eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
99 ویدیو
27 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ز. شرافت
🌼پیشاپیش عید مبعث در تمامی مسلمانان جهان مبارک باد.🌼 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا از پوشک گرفتن (قسمت هجدهم) ✅ در قسمت قبل در مورد استفاده از روتین دستشویی رفتن، گفتم. عزیزان زیادی هم فایل را دریافت کردند. یک نکته را برای استفاده از این روتین بگم: اجازه بدید کودک با این تصاویر ارتباط برقرار کنه، بهترین و موثرترین راه ارتباط با کودک هم از طریق بازی هست. مثلا من از پسرم خواستم برای این پسر یک اسم انتخاب کنه: اسمش شد دوستی😉 کلی بازی وانمودی با دوستی انجام میدیم. از سلام صبح بخیر گفتن، دعوتش به صبحانه و نهار و بازی و صحبت کردن با این شخصیت و...، یکماه بعد از استفاده از این روتین یک روز دیدم پسرم از خواب بیدار شده همینطور دو دستش را در دو طرف بدنش صاف نگه داشته، گفت دوستی از خواب بیدار میشه قبل از دستشویی رفتن اینطوری میکنه بعد میره دستشویی 😳 تازه متوجه شدم که چقدر با دقت جزئیات تصویر را دیده. پس در استفاده از این روتین عجله نکنیم و اجازه بدهیم کودک از طریق بازی با این موضوع ارتباط برقرار کنه. بعد از چند ماه دیگه این مراحل ( دستشویی رفتن بعد از بیدار شدن، قبل غذا و...) کاملا در ذهنش حک شده و اتوماتیک وار انجامش میده. ✅ اما چند نکته مهم: از پوشک گرفتن کودک، خط پایان ندارد و یک مسیر ممتد و پر پیچ و خم است. توی این مسیر پر پیچ و خم اتفاقات مختلفی میفته، کودک یک روز خوب عمل میکند😍، روز بعد در تمام دفعات خطا دارد☹️، یک روز هر دو سه ساعت یکبار ادرار دارد🤔، یک روز در یکساعت سه تا چهار بار ادرار دارد😭، گاهی حتی بعد از مدتی عملکرد خوب به یکباره همه چیز تغییر میکند( برگشت پذیری که انشاالله در موردش توضیح) خواهد داد، در تمام طول این مسیر احساس خوب و خوشایند مادر و پدر نسبت به این موضوع خیلی مهم است. باید باور داشت که این مسیر یک روند طبیعی برای استقلال کودک است، که ممکن است برای کودک در عرض چند روز و یا چند ماه طی شود. مهم این است که کودک در طی این مسیر، استقلال در کنترل ادرار و مدفوع را بدست بیاره و‌ وابسته به تذکر مادر و حتی جایزه نشود. ✅ مثلا وقتی مادر کودک را سرزنش می کند که چرا شلوارت را خیس کردی؟ چرا زودتر نگفتی؟ چرا ...؟ من چقدر بشورم!!!! و... با این احساس ناخوشایند کودک به خود می گوید: من چقدر بدم! من همون بچه ی بدی هستم که مامانش را اذیت میکنه!!! چقدر دستشویی رفتن بده که مامان به خاطرش با من بداخلاقی میکنه !!!! من از پس این کار برنمیام! و این سرخوردگی باعث مقاومت کودک در برابر دستشویی رفتن و کنترل ادرار و مدفوع خواهد بود. (قسمت هجدهم) 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا از پوشک گرفتن (قسمت نوزدهم) ✅در قسمت های قبل گفتم که بهتر است بدون پوشک بودنِ کودک را، از روزی یکساعت شروع کنیم و بسته به شرایط کودک به تدریج اضافه کنیم تا کودک از صبح تا غروب بدون پوشک باشد. اگر کودک شب تا صبح حداقل ۶-۷ ساعت بدون ادرار می خوابد و یا کلا در خواب ادرار نمیکند، از همان ابتدا پوشک شب را هم نبندید. و صبح که کودک بیدار شد از خشک بودن شلوار و‌ شورتش به عنوان یک توانایی کودک توصیف کنید، پسرم/دخترم بزرگ شده و دیگه شب تا صبح شورتش خشک میمونه. ✅ اما اگر کودک هنوز ادرار شب را