباط نامشروع برقرار میکند.
سیران هم که مثلا قرار است شخصیت خوب و قربانی داستان معرفی شود، بعد از طلاق و با وجود داشتن همسر دوم، به بهانه عشق، وارد رابطه فرید با نامزدش میشود و با تحریک جنسی و احساسی او مانع ازدواجشان میشود و همان داستان خیانت را که به خودش ضربه زده، برای منافع خودش استفاده میکند
در زمان قهر های مکرر سیران با فرید که در بسیاری از آنها، فرید را کلا ترک میکند و به خانه پدری برمیگردد، پدرش دوبار برایش خواستگار می آورد، یعنی برنامه ازدواج دخترش را قبل از جدایی او از همسرش میریزد و پسرهایی را برای آشنایی با او می آورد.
فرید و سیران در سه فصل دوبار طلاق گرفته و دوبار ازدواج کرده اند و این روند هنوز هم ادامه دارد!
مادر فرید در طی سریال، از پدرفرید جدا شده و در خانه ای جدا زندگی میکند و ارتباطات خودش را دارد.
مادر سیران از پدرسیران جدا میشود و بعد از جدایی از همسرش از او باردار میشود.
دوست دختر فرید با پسری دیگر رابطه نامشروع برقرار میکند و چندین قسمت از درام داستان به این برمیگردد که پدر بچه کیست!
و هزاران موارد کوچک روابط نامشروع دیگر در حاشیه ماجرا ها که هر کدام به نوبه خود زنا و زنازادگی و ناپاکی نسل را عادی سازی میکند.
---
🔸نکات پایانی:
به طور کلی، باید گفت خانواده و روابط سالم در سریالهای ترکیهای به جوکی مضحک شباهت دارد و هیچ الگوی درستی از یک زندگی منسجم و شاد در کنار خانوادهای سالم ارائه نمیشود.
بیحرمتی به بزرگترها و والدین و تحقیر آنان در سریال بارها به تصویر کشیده شده است.
زنهای سریال زمانی به رشد و بالندگی میرسند که مستقل باشند، تحصیل کنند، شغلی دستوپا کنند و بینیاز از همسر زندگی کنند؛ درحالیکه همسر، همانند عروسک خیمهشببازی، باید تحت کنترل آنها باشد.
از دیگر مواردی که در طی سریال در جان مخاطب مینشیند غیرت زدایی و تقبیح غیرت مردان و حسن دانستن غیرت زن بر مرد است که دقیقا برعکس نظر اسلام است.
طلاق، ازدواج مجدد و روابط جدید در این آثار، همچون خرید از فروشگاهی ساده نمایش داده میشود. مشروبات الکلی و پوشش آزاد بخشی از سبک زندگی این افراد است. فرزندآوری بهعنوان امری فانتزی و نه مسئولیتی جدی به تصویر کشیده میشود.
مذهب، جایگاهی در زندگی این شخصیتها ندارد و صرفاً در حد نامی باقی مانده است.
این سریالها با نمایش مداوم دروغ، خیانت، فساد شغلی، سوءاستفاده از پول و قدرت، پنهانکاری، بیاعتمادی و رفتارهای ضداخلاقی، سم مهلکی برای بنیان خانواده هستند و تماشای آنها بهویژه با توجه به تأثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعیشان، بسیار زیانبار است.
"چشمچران عمارت" و آثار مشابه آن، با ارائه تصاویری از خانوادههای ازهمگسیخته و روابط ناسالم، تهدیدی جدی برای بنیانهای جامعه هستند و نیازمند مقابله جدی می باشند.
✍زند
🔗 ایتا
https://eitaa.com/madaranegy
🔗تلگرام
https://t.me/madaranegy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئو مرتبط با پست بالا
بخشی از سریال چشم چران عمارت
سالها پیش، آمریکا برای بسیاری از مردم دنیا مساوی بود با یک زندگی رویایی، آزادی و پیشرفت. سران آمریکا عملاً قدرت کنترل جهان را به دست داشتند و هیچ کشوری تصور مقابله با آن قدرت پوشالی را نداشت. در همان دوران، بزرگمردی به نام خمینی، پسِ پردهی این ظاهر فریبنده را دید و مشت محکمش را بر چهرهی آن کوفت. ایران، و سپس بهتدریج مردم آزادهی دیگر کشورهای منطقه و جهان، جرأت ایستادن در مقابل ابرقلدر عالم را پیدا کردند و تکصداهایی از جایجای جهان بلند شد.
در سنت الهی تبدیلی نیست. طبق قانون خدا، که باطل نابودشدنی است، ذرهذره این قدرت رو به زوال رفت و هیمنهی آن در هم ریخت. اول از همه، آن رویای آمریکایی و امریکن لایفاستایل بود که بیشتر کابوسی مینمود، و سپس قدرت سخت آمریکا رنگ باخت و دیگر کشورها توان مقابله با آن را در خود دیدند و آمریکا برای بقای خود دست به فشار آوردن و تهدید کردن زد.
حالا کشوری که سرانش تمامقد مقابل خدا و اوامرش و مؤمنان ایستاد، بهراحتی توسط قدرت طبیعی تحت سلطهی الله جل جلاله کم آورده و شهری که نماد سبک زندگی آمریکایی و اقامت ثروتمندان و سلبریتی هایش و محل ساخت بسیاری از آثار سینماییاش ، که بزرگترین معرفش در جهان بود، در آتش میسوزد و هیچ امیدی به نجاتش نیست. آمریکا با آن بدهیهای کلان، بهراحتی از پسِ بازسازی این خسارت بزرگ برنمیآید. شاید هم دوباره برای غارت کشوری دیگر دست به حمله بزند!
حال، حماقت کسانی که تمنای مذاکرهی ذلتبار با چنین کشورهایی داشتند و دارند، برایمان مشخصتر میشود.
این ایران اسلامی است که بر قله ایستاده و به اتکای ایمان مردمش از پسِ سنگلاخهای مسیر برمیآید.
آینده روشن است. مردم دنیا در نهایت روی خوشی و رهایی را میبینند. حق را میشناسند و برایش جانفشانی میکنند تا به رستگاری برسند. زمین، میراث مستضعفان است.
پ.ن:
لینک سایت بدهی های دولت آمریکا https://www.usdebtclock.org/
✍زند
🔗 ایتا
https://eitaa.com/madaranegy
🔗تلگرام
https://t.me/madaranegy
بابا
🌱نمیشود بابا را توضیح داد. بابا یک حس است؛ یک رگ در قلب همهمان. همان که وقتی میترسیم، میخواهیم بدویم دنبالش، یا وقتی کارمان گیر است، به ذهنمان میآید. همان که وقتی میخواهیم بگوییم کسوکار داریم، اسمش را میبریم و خوشمان میآید که بگوییم فامیلیاش در شناسنامهمان است.
همان که وقتی میافتادیم، بعد از ناز و نوازش مادر میگفت: «بگو یا علی بلند شو؛ حواسم بهت هست.» همان که پول توجیبیمان را میداد. همان که وقتی عصبانی میشد، اخمش ته دلمان را خالی میکرد و حس میکردیم دنیا تمام شده. همان که بوی پیراهنش، وقتی از سر کار میآمد، برایمان بوی مردانگی بود. همان که نان حلال خوردن را یادمان داد.
🌱بابا خیلی معنی دارد. بابا را باید حس کرد. بابا را باید در قلب جستوجو کرد. باباهای ما، همه انعکاسی از گوشه سایهی علی بن ابیطالب علیه السلام اند. همه گرد نعلین اویند. و اگر بابای دیدنی ما انقدر شیرین است، پس علی را دیدن و پدر امت را حس کردن، دیگر چه حلاوتی دارد.
🌱بابای همهی ما، علی جان، تولدت مبارک که تو کاملترین معنای «مردانگی» در جهان هستی.
✍زند
🔗 ایتا
https://eitaa.com/madaranegy
🔗تلگرام
https://t.me/madaranegy
برای هر کس یک نوع امتحان مخصوص به خودش پیش می آید تا بفهمد که دنیا ارزش ندارد...
علامه مصباح یزدی
هند و دروازههای جهنم
قسمت اول
هندوستان، یکی از کشورهای مهم آسیایی، در یکی دو دهه اخیر علاقهی وافر خود را به اروپاییشدن و فراموشی سنتها و فرهنگ ریشهدار خود نشان داده است. این روند با سرعتی چشمگیر در حال پیشروی است.
