فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 حاج قاسم آمد... 🌷
برخی منابع جمعیت حاضر در اهواز را حدود 2میلیون نفر تخمین میزنند.
#سپهبد_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
@madarezirak
✨ بچه را، در هفت تا چهاردهسالگی، از راحتطلبی جدا کن! ✨
🔹 اولین علاقه و اولین گرایشی که ما در خودمان تجربه میکنیم «راحتطلبی» است. حتی لذّتجویی که یکی از فراگیرترین گرایشهای ما در طول زندگیمان هست و برای همۀ آدمها به انحاء مختلف، موضوع مطرحی است، بعد از راحتطلبی سراغ آدم میآید. گرچه خود راحتی لذّت دارد، اما بههرحال انسان به راحتی علاقهمند است. یک نوزاد وقتی به دنیا میآید، تا گرسنهاش میشود، احساس میکند ناراحت شده، شروع میکند گریه کردن. تا دلدرد میگیرد، ناراحتی را احساس میکند و عکسالعمل نشان میدهد.
🔸 ما با راحتطلبی زاده میشویم. بعداً گرایشهای دیگر دنیاییِ ما، بیشتر تجلی میکنند و بعضی از اوقات به خاطر همین راحتطلبیِ تورم یافته، گرایشهای دیگر بد و خوبی هم در ما شکل میگیرد. شاید اوایلش انسان زیاد حبّ بقاء نداشته باشد؛ نمیفهمد من بمیرم یعنی چی، «دوست دارم زنده بمانم» را ممکن است حس و تجربه نکند، ولی عجالتاً مایل است «ناراحت» نباشد. راحتطلبی یکی از گرایشهای کلیدی ماست و یکی از شعبات اصلی حبّالدنیاست.
🔹 خیلی وقتها جوانها خودشان را اهل حبّ الدنیا نمیدانند، میگویند آیا ما حبّ مال داریم؟ حبّ جاه داریم؟ ما چه قسمتی از حبّ الدنیا را داریم؟ و خیلیها هم جوانها را باصفا میدانند. بله، واقعاً جوانها، فینفسه، باصفاتر از مسنها هستند، ولی یکی از مهمترین صفات بد دنیاطلبانه، که میتواند در جوانها رواج داشته باشد، حتی در جوانهای به ظاهر خوب که اهل بیبند و باری نیستند، همین راحتطلبی است. میبینی جوان وقتی خودش را لذّتپرست نمیداند، بچۀ خوبی میداند. وقتی خودش را شهوتران نمیداند، و میبیند که دنبال هرزگی نمیرود، خودش را بچۀ خیلی خوبی میداند. اما وقتی دقت میکنی، میبینی راحتطلبی در او موج میزند ...
🔸 وقتی ما جلوی این راحتطلبی را نگرفتیم، جلوی شهوتپرستی را هم نمیگیریم.
🔹 بسیاری از خانوادههای مذهبی، گلهمند هستند از اینکه: «بچۀ ما تا چهاردهسالگی کم و زیاد بچۀ خوبی بود، و حتی نماز میخواند. نه تنها خیلی از رفتارهای ناخوب را نداشت، بلکه رفتارهای خوب هم داشت. اما کم کم سر و گوشش دارد میجنبد، کم کم دنبال رفقای ناباب است، از لذّت حرام چشم نمیپوشد و دارد بداخلاقی میکند.» بررسی که میکنید، میبینید در این خانواده، از هفت تا چهارده سال، پدر و مادر فرصت داشتهاند که این بچه را از راحتطلبی جدا کنند؛ اما چون بچهاش را دوست دارد، میگوید بگذار بچهام «راحت» باشد.
🔸 قبل از چهاردهسالگی، باید پدر و مادر، مسئولیتهایی را به بچه بدهند. او باید اهل مبارزه با راحتی بشود.
(استاد حجت الاسلام پناهیان)
#تربیت_فرزند
@madarezirak
سعی نکنید هر روز و هر دقیقه فرزندتان را سرگرم کنید، درست است که او را دوست دارید و می خواهید با او بازی کنید و به او چیز یاد بدهید اما این به نفع کودک نیست.
اجازه دهید هر روز مدت زمانی برای خودش تنها باشد و سر خودش را با اسباب بازی هایش گرم کند، خودتان هم همان اطراف باشید و کودک را در جای امن قرار دهید، وقتی کودک خودش چیزهای مورد علاقه اش را پیدا می کند شناختش از خودش هم بالاتر می رود.
#تربیت_فرزند
@madarezirak
معمولاً کودکان سالم از انرژی زیادی برخوردار هستند که به وسیله بازی آنرا تخليه می کنند.
اگر انرژی های اضافی کودک از طریق صحیح به مصرف نرسد و به حالت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره شود، موجب ناآرامی، عصبانیت، بدخلقی و پرخاشگری او می شود.