دارد، تا زمانی که در روز حدود ۷۰ درصد موفق نشده بهتره شبها پوشک کنید، مگر اینکه کودک خودش تمایل نداشته باشد. بعد از اینکه روز به یک ثبات نسبی رسید، پوشک شب را هم حذف کنید و قبل از خواب از کودک بخواهید هر وقت نیاز به دستشویی داشت مادر یا پدر را بیدار کند. البته واقعا برای اغلب کودکانی که در طول شب ادرار دارند، بیدار شدن کار سختی است، اما نهایتا حوالی سحر کودک را بیدار کنید و به دستشویی ببرید، البته بدون اجبار و تحت فشار قرار دادن بلکه از طریق صحبت و همراهی و همدلی. ✅ از این به بعد کل مسیر پر فراز و نشیب با همراهی و صبوری پیش می رود. وقتی کودک موفق به کنترل ادرار و یا مدفوع خود می شود، توانایی او را توصیف و تشویق کنید، و وقتی کودک دچار خطا می شود بدون سرزنش، تهدید، تنبیه و حتی احساس ناخوشایند به او یاددآوری کنید که جای جیش و پی پی در دستشویی هست. ✅ این نکته رابه خاطر داشته باشید که خداحافظی با پوشک برای کودکان سخت است، در واقع کودک باید چیزی را در تمام طول زندگی ۲/۵-۳ ساله خود به آن عادت کرده کنار بگذارد، این تغییر قطعا برای کودک همراه با استرس و اضطراب خواهد بود(همانطور که ما هم برای شروع هر مرحله جدید و یا ناشناخته در زندگی دچار استرس می شویم.) مادر فقط باید با آرامش با کودک همراهی کند تا استرس ورود به شرایط جدید با رفتارهای نامناسب و تنبیه تشدید نشود. (قسمت نوزدهم) 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 اعمال ، التماس دعا 🌺 کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨ 👆👆 و بالاخره فهمید👌👌 احتمالا با خودش گفته یافتم یافتم😂 ♦️بعد از بیش از ده روز انجام این بازی، بالاخره درست انجام داد. بدون اینکه ما چیزی بهش گفته باشیم. و من به اون تجزیه و تحلیل هایی فکر میکنم که در مغزش رخ داد تا به این نتیجه رسید، و تفاوتش با حالتی که دایره ها را باید اینجا بذارم چون مامانم میگه جاشون اینجاست.☹️ ✅ تکرار و تمرین و استمرار در بازی‌ها، یادگیری را افزایش می دهد و اطلاعات مربوط به آن موضوع را در ذهن کودک سازماندهی می‌کند، همچنین سیناپسهای* تشکیل شده در شبکه عصبی مغز را تثبیت می کند. ✅ با آموزش بازی با اسباب بازی ها، فرصت این تجربه و رشد مغزی را از کودکانمان سلب نکنیم. ➖سیناپس*: به بیان ساده، انتقال پیام‌های عصبی راهی برای برقراری ارتباط بین سلول‌های مغزی است و بیشتر این ارتباطات در محلی به نام سیناپس رخ می دهد. سیناپس نقشی اساسی در انواع فرآیندهای شناختی به ویژه فرآیندهای یادگیری و حافظه دارد. 🌺 کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨ ✅ در طول روز از چندین تجربه با بچه ها عکس می گیرم که در موردشون بنویسم، غالبا فرصت نمیشه☹️😉. الان این عکسها را دیدم مربوط به بهمن ماه هستند. کاغذ چسبونده بودم کف آشپزخانه بچه ها نقاشی بکشند. نقاشی روی سطح بزرگ خیلی لذت بخشه. من هیچوقت دو تکه کاغذ جدا نمیچسبونم. یک تکه بزرگ میچسبونم و با خط از وسط نصف میکنم. ✅ تا همین چند ماه قبل این مشکل را داشتیم که پسر کوچیکه مفهوم این تقسیم را متوجه نمیشد و قسمت مربوط به برادرش را هم خط خطی میکرد. اتفاقا اغلب به دنبال حذف چالش ها نیستم برعکس دوست دارم بچه ها با این چالش ها دست و پنجه نرم کنند البته با رعایت تعادل و عدم افراط و تفریط( مثلا بچه ها دفتر نقاشی مجزا دارند که روزانه استفاده میکنند ولی این مدل نقاشی روی کاغذ بزرگ را که