خیلی وقتها پیش میاد که روزهای متوالی، هر روز به خودم میگم امشب دیگه وقت میگذارم و فلان مطلب را برای کانال که ناقص مونده کامل میکنم و در کانال میگذارم. چقدر هم که عکس از تجربه های مختلف توی گوشیم دارم که فرصت نمیکنم مطالبش را بنویسم. ولی باز شب تا کارهای که باید حتما انجام بدم تمام میشه دیگه توانی و زمانی برای نوشتن باقی نمی مونه و خودم را به فردا حواله میدم.‌😉 این حالت زیاد برای من رخ میده. ولی خوب کانالهایی را هم میبینم که هر روز تعداد بالایی پیام و تولید محتوا دارند. اگر بخوام ذهنم را درگیر مقایسه کنم یا دچار حس ناتوانی و بی کفایتی میشم، یا دچار قضاوت و بدبینی نسبت به دیگران هدف و معیارهای من مشخص و قطعا متفاوت هست، مثلا یکی از معیارهای من این هست که مطالب را از جایی کپی نکنم، مطالب را بازارسال نکنم. و... یا مثلا من خودم را در قبال دوره های مطالعاتی که شرکت میکنم مسئول می‌دونم ، پس مطالعاتم در اولویت خیلی بالاتری نسبت به کانال برای من قرار دارند. مسیر هم برای خودم مشخص هست پس به اندازه توانم وقت میگذارم و تلاش میکنم. خودم را هم درگیر اینکه بقیه چکار میکنند نمیکنم. از بقیه موارد خوب را می آموزم ولی ذهنم را درگیر مقایسه نمیکنم. چون در مقایسه یا انسان احساس شکست و ناتوانی میکنه، یا اینکه سعی می‌کنه برای قانع کردن خودش، توفیق های بقیه را توجیه کنه : مثلا من بگم اگر مادری میرسه در طول روز تولید محتوا داشته باشه حتما کمکی داره ،حتما بچه هاش آرومن، حتما بچه هاش پای گوشی و تلویزیون هستند، حتما همسرش کمک می‌کنه حتما .......و هزاران توجیه دیگر که قضاوت و تجسس هستند. اینکه از دیگران نکات قوتشان را بیاموزیم ولی مقایسه نکنیم نکته ی خیلی خیلی کمک کننده ای هست در مسیر رسیدن به هدف 👌👌

به نام خدا ➖موقعیتی که می‌خوام وصف کنم را، همه مادرها بارها و بارها تجربه کردند.😉 ➖اسباب بازی که فرزندمان آورده و بازی کرده تا میخواهید جمعش کنید، میگه: می‌خوام باهاش بازی کنم میاد میشینه چند دقیقه باهاش بازی می‌کنه و دوباره اگر تا چند روز هم کف زمین باشه سراغش نمیاد و مجددا تا مادر میخواد جمعش کنه میگه می‌خوام باهاش بازی کنم !😂😂 ➖حتی وقتی می‌خواهیم خودش را مشارکت بدیم در جمع آوری میگه می‌خوام با اینها بازی کنم ➖اونجاست که مامان جوش میاره😤 که: از دست این بچه ، دو روزه این وسایل را ریخته ،خودش که جمع نکرده هیچیگ، منم که می‌خوام جمع کنم میگه می‌خوام بازی کنم 😣 ➖یا حتی پیش میاد، مادر وسیله ای را که چند روز پخش بوده جمع می‌کنه و در کمد میگذاره چند دقیقه بیشتر نگذشته کودک میاد و همون وسیله را مجدد پخش می‌کنه😂. ➖گاهی هم مادر از کودک میخواهد که وسایل را جمع کند، کودک میگوید: میخواهم با اینها بازی کنم 😂 ➖مادر : تا الان که پخش بودن که کاری بهشون نداشتی، تا من گفتم جمع کن الکی بهانه میاری که می‌خوام باهاش بازی کنم ؟!!!! ➖این موضوع درسنین زیر شش سال خیلی هم پررنگ تر هست. ➖برداشت مادر غالبا این است که کودک قصد اذیت کردن را دارد. اما برداشت کودک از این شرایط چیست ؟؟ ➖مادر یا به طور کلی والدین، وسایل پخش شده کودک را وسایل اضافی و برهم زننده نظم محیط می دادند، چون همانطور که در مطالب #نظم_کودکان گفته شد، ما بزرگسالان غالبا بر اساس نظم قراردادی عمل میکنیم. در قراردادهای ذهنی مادر ،اسباب بازی های کودک بی نظمی و بهم ریختگی هستند. ➖اما از نظر کودک زیر هفت سال، آنچه که در محیط پخش و رها میکند جزئی از همان محیط می شود و هیچ لزومی برای تغییر در آن محیط نمی بیند. چون نظم قراردادی والدین برای او معنایی ندارد. ➖حالا به این مرحله می رسیم که چرا زمانی که مادر میخواهد آن وسایل را جمع کند سریعا میخواهد با آنها بازی کند ؟؟؟ (برای درک بهتر این مطلب می توانید مطلب #نظم_کودکان را در نه قسمت کامل بخوانید.) ➖ گفتیم که نظم کودکان ، نظم کپه ای یا نظم پویا هست. تا زمانی که نمی‌خواهیم آن وسایل را جمع کنیم، آنها جزئی از نظم پویا در ذهن کودک هستند و یا به آنها توجه نمی‌کند یا کمتر ( با افزایش سن توجه به وسایل پخش شده بیشتر می شود )، اما زمانی که والد میخواهد به تنهایی یا با مشارکت کودک آنها را جمع کند یا از خود کودک میخواند که آنها را جمع کند، آن وسایل از نظم کپه ای یا پویای ذهن کودک خارج شده و کودک مجددا میخواهد با نگاه دیگری آنها را در نظم ذهنی خود وارد کند . ✅ حالا راه حل چیه ؟ ( البته اگر راه حل مورد نیاز باشد😉 ) اول قدم پذیرش مسئله، اینکه کودک قصد اذیت کردن والد را ندارد، ولی ما با تکرار این برچسب اشتباه باعث غلبه این تفکر برای کودک میشویم : میخوای منو اذیت کنی، تا میگم جمع کن بهونه میاری که می‌خوام باهاش بازی کنم و... دوم اینکه در موقعیت های ممکن این شرایط را برای کودک فراهم کنیم. یعنی چی ؟ یعنی گاهی اجازه بدید کودک بتواند با تغییر مدل نظم کپه ای در ذهنش خلاقیت خود را تقویت کند. سوم درک احساس ؛ دوست داری با اینها باز هم بازی کنی ؟ در صورت امکان فرصت را بدهیم چهارم همون مطلب #جمع_آوری_اسباب_بازیها هست. میشه برای تغییر نظم کپه ای کودک به نظم قراردادی خودمون از بازی استفاده کنیم. ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

گشتم تو گالری گوشی یک مثال برای این مطلب پیدا کردم. پسر جان یک روز سبد جنگل را آورد بازی را شروع کرد. تا چند روز هر بار اسم از جمع کردنش میومد یک بازی دیگه باهاش طراحی میکرد.😉 ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

فکر کنم اولین بار هست فیلم میگذارم این ریخت و پاش حسابی از نظر منِ مادر، با این همه خاکی که از سینی بیرون ریخته 😔 یک پیتزای خوشمزه هست از نظر ایشون😉 و این همون تفاوت نظم قراردادی ذهن من و نظم کپه ای ذهن کودکم هست. خواستم با هم ببینیم، خیلی از ریخت و پاش هایی که از نظر ما فقط بی نظمی و بهم ریختگی هستند، در ذهن کودک یک پروژه خلاقانه بزرگ با کلی تفکر و کارکرد مغز و تلاش و ساخت هستند.😉 گاهی فرصت میشه با بچه ها همراهی میکنیم یا اینکه خودشون بیانش میکنند و متوجه میشیم ولی اغلب اوقات هم متوجه نمیشیم (یا اینکه کودک هنوز توانایی بیانش را ندارد، )که اون بی نظمی ظاهری ، نظم باطنییش در ذهن کودک چی هست ؟!😉 ✅ نشر با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

به لطف خدا امروز یک مراسم سخنرانی، زیارت عاشورا و مداحی مادرانه با حضور ۷۰ نفر از مامانهای گروه مادرانه های مشترک شیراز و ۱۳۰ نور چشمی عزیز داشتیم. در مراسم، عمده کار اجرایی با تیم دخترهای نوجوان (۸-۱۳ ساله) بود. تجربه خیلی موفق و خوبی بود. واقعا مسئولیت پذیر بودند و با نهایت دقت عمل کارشون را انجام می دادند. یک ساعت و نیم زودتر از شروع مراسم آمدند و لقمه های نان پنیر سبزی را پیچیدند. پذیرش برنامه را خیلی دقیق انجام دادند. من فقط لیست را دادم بهشون و گفتم تقسیم کار با خودتون. هدیه بچه ها و یادگاری مادرها که دستمال اشک بود، را خیلی دقیق بر اساس لیست تحویل می دادند. خودشون تا دستشان خالی میشد، دنبال کار بعدی بودند و آخر برنامه دیدم دو تا از دخترها دارن خودجوش آشپزخانه را هم تی میکشند.👌 بدرقه مادران عزیزی که عازم پیاده روی اربعین هستند را هم داشتیم.😢😢 دخترها و پسرها هم با مربی مجزا، دو تا از داستانها و بازیهای کتاب کشتی نجات را شنیدند و انجام دادند. 1⃣ داستان زورگویی بزرگ راجع به ممنوعیت پیاده روی اربعین حسینی در دوران حکومت صدام بر عراق عبور از سه سری تونل های مخفی تا رسیدن به کربلا،پیداکردن رمز عبور از بین کاغذ باطله های مچاله شده،چون نمی توانستند به راه بلدها اعتماد کنند و... که مفصل هست. 2⃣ داستان پیام بزرگ راجع به حرکت جهانی پیاده روی اربعین و بازی نمادین حضور در مراسم پیاده روی اربعین و حس خدمت به زائران به صورت گروهی پسرها هم یک موکب نمادین ساختند و بازی نمادین پخت غذا در موکب ها را انجام دادند. #مادرانه_های_مشترک_شیراز ✅ مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

یادگاری مادرها از این مجلس، دستمال های پایدار پارچه ای بود که یکی از مادرهای گروه زحمت دوختشون را کشیدند، دستمالها را به نیت دستمال اشک تقدیم مادرها کردیم، که انشاالله فتح بابی باشد برای آشنایی و استفاده از دستمال‌های پایدار #حفظ_محیط_زیست #دستمال_اشک ✅ کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

👆👆کتاب کشتی نجات را اینجا معرفی کردم

کل پسماند مجلس ۲۱۰ نفره امروز ما، پوست خیارها بود که همه را آوردم خونه و رفتن لبه بالکن که تبدیل بشن به #خشکاله استکانهای چای و لیوان های شربت هم که پایدار بودند.و با همکاری چند نفر از مامانها و دخترها در عرض چند دقیقه شسته شدند. #خشکاله #کاهش_پسماند #نه_به_یکبار_مصرف #حفظ_محیط_زیست ✅ کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

حتی خریدهامون هم غالبا بدون پسماند بود. برای پنیر و آبلیمو خودم ظرف بردم لیوان های پایدار هم که داستانش را قبلا گفتم.😉 یکی از مامانهای عزیز هم که زحمت خرید خیار و سبزی را متقبل شده بودند با کیسه خودشون رفته بودند خرید. 👌👌 پس میشه مراسم های نه چندان خلوت را هم بدون پسماند و کوهی از زباله های یکبار مصرف برگزار کرد.👌و اصلا ما نیازی به سطل زباله پیدا نکردیم. #کاهش_پسماند #نه_به_یکبار_مصرف #حفظ_محیط_زیست ✅ کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak

پیام شما 👇👇👇👇 سلام و عرض ادب اولین باره میبینم آدمهای مذهبی به محیط زیست انقدر اهمیت میدن...با اینکه انقدر در قرآن به نعمت الارض و نشانه های زمین و حفظ آن اشاره داده شده.... انقدر عناصر طبیعت در قران اومده چندین آیه با عناصر طبیعت نامگذاری شده...یعنی طبیعت مهمه شما نمی‌تونید بگید میخوام سالم و بهداشتی باشم ولی کاری به تولید زباله ام ندارم. و هرچقدر میخوام زمینو آلوده کنم...زمین آلوده بشه زنجیره غدای انسان هم آلوده میشه... چون واقعا حالم بد میشه که قشر مذهبی صرفا دنبال ادای نذر و برگزاری مجلل مراسمشون هستن ولی به زباله های بعد مراسمشون ذره ای فکر نمی‌کنند که آخرش اینهمه یکبارمصرف تو زمین دفن میشن... درحالیکه انقدر تو دینمون گفته شده به آخر عاقبت کارهاتون فکر کنید... و همه چی نوشته میشه...و من یعمل مثقال ذره خیر یره ... واقعا دلم از این کارتون شاد شد.... خیر ببینید که این موارد هم درکنار عزاداری ها به دیگران تذکر میدید چون همین امر به معروف هست... افراد مذهبی تصور میکنند امر به معروف فقط و فقط توصیه به حجاب هست... و حفظ نعمت محیط زیست ذره ای اهمیت نداره و معروف نيست.... نمیدونم چطوره که با خودشون یه خروار سجاده؛ کتاب دعا... وسایل مسجد میبرن اما یدونه لیوان نمیتونند بزارن تو کیفشون... خیلی طولانی شد ولی دلم خیلی پر بود.....

پیام این مادر عزیز من را یاد این صحبت از دکتر علی غلامی انداخت 👆👆👆

جاهلان شما پرتلاش و آگاهان شما تن پرور و کوتاهی ورزند! 😔 ( حکمت ۲۸۳، علل سقوط جامعه) #به_وقت_اذان_صبح #نهج_البلاغه