🌺 امروز سه تایی 🧕👦👶 با هم رفتیم، تعدادی بادکنک 🎈🎈 و شکلات🍬🍬 گرفتیم.
🌺 بعد از خرید بهش گفتم: مقدار خیلی کمی از پول عیدی مونده، ولی میتونی پولت را نگهداری و با عیدی بعدی برای خودت اسباب بازی هم بخری، چون ذوق بسته بندی را داشت، گفت من اسباب بازی نمیخوام سریعتر بریم خونه بسته بندی کنیم، زودتر بدیم به بچه ها. 😉😍
🌺 من هم توی مسیر چندین مرتبه بهش گفتم: از اینکه پسر مهربانی دارم که با پول عیدی خودش به مناسبت میلاد امام مهدی(عج) برای بچه ها بادکنک🎈 و شکلات🍬 خریده، خیلی خوشحالم و مطمئن هستم که امام زمان(عج) هم از این کار تو راضی هستند. در خانه هم با کمک هم بادکنکها و شکلات ها را بسته بندی کردیم و در هر بسته دو تا بادکنک🎈🎈 و دو تا شکلات🍬🍬 گذاشتیم، و جالب اینکه چهل تا بسته درست شد😍. پسرم بیصبرانه منتظر هست که پدرش بیان و باهم بروند توی محله و خیابان به بچه ها عیدی بدند.👌👏
پ.ن: چون چند نفر از دوستان سوال داشتند که امروز چه برنامه ای برای بچه ها به مناسبت نیمه شعبان دارم، من سعی کردم سریعتر بنویسم.
#میلاد_امام_زمان
#نیمه_شعبان
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
⭐️به نام خدا⭐️
🌹 پسرم 👦 که متوجه شد بیدار هستم، اومد گفت: مامان نماز میخونی؟ منم میخوام بیام زیر چادرت.
🧕: خوب بیا عزیزم
👦: مگه نماز نخوندی؟
🧕: چرا خوندم پسرم، امشب چون تولد حضرت مهدی(عج) هست میخوام بیدار بمونم، دعا بخونم.🤲
👦: خوب حالا میشه اول قصه ی مزرعه کشاورز مهربون را برای من بگی؟
🧕: چشم ...
👦: حالا قصه ی سعید را بگو
🧕: چشم...
👦: حالا قصه ی مدرسه جنگل سرسبز، خیلی دوستش دارم، بگو بگو
🧕: چشم
👦: حالا قصه ی الاغ بی عقل
🧕: چشم ...
و...
🧕: تو نمیخوای بری بخوابی؟
👦: نه میخوام همین جا زیر چادر تو بخوابم. مامان من دیگه هر شب موقع خواب میام زیر چادر نماز تو😊
🧕:چرا؟😳😳😳
👦: چون همیشه فقط یک یا دو تا قصه میگفتی، ولی امشب هرچی قصه خواستم گفتی.😉😊
🌼 و من در ذهنم مرور میکنم که با خودم قرار گذاشتم، که زیر چادر نمازم امن ترین و آرامترین مکان برای شما 👦👶 باشد.
🌼 امام خمینی (ره) به نوه ی خود که از شیطنت فرزندش گله میکرد، گفتند: « من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت حسین میبری، با ثواب تمام عباداتم عوض کنم »
ثواب عبادات چنین شخصیتی !!!! مگر کم چیزیست؟؟؟!!!!! 😳🤔
🌼 خدایا شکرت 🤲 به خاطر نعمت مادر بودن. پسر عزیزم از تو هم متشکرم که بر ثواب احیای شب نیمه شعبان مادر افزودی، ثواب قصه گفتن برای تو، نوازش تو و محبت کردن به تو، عیدی امشبم بود. یادم باشد که با غفلت، کم طاقتی و بی حوصلگی خودم را از فیض این همه ثواب بی بهره نکنم.
