ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
عاشقان پنج جمادی آمده
در جهان هنگام شادی آمده
در مدینه شورو غوغایی شده
خانه ی حیدر تماشایی شده
خانه ی مولا شده غرق سرور
بهر تبریک آمده غلمان و حور
فاطمه دخت نبی مادر شده
شیرمردان صاحب دختر شده
نوری از سوی خدا آمد پدید
در مدینه زینب کبرا رسید
گل ز گلزار ولایت واشده
مرتضی از لطف حق بابا شده
دختری از نسل طاها آمده
هست حیدر، جان زهرا آمده
نوری از انوار سرمد آمده
در جهان ،جان محمد آمده
آمده در این جهان اخت الحسین
بر امام مجتبی نور دوعین
در سپهر دین یزدان کوکب است
دختر زهرای اطهر زینب است
دخت زهرا ،مظهر صبر و رضاست
یاور و هم سنگر خون خداست
اوگل بستانسرای حیدر است
درسخا و جود، همچون مادر است
از تبار حیدر و زهرا نماست
همچو مادر در جهان مشکل گشاست
عالم هستی بود سرمست او
هر گره وا میشود با دست او
ما همه چون ذره و اوآفتاب
هر دعا گردد به نامش مستجاب
در کرامت در سخاوت محشر است
دستگیر شیعیان حیدر است
دستگیر ما به اذن کبریاست
در دو عالم او امید این (رضاست )
#ولادت_حضرت_زینب
#سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
امشب که از شکوفهی باران لبالب است
امشب دلم به تاب و سرم گرمِ این تب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور است و مستی است و شبی عشق مشرب است
شامی که روشناییِ روز است امشب است
امشب شبِ ملیکهیِ دادار زینب است
این جلوه جلوههایِ شبی بی کرانه است
این جذبه جذبهیِ حرمی پُر نشانه است
این سجده سجده بر قدمی جاودانه است
این شعله شعلهی نفَسی عاشقانه است
از هر لبی که میشنوی این ترانه است
عالم محیط و نقطهی پرگار زینب است
چشمی گشود و چشمِ شقایق به خواب شد
نوری دَمید و قبلهی هر آفتاب شد
سِرّی رسید و معنی اُمُ الکِتاب شد
زیباترین دعایِ علی مستجاب شد
زهراست این که در دلِ گهواره قاب شد
امشب تمامِ گرمیِ بازار زینب است
بر عرشِ دستِ سبزِ نبی تا که جا گرفت
نورش زمین و هرچه زمان را فرا گرفت
حتی بهشت سُرمه از آن خاکِ پا گرفت
از عطرِ دامنش همه جا روشنا گرفت
آئینهای مقابلِ رویَش خدا گرفت
تصویرِ جلوههای خدا وار زینب است
این کیست اینکه سُجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه دَرَد در برابرش
این کیست این که از جَلَواتِ مطهرش
عالم نبود غیرِ غباری به محضرش
فرموده از برکاتش برادرش
آئینه دارِ حیدر کرار زینب است
تا کوچهاش قبیلهی لیلا ادامه داشت
تا خانهاش گدایی عیسیٰ ادامه داشت
در چشمِ او طلالوء دریا ادامه داشت
در قامتش قیامتِ مولا ادامه داشت
زینب نبود حضرت زهرا ادامه داشت
خاتونِ خانه دارِ دو دلدار زینب است
سوگند بر شُکوهِ دلِ مرتضاییاش
سوگند بر تَقَدُسِ کربُبلاییاش
سوگند بر نمازِ شبِ کبریاییاش
بر ریشههایِ چادرِ سبزِ خداییاش
تا روزِ حشر کعبهی ایثار زینب است
سر چشمههای پُر تپشِ کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبهیِ هر آبشار از اوست
تیغِ کلامِ حیدری اش آبدار از اوست
آری تمامِ هیمنهیِ ذوالفقار از اوست
تفسیرِ آیههای غم و انتظار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است
آن شانهی صبور صبوری زِ ما ربود
وان قامتِ غیور قیامت به پا نمود
یک شیر زن حماسهیِ عباس را سرود
با دستِ خویش بیرقِ کرببلا گشود
بر بالهایِ زخمیاش افسوس جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است
پشتش شکست بسکه بر او آسمان گریست
حتیٰ به حال روز دلش بی امان گریست
آرام بین حلقهی نامحرمان گریست
از خندههای حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعلهورِ کودکان گریست
شرحِ حدیثِ کوچه و بازار زینب است
(حسن لطفی)
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
حضرت زینب(س)
تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی
آیینه ی لطافت مادر خوش آمدی
ای آن کسی که شهرت نام بلند تو
