🕊¦ شهید آرمان علیوردی:
فکرهام رو کردم، هیچ مسیری بهتر از
طلبگی امام زمان „عج الله‟ نیست. هر
کی هر چی میخواد بگه، حالا که این
توفیق رو بهم دادند، منم کم نمیزارم !
🧡 نخستین سالگرد شهادت آرمان علیوردی
#امام_زمان
#روایت_آرمان
#شهید_آرمان_علی_وردی
#مناسبتی
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
حملات شدید رژیم صهیونیستی به شمال غزه
🔹منابع فلسطینی از حملات بسیار شدید رژیم صهیونیستی به شمال نوار غزه و قطع کامل ارتباطات و اینترنت خبر میدهند.
@Farsna
رهبر معظم انقلاب:
✅ «زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعهی اسلامی و امور جهان اسلام و همهی مسائلی که در دنیا می گذرد، احساس مسئولیت کنند و اهتمام نمایند؛ چون وظیفهی اسلامی است.»
🚩 اگر در کربلا نبودیم که ندای "هل من ناصر ینصرنی" را لبیک گوییم، اینک هستیم و از کنار فریاد دادخواهی هیچ مظلوم و جنایت هیچ غاصبی بیتفاوت نخواهیم گذشت.
⚜ همگی عهد میکنیم آیات نورانی سوره "فتح" را قرائت کنیم به نیت پیروزی جبهه مقاومت فلسطین بر اسرائیل غاصب، به شکرانه امنیت و آسایشی که داریم.
🤲 چشم مظلومان عالم به دعاهای مادرانه ماست. پس دست به دعا برداریم🤲
🔻 لطفاً این پیام را به صورت گسترده پخش کنید، امید که دعاها و اشکهایمان، سِیلی شود و ریشه ظلم و استکبار را برکنَد.
#مادرانهسبزوار
#مادرانمقاومت
#دعابرایآزادیقدس
#دعاهایمادرانه
#دعااثردارد
#فلسطین
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
هفته پیش مادرانه نمایشگاهی از پوستر های زنان مقاومت و همچنین پویش مقبوله و چالش کلید رو داشتند
اگه موافقین برین باهم گزارش و عکس هاشو ببینیم👇👇👇
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
بعد از برگزاری نمایشگاه پوستر "زنان مقاومت" در مراسم استغاثه دسته جمعی سبزوار و دیدن حجم استقبال زنان و دانشآموزان از گفتگوهایی با موضوع زنان مقاومت فلسطین، تصمیم گرفتیم این حرکت را با کمی تغییرات در مکانهای دیگری پی بگیریم.
دور هم جمع شدیم و ایدهها را ریختیم روی میز و جوانب مختلف را سنجیدیم. از بین انبوه ایدهها باید ناگزیر دو سه ایده را دنبال میکردیم. سعیمان انجام کار صرفا نمایشی و تبلیغاتی و یا احساسی نبود.
بعد عاطفی و حماسی و تکلیفآفرینی و معرفتی و... را در کنار هم دیدیم. انتقال مفهوم و پیام و محتوایی بودن ایدهها برایمان مهم بود.
هماهنگی را انجام دادیم و وسایل مورد نیاز را تهیه کردیم و مسیولیتها را تقسیم کردیم.
با مسئول پاتوق کتاب سبزوار که از دوستان خوبمان بودند هماهنگ کردیم که جلوی کتابفروشیشان بساط موکب "مادران فلسطین" را بر پا کنیم. مادرانی که فلسطینی نیستند ولی دلشان و دینشان، مادری کردن برای کودکان و آرمان و سرزمین فلسطین را میخواهد.
نمازمان را که خواندیم، دست به کار شدیم. یکی پوسترها را نصب میکرد. یکی کلیدهای قدیمی را از درختچه زیتون آویزان میکرد. یکی پذیرایی را آماده میکرد. یکی پرچمهای ایران و فلسطین و حزب الله لبنان را نصب میکرد. یکی پاکتهایی که میخواستیم به عابران بدهیم آماده میکرد.
بچهها هم کمکمان میکردند.
بالاخره کارها سروسامان گرفت و کارمان شروع شد. حالا منتظر خواهران عزیزمان، یعنی زنان و دختران سبزواری بودیم که به موکب ما پا بگذارند و ما هم بساط گفتگو را باز کنیم و برایشان از فلسطین و زنان مقاومت بگوییم. بعضی با سرعت رد میشدند و ما را تحویل نمیگرفتند. بعضیها میگفتند وفت نداریم. بعضیها می ایستادند به گوش دادن بدون اشتیاق، بعضیها هم گوش میدادند با اشتیاق. خلاصه همه مدل مواجههای داشتیم.