نهایتا ماهی یکی دو بار انجام میدیم کنار هم انجام میدن) . ✅ چون این بازیها مقدمه ای است برای ورود به اجتماع و زندگی اجتماعی، اگر فرزند من در خانه با برادر کوچکتری مواجه هست که به دلیل سنش یک سری مسائل را درک نمیکنه، در اجتماع صدها برابر مواجهه با افرادی خواهد داشت که خیلی از مسائل را درک نمیکنند یا با او تفاوتهایی دارند، فرزند من باید تعامل و گفتگو با افراد مختلف و رفتارهای مختلف را بلد باشه. بارها پسر بزرگم به خاطر خط کشیدن داداشش در قسمت نقاشی خودش قهر کرد، گفت من دیگه نمیکشم و... بارها پیش اومده که سعی کرده این مسئله تقسیم را به برادرش توضیح بده و موفق هم بوده. ✅ این بار اصلا سر تقسیم بندی به مشکل برنخوردیم. و مادر خوشحال شروع کرد به ظرف شستن که جیغ پسر کوچیکه رفت بالا که چرا نقاشیم پاره شد😭😭( از بس آب ریخته بود☹️) ✅ چند مدل رفتار میشه داشت که حقیقتا خودم بارها همه را تجربه کردم تا به نتیجه برسم. یکی اینکه بگم خوب اشکالی نداره الان یک کاغذ دیگه میارم. یا بگم این همه قسمت سفید اونجاها نقاشی کن. ✅ ‌رفتار دوم : بگم خوب بس که آب زیاد ریختی، حالا فهمیدی آب زیاد بریزی کاغذ پاره میشه، این شد تجربه دیگه این کار را نکنی. ‌ ✅ جالبه هیچ کدام از این راهها نه تنها جواب نمیده بلکه جیغ و گریه بچه بالاتر میره. چون اون نه دنبال محل جدید برای نقاشی و نه دنبال علت این اتفاق است. حتی وقتی مادر میگه کاغذ جدید میارم میگه نه اصلا نمیخوام. کودک ناکامی را تجربه کرده و فقط به دنبال همدلی و درک احساس هست. ✅ رفتم کنارش نشستم دستش را گرفتم سعی کردم حتی الامکان از کمترین کلمات استفاده کنم. آخی پاره شد حالا چکار میتونیم بکنیم: چند لحظه کنار گریه هاش بودم یکدفعه همینطور که قلم مو را از قسمت پارگی روی سرامیکهای آشپزخانه می کشید زد زیر خنده، زمین رنگی رنگی شد. وبعد هم وارد تخیل راجع به این پارگی کاغذ شد که شکل چه چیزهایی هست. ✅ این تجربه را به این دلیل نوشتم که بعضی از مادران راجع به رفتار فرزندانشان در ناکامی ها نگرانند، مثلا برجش خراب بشه عصبی میشه گریه میکنه و.... . ناکامی برای کودکان لازمه ،هیچ نیازی نیست در ناکامی هاشون ما به دنبال ریشه یابی علت و یا سرزنش بچه ها باشیم، اونها فقط نیاز به یک گوش شنوا دارند که درکشون کنه حتی اگر بدون صحبت کلامی باشه. ۷۸ 🌺 کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
👆👆همراهان عزیز و گرامی کانال « مادرانه های مشترک» با استفاده لیست مطالب کانال که در بالای صفحه سنجاق شده است می توانید هشتک مورد نظر خود را جستجو کنید. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
👆👆فهرست هشتک ها در هشت پیامِ پشت سر هم قرار گرفته است: 1⃣ هشتکهای مربوط مسائل کلی تربیت فرزند 2⃣ هشتکهای مربوط به بازی، بازی کردن، وقت بازی، استقلال در بازی کردن 3⃣ هشتک های مربوط به مشارکت و مسئولیت پذیری فرزندان 4⃣ هشتکهای مربوط به تربیت دینی، احادیث تربیتی و مناسبات مذهبی 5⃣ هشتکهای مربوط به نقاشی و کاردستی 6⃣ هشتک های مربوط به طبیعت، کسب مهارت 7⃣ فهرست قصه ها https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆👆خوب دیگه چکار کنیم!!!! از دست مادرهای دختردار که میگفتن چرا عکس روتین دستشویی پسر هست😳😉😂 چرا پسر ! خوب معلومه!!! چون بنده فعلا فقط پسر دارم😉😂 ولی خوب این هم 👆👆 عکس روتین دستشویی با تم دخترانه 😏😳😊 تقدیم به شما مادران رحمتهای خدا😍😍 🔴🔴 دوستانی که فایل با کیفیت مناسب برای چاپ را میخوان فقط و فقط را برای بنده ارسال کنند. عزیزان خواهشا فقط را ارسال کنید، نیازی به سلام و تشکر و... اول پیام نیست، همه عزیزان محبت دارند. چون در اون صورت من درخواست شما را سوال حساب میکنم و به دلیل تعداد بالای سوالات، تا رسیدن نوبت پاسخ سوال، آن را باز نخواهم کرد. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا از پوشک گرفتن (قسمت بیستم) ✅ بسیاری از مادران بیان می کنند که چند هفته و یا حتی چند ماه بعد از اینکه کودک را از پوشک گرفته بودند و کودک به تسلط کامل در کنترل ادرار و مدفوع رسیده بود، به کلی همه چیز را فراموش کرده و انگار نه انگار که از پوشک گرفته شده. از این پدیده در منابع با عنوان « برگشت پذیری » یا « پسرفت در پوشک گرفتن » یاد می کنند. ✅ غالبا گفته میشه این اتفاق دلیل خاصی ندارد و تقریبا اکثرا کودکان دچار این قضیه می شوند. اما برخی دلایل هم وجود دارند که ممکن است پسرفت را ایجاد کنند و یا پسرفت را تشدید کنند. اغلب کودکان تا رسیدن به تثبیت نهایی حداقل یک بار دچار این پسرفت می شوند. ✅ با ذکر چند مثال این دلایل را توضیح میدم: 1⃣ همانطور که قبلا گفتیم، کنترل ادرار شب و روز مجزا هستند‌. مثلا ممکن است کودکی در رو،ز کنترل کامل دارد اما گاهی دچار شب ادراری است. مادر به خاطر شب ادراری کودک را سرزنش میکند، همین استرس ناشی از سرزنش، ممکن است کنترل ادرار روز کودک را هم دچار اشکال کند. و بعد مادر می گوید روزها خوب بود و کنترل کامل داشت،حالا هم روز کنترل نداره هم شب!!!!! 2⃣ و یا برعکس کودک در شب ادرار ندارد، اما گاهی در روز دچار خطا می شود، در اثر استرس و ترس ناشی از شماتت، کودک بعد از مدتی دچار شب ادراری می شود. ✅ گاهی اگر کودک دچار یبوست شود و برای دفع درد داشته باشد می تواند جز عوامل پسرفت شود. یعنی با وجود اینکه کودک قبلا کنترل دفع را داشته اما بعد از یبوست گرفتن، به دلیل ترس ناشی از درد، دیگر برای دفع به دستشویی نمی رود. و مادر این کار را لجبازی تلقی میکند. ✅ گاهی کودک در حال بازی و اوج هیجان است که دچار خطا می شود، اما با چنان واکنشی روبرو می شود که استرس بزرگی را برای کودک ایجاد می کند. ✅ در سفر و مهمانی ها گاهی مادران به دلیل شرایط، کودک را تحت فشار و استرس بیشتری قرار می دهند و همین می تواند یکی از عوامل پسرفت یا برگشت در پوشک گرفتن باشد. ✅ تقریبا اکثر کودکان یک یا حتی چند باردچار این برگشت به عقب یا پسرفت می شوند. آرامش خودتون را حفظ کنید، شخصیت و اعتماد به نفس کودک را از بین نبرید. به کودک اطمینان بدید که اون کنترل ادرار و مدفوعش را بلده و این اتفاق یک بی توجهی بوده. این برگشت ممکن است چند روز و یا نهایتا چند هفته طول بکشد. (قسمت بیستم) 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا 🌺 حضرت امام سجاد زین العابدین (ع): «وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَاَن فَتَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ و أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عز و جل وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعلَمُ اَنَّهُ مُثابٌ عَلَی الاِحسانِ اِلَیهِ مُعاقَبٌ عَلیَ الاِسائَةِ اِلَیهِ. » مکارم الاخلاق، ص۲۳۲ «حق فرزندت به تو این است که بدانی وجود او از تو است و نیک و بد های او در این دنیا وابسته به توست. بدانی که در حکومت پدری و سرپرستی او موأخذ و مسئولی . موظفی فرزندت را با آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی و در اطاعت و بندگی پروردگار یاری اش نمایی. به رفتار خود در تربیت فرزندت توجه کنی . پدری باشی که به مسئولیت خویش آگاه است و می‌داند اگر نسبت به فرزند خود نیکی نماید در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد و اگر درباره او بدی کند، مستحق مجازات مجازات و کیفر خواهد بود.» 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨به نام خدا✨ 🌸 قصه باد بهاری 🌸 🔶 روزهای آخر زمستان⛄️ بود. چکاوک کوچولو 🐦 توی لونه نشسته بود و جنگل زیبا را تماشا می کرد. کم کم نشانه های آمدن بهار خودنمایی می کردند. جوانه های ریز🌱🌱 روی شاخه درختان، سبز شدن زمین، بیدار شدن حیوانات جنگل از خواب زمستانی، آواز خواندن پرنده ها🕊، همه و‌ همه نشانه های نزدیک شدن بهار بود. . 🔶 چکاوک کوچولو از مادرش پرسید: مامان چکاوک، پس کی بهار میاد؟ ➖ مامان چکاوک گفت: بهار نزدیکه عزیزم. ➖ چکاوک کوچولو پرسید: یعنی دقیقا کی؟ ➖ مامان چکاوک گفت: هر وقت که وزش باد بهاری را با بالهای کوچکت حس کردی اون وقت بهار از راه رسیده عزیزم. ➖ چکاوک کوچولو با خودش گفت: یعنی باد بهاری، بهار را با خودش میاره؟! پس باید حسابی از باد بهاری پذیرایی کنم، تا بیشتر پیش ما بمونه. یعنی باد بهاری چی دوست داره؟؟! شاید بهتر باشه از دوستانم هم کمک بگیرم!!👌 🔶 چکاوک کوچولو پر زد و رفت پیش بچه آهو🦌. _ نازآهو جونم سلام، خوبی؟ تو اگر یک مهمون خیلی عزیز داشته باشی که دلت بخواد خیلی خیلی زیاد پیشت بمونه، چی براش میاری؟ _ نازآهو 🦌 گفت: من؟؟!! بذار یکم فکر کنم؟ من براش سیب 🍎 میارم. _ حالا چرا سیب؟ _آخه سیب 🍎 برای تندرستی و سلامتی خیلی مفیده، سیب مریضی ها را از بین میبره. حالا این مهمون عزیز کی هست؟ _ باد بهاری _ میشه منم بیام به استقبال باد بهاری؟ _ چرا نشه!! تو هم بیا 🔶 چکاوک پر کشید و رفت پیش بچه خرس🐻، _ سلام خرسالو جونم، خوبی؟ تو اگر یک مهمون خیلی عزیز داشته باشی که دلت بخواد خیلی خیلی زیاد پیشت بمونه و بهش خوش بگذره چی براش میاری؟ _ خرسالو🐻 گفت: من؟؟!! بذار یکم فکر کنم؟ من براش سمنو میارم. _ حالا چرا سمنو؟ _ آخه سمنو یک خوراکی خیلی مقویه که از جوانه های گندم 🌾🌾 درست میشه، من با خوردن سمنو خیلی قوی و قدرتمند میشم. حالا این مهمون عزیز کی هست؟ _ باد بهاری _ میشه منم بیام به استقبال باد بهاری؟ _ چرا نشه!!، تو هم بیا 🔶 چکاوک کوچولو دوباره پر زد و رفت و رفت تا رسید به بچه سنجاب🐿. _ سلام سنجابک خوبی؟ تو اگر یک مهمون خیلی عزیز داشته باشی که دلت بخواد خیلی زیاد پیشت بمونه، چی براش میاری؟ _ سنجابک 🐿 گفت: من؟ بذار یکم فکر کنم؟ من براش سنجد میارم. _ حالا چرا سنجد؟ _ آخه سنجد یک میوه بی نظیره، برای تقویت حافظه، بینایی و استخوانها عالیه، شکوفه های سنجد عطر عجیبی دارند، حالا این مهمون عزیز کی هست؟ _ باد بهاری _ میشه منم بیام به استقبال باد بهاری؟ _ بله بله، تو هم بیا 🔶 چکاوک کوچولو دوباره پر زد و رفت، تا بچه خرگوش 🐇 را دید. _ سلام گوش دراز، خوبی؟ تو اگر یک مهمون خیلی عزیز داشته باشی که دلت بخواد خیلی زیاد پیشت بمونه، چی براش میاری؟ _ گوش دراز 🐇 گفت: من براش سبزه میارم. _ حالا چرا سبزه؟ _ آخه سبزه باعث شادی و سرزندگی و طراوت میشه، حالا این مهمون عزیز کی هست؟ _ باد بهاری _ میشه منم بیام به استقبال باد بهاری؟ _بله که میشه، تو هم بیا 🔶 چکاوک دلش میخواست نظر همه دوستاش را بپرسه تا بتونه خیلی خوب از باد بهاری پذیرایی کنه. دوباره پر کشید و رفت. چکاوک کوچولو به بچه هدهد: هدهدا، بچه خارپشت: خارخارو 🦔 و میمونک 🐒 هم سر زد. ، همون سوال را دوباره از اونها هم پرسید. 🔶 هدهدا گفت من برای مهمانم سرکه میارم. چون سرکه محیط را پاکیزه می‌کنه و آلودگیها را از بین میبره. 🔶 خارخارو 🦔 گفت من برای مهمانم سماق میارم، چون برای سلامتی خیلی مفیده، با میکروبها مبارزه میکنه و باعث صبوری و مقاوم تر شدن میشه. 🔶 میمونک 🐒 هم گفت من براش سیر میارم. چون سیر هم آلودگی ها را از بین میبره و سلامتی را حفظ میکنه. سیر یک داروی خیلی قویه، اگر به مهمونم سیر بدم بدون بیماری همیشه پیشم میمونه. 🔶 چیزی نگذشت که نازآهو🦌 با سیب🍎، خرسالو 🐻 با کمی سمنو، سنجابک🐿 با چند تا دونه سنجد، خرگوش🐇 با سبزه، خارخارو🦔 با کمی سماق، هدهدا با سرکه، و میمون🐒 با مقداری سیر کنار خونه چکاوک کوچولو ایستاده بودند. اونها با استفاده از شاخ و برگ های ریخته ی درختان ظرف های قشنگی درست کردند و سیب، سرکه، سنجد، سمنو، سرکه، سیر و سبزه را توی این ظرفهای قشنگ گذاشتند‌. حالا اونها یک سفره داشتند با هفت «سین». دیگه همه چیز برای اومدن باد بهاری آماده بود. باد بهاری وزید از طرف مرغزار .... 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام خدمت همه مادران و همراهان گرامی ایام به شادی و سلامتی انشاالله عزیزان چند نکته را لازم دونستم عرض کنم: 1⃣- حجم سوالات بسیار بالاست، و بنده خودم را موظف میدونم تک تک سوالات را با صبوری کامل پاسخ بدم، به همین دلیل از تاخیر در پاسخگویی ها پوزش میطلبم و از صبوری عزیزان متشکرم. 2⃣- خواهش میکنم قبل از ارسال سوال، با استفاده از لیست مطالب و یا جستجوی کلمات، در مورد موضوع مدنظر خود مطالب کانال را به طور کامل مطالعه کنید. 3⃣- لطفا حتما در سوال خود، سن و جنسیت فرزند خود را بنویسید. حتی عزیزانی که قبلا سوال پرسیدند، به دلیل تعداد بالای سوالات خواندن پیامهای قبلی مقدور نیست‌. 4⃣- از اینکه سوال خود را به صورت متنی ارسال می کنید متشکرم. 5⃣- عزیزان به دلیل ارزش خاصی که من برای وقت مادران قائلم و دلایل مهم دیگر، هیچ گونه تبلیغ در این کانال پذیرفته نمی شود. خواهشمندم برای تبلیغ پیام ندهید. 6⃣- تعدادی از مادران عزیز به بنده لطف دارند، مطالبی را میفرستند که غالبا فیلم و صوت هست، و نظر بنده را در مورد اون صوت یا فیلم جویا میشوند، شرمنده هستم که غالبا نمیتونم پاسخگو باشم. همین چند روز اخیر به طور میانگین هر روز حدود ۵-۶ ساعت فیلم و صوت برای بنده ارسال شده☹️، که در برنامه من نبودند، با توجه به حجم بالای سوالات و کارهای کانال، دیدن فیلمها برای بنده مقدور نیست. اگر مقدور هست نکاتی که مهم بوده و مد نظرتون هست به صورت متنی بنویسید، در غیر اینصورت متاسفانه دیدن فیلمها برای بنده مقدور نیست‌. 7⃣- چندین بار پیام داشتم از عزیزانی که زحمت کشیدند قصه های کانال را صوتی کردند، یا دوستانی که پیام میدن ما قصه شما را صوتی کردیم و در کانال دیگری بارگزاری کردیم😳، عزیزان بنده به طور صد در صد با قصه صوتی مخالفم. اصل و ریشه قصه گویی جدای از موضوع قصه، بحث ارتباط والد فرزندی هست. هم بحث ارتباط چشم در چشم و هم بحث اینکه والد با توجه به شرایط روحی،سن، حوصله و... کودک خود قصه را بیان میکند. حتی بازخوردهایی هایی که از کودک میگیرد بسیار مهم است. بحثش مفصله اما به طور خلاصه بیان کنم که به خاطر ضررهای قصه صوتی، بنده نسبت به صوتی کردن قصه ها رضایت ندارم و قصه هایی را هم که عزیزان صوتی کردند در کانال قرار نمی دهم. از این رو پوزش میطلبم. حتی به عزیزان توصیه میکنم اگر قصه صوتی خوبی را بهتون معرفی کردند خودتون بشنوید و بعد با لحن و بیان خودتون برای کودک تعریف کنید ولی قصه را با گوشی برای کودکتان پخش نکنید. با آرزوی توفیق برای همه عزیزان 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا سلام، وقت همگی بخیر مواجهه با ترس حادثه ها ✅ همانطور که قبلا هم گفتم، من تمام تلاشم هست که فقط تجربه هایی را بنویسم که برای بقیه مادران هم مفید باشند و هم اینکه موضوع تکراری نباشه. به همین جهت هرگز قصدم نوشتن روزمرگی ها نیست. امروز چند پیام داشتم، که اول کمی غمگین شدم. ولی بعد با دیدن نیمه پر لیوان تونستم عبور کنم. سه پیام داشتم که عزیزان به خاطر دیر شدن پاسخ سوالاتشون بنده را مورد محبت و نوازش کلامی😉 قرار داده بودند‌🤔. ولی نگاه به پیام بیش از صد عزیز دیگر کردم که صبر کردند و منتظر هستند. من هیچوقت از اتفاقاتی که مطلبی برای بقیه مادران نداشته باشند نمی نویسم ولی خوب خیلی مواقع حوادثی رخ میده که شرایط را تغییر میده. اما این بار به نظرم رسید میتونم از دل حادثه رخ داده موضوع مفیدی را مطرح کنم. چون موضوع ترس در حوادث در سوالات مادران هم بارها مطرح شده‌. ادامه دارد... 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
➖ هفته گذشته پدر بچه ها گفتن هفته آخر اسفند و چند روز اول عید ماموریت هستند. تصمیم گرفتیم دو روز آخر هفته بریم سفر کوتاه تا بچه ها برای عید کمتر اذیت بشن. ➖دریای جنوب به ما نزدیکه و میشه دو روزه رفت و برگشت. روز جمعه صبح کنار دریا نشسته بودیم که سه تا اسب اومدن و کنار ما رفتند داخل آب، بچه ها کمی ترسیده بودند‌. پدرشون میگفتند اسب ها اومدن خودشون را بشورن و نگرانی نداره. اما از آب اومدن بیرون و اومدن سمت وسایل ما. پدر بچه ها خواستند براشون نان بریزند. کمی از ما فاصله گرفتند تا بچه ها نترسند. نان ها را برای اسبها ریختند. داشتند میخوردند که یکدفعه یکی از اسبها به صورت همسرم لگد زد. متاسفانه صحنه بدی بود اون هم جلوی چشم بچه ها، البته از دعای خیر دوستان آسیب جبران ناپذیر نبود و تحت درمان هستند. ولی خوب برای بچه ها دیدن این صحنه و وحشتشون شرایط مساعدی نبود. تا رسیدن به بیمارستان بچه ها فقط جیغ میزدن و گریه میکردن. اقدامات اولیه را اونجا انجام دادیم و برگشتیم شیراز و این دو روز را تماما درگیر مراحل درمانی هستیم. چیزی که در اینجا میخوام مطرح کنم مسئله ترس و وحشت بچه ها هست. اینکه چطور کمک کنیم از این ترس عبور کنند‌. ادامه دارد.‌‌.. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅ مهمترین مسئله این هست که نخوایم صورت مسئله را پاک کنیم. شاید در ظاهر حرفی ازش نزنیم ولی از ذهن بچه ها و حتی خودمون که نمیتونیم پاکش کنیم. پس اتفاقا به جای اینکه حرفی از اتفاق نزنیم، این دو روز در هر فرصتی کنار بچه ها سر حرف را باز کردم. عکسها و فیلمها را نشونشون دادم. ازشون خواستم ماجرا را تعریف کنند‌. پسر بزرگم خشمش را نسبت به اسبها بیرون میریخت و من سعی کردم فقط گوش کنم. اسبهای بد، بدجنس، شما بابای منو داغون کردید، خیلی بدید، کاش هیچ اسبی تو دنیا نباشه😢😢 ➖ اینجا اصلا لازم نیست بخوام بچه را توجیه کنم که نه، اسب هم خوبه و نمیفهمه و... فقط فرصت را فراهم کنیم و گوش بدیم. از ترسهای بچه ها فرار نکنیم، بگذاریم ازش به آرامی عبور کنند. فقط گوش کنیم و درک احساس کنیم. در مورد خودمون هم همینطور‌. ادامه دارد... 