بجای به کار بردن کلماتی مثل بشین، بی سرصدا بازی کن، انقد نپر .... وقت و زمانی برای بازی کودکان بگذاریم اگر آپارتمان نشین هستیم هر روز زمانی را برای بازی کودک در خارج از خانه بگذاریم.
#تربیت_فرزند
@madarezirak
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 علامه طهرانی 🍃
🛍 فرزند ایشان: اصرار داشتند که اگر از بازار چیزی تهیه میکنیم حتماً در کیسهای پوشیده باشد تا مبادا نگاه کسی به آن بیفتد و قلبش تقاضای آن غذا را بنماید و نتواند از آن تناول نماید.
🛍 حتی در خرید نان نیز این معنی را سفارش میفرمودند ... . میفرمودند: غذایی که چشم کسی در آن است، نور و برکتش از بین میرود و چهبسا موجب برخی از امراض صعبالعلاج گردد.
📚 نور مجرد – جلد دوم
@madarezirak
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 استاد قرائتی 🍃
⭐️ یک خانم پزشکی اخیراً عروس شده افطاریها جایی نمیرفت؛ پرسیدند چرا؟ گفت من بچه اولام است سعی میکنم اولین لقمههایی که میخورم که بناست جزو سلول بچهام بشود میخواهم لقمههایی باشد که صددرصد حلال باشد.
⭐️ خانم پزشک است اما دقت میکند چه میخورد، چه به بچهاش میدهد. آدم هم داریم که میگوید بچهام خوش باشد دزدی هم بود باشد!
#بارداری
🌐 Qaraati.ir
@madarezirak
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
☀️ امام خمینی ☀️
🚂 عروس امام: من بچه کوچکی داشتم که راه افتاده بود ایشان فرمودند: « در کنار پلهها نرده بگذارید. شما میخواهید به کودک فشار بیاورید که آخ رفتی! آخ افتادی!
🚂 آن بچه نمیفهمد. آن بچه باید بدود و آن بچه باید سرش را (پایین) بیاندازد و برود. و شما باید بفکر او باشید و چیزهای خطرناک را از جلوی پایش بردارید». ... و میگفتند: «شما باید رعایت کنید و از او نخواهید که مواظب باشد».
📚 (بخشی از یک کتاب)
#ذریه_طیبه
@madarezirak
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🍃 علامه طباطبایی 🍃
🚀 دختر ایشان: از سر و صدای فراوان فرزندان و نوه ها و نیز پرحرفی ها و سؤالات مکرر آنان به هیچ عنوان ناراحت و خسته نمی شد؛
🚀 در خانه هم توصیه می کرد، مبادا در مقابل کودکان عکس العمل بدی نشان دهید و به آنان چیزی بگویید، بچه باید آزاد باشد! در عین حال به ادب و تربیت نوباوگان توجه داشت ...
📚 آن مرد آسمانی
@madarezirak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدویی از تماس تلفنی مادر سردار سلیمانی با وی🌷🖤
#انتقام_سخت
#سرداردلها
@madarezirak
#ایده
#خلاقیت
چیکار کنیم کتری حسابی براق بشه😍
👌 پنج قاشق غذا خوری نمک رو با2قاشق غذا خوری سركه كاملامخلوط و بااسكاچ كتری رو آروم بشویید
از سيم استفاده نكنيد🤭
#یکشنبه
#ایده_خانه
@madarezirak
@Farsna (2).mp3
15.43M
📢 مداحی سیدرضا نریمانی برای شهید #قاسم_سلیمانی
🎙 نمیشه باورم خبرهایی که میشنوم/چطور قبول کنم که بی علم شده حرم
@madarezirak
4_5805428391159006937.mp3
6.38M
🎙♨️ مداحی حاج #محمود_کریمی به مناسبت شهادت #سردار_سلیمانی
🔻چه فاطمیه ای شد امسال
🔻امید و دلبرم برگشته
🔻شبیه فاطمه از آتیش
🔻مدافع حرم برگشته
🚩 @madarezirak
✴️ دوشنبه 👈 16 دی 98
👈10 جمادی الاول 1441👈10 ژانویه 2020
🕌مناسبت های اسلامی.
⚫️قتل خسرو پرویز شاه ایران به دست پسرش شیرویه به دعای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.(7 هجری)
🕋تحویل پیراهن ابراهیم خلیل علیه السلام به زینب کبری سلام الله علیها توسط حضرت زهرا سلام الله علیها که روز عاشورا تحویل امام حسین علیه السلام بدهد..
◼️شروع جنگ جمل با جنگ افروزی عایشه طلحه و زبیر.(36 هجری)
🌙🌟احکام اسلامی و دینی.
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند ان شاءالله.
✅زراعت و کشاورزی.
✅شخم زدن زمین.
✅و سلف خریدن ( پیش خرید محصولات کشاورزی) خوب است.
👶نوزاد امروز روزیش زیاد و عمر زیاد کند تا پیر شود.ان شاءالله.
🤒بیمار امروز شفا یابد ان شاءالله.
🛫 مسافرت مکروه است اگر ضروری است حتما همراه صدقه باشد.
👩❤️👩حکم مباشرت امشب.
مباشرت شب سه شنبه مستحب و فرزند دهانی خوش بو و دلی مهربان دارد. و برای سلامتی نیز مفید است.
🔭 احکام نجوم
🌓انجام اموری از قبیل:
✳️شروع به ساخت و ساز..
✳️خرید جواهرات.
✳️و امور زناشویی نیک است.
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب و باعث عزت و احترام است.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری،خوب نیست و باعث درد و الم است.
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند
تعبیرش از ایه 11 سوره مبارکه هود علیه السلام است.
الا الذین صبروا و عملوا الصالحات اولئک لهم مغفره و اجر کبیر....
و از معنای ان استفاده می شود که کاری برای خواب بیننده پیش اید که در نظر مردم مشکل باشد و چون صبر کند موجب نیکنامی و راحتی ایام عمر او باشد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما
تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهماالسلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
025 377 47 297
@madarezirak
@taghvimehamsaran
♦️ آمادگی شش آستان مقدس امامزادگان برای اسکان زائرین و مسافرین
🔹جهت شرکت کنندگان در مراسم تشییع پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکشنبه و دوشنبه ۱۵ و ۱۶ دیماه آستان مقدس امامزادگان در خدمت زائرین و مسافرین میباشد:
🔸محل اسکان زائرین:
۱)امامزاده جعفر شهید علیه السلام
واقع در خیابان امامزاده ابراهیم علیه السلام کوچه ۴۶ سمت راست فرعی اول
تلفن دفتر؛ 02538903055
۲)امامزاده علی بن جعفرعلیه السلام
واقع در انتهای خیابان چهارمردان بلوار شهید روحانی خیابان کوثر
تلفن: ۰۹۱۹۲۹۰۷۸۶۶
۳)امامزاده جمال الدین علیه السلام
واقع در کمربندی اراک
۴)امامزاده احمدبن قاسم علیه السلام
واقع در خیابان معلم ابتدایی بلوار پیامبر اعظم(ص)
تلفن دفتر: 02537737130
۵)امامزاده ابراهیم علیه السلام
واقع در خیابان امامزاده ابراهیم علیه السلام
تلفن: 02538826144
۶)امامزاده جعفر علیه السلام زواریون
واقع در ۶۰ کیلومتری جاده قم اراک
تلفن:09100836391
*روابط عمومی اوقاف استان قم*
@madarezirak
شهیدی که سردار شهید قاسم سلیمانی وصیت کرد کنار او دفن شود
شهید محمد حسین یوسف الهی سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
شهید «محمّد حسین یوسف الهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد اما خاطره ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد.
محمد حسین، مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
خاطراتی خواندنی از این شهید عزیز را با هم مرو می کنیم:
* به من گفته بود در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت می شود بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.
نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه.
بعداً برای این فاصلة زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: تو شهید نمی شوی.
با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.
در آن شب و در آن جا هیچ کس جز خدا همراه من نبود!
* با مجروح شدن پسرم محمّد حسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ...
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ...
* پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.
ساعت 10 شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم.
نمی¬دانستیم کجا برویم.
جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّد حسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!
جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!
وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند.
اوّلین سؤال ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟
لب¬خندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!
محمّد حسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت!
* دو تا از بچّه های واحد شناسایی ازما جدا شدند. آنها با لباس غوّاصی در آب-ها جلو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ بر گشتیم.
محمّد حسین که مسؤول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.
حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می شود.
امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می کنم.
صبح روز بعد حسین را دیدم. خوش حال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟
گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!
مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.
با خوش حالی گفتم: الآن کجا هستند؟
گفت: «در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهرة اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟
اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.
اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.»
پرسیدم: چه طور؟!
گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.
من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.
وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
***
زمستان 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.
بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم.
حسین به همه اشاره کرد به جز من!
چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد!
از این ماجراها در سینة بچّه های اطّلاعات لشکر ثارالله بسیار نهفته است. رازهایی که هیچ جا بازگو نشد ...
منبع: کتاب نسل سوخته
@madarezirak
سالها دنبالِ قهرمانسازی بودیم برای کودکانمان
تا از شرّ مرد عنکبوتی و .... رهایشان کنیم!
سردار دلِ کودکانمان شدی و ....
رفتنت تمامِ "مین"هایی که سالها نبردِ فرهنگی دشمن در قلب فرزندان و جوانان ما کاشته بود؛ خنثی کرد!
دشمن هنوز نفهمیده... چه حماقتی کرده است!
#انتقام_سخت ✌️
@madarezirak