سلام رفقا ✋✋
خوبین انشاالله🌻🌻
امروز تو گروه مادرانه هم مباحثه صوت های استاد مهاجر رو داشتیم 😍😍
و هم رویای آزادی بود
و دوتا هم گزارش داشتیم😉😉
مادَرانه سَبزِوار
سلام رفقا ✋✋ خوبین انشاالله🌻🌻 امروز تو گروه مادرانه هم مباحثه صوت های استاد مهاجر رو داشتیم 😍😍 و
https://eitaa.com/barnamerizi_madarane
اینم کانال آرشیو مباحثه ی صوت های استاد مهاجر
برای دوستانی که خواسته بودند😊😊😊
.لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#گزارش
#واحد_جوانه_ها
الحمدلله جوانه جدید دخترانه تشکیل شد 😊و ان شاء الله منتظریم همه از کربلا برگردن و جلسه توجیهی اول رو برگزار کنیم و بعدش ان شاء الله بسپاریمشون به خدا که برن و کارشون رو شروع کنن.
یه فکرایی هم تو سرم دارم😉
.لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#گزارش
#ندبه_های_مادری
تا آخرین لحظات برگزاری ندبه این هفته در هاله ای از ابهام بود؛ به دلیل غیبت کربلایی ها
در نهایت تصمیم بر برگزاری آن شد.
به شخصه به علت اطلاع رسانی کم و حضور اعضا در سفر اربعین ، توقع یک ندبه خلوت و کم جمعیت را داشتم ، ولی با ورود به منزل میزبان ( خانم دلبری) پی به نادرستی پیش بینی ام بردم.
خیلی ها خودشان را رسانده بودند به ندبه های مادری.
دلهای داغِ جاماندگان در پی التیامی، مشتاقانه آمده بودند تا با خط به خط ندبه، گریه فراق سر دهند و این غم هجران را اندکی مرهم بخشند.
حسین جان! ما سعادت مشایه در طریقت را نداشتیم ولی آرزویش را چرا
حسرتش را بیشتر😭😭
می شود نام ما را هم در لیست زائرانت بنویسی؟
بعد از پخش صوت دعای عهد، ندبه با نوای خود مادران قرائت شد.
روضه هم شنیدیم. روضه جاماندگی😭
آه! مگر می شود جامانده باشی و پای این روضه نگریی؟😭
گریه که سهل است پای روضه جا ماندن ، جان هم می دهی💔
با حس و حالی خوش به شیرینی وصال، دعای فرج را زمزمه می کنیم و سینه زنان دم پایانی مادرانه را سر می دهیم.
پای سفره صبحانه کاممان را تبرک می کنیم.
دعای سفره را به رسم معهود می خوانیم و امین می گوییم.🤲
نمی دانم این چندمين ندبه به آخر بود آقا جان! شما می دانی؟!
.لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
امام خمینی: ۱۷ شهریور از ایام الهی است که باید یادش را زنده نگه داریم...
#مناسبتی
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
⭐ ماه ربیع الاول، بهار زندگی است
🔺️ رهبر انقلاب: بعضی از اهل معرفت و سلوک معنوی معتقدند که ماه #ربیع_الاول، ربیع حیات و زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابیعبدالله جعفربنمحمدالصّادق ولادت یافتهاند و ولادت پیغمبر سرآغاز همهی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.
#گزارش
#جوانه_مهربانو
اربعین شد و دل جاماندهها گرفت.😭
جامانده بودیم و دلمون می خواست کاری کنیم. گفتیم حالا که نتونستیم بریم اربعین، بستههایی آماده کنیم و بدیم به بچههامون که مثل خواهر و برادرای عراقیشون پخش کنند.😊
پیشنهادهایی از قبیل موکب زدن و سینی رو سر گرفتن بچهها، آماده کردن ساندویچ و پخش مداحی هم مطرح شد🤔. ولی با توجه به اینکه زمان نداشتیم و روی کمک آقایون هم نمیشد حساب کرد، بیخیال این پیشنهادها شدیم😫. تصمیم گرفتیم که بستههای نخود و کشمش و شکلات آماده کنیم. از طرفی امامزاده چهارشنبه عصر شلوغ بود و امکان سینی رو سر گرفتن بچهها به سبک بچه های عراقی نبود وگرنه تو اون شلوغی بچههامون با سینیها یکی میشدند.😝😝
خلاصه خرید لوازم انجام شد. برای هزینهها دوتا بانی پیدا شد خدا را شکر.🤲
ادامه👇👇👇
#گزارش
#جوانه_مهربانو
روز بستهبندی رسید. چند نفری اعلام آمادگی کردند و نوجوانهامونم اومدن😍😍. دعای روز اربعین و مداحی پخش کردیم و بچهها هم در همین حین بستهبندی رو انجام میدادند.😊😊 میزبان هم شعبده بازی🤩 کرد. شربت گل ختمی بنفش آماده کرده بود. رنگ شربتش آبی بود؛ ولی وقتی آبلیمو می ریختیم توی شربت، رنگ شربت ها صورتی میشد. 😍😂
بستهها که آماده شد، اسنپ گرفتیم و راهی امامزاده شدیم🚕🚕. به امامزاده که رسیدیم گوشهای نشستیم و بستهها را در سینیها چیدیم و دادیم به بچهها که پخش کنند. به سرعت برق و باد سینیها خالی شد🙄 و دوباره بچههامون اومدن که سینیها رو پر کنیم. بچههایی که تو امامزاده بودن مهلت ندادن و ریختن سرمون و یکی یکی ازمون بسته میگرفتند.😢 دو سه باری هم میخواستیم له بشیم😝🤪
بعد از پخش بستهها کمی تو امامزاده گپ زدیم. صدای اذان بلند شد. نماز جماعت خواندیم📿 و بعد از نماز به همراه خانمها رفتیم به محل پیادهروی جاماندهها از مسجد جامع تا محل شهادت شهید الداغی. 🚶♂🚶♂
از اونجا هم همدیگرو گم کردیم 😅🤷♀ و هر کدوم برگشتیم خونههامون.
#گزارش
#واحد_کودک_جوانه_مصباح
ی خلاصه نویسی کنم از من وفسقل پسرای مصباح
ازاونجایی که پسراخیره سر و مامانی هستن بعضیاشون ازکنارمامانا تکون نخوردن
منم سعی کردم بیشتر باهاشون دوست بشم بعدازاینکه یکم سوال پیچشون کردم ویخشون باز شدکاربرگایی که خانم لطفی عزیززحمت کشیده بودن آوردیم وازشون سوال میکردم اقاحسینم به پسراکمک میکرد رنگ میزدن براشون
بعدشم اقاحسن گل گلاب برامون مداحی کرد🎤🎤🎤🎤ولذت زیادی بردیم
انشالله که همه پسرامون توراه درست قراربگیرن وعاقبت بخیربشن همه بچه ها🤲