از عرش رفته است فراتر...خوش آمدی
از اشک شوق پر شده چشمان مجتبی
ای روشنای چشم برادر خوش آمدی
دروازه های کوفه به دست تو فتح شد
یاد آور حماسه ی خیبر خوش آمدی
محشر به نام نامی ات آغاز می شود
ای زیر و رو کننده ی محشر خوش آمدی
امشب شب دف است ، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است
از خاک پات، بوسه گرفته ست کهکشان
سجده کنند بر تو شب و روز عرشیان
از شوکت مقام تو این بس که بی وضو
نام تو را حسین نیاورد بر زبان
عالم حریف جوش و خروشت نمی شود
آن لحظه ای که پای حسین است در میان
ای دست های تو پل مابِین عرش و فرش
پیوند داده ای تو زمین را به آسمان
محو علیِّ اکبرِ ارباب می شوی
از بس که او شبیه علی می دهد اذان
ذکر علی الدوام تمام ملائکه!
بر چادر تو باد سلام ملائکه
عالم فدای قلب صبوری که داشتی
خورشید و ماه خیره ی نوری که داشتی
ابن زیاد وقت ورودت به کاخ کفر
عاجز شد از شکوه و غروری که داشتی
دنیا ندیده است به خود در تمام عمر
مثل برادران غیوری که داشتی
صدها هزار حضرت موسی گذشته اند
از جای جای وادی طوری که داشتی
خورشیدِ بی غروبِ شب و روز کربلا!
عالم ندیده است حسینی تر از تو را
ای سرو پاکباز که غرق عنایتی
دست مرا بگیر که دریای رحمتی
از درک جایگاه تو این خلق عاجز اند
مثل علی و فاطمه اعجاز خلقتی
در وقت خطبه خواندن تو کل کائنات
گفتند یکصدا: چه وقاری! چه شوکتی
یک جا گناه های زبان پاک می شود
وقتی که نقل می کند از تو فضیلتی
جز اینکه خاک پای تو باشیم تا ابد
در زندگی خویش نداریم حاجتی
ای آبروی روی علی، ای خدای صبر
باید نوشت: "زینب کبری" به جای صبر
هدیه بده به خانه ی قلبم بهار را
آرام کن دوباره دل بی قرار را
زینب تو کیستی که به وقت نماز خویش
وا داشتی ستایش پروردگار را
آن خطبه های حیدری ات، بعد سال ها
زنده نمود خاطره ی ذوالفقار را
وقتی که خلق کرد خدا کائنات را
دست تو داد گردش این روزگار را
هر طور می شود دل ما را درست کن
ما داده ایم دست خودت اختیار را
جز تو کسی لیاقت زینب شدن نداشت
دلداده ای شبیه حسین و حسن نداشت
امشب بساط نوکری ما فراهم است
بانو! فقط زیارت کرب و بلا کم است
شکر خدا که سایه ی پر مِهر چادرت
روی سر تمامیِ ذرات عالم است
با اسم تو زمین و زمان زیر و رو شود
پس نام نامی تو همان اسم اعظم است
ای کوه صبر! ای که جهان زیر بال توست
از تو مدد گرفته اگر کوه محکم است
ما را بخر ، نگاه به اعمال ما مکن
اینجا که آمدیم بد و خوب درهم است
صدها هزار آسیه شاگرد مکتبت
نام حسین هست شب و روز بر لبت
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است
عالم به زیر دِین علمدار زینب است
هر کس که حیدری ست بدهکار فاطمه ست
هرکس حسینی است بدهکار زینب است
امروز اگر که نامی از اسلام مانده است
مدیون جان فشانی و ایثار زینب است
از پادشاه های دو عالم غنی تر است
آن سائلی که خادم دربار زینب است
عباس ، ماهِ بی بدلِ خیمه هاست که
از روی نیزه نیز نگهدار زینب است
#ولادت_حضرت_زینب_س
#احسان_نرگسی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسماللهالرحمنالرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
بنویسید خداوند و پس از آن زینب
بنویسید علی در دلِ میدان : زینب
بنویسید که زهراست در ایمان زینب
بنویسید حسن بعد حسن جان زینب
بنویسید حسین است بقرآن زینب
بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب
نام تو میبرم و کرببلا برخیزد
شیرزن میرسی و شیر خدا برخیزد
چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد
حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد
گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد
سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب
نعره تو هیمنه تو خطبهیِ بنیان کَن تو
رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو
برق تو تیغ تو و فاتحهی دشمن تو
مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو
شمع تو آینه تو گریهی بی شیون تو
بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب
تو قدم میزنی انگار عَلَم میکوبند
پشتِ تو اکبر و عباس قدم میکوبند
کاخها را به سرِ آلِ ستم میکوبند
کوفه تا شام همه بر سرِ هم میکوبند
بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم میکوبند
کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب
کاش میشد که فقط از تو فقط بنویسم
با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم
زورَقی باشم و از جذبهیِ شط بنویسم
من که باشم بنویسم که غلط بنویسم
باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم
مینویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب
غرق در دود زمین بود که بارانی شد
باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد
سپرِ تو ، نه فقط سینهی ایرانی شد
مرد این جاده رزمندهی افغانی شد
هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد
تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب
آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را
آمدی تا به حُسینت برسانی ما را
دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را
چادرت را بتکانی بتکانی ما را
چو غباریم به صحنت بنشانی مارا
گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب
آه گفتی که نیایید تنش را نبرید
مادرم مینگرد پیرهنش را نبرید
نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید
لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید
به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید
ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب
(حسن لطفی)
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
آستان دیدیم و پیشانی شدیم
آسمان دیدیم و بارانی شدیم
عشق آمد باز طوفانی شدیم
بعد از این عُمانِ سامانی شدیم
نوبتِ گنجینه الاسرار شد
حرفِ زینب شد علی تکرار شد
باز شورِ موجِ این دریا علیست
باز جانِ این مسمطها علیست
تا تپیدنهای دلها یا علیست
حرفِ اول حرفِ آخر با علیست
مرتضی امشب سلامش زینب است
فاطمه اینبار نامش زینب است
ناگهان جانِ جهان را دیدهای
رویِ دستی آسمان را دیدهای
بیکران در بیکران را دیدهای
چار دریا تو اَمان را دیدهای
گرچه این خانه پُر از نیلوفر است
دختر اما باز چیزی دیگر است
در تنَزل حق تعالی زینب است
این خدایم نیست اما زینب است
این حسین است این حسن یا زینب است
تا علی زهراست زهرا زینب است
آمد و جامِ خدا بر لب رسید
اولین و آخرین زینب رسید
■
کیست زینب کیست این مرد آفرین
کیست زینب یک تنه فتحُالمُبین
"زن مگو خاکِ درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین"
زن اگر این است مردی چیست چیست
"فاطمه داند که زینب کیست کیست"
کیست این خورشیدِ فردای حسین
ما رایت الّاجمیلای حسین
عین و شین و قاف در حایِ حسین
آمده تا پُر کند جای حسین
اینکه زیرِ شهپرش عباس بود
پلههای منبرش عباس بود
کیست این روح شکوه ذوالفقار
کیست معنیِ علی در کارزار
کیست او "بِنتُالجلال اُختُ الوقار"
کیست او باید بگوید سازگار:
"ای که در تصویرِ انسان زیستی
کیستی تو کیستی تو کیستی"
از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود
از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود
از حرم گفتیم آغوشِ تو بود
از دلت گفتیم در جوشِ تو بود
گرچه در ابعادِ عالم گفتهایم
هرچه گفتیم از شما کم گفتهایم
آفرید از دل تو را از جان تو را
ریخت حق در قالبِ انسان تو را
قبله وقتی هست سرگردان تو را
سجده باید کرد هر دوران تو را
تو خودت بِیتُالحرامی کم که نیست
عمه جانِ نُه امامی کم که نیست
کعبهی شش گوشه شش در داشتی
خوش بحالت شش برادر داشتی
از محبت شش برابر داشتی
چار پَر اما دو شهپر داشتی
نوری و عالم نمیبیند تو را
چشمِ نامحرم نمیبیند تو را
هیچ کس اینگونه حیدر را ندید
در حجابِ حق پیمبر را ندید
بر جحاز ناقه منبر را ندید
زیر پایی کاخِ کافر را ندید
هیچ کس اینگونه سرداری نکرد
هیچ کس اینسان جگرداری نکرد
کربلا برشانههایت بود و دید
شاهد پروانههایت بود و دید
خیمهها گُلخانههایت بود و دید
نوبتِ دُردانههایت بود و دید
بی حسینت زود پیرت کردهاند
ریسمانها دستگیرت کردهاند
آه ای دل از پریشانی بخوان
روضهای از آنچه میخوانی بخوان
از وداعی سخت بارانی بخون
اندکی عُمانِ سامانی بخوان
گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد
این مسمط مثنوی شد روضه شد
"خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عَنان
سیلِ اشکش بست بر وِى راه را
دودِ آهش کرد حیران شاه را
در قفاىِ شاه رفتى هر زمان
بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان
کاى سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لَختى سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوى تو
تا ببویم آن شکنج موى تو
شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز
گوشهی چشمى بدان سو کرد باز
دید مشکین مویى از جنس زنان
بر فلک دستى و دستى بر عَنان
پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد
تا رُخَش بوسد الف را دال کرد
همچو جانِ خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته در گوشش کشید
کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟
یا که آهِ دردمندان در شبی؟
پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عَنان گیری مکن
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر پرده از رُخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن"
(حسن لطفی
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
راهِ دل جُز به بی کران نخورَد
جز به کویِ"حسین جان" نخورَد
سر فرازی نصیبِ سر نشود
تا که بر خاکِ آستان نخورد
رفت لیلی ، به محملش ای کاش
گردی از شوقِ کاروان نخورد
حِسِ پرواز را نمیفهمی
بال وقتی به آسمان نخورد
هست اینجا بهشت و ما هستیم
تا به آن آفتِ خزان نخورد
دلِ تو قرص ما قسم خوردیم
در دلت آب هم تکان نخورد
ما قسم خوردهایم با زینب
یا علی گفتهایم و یا زینب
- - - -
دل سرا پردهی محبت اوست
دلِ عاشق تمامِ قیمتِ اوست
نجف از او مدینه هم حتیٰ
کربلا هست اگر ، زِ غیرتِ اوست
چادرش را بگو تکان بدهد
هست محشر اگر ، قیامتِ اوست
این حسین است یا که آینهاش
این علی هست یا که قامتِ اوست
هرکه سر داد در رهش فهمید
گردنش زیرِ بارِ منت اوست
خواست تا بارِ ما سبک گردد
کارِ ما نه فقط عنایتِ اوست
همه پروردهایم با زینب
یاعلی گفتهایم و یا زینب
- - - -
مینویسم بر آسمانِ حرم
خوشبحالِ مدافعانِ حرم
آه یادش بخیر میشُد کاش
بشنوم باز هم اذانِ حرم
خوشبحالِ کسی که در این راه
جا نمانَد زِ کاروان حرم
ما که باشیم؟ رویِ گنبد هست
پرچمِ سرخِ پاسبانِ حرم
تو که هستی؟ فقط از آنِ حسین
من که هستم؟ فقط از آنِ حرم
دلِ ما تنگِ زینبیه شده
دلِ ما تنگ شد به جانِ حرم
جگر آوردهایم با زینب
یا علی گفتهایم و یا زینب
- - - -
او حسن او حسین با هم شد
تا که زهرا چنین مجسم شد
از بقیع رفتنش به ما فهماند
که نگینِ امام ها هم شد
سایبانش برادرش شد تا
عصمتش پیشِ ما مُسَلَم شد
در نزولش قیامِ عباس است
در جلوسَش تمامِ مریم شد
زیرِ تابوتِ سینه چاکش باز
شانهیِ شهرهای ما خَم شد
یک نفر وصل شد به اقیانوس
یک نفر از میانِ ما کم شد
رگ اگر دادهایم با زینب
یاعلی گفتهایم و یا زینب
(حسن لطفی)
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی
همهی حرف خداوند از آغاز علی
گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی
در حرا یاکه حرم باز علی باز علی
از علی گفتم و گفتند که اما زینب
نقطهی با علی و نقطهی زهرا زینب
پنج تَن میشود اینگونه مجسم : زینب
همه از جَدّ و اُم و اَب همه باهم زینب
پنج تَن نقطه شده تا بنویسم زینب
پنج نقطه زدهام تا بزنم دَم زینب
نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد
آیهی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب
واژهای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را
قلمی کو که نویسد به زبان بانو را
که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را
که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را
فاطمه باید از این نام بگیرد پرده
بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب
از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین
بین آغوشِ همه چشمِ تَرش گفت حسین
مادرش گفت حسین و پدرش گفت حسین
از دلش گفت حسن از جگرش گفت حسین
همه دیدند حسن را به حجاب و غیرت
همه دیدند حسین است سراپا زینب
آمده تاکه ببینند غمی جاری را
آمده تاکه بگوید به بلا آری را
به سرِ دوش کشد بیرقِ بیداری را
تا به عباس دهد درسِ علمداری را
آمده تا بنویسند پس از اعجازش
کربلا کربُبلا گشت ولی با زینب
معنیِ محض شهود است که آرایه ندید
عینِ نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید
سایهی روشن او را زنِ همسایه ندید
غیرِ عباس و حسینش به سرش سایه ندید
بعد از آن خطبه شد و خطبهی او تیغِ دو دَم
بعد از آن خصم خس و پهنهی دریا زینب
فاطمه رفت ولی نه دلِ خانه او بود
جایِ زهرا همه شب شمعِ شبانه او بود
سه اماماند به گِردش که بهانه او بود
سپرِ هر سه در آن ظلمِ زمانه او بود
مادری کرده برای سه امامش جا داشت
که بگویند به او اُمِ ابیها زینب
زیرِ دینش همه مدیون بلاءِ زینب
کعبه تا کرببلا زیر لواءِ زینب
زنده شد دینِ خدا پس به خداءِ زینب
باء بسمِ لله ما هست زِ باءِ زینب
اول فاتحه شد آخر نامش یعنی
مانده قرانی اگرمانده به یک یازینب
مثل یک آه بلند آه که جانکاه گذشت
عمرش اندازهی پنجاه و چهار آه گذشت
با حسین و حسنش آه چه کوتاه گذشت
کَس نفهمید چه بر او همهی راه گذشت
همهی راه بجای همه او خورد زمین
همهی راه سپر بود به هرجا زینب
آن پیمبر که به هنگام سخن گریه کُنَد
گفت هرکس به غمِ زینب من گریه کُنَد
میبَرد گرچه به یک پلک زدن گریه کُنَد
اَجر آنکه به حسین و به حسن گریه کُنَد
در حدیث است که فرمود برای فَرَجَم
هفت دفعه قسم ماست به عُلیا زینب
روضهاش بود که دیدی کفنش را بُردند
نالهاش بود چرا پیرهنش را بُردند
تیغها زودتر از نیزه تنش را بُردند
خورجینها سرِ دور از بدنش را بُردند
همه را بُرده ولیکن به تو سوگند نرفت
نخی از مقعنهی عصمتِ کبری زینب
حسن لطفی
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش
خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش
از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش
مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس
هرقدر میشود از حضرتِ مولا بنویس
دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد
دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد
دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد
آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود
آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود
پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد
فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد
صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد
مُحرمِ عشق بخوان مَرحم هر درد آمد
مَرد میخواست خدا مَرد تر از مَرد آمد
شانهای آمده تا بارِ بلا را ببرد
قامتی آمده تا کرببلا را ببرد
چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد
فاطمهوار نوشتند حسین آمده است
شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است
آمده تا که نبیند همه را اِلا یار
آمده تا برود سایه به سایه با یار
سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار...
هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او
نیست مانند برای دل زهرایی او
جای گهوارهی او قلبِ حسین است حسین
دلِ آوارهی او قلبِ حسین است حسین
و فقط چارهی او قلب حسین است حسین
ماه و خورشید نَه بر محور او میچرخند
شش برادر همه دورِ سرِ او میچرخند
ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها
ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها
تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها
ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب
کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب
خطبهای خواند که از شام بجز نام نماند
نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند
خطِ خون زنده شد و خِطّهی دشنام نماند
گفت در شام که اسلامِ علی میماند
به رویِ مأذنهها نامِ علی میماند
همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد
به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد
به رَدِ سایهای از معجرِ او دست نخورد
آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند
خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند
خواهری بود که بی پنج برادر بود و
با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و
دید در خیمهی آتشزده دختر بود و
یک نفر بود و هرآنکس که نمیزد میزد
بشکند دست حرامی چقدر بد میزد...
تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب
قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب
شرف ما نجف ما حرم ما زینب
ما مسلمان شدهی غیرت زینب هستیم
بنویسید که ما ملت زینب هستیم
(حسن لطفی ۹۹/۰۹/۲۹)
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسماللهالرحمنالرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
آتشم آتشی از سمت سحر
شعلهام شعلهای از شمس و قمر
هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر
نعرهام نعرهای از عمقِ جگر
"ها علی بشر کَیفَ بشر
که بشر میشود اینگونه مگر؟*
مثل یک قایقِ طوفان زدهام
مثل یک شیشهی باران زدهام
مثل یک دست به دامان زدهام
که خوش این فال به دیوان زدهام
آمده جانِ علی جانِ نجف
حضرتِ زینبِ سلطانِ نجف
به جلال و جبروتش سوگند
به کمال و ملکوتش سوگند
به قمات و به قنوتش سوگند
به ثُبات و به ثبوتش سوگند
نورِ ثارالَهِ زهرا و علیست
باء بسمالله زهرا و علیست
باز زهراست که مولا شدهاست
یا علی هست که زهرا شدهاست
چه در این قاب هویدا شدهاست
که حسن غرقِ تماشا شدهاست
جَبلُ الصَبرِ دو دونیا زینب
سومین معنیِ زهرا زینب
جلوه در جلوه تنزُل دارد
نور در نور تسلسل دارد
مصطفی در بغلش گُل دارد
فاطمه هست ؛ تامل دارد
روز اول به خدا گفت بَلا
اِنَماالعِشق هوالکرببلا
ذوالفقاری که دو دَم دارد اوست
آنکه خود هفت حرم دارد اوست
شاه دُختی که عَلَم دارد اوست
آنکه از صبر قدم دارد اوست
به عُلُوَش که تمام دین است
نام زینب چقدر سنگین است
زینبی هم قدمِ ثارالله
زینبی با عَلَمِ ثارالله
معنیِ محترمِ ثارالله
در حجابِ حرم ثارالله
"زینبی سایه به سایه با دوست
سایه هم دورتر از او تا دوست"
نَفَس او دو هَجا بود: حسین
زینب اینگونه دوتا بود: حسین
با حسینش همهجا بود: حسین
هم حسن هم بخدا بود: حسین
تاکه او هست سری خَم نشود
سرِ مویی زِ علی کم نشود
کیست او راویِ راه سه امام
کیست او خطبهی پولاد و پیام
کیست او شیرِخدا در احرام