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✅چند تجربه این چنینی هم از قبل دارم. بیشتر از یکسال قبل، یک آتش سوزی در ساختمان روبروی منزل ما رخ داد. اتفاقا ما اولین نفری بودیم که متوجه آتش سوزی شدیم و به آتش نشانی زنگ زدیم. چون آتش سوزی از پارکینگ ساختمان شروع شده بود، اهالی ساختمان متوجه نشده بودند. بچه ها اومدن پشت پنجره من سریع پرده ها را پایین کشیدم و خواستم حواس بچه ها را پرت کنم، اما مقدور نبود. تمام تمرکزشون به دیدن صحنه آتش سوزی بود. خیلی نگران ترس و استرس بچه ها بودم. و همینطور نگران رخ دادن اتفاقهای وحشتناک ( همش صحنه ریزش ساختمان پلاسکوجلو چشمم بود😢😢). من نتونستم بچه ها را دور کنم ولی سعی کردم ذهنشون را ببرم سمت نیمه پر لیوان، اینکه آتش نشانی چقدر سریع اومد، اینکه آتش نشانها چقدر شجاع هستند‌. رفتند داخل ساختمان و بچه ها را یکی یکی بغل میکردن و بیرون میاوردن‌. تمام اون مدت ما راجع به نقاط قوت ماجرا صحبت کردیم ادامه دارد ... 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
➖بعد از اون حادثه هم مرتب راجع به اون ماج را صحبت می کردیم. حتی از پسر بزرگم میخواستم اون حادثه را نقاشی کند‌. حتی به صورت بازی وانمودی این ماجرا را بازی می کردیم. تا بچه ها احساسات درونی خودشون را بیرون بریزند و این ترس و استرس در درونشون پنهان نشه. ➖ یکبار هم تجربه گیرافتادن در آسانسور را با پسر بزرگم داشتیم که ساختمانی که به مهمانی رفته بودیم. پسرم که زیر سه سال بود به شدت گریه میکرد. و من نگران بودم که دچار ترس سوار شدن به آسانسور بشه. به خصوص که یک گروه آتش نشان اومدن و نتونستن ما را نجات بدن و منتظر شدند تا گروه تخصصی تری اعزام بشن و ماندن ما در آسانسور دو ساعت طول کشید و تمام این دو ساعت را پسرم گریه میکرد. مدتها هر روز حرف زدیم، گوش کردیم. با بازی وانمودی اون اتفاق را بارها و بارها بازسازی کردیم. و در این بازیها سعی کردم هر بار کفه ی خوبی ها و زیبایی ها را بالاتر ببرم. ادامه دارد... 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
➖این نکته را بگم نوع مواجهه والدین با این قبیل مسائل خیلی مهمه. اینکه بدونیم و باور داشته باشیم که در دل هر اتفاقی حکمتی هست. ➖ یک نکته مهم این است که گاهی اتفاقات خیلی شدید هستند. مثلا اگر آتش سوزی برای منزل خود ما اتفاق افتاده بود، یا پدر بچه ها آسیب غیر قابل جبرانی خورده بودند و..‌.، این طور مواقع باید چطور برخورد کرد!!! در این موارد خاص، حتما باید از مشاوره حضوری و تخصصی برای عبور از ترس و استرس ایجاد شده کمک گرفت. ➖ پس در مواردی که در اثر یک اتفاق کودک دچار ترس و استرس میشه، سعی کنیم به خوبی کودک را بشنویم، نخوایم که کودک را با دلیل توجیه کنیم مثلا فلان چیز که ترس نداره. راجع به مسئله بارها و بارها صحبت کنیم تا کودک ترس و استرسهای درونی خودش را بیان کنه و بیرون بریزه، در طی این روند سعی کنیم نیمه پر لیوان و یا نقاط قوت را برای کودک روشن تر کنیم. 🌺 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak