سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
ما مسلمانیم اما ما مسلمانِ نجف
جانِ کعبه صدهزاران بار قربانِ نجف
روزِ اول که زمین را چون نگینی خلق کرد
گفت در گوشش خدا جانِ تو و جانِ نجف
در نجف مدحِ علی میچسبد اما بعدِ آن
نامِ عباس است غوغا زیرِ ایوانِ نجف
کارِ ما مدحِ علی نه مدحِ قنبر گفتن است
مدحِ عباس است اما کارِ طوفانِ نجف
- -
بر علی سوگند فریادِ علی عباسِ اوست
باب حاجات است پس نادِعلی عباسِ اوست
کیست این مرد این تمامِ اقتدارِ زینب است
کیست این شیر این که تیغِ کارزار زینب است
سایهی زینب نمیدیدند ، اصلا میشود
دید خانم را که کوهی در کنار زینب است
شانه هایش را نوشتم کوهسارِ کربلا
گیسوانش را نوشتم آبشارِ زینب است
دستمالِ زردِ بابایش به عباسش رسید
بعد از این او مرتضا او ذوالفقارِ زینب است
- -
بیلدیلَر عالَمدَ عباسدی خانومون عالمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
آسمان خورده تَرَک تا او عَلَم برداشته
کوه از جا کَنده شد یا او قدم برداشته
کودکان بر شانه بر دستش عَلَم پایش رکاب
یک تنه بر دوشِ خود بارِ حرم برداشته
ما گرههایی که کور است این حرم میآوریم
داد ، دستِ خود ولی دست کَرَم برداشته
گفت آقایم که از ماهم خیالش راحت است
دستهایش را به محشر مادرم برداشته
- -
گفت آری با کریمان کارها دشوار نیست
پیشِ این باب الحوائج این گرهها کار نیست
گرچه از داغِ پسر سوزد جگرها بیشتر
میزند داغِ برادر بر کمرها بیشتر
تا صدایِ یا اخا آمد تمامیِ حرم
روی سینه میزدند اما به سرها بیشتر
زود آمد بر سرش چون خوب می داند حسین
بعد صدها تیر می آید تبرها بیشتر
کاش می شد اینهمه زیبا نبود این با ادب
گفت وای از تیرها وای از نظرها بیشتر
- -
هلهله می آمد و بر سینه مادرها زدند
زود خانمها گرهها را به معجرها زدند
پیشِ اکبر اینقدر این پُشتِ زخمی تا نشد
آمد اما در حرم نزدیکِ دخترها نشد
این طرف زینب زمین میخُورد در آنسو حسین
بعد از این بابا برایِ بچهها بابا نشد
وای دیگر این ربابه آن ربابِ قبل نیست
خواست خانم پیشِ اصغر پا شود اما نشد
آنقدر محکم گره زد که حرامی تا کشید
رویِ دختر شد سیاه اما گرهها وا نشد
- -
شد غروب و بچهها از درد زانو میزدند
عمداً این سر را نوکِ نیزه به پهلو میزدند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند
کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند
به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند
گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند
من که از روضهی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند
غیر تو حال حرم را چه کسی میفهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند
هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند
حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست
بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
ماه ، می گویند پشت ابر پنهان می شود
ماهت ای بانو شبی بر نیزه تابان می شود
مادر سقا ! اگر باران نمی بارد چه باک
آب درس اول ما در دبستان می شود
دامنت عباس پرور شد تعجب هم نداشت
مور هم باشد کنار تو سلیمان می شود
در عرب را که نمی دانم ولی ام البنین!
هرچه ایرانی است با عباس سلمان می شود
می کند فرزندت ای بانو مگر پیغمبری
ارمنی هم روز تاسوعا مسلمان می شود
خانه ی عباس تو دارالشفای دردهاست
درد بی درمان هم اینجا زود درمان می شود
پیرهن ها خونی اند و یوسفانت رفته اند
این گلستانی که دیدم بیت الاحزان می شود
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
بعد از تو، غم به سینه ی لیلا پناه برد
مجنون دل شکسته به صحرا پناه برد
برخیز ای پناه حرم ، گوشواره ای
با دلهره به زینب کبری پناه برد
پُرکرده حرمله همه جا، شاه بی سپاه
از بی کسی به خیمه ی زنها پناه برد
قولت چه می شود؟به تو امید بسته است
دیدی خودت رباب به سقا پناه برد
بعد از تو،خیمه های حرم زود گُر گرفت
زینب همین که سوخت،به زهرا پناه برد
با احترام قافله برگشت تا حجاز!
در خواب هم رقیه به رویا پناه برد
بعد از تو،حرف از سرِبازار می زنند
هشتادوچار کودک و زن زار می زنند
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
چشم تو دیدم و چشم تر من ریخت به هم
حال با وضع سر تو،سر من ریخت به هم
نه علمدارِسپاهم،که سپاهم بودی
تا تو پاشیده شدی،لشکر من ریخت به هم
مادرم آمده بالای تن بی دستت
از به هم ریختنت،مادر من ریخت به هم
قبل از آنی که تنم زیر سم اسب رود
ازتماشای تنت،پیکر من ریخت به هم
صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز
حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم
بی تو ناموس مرا در ملاءعام برند
غیرت الله ببین دختر من ریخت به هم
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
_________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
_______________________________
#حضرت_عباس
علیُ معالحق و حق با علیست
که ماکو ولی ، بعدش الا علیست
محمد علی است و زهرا علیست
که کارّ خدا دستِ مولا علیست
علی گویم و گفتهام بارها
چه کم باشد اینگونه بسیارها
علی جلوهای کرد و تکرار شد
علی عازم قلب پیکار شد
علی بارِ دیگر که کرّار شد
علی شد جوان و علمدار شد
ابالفضل یعنی که مولا علی
صد و سی و سه مرتبه یاعلی
فقط اوست تیغّ دو دَم میزند
و مانندِ حیدر عَلم میزند
همینکه به میدان قدم میزند
چپ و راست هِی بهم میزند
به پیشانیش نقش زرد علیست
که این دستمال نبرد علیست
اگر اینچنین عزمِ میدان کند
پیشمان شوند و پریشان کند
حرم را پِیِ خود رجز خوان کند
زند ضربه و یاحسن جان کند
زند باحسین و زند باحسن
کِشد یاحسین و کِشد یاحسن
میانِ حرم مرکبِ کودکان
به میدان ولی کوه آتشفشان
میان حرم خادم این و آن
به میدان ولی مرد تیغ و کمان
رقیه از این دوش سر برنداشت
که از دوشِ او جایِ بهتر نداشت
امیر است و آواره زینب است
کفیل است و بیچاره زینب است
ولی او فقط چاره زینب است
بگو که همه کاره زینب است
همیشه حرم را بهم میزند
که دل میبرد تا قدم میزند
اگر خیل مژگانِ گیرا نبود
اگربرقِ چشمان آقا نبود
و اینقدر خوش قدّ و بالا نبود
چه میشد که اینقدر زیبا نبود
ببین آخر از دور چشمش زدند
خدایا چه بدجور چشمش زدند
نشان داد چشمان خود را به آب
لب خشک و سوزان خود را به آب
و نوزادِ بی جان خود را به آب
فرو کرد دستان خود را به آب
پُر از آب شد مشکِ آب آورش
خجالت کشید از دو دست ترش
به سوی حرم راه طفلان گرفت
که از بارشر تیر باران گرفت
دو بازوی او تیغ بران گرفت
ولی مَشک را او به دندان گرفت
نفس زد به تاب آمدم صبر کن
که خانم رباب آمدم صبر کن
شد از تیرها خریدار پشت
که خَم شد به مشک و پدیدار پشت
شده زیر رگبار خونبار پشت
به مقتل نوشتند شد خار پشت
ولی حیف تیری به مشکش نشست
و تیر دگر قاب چشمش شکست
چه شد حرمله روی زانو نشست
که تیرش میان دو اَبرو نشست
نوک نیزهای سمتِ پهلو نشست
عمودی به سر خورد و بر او نشست
عمو از سرِ زین زمین ریخت ریخت
سپاهی سرش از کمین ریخت ریخت
سر و وضع او را بهم ریختند
به نیزه عمو را بهم ریختند
به تیغی گلو را بهم ریختند
کشیدند و مو را بهم ریختند
حرامی همه پشت هم آمدند
پس از او ارازل حرم آمدند
پس از او دل زار خواهر شکست
یتیمی زمین خورد و از پر شکست
و سیلی چنان خورد که سر شکست
که دندان شیریِ دختر شکست
یتیمی عمو گفت او را زدند
چه کج رویر نیزه عمو را زدند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________________
#حضرت_عباس
زلف تو روی نیزه به دستان باد بود
دور و بر عقیله حرامی زیاد بود
آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها
شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود
می خواستی که دین حقیقی بیان کنی
اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود
هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد
قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود
بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری
می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود
گهواره را به قیمت ارزان فروختند
بازار چوب کوفه از این رو کساد بود
بغض علی ست علت این ظلم آشکار
در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود
🔸شاعر:
#علی_اصغر_یزدی
______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
_______________________________
#حضرت_عباس
ای لشکر حق را سر و سردار اباالفضل
وی دست علی در صف پیکار اباالفضل
هم خون حسین بن علی در تن پاکت
هم روح تو در پیکر ایثار اباالفضل
ریحانۀ دو فاطمه، ماه سه خورشید
آرام دل حیدر کرار اباالفضل
مانند تو در ارتش اسلام که دیده
فرمانده و سقا و علمدار اباالفضل
تو ماه بنی هاشمی و ما شب تاریک
تو لالة عباسی و ما خار اباالفضل
هم کاشف کرب پسر فاطمه هستی
هم خیل بنی فاطمه را یار اباالفضل
بر حاجت خود کرده صد و سی و سه نوبت
هر خسته دلی نام تو تکرار اباالفضل
در مصر ولایت شده بر یوسف زهرا
تو مشتری و علقمه بازار اباالفضل
عشق و ادب و غیرت و ایثار و شهادت
کردند به آقایی ات اقرار اباالفضل
تو رسته ای از خویش و گرفتار حسینی
خلقند به عشق تو گرفتار اباالفضل
ما بهر تو گریان و زند زخم تو خنده
پیوسته به شمشیر شرربار اباالفضل
برخیز سکینه به حرم منتظر توست
جامش به کف و اشک به رخسار اباالفضل
از سوز عطش آب شده طفل سه ساله
مگذار بگرید به حرم زار اباالفضل
تا آن که ببینند به تن دست نداری
یک لحظه سر از علقمه بردار اباالفضل
مگذار رود زینب کبری به اسیری
ای دست علی، دست برون آر اباالفضل
تو چشم حسینی که زده تیر به چشمت
ای دور حرم چشم تو بیدار اباالفضل
کی گفته تن پاک تو در علقمه تنهاست
گردیده تو را فاطمه زوار اباالفضل
خون دل ما را که شده اشک عزایت
زهرا و حسین اند خریدار اباالفضل
مگذار شود خشک دمی دیدة "میثم"
چشمی که بگریم به تو بسیار اباالفضل
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#حضرت_عباس
با تیر جفا خانه خرابش کردند
او در پی آب بود و آبش کردند
عباس که شیر سربلندست ؛ ولی
شرمنده ی بی شیر ربابش کردند
#مرتضی_اسداللهی
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#حضرت_عباس #تاسوعا
ای چشم تو بیمار،گرفتار،گرفتار
برخیز چه پیش آمده این بار علمدار
گیریم که دست و علم و مشک بیفتد
برخیز فدای سرت انگار نه انگار
#فاضل_نظری
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#حضرت_عباس (ع)
حلقه عشق ترک خورده نگین افتاده
سرو قامت بدنی بود ، چنین افتاده
هرکجاچشم دراین علقمه می اندازم
قطعه ای از پسر اُم بنین افتاده
#سیدحسین_میرعمادی
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
مناجات محرمی امام زمان (عج)
____________________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند
کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند
به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند
گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند
من که از روضهی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند
غیر تو حال حرم را چه کسی میفهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند
هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند
حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست
بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
مناجات محرمی امام زمان
______________________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا
صاحب عزای ماه محرم بیا بیا
خیمه به خیمه، روضه شدم در فراق تو
ای همنشین گریهٔ نمنم بیا بیا
اشک فراق، شور شعور آفرین بود
شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا
شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها
بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا
در خیمه ای که روضه عباس شد به پا
من با امید قول تو ماندم بیا بیا
ما نوکریم، خوب و بد از هم سوا نکن
ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا
*
افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا
نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا
گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو
اما گرفته است حرم، دم بیا بیا
چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم
طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا
🔸شاعر:
#سعید_نسیمی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#امام_زمان_عج
#تاسوعا
#غزل
چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند
کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند
به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند
گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند
من که از روضهی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند
غیر تو حال حرم را چه کسی میفهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند
هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند
حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست
بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند
#حسن_لطفی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
#حضرت_ابالفضل_علیه_السلام
#تاسوعا
#بحر_طویل
شیرِ بی باکِ علی رفت به میدان و چوطوفان
همه شیران و یَلان را چو پَرِ کاه به یک آه
وَ ناگاه به هم ریخت و شد ساقیِ دلخواهِ حسینی
که همه دلخوشی ماهِ بنی هاشمیان،حضرتِ سلطان ،
یَلِ میدانِ بَلا بود.
چه ماهی؟
شَهِ پیکار و جهاندار و سپهدار و یَلِ حیدرِ کرار و
عَلَم گیر و علمدار و زَده گردن بسیار و
به یک حمله ی خونبارو... !
ابالفضل همان مردِ دلاور ،پسرِ حضرتِ حیدر
که ز جا کنده دَرِ قلعه ی خیبر
وَ نگو ماه که از ماه فراتر
وَ نگو چشم بگو تیزی خنجر
و نگو دست بگو زورِ دو لشکَر
که شده ذکرِ لبِ قاسم و عون و علی اکبر ،
همه ی عشقِ برادر،پسرِ شیرِ عرب، دشمنِ شب ،
عاشقِ خورشید نَسَب ،وقتِ غضب
قبضه ی شمشیر به کَف ،وقتِ سخن
داشت به لب نقل و رطب،حضرتِ زینب همه جا بود
دعاگوی ابالفضلِ علمدار؛همانی که زده
یکسَره از میسَره تامیمَنه او یک تَنه
بَه بَه به چنین هیمَنه ،ای آینه بنگَر به تنِ او،
دَمِ شب شکنِ او،به برقِ بدنِ او ،به لحنِ سخنِ او
وَ به خونی که شده رودِ فرات از دهنِ او
وَ شده جوشَنِ صد پاره ی او هم کفَنِ او
وَ قسم می خورم اصلأ
به همان نورِ جبینَش
وَ به آن برقِ نگینَش
وَ به شَقُ القمر و قطعِ یمینَش
وَ به باوَر و یقینَش
که شده قوَتِ دینَش
وَ به آن خنده ی نازِ نمکینَش
وَ قسم می خورم اصلأ
به همانِ زخمِ به ابروش،
به بازوش ،
به آن عَطرِ خوشِ جوشن و گیسوش
که مدهوش شده عالمی از بوش
به ابرو و به بازو و به گیسو و بَر و رویِ
ابالفضلِ علمدار قسم ماهِ محرم
وَ غَمَش دلخوشی ماست
وَ این لُطفِ خودِ حضرتِ سقاست
که در سینه ی ما شورِ گُل فاطمه برپاست،
چه زیباست
وَ زهراست که در مجلسِ ما آمده
از بس که غمِ حضرتِ عباس در اینجاست...
#محسن_کاویانی
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
🏴یاابالفضل العباس (ع)
امشب شب توسّل ما بر دو دست توست
در عشق حرف اوّل دفتر دو دست توست
ای دست انبیاء و ملائک دخیلتان
باب المراد تا خود محشر دو دست توست
تاسوعای حسینی تسلیت باد
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
_______________________________
#حضرت_عباس #بحر_طویل
کنار خیمه ها می زد قدم آرامشی که در دلش طوفانی از غم بود و آنکه غمزدای اشرف اولاد آدم بود.
کنار خیمه ها می زد قدم یادش می آمد روزگار کودکی را، مادرش ام البنین شانه به مویش می کشید و زیر لب می گفت: اولادم فدای بچه های مادر سادات!
کنار خیمه ها می زد قدم با عزت و هیبت مباد آنکه نسیمی بی اجازه رد شود از لابلای خیمه ی ناموس آل الله. ناگاه از میان لشگر کوفه کسی آمد. کسی نه، کمتر از خار و خسی آمد کنار خیمه ها فریاد زد: شمرم! امان نامه برای زاده ی ام البنین دارم... حرم لرزید و عباس از خجالت...
از خجالت...
از خجالت سر به زیر افکنده وقتی می شود یک مرد و از لبهای خشک کودکان شرمنده وقتی می شود باید سکینه هم بیاید با لبی خشکیده با مشکی تهی از آب آری سینه می گیرد و سقا روبروی حضرت ارباب...
-ای آقای من! ای سید و مولای من! اذنم بده چون "ضاق صدری"سینه ام تنگ است و تنها چاره ام با کوفیان جنگ است.
به میدان می رود با چند مشک خالی و اطفال شادند و اما عمه ی سادات چشمانش به قد و قامت عباس( داری می روی پشت و پناه خیمه گاه ما، پناه ما؟!) به میدان می رود جنگی نمایان می کند تا بر شریعه می رسد فوراً کفی از آب می گیرد، نهیبی می زند بر آب " آقایم حسین تشنه است" حرم تشنه، گل پیغمبرم تشنه، لبان خواهرم تشنه، علی اکبر که عطشان جان سپرد اما علی اصغرم تشنه
به دوشش مشک آب و روبرویش لشگری بی تاب و در انبوه نخلستان کمانداران کمین کردند و خونخواران کمین کردند و با یک ضربه ی شمشیر دست افتاد و دست دیگرش در راه اربابش حسین افتاد و مشکش را به دندان برد و دارد گوشه چشمی سوی خیمه... ای رباب و ای سکینه، ای علی اصغر
دوباره روضه شد چشم اباالفضل و دوباره حرمله... تیر سه شعبه...
چرا در روضه عباس چشمی کاسه ی خون می شود هرسال؟!
چرا در روضه، سر با گرز گلگون شد هر سال؟!
عمود آمد سرش برگشت
از روی فرس بی دست سقا پیکرش برگشت
تنش غارت شد و آنگاه فرم پیکرش برگشت
نمی دانم چه آمد بر سرش ادرک اخایِ حنجرش برگشت
حسین آمد به سمت علقمه، زهرای اطهر مادرش برگشت
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
________________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
✅ اشعار #شب_تاسوعا
______________________________
#حضرت_عباس
دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن
گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن
مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست
تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن
تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا
به هوای سر زلفش تو هواداری کن
تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست
عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن
چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند
قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن
بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه
لااقل بهر من سوخته دل کاری کن
آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان
بعد آن بر من بی دست عزاداری کن
🔸شاعر:
#سیدمحمد_جوادی
_______________________________
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
درد من و درمان تو يا حضرت عباس
دست من و دامان تو، يا حضرت عباس
تو قبله ي حاجاتي و من يكسره حاجت
چشم من و احسان تو يا حضرت عباس
اي ديده علي، ماه شب چهاردهم را
در چاك گريبان تو يا حضرت عباس
تو ساقي مهريه ي زهرايي از آنرو
دريا شده عطشان تو يا حضرت عباس
از روز ازل، بوسهگه وجه خدا بود
دست و لب خندان تو يا حضرت عباس
نَبْود عجب ار صوت علي زنده شود باز
با خواندن قرآن تو يا حضرت عباس
در پنجه ي ارباب دعا، حبل متيني است
از رشته ي دامان تو يا حضرت عباس
پشت تو نلرزد، چو علي گر همه عالم
آيند به ميدان تو يا حضرت عباس
گو خلق بيارند، بخوانند و بگويند
آرند چه در شان تو، يا حضرت عباس
پيغمبر و زهرا و علي و حسنينند
مداح و ثناخوان تو يا حضرت عباس
بس فخر كند حضرت سلمان اگر او را
خوانند مسلمان تو يا حضرت عباس
سقّايي و سرداري و ايثار، سه حرفند
از مكتب عرفان تو يا حضرت عباس
تير و سپر و نيزه بوَد در كف دشمن
در قبضه ي فرمان تو يا حضرت عباس
مدح تو نه آن است كه گويند اديبان
از ابرو و چشمان تو يا حضرت عباس
مدح تو عيان است، عيان است، عيان است
در پرتو ايمان تو يا حضرت عباس
مدح تو نوشته است، نوشته است، نوشته است
در زخم فراوان تو يا حضرت عباس
مدح تو همين است، كه فرمود امامت
مولات به قربان تو يا حضرت عباس
مدح تو همين است، كه با خيل ملائك
پرواز كند جان تو يا حضرت عباس
مدح تو همين است، كه مولاي دو عالم
زد بوسه به دستان تو يا حضرت عباس
تو حُسن خدايي دل «ميثم» شده روشن
از حُسن فروزان تو يا حضرت عباس
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت_ابالفضل_(ع)
ای سرو همیشه راست قامت
وی سایۀ قامتت قیامت
جان را به عنایتت توسل
دل را به ولایتت اقامت
ابروی خمت به صفحۀ رخ
بسم الله درس استقامت
در سایۀ تیغ تواست جاوید
توحید و نبوّت و امامت
از شیر خدای برده زآغاز
میراث شجاعت و امامت
عبدی و خدا خصائلی تو
عباس و ابوالفضائلی تو
ای سینۀ عشق داغدارت
وی قلب وصال بی قرارت
گل بوسۀ چار حجت حق
بر دست و جبین هزار بارت
سقّائی تشنگان، مُحّول
از دست، به چشم اشکبارت
جان پرور صد هزار عیسی
گردی که نشسته بر عذارت
کردی سر و جان نثار جانان
ای جان جهانیان نثارت
خون تو به عشق آبرو داد
رخسار جهاد را وضو داد
ای روی تو ماه آل هاشم
ای پشت و پناه آل هاشم
بر شمس جمال بی مثالت
پیوسته نگاه آل هاشم
در ظلمت شب چراغ رویت
روشنگر راه آل هاشم
سر تا قدم تو صبح امّید
در شام سیاه آل هاشم
شقّای همیشه مشک بر دوش
سردار سپاه آل هاشم
سردار سپاه و مشک بر دوش
تاریخ کجا کند فراموش
ای سایۀ قامتت رشادت
افتاده به مقدمت سیادت
بر گِرد سر حسین، مادر
گردانده تو را شب ولادت
در کوی حسین، عشق بازی
شد بهر تو بهترین عبادت
بر بنده، کوچکت بزرگی
آورده فرو سر ارادت
بگرفته برادرت در آغوش
هنگام ولادت و شهادت
تا در قدمش فدا نگشتی
یک لحظه از او جدا نگشتی
بر خاک تو هر که سر ندارد
سر از دل خاک بر ندارد
در کوی تو وهم ره نبرده
از جاه تو کس خبر ندارد
در بین دو آفتاب زهرا
مثل تو علی قمر ندارد
گلبوسه چو تو به دست و بازو
از تو لب تشنه تر ندارد
تو چشم و چراغ عالمینی
سر تا به قدم همه حسینی
مشکی زسرشک و خون به دوشت
دل، بحر صفت پر از خروشت
تا آب بری برای اطفال
نیش سر تیر بود نوشت
اشک غم تشنگان به چشمت
آه دل خستگان به گوشت
مهمیز زدی همی به مرکب
با عزم بلند و سخت کوشت
بر بردن آب سوی خیمه
شد صرف، همه توان و توشت
با آن که فتاد هر دو دستت
لبخند زدی که بود هستت
ای پا نهاده تشنه در آب
ای یاد لب تو خونجگر آب
می گشت شراره ای زآتش
می داشت گر از دلت خبر آب
سقّا نشنیده ام که چون تو
ریزد لب تشنه آب بر آب
از شدّت شرم شد گِل آلود
تا کرد به چهره ات نظر آب
سوگند به کام تشنه ات بود
از کام تو بر تو تشنه تر آب
دانی زغمت فرات چون شد
حتی دل آب بر تو خون شد
افسوس که ریخت آب بر خاک
و زاشک تو گشت خونجگر خاک
آبی که امید تشنگان بود
با آرزوی تو رفت در خاک
می خورد یکی زاشک خود خون
می ریخت یکی زغم به سر خاک
می ریخت زمشک دم به دم آب
می سوخت زآب بیشتر خاک
هرگز نشنیده ام که گردد
با ریزش آب شعله ور خاک
هم خاک زناله ات برافروخت
هم آب به ناامیدیت سوخت
بر آب چو افتدش نظر چشم
گرید زغم تو بیشتر چشم
سوز تو زده شراره بر دل
خون تو شده روان زهر چشم
عاشق نشنیده ام که چون تو
بر تیر بلا کند سپر چشم
با زانوی خود برون کشیدی
تیری که گرفت جای در چشم
باید که زکاسه اش درآرم
گریان نشود به تو اگر چشم
گریه به تو گشته عادت من
محبوب ترین عبادت من
مدح تو سزد پدر بگوید
زهرا و پیامبر بگوید
باالله قسم عجب نباشد
گر فاطمه ات پسر بگوید
رخسار تو را سزد که گردون
بر هاشمیان قمر بگوید
چون جاه تو را ملک شناسد
چون وصف تو را بشر بگوید؟
بر (میثم) خود عنایتی کن
تا مدح تو بیشتر بگوید
با وصف تو بوده سوز و سازم
بر دار غم تو سرفرازم
حاج غلامرضاسازگار
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت عباس(ع)
ما دل به تولای تو بستیم ابوا لفضل
چون گرد به راه تو نشستیم ابوا لفضل
ما پنجره دیده به روی توگشودیم
ما دل به تولای تو بستیم ابوا لفضل
تو ماه بنی هاشم و خورشید لقایی
ما محو تو چون آینه هستیم ابوالفضل
ای جلوه گر از روی تو انوار هدایت
ما ذره خورشید پرستیم ابوالفضل
تا نقش تو تکثیر شود در نظر ما
چون آینه صد بار شکستیم ابوا لفضل
پیوند رگ و ریشه ما با غم عشق است
از هر چه به جز یارگسستیم ابوا لفضل
با یاد تو چون هم نفس و یکدله هستیم
از بند بلا یک شبه رستیم ابوا لفضل
با زمزمه عشق تو ما انس گرفتیم
ازکوثر احساس تو مستیم ابوا لفضل
ای ساقی سرچشمه ایثار و محبت
ما تشنه پیمانه به دستیم ابوالفضل
......شفق........
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت عباس(ع)-شهادت
ای علمدار سپه، کو عَلمَت
علم و دست ز پیکر قلمت
داغت ای ماه هلالم کرده ست
الف قدّ تو دالم کرده ست
تو به خون خفته کنون در بر من
داده پیغام چنین دختر من
گر نشد آب میسّر گردد
گو عمو خود به حرم برگردد
حال خواهم به حرم برگردم
گر به آن طفل برابر گردم
خود بگو من چه بگویم به جواب
گر ببیند نه عمو هست نه آب
......علی انسانی.......
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت عباس(ع)-شهادت
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه ی جان سوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
گاه سردار علمدارم و گاهی سقا
گه به پاس حرمت گشت زنان، چون شیرم
بوته ی عشق تو کرده است مرا چون زرِ ناب
دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم
گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است
از خزان تو دگر ای گل زهرا پیرم
غیرتم گاه نهیبم زند از جا بر خیز
لیک فرمان مطاع تو شود پا گیرم
تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد، ز لب شمشیرم
سایه ی پرچم تو کرد سرافراز مرا
عشق تو کرد عطا دولت عالم گیرم
کربلا کعبه ی عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله ی عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم
ای قد و قامت تو معنی «قد قامت» من
ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
جسدم را به سوی خیمه ی اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
........حسان........
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت عباس(ع)-شهادت
بوی بهشت آیـد از تـربت با صفای تو
عرض سلام می کند، کعبه به کربلای تو
در قطرات خون تو گریۀ بی صدای من
در نی استخوان من نالـۀ نـینوای تو
آه بدم، که دم بدم ناله بـرآرم از جگـر
اشک بده، که روز و شب گریه کنم برای تو
زخم تن تو مـیزند خنـده به تیر و نیزه ها
نیزه و تیـر می کند گریه بـه زخم هـای تو
ای به گلوی فاطمه، بغض غمت گره شده
با چه گنه بریـده شد دست گره گشای تو
بر لب ماست ذکـر تو، در تـن ماست زخم تو
در سر ماست شور تو، در دل ماست جای تو
حج تـو زیـر تیغ هـا، سعی تو پیش تیرها
آب شراره میشـود، یـاد گلـوی تشنهات
بحر ز شدت عطش، سر شکند به پای تو
دخت علی که کوفه شد، کرب و بلا ز خطبهاش
گوش شده کـه بشنـود از سـر نـی، صدای تو
کـوه بـه سنـگ سـر زده، سنگ به گریه آمده
کز چه خضاب شد به خون، صورت دلربای تو
میثم دل شکستــهام، دل بــه غـم تـو بستهام
زخـم تـو و سـرشک مـن، درد من و دوای تو
.......استاد سازگار........
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
🇮🇷کانون مداحان وشاعران
موسسه خیریه فرهنگی
ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از حداث الحسین علیه السلام
4_5942896846761361677.mp3
4.87M
☑️دیدم به خواب آن آشنا دارد میاید...
☑️ #مناجات_امام_زمان(عج) (بسیارجانسوز) - #شب_عاشورا 1395
🎤 حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی
🆔 @huddath_al_hussain_ir