کیست او معنیِ ویرانیِ شام
کیست او بیرقِ غیرت باشد
قسمِ حضرت حجت باشد
شب که تا تربتِ مادر میرفت
هر قدم با سه برادر میرفت
پیشِ رو حضرت حیدر میرفت
زود عباس جلوتر میرفت
نور جز نور از این آیه ندید
سایهاش را زنِ همسایه ندید
بارَش از کوه کمر میشکند
داغش از مَرد سپر میشکند
بال او از همه پَر میشکند
زینب است او و مگر میشکند؟
رفت از کوفه جگر درآورد
رفت از شام پدر درآورد
کربلا دید پَرَش تیر کشید
پایِ گودال سَرَش تیر کشید
بی حسینش کمرش تیر کشید
نیزهای زد جگرش تیر کشید
کربلا دید اسیرش کردند
آه یکروزه چه پیرش کردند
*سلیمان امیـنی تبریزی
حسن لطفی
#مدح
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر ولادت حضرت زینب(س)
به شیعه آبرو داده وجود زینب کبری
یقین و صبر بوده تار و پود زینب کبری
اگر خالی است جایش در کَسا امّا خدا بگذاشت
نماد پنج تن را در وجود زینب کبری
نه تنها زینت باباست بلکه زینت دنیاست
علی پیداست در حین شهود زینب کبری
پس از چشمان مادر، آن همیشه مَحرَم حیدر
غم از رُخسار بابا می زدود زینب کبری
حسین از یادها می رفت و پرچم ها زمین می خورد
نبود از عشق، رَدّی در نبود زینب کبری
کسی که هستیَش را داد تا که مَعجَرَش باشد
نمی داند قَلَم، حَدّ و حدود زینب کبری
شهادت، خواستگاه کربلا بود و حسین امّا
اسارت شد عروج بی فرود زینب کبری
اسارت رفت امّا معنیَش ذلّت نمی باشد
اسارت را خدا کرده صعود زینب کبری
چه محکم ما رایت اِلّا جَمیلا ضربه زد آنجا
به گوش دشمن کور و حسود زینب کبری
چنان کوهی که از طوفان نیاید خم بر اَبرویَش
حرم را تکیه گاه اَمن بوده زینب کبری
طنین خطبه اش را کوفه فهمیده است یعنی چه
هراسان شد دل شام از ورود زینب کبری
به اشک شَرم می شویَد به نِی، خورشید چشمش را
ببیند هر زمان، چشم کبود زینب کبری
#ولادت_حضرت_زینب_س
#حسن_کردی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر ولادت حضرت زینب(س)
خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده
برای مَظهر حق مُظهری عطا کرده
علی است مَظهر حق مُظهرش شده زینب
برای شیر عرب گوهری عطا کرده
مقربان الهی گدای درگاهش
خدا به خیل ملک دلبری عطا کرده
به خنده، باز شده غنچه ی لبان حسن
که حق به شاه کرم خواهری عطا کرده
حسین آمده قنداقه را بغل گیرد
خدا به خون خدا لشگری عطا کرده
دخیل یک نخی از معجرش پیمبرها
فقیر یک نظرش می شوند اکبرها
چه دختری که سرا پا جمال فاطمه است
علیمه است و فهیمه، مثال فاطمه است
دوباره دختر خیرالبشر دلش شاد است
به یمن مقدم او خوب، حال فاطمه است
حقیقتی است که دختر به مادرش برود
چقدر چهره ی او چون جمال فاطمه است
که هست؟ سبط نبی زینت دل حیدر
که هست؟ دختر نیکو خصال فاطمه است
به شام و کرب و بلا طرز خطبه خوانی او
نشان دهنده ی اوج جلال فاطمه است
بیان کننده ی قرآن، مُفسر آیات
بگیر دست مرا ای عقیله ی سادات
نبی است زینت هستی و زینتش کوثر
علی است زینت عرش و تو زینت حیدر
تمام علت خلقت اگر چه فاطمه است
تویی به حضرت ریحانه برترین دختر
تو آمدی که تجلی کند صبوری حق
به بحر عصمت و بحر حیا شدی گوهر
رسیده ای که ببخشد خدا به "العفوت"
حسینیان گنه کار را دم محشر
حسین فلک نجات است و کشتی ایمان
برای کشتی حق ناخدایی و لنگر
بدون هیچ معلم تو عالمه هستی
پناهگاه ولایت چو فاطمه هستی
#ولادت_حضرت_زینب_س
#مجتبی_قاسمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
.
#میلاد_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#علیرضا_خاکساری✍
از "غلام"خانه اش "مولا" اگر یادی کند
از محالات است "بنده" میل آزادی کند
از "خرابات" است چیزی به رعیت میدهند
حیف از آن که مستمندی قصد "آبادی" کند
رونق سائل یقینا در سماجت کردن است
سائل درمانده حق دارد که فریادی کند
دست خالی را کریمان بیشتر پر میکنند
شکرِ حق ، سائل از این لطف خدادادی کند
به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی
در بهار زندگانی رو به این وادی کند
شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود
با سرور و شادی این خاندان شادی کند
شیعه ی زهرا و حیدر بهترینِ امت اند
زینبیون باز هم جشن ولادت دعوت اند
وعده ی کوثر خدا از عرش اعلی داده است
زینب کبری که نه ، زهرا به زهرا داده است
فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر
راضیه ، مرضیه ، هانیه و حورا داده است
مادری را دختری پرهیزکار و مؤمنه
مادری را دختری در اوج تقوا داده است
هم نفس، هم راه، هم دل، هم نشین و هم زبان
به علی مرتضی ام ابیها داده است
مادر عیسی کجایی !؟ ؛ به علی و فاطمه
حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است
آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت
با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است
زین اب خواندش خدا بین تمام دختران
نام زینب زینتی بر نام بابا داده است
گاه میگوید حسین و گاه میگوید حسن
یعنی از بدو تولد دل به آنها داده است
زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد
پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است
در دم و در بازدم هایش برکت جاری است
بانویی که روزی یک عمر ما را داده است
سالها در سایه ی الطاف او آسوده ایم
ریزه خوار عمه ی سادات زینب بوده ایم
به پدر باشد همیشه دختران تاج سر اند
از برادرها بپرسی بی قرار خواهر اند
گرچه همواره پسر باشد عصای دست لیک
اکثر اوقات دخترها وزیر مادر اند
در مقام و شأن و ارج و قرب این مولود بس
ناز این دردانه را زهرا و حیدر می خرند
تا که صورت را به پای او متبرک کنند
دسته دسته انبیا و اولیا پشت در اند
چشم بر روی کسی غیر حسین اش وا نکرد
بسکه این خواهر برادر عاشق یکدیگر اند
این عقیله جای خود ذریه اش هم مثل او
در کرامت فاطمه و در شجاعت حیدر اند
بچه های او ره صد ساله را طی کرده اند
بچه هایش شافعی از شافعان محشر اند
زیر پایش را پیمبر زاده ها جارو کشند
خادمینش یک سر و گردن ز ما بالاتر اند
مثل او شاه نجف دیگر ندارد دختری
"قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری "
مدح او را با غزل با مثنوی باید سرود
نذر او صد مثنوی معنوی باید سرود
بهترین ها را همیشه " بهترینها "لایق اند
بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود
شاه بیت آفرینش دختر شیر خداست
در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود
از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است
پس به شوق هدیه های اخروی باید سرود
"کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر"
این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود
در تمام عمر تسلیم ولایت بوده است
دفتری از این "شکوه پیروی" باید سرود
چادران مادر ما انقلابی زینبی ست
سال ها از فتنه های پهلوی باید سرود
از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم
از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود
اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه
شعر را شیوا به سبک "منزوی" باید سرود
"ان که با عشق حسینی گشته همدم زینب است
ان که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است
مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است"
لطف بسیارش گدای آستانم می کند
دست اعجازش سلیمان زمانم می کند
با تولا با تبرا این دو بال عاشقی
شور عشق اش رهسپار آسمانم می کند
"عشق بیماری است یک بیماری فوق جنون"
عاقبت رسوای نزد این و آن ام می کند
عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم
عشق کم کم عاشقی بی خانمان ام می کند
عشق سر بندی به پیشانی من می بندد و...
شب به شب در زینبیه دیده بانم می کند
بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید
میرسد روزی که در محشر جوانم می کند
عشق من را حنجره ای کربلایی میدهد
عشق روزی صادق آهنگران ام می کند
عشق من را مینشاند بر فراز منبر و ...
شصت و نه شب نذر زینب روضه خوان ام می کند
کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد
غصه ی قد کمان آخر کمانم می کند
هر دل آشفته ای که غرق در تاب و تب است
بی قرار روضه ی بی مادری زینب است
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*