این تحول، با نوعی ضدیت نسبت به اسلام و همچنین فرهنگ و سنن بومیِ صحیح این کشور همراه بوده است. از سوی دیگر، شاهد تشویق به اباحهگری در قبال گناهان و منکرات، و حتی در برخی موارد، ترویج پذیرش آنها هستیم.
از دید نویسنده، یکی از محرکهای اصلی این سقوط عظیم، گسترش مراودات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هند با اسرائیل و همچنین گسترش اسلامستیزی دیرپای این کشور است.
---
۱. بُعد سیاسی
هند در واکنش به مسئلهی فلسطین و رژیم صهیونیستی همواره مواضع متغیر و دوپهلو داشته است.
در سال ۱۹۴۷، این کشور در سازمان ملل علیه تقسیم اراضی فلسطینیان رأی داد. با این حال، تنها سه سال بعد، در سال ۱۹۵۰، رژیم غاصب اسرائیل را به رسمیت شناخت.
در سال ۱۹۷۴، هند نخستین کشور غیرعربی بود که «سازمان آزادیبخش فلسطین» (ساف) را به رسمیت شناخت. اما در سال ۱۹۹۲، روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کرد. پس از طوفان الاقصی نیز، هند بهطور آشکار حمایت کامل خود از رژیم صهیونیستی و مخالفت با مقاومت فلسطین را اعلام کرد.
گرایش دولتهای اخیر هند به اسرائیل و تقویت روابط گسترده با آن رژیم، تأثیرات قابلتوجهی بر سیاستها و عملکرد داخلی و خارجی این کشور گذاشته است.
---
۲. بُعد اجتماعی
پس از طوفان الاقصی و موج اخراج کارگران فلسطینی از اسرائیل، شاهد صفهای طولانی متقاضیان هندی در سفارت اسرائیل برای دریافت ویزای کار بودیم. این افراد با یکدیگر رقابت میکردند تا بتوانند شرایط لازم برای مهاجرت و کارگری در اسرائیل (نظیر غیرمسلمان بودن) را کسب کنند.
از سوی دیگر، اعزام سربازان هندی به ارتش اسرائیل برای شرکت در جنگ با فلسطینیان، قطعهی دیگری از این پازل پیچیده را تکمیل میکند.
در دیگر سو با همراه شدن رسانه و تبلیغ علیه مقاومت فلسطین و مظلوم نمایی اسرائیل، پس از طوفان الاقصی، بسیاری از مردم هند حمایت از رژیم غاصب را انتخاب کردند.
---
۳. هند و اسلام
هند پس از استقلال، آرمان همزیستی مسالمتآمیز با تمامی مذاهب را مطرح کرده بود. اما در سالهای اخیر، مقابلهی علنی و خشونتآمیز این کشور با مسلمانان ساکن هند بر کسی پوشیده نیست.
دشمنی تاریخی هندوستان (با اکثریت هندو) با پاکستان (با اکثریت مسلمان)، پس از استقلال پاکستان از هند، این تنش را بیش از پیش تشدید کرده است. ظلمهای بیپرده علیه مسلمانان، کشتارهای مکرر توسط هندوها، عدم برخورد جدی با عاملان این فجایع، و حتی تحریک هندوها به این اعمال، از جمله مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد.
توهین و تهدید آشکار سران دولت هند به مقدسات مسلمانان، واکنشهای مسلمانان منطقه را در پی داشته است. علاوه بر این، موضوع سلب تابعیت از چند میلیون مسلمان هندی و اخراج آنها نیز به این بحران دامن زده است.
در طول تاریخ هند، بهویژه از قرن بیستم به بعد، چندین قتلعام و حملهی گسترده علیه مسلمانان رخ داده است که میتوان به نمونههایی نظیر کشتار بزرگ کلکته، عملیات پولو، قتلعام نلی، شورش گجرات، شورش بیواندی، قتلعام هاشیمپورا، و شورش بمبئی اشاره کرد.
ادامه دارد...
✍زند
🔗 ایتا
https://eitaa.com/madaranegy
🔗تلگرام
https://t.me/madaranegy