🤲 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
#احیا_شب_نیمه_شعبان
#ثواب_تربیت_و_تحمل_شیطنت_فرزند
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
🌸سلام، مجددا عید همگی مبارک🌸
✅ یک نکته برای خودم خیلی جالب بود و شاید نوشتنش اینجا هم خالی از فایده نباشه. دیروز که با بچه ها برای خرید بادکنک🎈و شکلات🍬 رفتیم، سر خیابان با تصویر بالایی عکس 👆👆 مواجه شدیم. پسر بزرگم جلو رفت و برعکس دفعات قبل که میگفت مامان برای من فرفره میخری؟ این بار گفت مامان من فرفره نمیخوام😳😳، چون خودم دیگه فرفره می سازم 💪برای همه هم میتونم فرفره بسازم💪، اصلا میشه به این آقا بگی من فرفره بسازم بیاریم بدیم این آقا بفروشه؟؟؟😳😳( فکر کنم تحت تأثیر خاله ستاره عروسک ساز بود😉😄، #قصه_عروسکی_به_نام_گلی_خانم). قبلا هم چندین بار تو خونه فرفره ساخته بودیم، ولی مثل اینکه دفعه قبل که تعداد زیاد ساختیم و به بچه های فامیل هدیه داد، تأثیرش بیشتر بود.👌👌
✅ با خودم فکر کردم، چقدر خوبه که من به عنوان یک مادر بتونم از کودکی، ذهن فرزندم را از مصرف کننده بودن به سمت تولیدکننده بودن سوق بدم👌👌، و از این به بعد به دنبال ایده هایی برای گسترش این موضوع هستم، البته متناسب با سن، توانایی و علایق فرزندانم.
#طرز_فکر_مولد
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
💐سلام، وقت همگی بخیر💐
حمایت زیادی😉
❇️ خیلی پیش میاد که پدر و مادر با حمایت اضافی، مانع رشد صحیح، استقلال و تربیت درست فرزند می شوند. مثالهاش خیلی خیلی زیاده، همه ی ما زیاد تجربه کردیم. اونجایی که بچه میتونه با دست خودش غذا بخوره من مادر اصرار دارم با قاشق🥄 بکنم دهنش که به اصطلاح کثیف کاری نشه، اونجایی که میتونه کفشش 👟👟را بپوشه ولی مثلا پنج دقیقه طول میکشه ما اصرار داریم چند ثانیه ای خودمون براش انجام بدیم. اون وقتی که میتونه خودش حمام کنه 🛁، مادر میگه نه کثیف میمونی. وقتی تا بچه شروع به دویدن میکند 🏃♂ میگیم ندو میخوری زمین و هزاران مثال دیگه که همگی زیاد تجربه کردیم. غافل از اینکه چند سال بعد خود ما والدین، از تنبل بودن، وابسته بودن، ترسو بودن، نداشتن اعتماد به نفس همون بچه شاکی هستیم.
❇️ مثالهایی از این دست را زیاد شنیدید یا تجربه کردید. ولی امشب میخوام یک تجربه شخصی از حمایت زیادی را بنویسم که برای من درس خیلی خیلی بزرگی بود.😉🙂
ادامه دارد ...
#حمایت_زیادی
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
❇️ اولین باری که همسرم میخواستند پسر اولم را ببرند آرایشگاه، من گفتم اگر روی صندلی نشینه چی؟ اگر نگذاره پیش بند ببندید چی؟( آخه برای غذا خوردن هم نمیذاشت پیش بند ببندم براش)، اگر نتونید کنترلش کنید! شیر بخواد چی؟ پس منم میام.😳
❇️ برای اولین بار در عمرم رفتم آرایشگاه مردانه🤭. روی صندلی آرایشگاه ننشست، پیش بند نبست، تا حد خفگی هم جیغ زد😫 و گریه 😭 کرد. توی بغل پدرش نشسته بود من هم دستهاش را گرفته بودم تا موهاش را کوتاه کنند.
❇️ برای دفعه بعد رفتیم سراغ جایزه، آقای آرایشگر یک هدیه خیلی خوب🎁 بهش داد باز هم فایده نداشت☹️😢.
