# گزارش _ دورهمی _ جوانه _ کوثر یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۴ قرار مادرانه مان مصادف شد با سومین روز ماه پربرکت شعبان، شام ولادت حضرت ارباب و شب میلاد شاه وفا قمربنی هاشم علیهما السلام. در گروه مجازی برنامه ریزی و تقسیم کارها انجام شده بود ابتدا قرارمان بر این بود که به مناسبت دهه فجر با دخترامون بریم سینما برای دیدن ساعت جادويي اما به دلیل برگزاری تئاتر مادرانه در روزهای آخر هفته جاری برنامه سینما رو به هفته آینده موکول کردیم‌تا از هنرنمایی دوستان واحد تئاتر جا نمونیم☺️ با ورود به منزل میزبان عزیزمون، فضا آرایی با ریسه های پارچه ای و کتیبه و لامپ های ریسه ای که به همت وبا همکاری همسر محترمشون انجام شده بود حال و هوای جشن های شعبانیه رو قشنگ بهمون منتقل می‌کرد. دوستان که سرجمع شدن دخترای کوچیک وبزرگ با مدیریت میزبان پرانرژی یک سری بازی شاد و مهیج با توپ انجام دادند. من هم که مسئول ارائه محتوا برای دخترای بزرگتر بودم با برسی نقدهای موجود در مورد فیلم سینمایی "ساعت جادویی " به این نتیجه رسیدم که یک داستان در مورد واقعه مسجد گوهرشاد و کشف حجاب رضاخان برای بچه ها بگم ، پس با تعریف یه داستان بچه ها رو به دهه دوم قرن گذشته شمسی بردم به روزهای تیر ماه ۱۳۱۴و بعد براشون یه مستند متناسب با سنشون در این زمینه پخش کردم تا ذهنشون رو آماده دریافت های لازم بعد از تماشای " ساعت جادویی "بکنم. مادرا هم داخل سالن بحثشون حسابی گرم بود پیرامون مقوله غمز و دلک طب اسلامی و نیز بحث همیشگی جهاد فرزندآوری🤰🤱درباره دغدغه ها و ابتلائات زنانه این مسیر انتقال تجربه کردن😊 و اما قسمت شاد👏👏 و خوشمزه😋 برنامه این بود که همه مادرا و بچه ها دور هم نشستیم یکی ازمادرای عزیزمون به بهانه ولادت سه مولود مبارک این روزها مولودی خوندن و ما با سلام و صلوات کف زدیم و کل کشیدیم و حسابی شادی کردیم. و بعد هم کاممون با کیک خوش مزه ای🎂 که یکی از مادرای هنرمندمون زحمت پختش رو کشیده بود و چای وشیرینی☕️🍰 صاحبخونه شیرین کردیم. دو سه تا از مادرای عزیز زحمت شست شوی ظرف و ظروف رو کشیدن . و ساعت به ۸ رسیده بود و زمان خداحافظی رو بهمون گوشزد می کرد. با اینکه هنوز هم بچه ها و هم ما مادرا دلمون مهمونی میخواست ولی چاره ای نبود و به امید دیدار آخر هفته درشب تئاتر جذاب مادرانه با هم خداحافظی کردیم و روانه خانه هایمان شدیم الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99

🌺🌺دورهمی معنوی جوانه حضرت رقیه درشب مبعث رسول اکرم (ص)🌺🌺 از قبل تصمیم گرفته بودیم دورهمی این هفته را در فضایی معنوی‌تر، در جوار امامزاده، برگزار کنیم. یک ساعت به اذان یکی یکی دوستان از راه رسیدند امشب، شب مبعث رسول اکرم (ص) بود و این مصادف شدن، شور و حالی خاصی به جمعمان بخشیده بود. کودکان با ذوق و شوق، به چیدن بسته‌های کوچک چای و گل محمدی کمک می‌کردند. هر بسته، نمادی از عطر خوش ایمان و یادبودی از مبعث پیامبر بود.یکی از مادران عزیز، کیک 🥧خوشمزه‌ای پخته بود و رایحه شیرین آن با بوی گل محمدی در هم آمیخته بود. اما غافلگیرکننده‌ترین قسمت، آش🫕 خوشمزه دیگری بود که یکی از دوستان پخته بود؛ نذری برای موسی ابن جعفر (ع). بوی خوش آن، فضای امامزاده را پر کرده بود. سفره ساده ای پهن شد دور هم مشغول خوردن آش خوشمزه شدیم . بعد از نماز مغرب و عشاء، بسته‌های چای و گل محمدی را بین نمازگزاران پخش کردیم . سپس در فضایی آرام، دور هم جمع شدیم. کیک و آش خوشمزه، برکت و شادی خاصی به دورهمی‌ مان افزود . از موضوعات روزمره زندگی تا مطالعات دینی و خاطرات شیرین، صحبت کردیم. شب مبعث، با عطر چای و گل محمدی و طعم کیک و آش نذری، در کنار هم، شب زیبایی شد. همه مان با دل‌هایی پُر از آرامش و امید، دورهمی خود را به پایان رساندیم و با دعای خیر، از امامزاده خداحافظی کردیم 🌺🌺 .الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99

دوستان عزیز مادرانه‌ای که برای امروز بلیط رزور کردین یادتون نره😉

همه چی داره آماده میشه...

اندک اندک مهمونا میرسن😊

#گزارش #دعای_ندبه ۱۴۰۳/۱۱/۲۰ مثل همیشه،عشق دعای ندبه براحتی از رختخواب جدامون میکنه😁 # راننده این هفته تو گروه کمرنگ بود، همسر عزیزم ما رو به دعا ندبه رسوندن😉 عطر دعای عهد روح را نوازش میکرد، دعای ندبه رو زیر لب زمزمه کردیم، برای فرج مولایمان دعا کردیم، دعای فرج و دم پایانی را زمزمه کردیم، گوش جان سپردیم به صحبت های سرکار خانم شمس ابادی،ایشون زحمت کشیدن و کلی شبهه هایی که این روزها بازارش داغه،رو جواب دادن🍀 با حلوا و شیرکاکائو نذری از مهمان ها پذیرایی شد،خدا ازشون قبول کنه، سفره صبحانه و سوپ خوشمزه، هم که رزق جسمی ندبه خوان ها بود😋😋 جای همگی خالی خدا بکرمش از بانی محترم و مهمانها قبول کنه🤲🤲 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡| @madaraneh_sbz99