با پذیرایی از آنها استقبال میکردیم و بعد اجازه میگرفتیم که چند لحظه وقتشان را بگیریم. دعوتشان میکردیم به دیدن پوسترها. نشستن پای درخت زیتون مقاومت که با کلیدهای امید تزئین شده بود، را به آنها پیشنهاد میدادیم و بعد از این درخت و این کلیدها برایشان میگفتیم. و میگفتیم اگر شما هم اگر دوست دارید به این امید پشت بدهید، یکی از ابن کلیدها را از بین این تیر و ترکش و مین و نارنجکها بردارید و از این درختچه زیتون آویزان کنید.
بعد در قسمت دیگر، با چالش مقلوبه مواجهشان میکردیم. اول با شوخی و خنده و صمیمیت، از آشپزی و میزان علاقه و مهارتشان به آشپزی شروع میکردیم. عکس تهچینهای مختلف را نشانشان میدادیم و میگفتیم قصد داریم یه تهچین خاص را به آنها معرفی کنیم.
عکس زنان مسجدالاقصی و قابلمههای مقلوبهشان را در کنار سربازان اسرائیلی نشان میدادیم. و میگفتیم این یک غذای فلسطینی است که تبدیل شده به سلاح مبارزه. سربازان اسراییلی از این غذا میترسند. با تعجب میپرسیدند: چرا؟!
و ما برایشان از مبارزه زنان فلسطینی در این قالب میگفتیم و بعد عکس پویش مقلوبه در شهرهای مختلف از جمله سبزوار را نشانشان میدادیم. پایان ماجرا هم دادن یک پاکت هدیه مادرانه سبزوار به آنها بود.
هدیه ما به شما دستور غذایی که حرف میزند.
دستور پخت مقلوبه را تقدیمشان میکردیم و میگفتیم اگر پختید و نوش جان کردید، عکسش را برای ما بفرستید و به این طریق حمایت خود را از شجاعت و مقاومت زنان فلسطینی نشان دهید.
مطالبی که میگفتیم، خیییییلی برایشان تازگی داشت. گاهی لبشان به دعا برای مردم فلسطین و آرزوی نابودی اسرائیل باز میشد.
تشکر و خداحافظی میکردند و میرفتند.
چقدر لذت دارد هم کلام شدن با مردم آن هم با طعم فلسطینی که پاره تن اسلام است.
#مادرانه_سبزوار
#موکبمادرانفلسطین
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
سلام و درود به عزیزان مادرانه ای
صبح زیباتون بخیر🌺🌺
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
امروز دوشنبه ،روز
۱.رویای آزادی
۲.گزارشات مادرانه
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#گزارش_جوانه_ام_البنین
#داستان_بازی_فلسطینی
#مهر۱۴۰۲
توی جوانه مون قرار دورهمی داشتیم
برنامه ریزی ها و تقسیم مسئولیت انجام شد.
روز موعد منزل میزبان دور هم جمع شدیم
بعد از خوش و بش مادران،
پذیرایی میزبان،
وفوتبال بازی کردن پسران وسط سالن پذیرایی😅
برنامه با خواندن قرآن توسط یکی از پسران رسما آغاز شد
یکی دیگه از پسران گل مون مسئول جمع آوری صدقه بودن به نیت سلامتی وظهور امام زمان
حالا نوبت شروع قسمت جذاب ماجرا بود که بچه ها لحظه شماری میکردن..
داستان بازی 🥳
بچه ها رو صدا زدیم
یکی از مادران راوی بود، شروع کرد به صحبت:
_بچه ها کی نشونه گیریش از همه بهتره؟
همه بچه ها با هیجان:😃
_من من من
کی بهتر از همه به هدف میزنه؟
_من من من
_بچه ها اگه شما میخواستین یه تیرانداز ماهر باشین دوست داشتین شبیه کدوم تیرانداز قهرمان باشین؟
بچه ها فک کردن و یکی یکی جواب دادن
_آرش کمان گیر
_احسان حدادی (تیر انداز قهرمان المپیک)
_شهید رسول زرین..
-بچه ها حالا حاضرین با آدم های ظالم و ستمگر و زورگو مبارزه کنین و نابودشان کنین؟
همه یک صدا:
_اره.. اره.. اره
-خب پس کی توی دنیا از همه ظالم تر و ستمگر تره؟
_اسرائیل
_حالا که اینقدر اطلاعات تون عالیه بریم به جنگ اسرائیل.
شیرخشک هایی که قبلا روشون پرچم اسرائیل
کشیده شده بود و شعار های ضدصهیونیستی نوشته بود، روی هم چیده شده بودن. روی آخرین قوطی یه کلید گذاشته بوديم.
بچه ها به نوبت توپ رو پرت میکردن و قوطی ها فرو میریخت، بچه ها فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادن و هرکس توی نوبت خودش، کلیدش رو که بعداز فروپاشیِ اسرائیل بدست آورده بود، برمیداشت.
قرار بود کلید ها رو نگه دارن تا توی مرحله ی آخر، رازِ این کلید ها رو پیدا کنن.
ناگفته نماند که بعضی از مادران هم مشارکت کردن و در این بازی پر هیجان، ایفای نقش داشتن😎
👇👇👇
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