❇️ بعد رفتیم سراغ کار فرهنگی، کتاب رفتن به آرایشگاه 📘را خریدم، روزی چندبار میخوندم، و پسرم هم با ذوق میپرسید من را کی میبرید آرایشگاه؟ 😊😊ولی در عمل باز هم نتیجه نمیگرفتیم.🤨😔
❇️ یادم هست یکبار از شدت جیغ و گریه ی پسرم، مغازه دارهای اطراف آرایشگاه همه جمع شده بودن ببینند چه خبره؟!😳😳 بچه ای که حتی با آزمایش خون 💉 یا سرم زدن مشکلی نداشت، برای کوتاه کردن مو خودشو میکشت😳😳🤔
❇️ آرایشگاهی بردیم که مخصوص کودکان بود با صندلی های ماشینی تازه بدتر هم شد و اصلا حاضر نشد حتی یک لحظه توی اون صندلی ها بشینه و نتونستیم موهاش را هم کوتاه کنیم. جالبه که توی خونه هم نمیذاشت موهاش را کوتاه کنیم و میگفت حتما باید برم آرایشگاه😳😳
ادامه دارد ...
#حمایت_زیادی
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
❇️ مرحله بعدی شبیه سازی😀 بود. یعنی ما تقریبا هر روز بازی آرایشگاه رفتن را داشتیم، با وسایل واقعی✂️. اتفاقا این بازی را خیلی خیلی دوست داشت.اما خودش میگفت شما موهام را کوتاه نکنید. حتما منو ببرید آرایشگاه ولی باز هم به محض ورود به آرایشگاه همه چیز تغییر میکرد. 😔😔
❇️ حتی به اینکه توی آرایشگاه تبلت یا گوشی📱 بدیم دستش، کارتن ببینه هم راضی شدم( اولین و آخرین باری که گوشی بهش دادم) ولی باز هم فایده ای نداشت.🙁
❇️ تا زمان بارداری دوم من، همین مسئله را داشتیم. به خاطر شرایط بارداری، من همراهشون نرفتم و پدر و پسر برای اولین بار تنها رفتند، در کمال ناباوری پسرم برای اولین بار روی صندلی آرایشگاه نشسته بود 😳، برای اولین بار پیش بند بسته بود و ساکت و بدون حرکت تا پایان اصلاح موهاش نشسته بود😳😳. پدرش ازش پرسیده بودند چی شد امروز اصلا گریه نکردی؟ گفته بود چون امروز گریه نداشت😳، اگر گریه داشت مامانم هم میامد.😳😳🤭
#حمایت_زیادی
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
❇️ این تجربه درس بزرگی برای من بود که با توجه به شناختی که از فرزندم دارم در رفتارهای خودم یک جستجو و کاوش حسابی داشته باشم و ببینم واقعا کجاها دارم با حمایت زیادی و اضافی مانع استقلال و رشد فرزندم میشم. 👌👌
❇️ در خیلی از موقعیت ها حضور مادر برای فرزندش قوت قلب هست، اما گاهی هم ممکنه حضور مادر این پیام را منتقل کنه که تو نیاز به کمک داری، اینجا حتما خطری وجود داره که مادر حضور داره. البته غیر از حضور، احساس مادر هم خیلی مهمه یعنی وقتی خود مادر ترس و دلهره داره این احساس به فرزندش هم منتقل میشه. این موقعیت ها برای هر فرزندی متفاوت هست، تنها کسی هم که میتونه این موقعیت ها را تشخیص بده خود مادر هست. برای مثال وقتی بچه داره از پله های سرسره بالا میره و من پشت سرش ایستادم و دستم را حائل کردم، اون بچه این پیغام را دریافت میکنه که ممکنه بیفتی پس نیاز به مراقبت داری.
❇️ این تجربه باعث شد، دقت کنم در مواردی که بچه ها با توجه به سنشون، توانایی انجام کاری یا قرار گرفتن در موقعیت خاصی را دارند، من مادر با حمایت زیادی که ناشی از ترس و اضطراب خودم هست، مانع از استقلال، رشد و کاهش اعتماد به نفس فرزندم نباشم.👌👌
#حمایت_زیادی
🌺 کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
👆ممنون از لطف مادر عزیز که تجربه ی خودشون را با ما اشتراک گذاشتند.🙏🙏
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak