سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
حضرت زهرا(س)مدح و شهادت -(درس کرامت پیش او حاتم ببیند)
درس کرامت پیش او حاتم ببیند
درس حیا و مادری مریم ببیند
إنسیة الحوراست و قطعا محال است
کُنه کمالش را بنی آدم ببیند
تا پای جان پای امامش ماند زهرا
حیدر سپر دارد همه عالم ببیند
آن در که پیغمبر از آن بی اذن نگذشت
حالا هجوم چند نامحرم ببیند
با میخ و آتش داده شد اجر رسالت
باید بیاید حضرت خاتم ببیند
در کوچه طفلی را تصور کن که ناگه
از ضرب سیلی مادرش مبهم ببیند
دیگر حسن در خواب مادر را همیشه
با صورتی نیلی و قدی خم ببیند
از غربت کوچه غم گودال پیداست
جایی که زینب پیکری دَرهم ببیند
بین حرامی ها سر عمامه دعواست
حالا تصور کن که مادر هم ببیند
ای ساربان بس کن... چه میخواهی ز جانش؟
زهرا چگونه غارت خاتم ببیند؟
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
حضرت زهرا(س)بستر شهادت -(سحر دمیده و سجاده ماهتاب ندارد)
سحر دمیده و سجاده ماهتاب ندارد
بساط شاعر شبگرد شعر ناب ندارد
چگونه اشک بریزد زمان درد دو پهلو؟!
گلی که می شکند ساقه اش، گلاب ندارد!
چه فایده که به رویش هزار پنجره وا شد؟!
گلی که سوخت نیازی به آفتاب ندارد!
فقط به مرگ خود امید بسته بعد پیمبر
چه زندگی ست که هر لحظه جز عذاب ندارد
به پیش غیض, نگاه چهل حرامی بد مست
نجیب زاده زنی را زدن ، ثواب ندارد!!
قسم به پینه ی دستش، شبیه او خود, گندم
هزار خاطره با سنگ آسیاب ندارد
تمام غصه ی تنها نگین خانه همین است:
اگر بمیرم علی یار پارکاب ندارد
چه جمله ای شده کابوس او که می پرد از خواب!!! :
‘'برای بستن حیدر کسی طناب ندارد؟’'
چگونه مقبره سازد برای او که در این شهر
علی برای خودش حق انتخاب ندارد!
شاعر: #محمد_رضا_طالبی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
حضرت زهرا(س)هجوم به بیت ولایت -(شبیه باد وقتی یاس پرپر را نمی فهمد)
شبیه باد وقتی یاس پرپر را نمی فهمد
تبر افتادن سرو و صنوبر را نمی فهمد
چه فرقی می کند شمشیر باشد یا غلاف اصلا
که ظالم حرمت دخت پیمبر را نمی فهمد
مرا مانند آتش نه ، تصور کن مرا چون دود
که فرق چوبهای خشک با تر را نمی فهمد
مرا مانند تابوتی تصور کن که شب هنگام
دلیل شانه ی لرزان حیدر را نمی فهمد
کسی که پشت در حتی نفهمیده است محسن را
یقینا بین صحرا حال اصغر را نمی فهمد
شبیه سینه ای زخمی که وقتی میخ می بیند....
سری بر نیزه می بینم که خنجر را نمی فهمد
قنوتم گرم آمین است در الجار ثم الدار
ولی عجل وفاتی های مادر را نمی فهمد
شاعر: #محسن_ناصحی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
(غزل)می سوزد این فلک همه از سوز آه من
می سوزد این فلک همه از سوز آه من
یارب گرفت در وسط کوچه ماه من
او یک تنه برای علی یک سپاه بود
افسوس بین خاک نهان شد سپاه من
حالا کجا روم به که گویم غم دلم
نه سال بود سینه ی صدیقه چاه من
خیزو ببین که فاتح خیبر زپا نشست
برگرد ای همیشه تو پشت و پناه من
وقتی زدند فاطمه را بین کوچه ها
ای کاش بسته بود در آنجا نگاه من
یادم نرفته است به در تکیه دادنت
در تکیه گاه تو شد و تو تکیه گاه من
از کوچه ای که راه تو سد شد نمی روم
اما مغیره سبز شود بین راه من
*******
شائق
شاعر: #محمود_اسدی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
متن مداحی میثم مطیعی فاطمیه 96 -(چیزی نمانده اسماء، تا پرکشیدن من)
چیزی نمانده اسماء، تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر، تا خنده های دشمن
چیزی نمانده تا اسماء، تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را
تا خم کند به گریه، این دفعه میخ ها را
تا پهلویم مبادا...
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء، تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی، بر چهره¬ی کبودم
چیزی نمانده اسماء، تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته¬ها بگیرد
از دور زخم مسمار
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء، تا نیمه¬های یک شب
یک سو حسن به گریه، یک سو حسین و زینب
چیزی نمانده اسماء، تا مرتضی بگیرد
تابوت من به شانه
تا شرمگین سپارد، امانت پدر را
به دست او شبانه
(آه از غم غریبی)
شاعر: #سید_مهدی_سرخان
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
حضرت زهرا(سلام الله)-کوچه -(ای برادر چه میکنی با خود)
ای برادر چه میکنی با خود
چند روزیست سرد و خاموشی
سر به زانو گرفتهای چندی
لبِ خود می گزی نمیجوشی
یک طرف حال و روزِ غمگینت
یک طرف نالههایِ مادرمان
ماندهام با حسین در این بِین
که چه خاکی کنیم بر سرمان
درد و دل کن دوباره و دریاب
خواهری را که جان به لب کردی
بَسکه در بینِ خواب لرزیدی
بَسکه در بینِ خواب تب کردی
مشت خود می فشاری و در اشک
چهرهای نا امید می بینم
چه شده در میانِ گیسویت
چند تاری سپید می بینم
دست بردار از دلم خواهر
که پُر از شعله و شراره شده
بعد داغی که آتشم زده است
دل نمانده که پاره پاره شده
روضهام روضههایِ یک کوچه است
کوچهای سرد و کوچهای تاریک
کوچهای سنگی و غبار آلود
کوچهای تنگ و کوچهای باریک
بارها گفته ام خدا نکند
راهِ یاسی به لاله چین بخورد
بارها گفته ام خدا نکند
که در آنجا کسی زمین بخورد
ولی ای وای بر سرم آمد
کوچه خالی زِ رفت و آمد شد
چادرِ مادرم به دستم بود
که در آن کوچه راهِ ما سد شد
بِینِ دیوارهایِ بی احساس
ازدحامِ حرامیان دیدم
پنجهها مُشت و دستها سنگین
پنجهای را در آسمان دیدم
قد کشیدم به رویِ پا اما
حیف دستش گذشت و از سرِ من
آسمان تار شد که مینالید
بِینِ گرد و غبار مادر من
چادرش را به سر کشید و به درد
تکیه بر شانهام به سختی داد
خواست مادر که خیزد از جایش
ولی اینبار هم زمین اُفتاد
دست بر خاک میکشید آرام
با دو چشمانِ تار چاره نداشت
چادرش را تکاندم و دیدم
گوش خونین و گوشواره نداشت
ناله ام بین خندهها گُم شد
جگرم در عزایِ چشمش بود
ردِ خونی به رویِ دیوار و
جایِ دستی به جای چشمش بود
شاعر: #حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
درد دل امام مجتبی علیه السلام با خانم سلامالله -(کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد)
کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد
باز از نانِ تو این سفره معطر گردد
میشود پیشِ خودت گریه کنم آهسته؟
میکنم دِق اگر این درد مکرر گردد
قول دادم به تو حرفی نزنم اما کاش
دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد
میشود روضه بخوانم؟همه خوابند ببین
میشود گریه کنم ؟ چشم کمی تر گردد
کاش میشد بنویسند سَرِ کوچهی ما
آینه زود به یک آه مکدر گردد
کاش میشد بنویسند خدایا نکند
پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد
شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید
خواست تا بغضِ علی مُزدِ پیمبر گردد
کوچهای تنگ ، پُر از سنگ حریفت بیمار
اثرِ ضربه چنین چند برابر گردد
یادم اُفتاد که بالای سرت میگفتم
چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد
یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو
وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد
زینبت پا بشود خانه بهم میریزد
نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد:
کاشکی تشنهی ما آب نخواهد از شمر
نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد
شاعر: #حسن_لطفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
یا حضرت زهرا سلام الله علیها -(هم براي من به انصار و مهاجر رو زدي)
هم براي من به انصار و مهاجر رو زدي
هم صبوري كردي و در خانه ام سوسو زدي
چند ماهي درد پهلو را تحمل كرده اي
خواستي برخيزي از جا تكيه بر زانو زدي
رو به بهبودي ست حالت يا براي دلخوشي
بسترت را جمع كردي خانه را جارو زدي
اينقدر زحمت به خود دادي براي مرتضي
كودكان را با چه حالي شانه بر گيسو زدي
يك كلام از درد خود با من نگفتي هيچ وقت
مخفي از چشمان حيدر دست بر پهلو زدي
گر چه اين همسايه ها از پشت خنجر ميزنند
با دعايت زخم آن ها را سحر دارو زدي
از تمام غصه ها اين غم علي را ميكشد
تو براي من به انصار و مهاجر رو زدي
شاعر: #محسن_صرامی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
سبک زمینه حضرت فاطمه زهرا (س) -(خانومم چی سرت اومد چرا پهلوتو میگیری)
خانومم چی سرت اومد چرا پهلوتو میگیری
چرا یه مدته زهرا از علی روتو میگیری
شده غمت عذاب علی
حال دلش،خراب علی
چراغ عمرم بودی سوسو میزنی
فاطمه جان عزیز دلم
آخه چرا بااین قد خم
خونه رو جارو میزنی
خانوم علی
بمیرم تو کوچه شدی نقش زمین
خانوم علی
شده شوهر تو دیگه خونه نشین
بند دوم
فاطمه رنگ پریده ت میسوزونه استخونم
پیش پام پامیشی از جا میزنی شعله به جونم
فداشدی به راه علی
همسر بی گناه علی
چشم کبودت زهرا کشته حیدرو
تویی تو همزبون علی
کجا میری بدون علی
رحمی کن و تنها نرو
زهرا میری و
میبینم جای خالیتو باز روبروم
زهرا میری و
میشکنه یه بغضِ قدیمی تو گلوم
شاعر: #عالیه_رجبی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(با تولّایت آبرومندم،جان سپردن در رَهَت را آرزومندم)
با تولّایت آبرومندم،جان سپردن در رَهَت را آرزومندم
در حریم تو،عبدِ دربندم،،جان سپردن در رَهَت را آرزومندم
تویی قرارِ مولا یا فاطمه یا زهرا
دار و ندارِ مولا یا فاطمه یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا...
ای حجاب تو،ای عفاف تو،تا قیامت رَهنمای عالمِ امکان
ای خروش تو،ای قیامِ تو،ای کلامَت پایه های مکتبِ ایمان
رحمتِ بی نهایت یا فاطمه یا زهرا
شهیدهٔ ولایت یا فاطمه یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا...
بعدِ پیغمبر،گشته اي پرپر،ای امان از شعله ها و ضربتِ آن در
گریه هایت بود،از غَمِ حیدر،ای امان از شعله ها و ضربتِ آن در
معنی استقامت یا فاطمه یا زهرا
شدی خمیده قامت یا فاطمه یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا...
شاعر: #امیر_عباسی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
تا زنده ام برای شما گریه میکنم
در ماتم و عزای شما گریه میکنم
سرشار از تنفس امید میشوم
وقتی که در هوای شما گریه میکنم
هر فاطمیه محرم اشک و غم علی
از داغ روضه های شما گریه میکنم
یاد جوانی ات که به تاراج شعله رفت
اتش گرفته پای شما گریه میکنم
با اسم کوچه موی سرم میشود سفید
هم درد مجتبای شما گریه میکنم
با واژه های سیلی و دیوار و در مدام
لطمه زنان برای شما گریه میکنم
هر بار با شنیدن "فضه خذینی" ات
از صبر مرتضای شما گریه میکنم
یاد قنوت نافله های نشسته ات
از سوز ربنای شما گریه میکنم
🌺 #ایام_فاطمیه #فاطمیه #صلوات
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فاطمه خیرالنسا است و حیا را مظهر است
گوهر تقوا و زهد و معرفت را جوهر است
هستی ذریه ی احمد که هست از هست او
تا بلندای ابد ، در حیرت از پا ، تا سر است
جان جانان است و جانها سر به خاک پای او
خاک پاک آستانش ، آسمان را زیور است
بر رسالت دختر است و بر ولایت همسر است
بر شهادت مادر است و بر فصاحت رهبر است
ثانی آتش زد به درگاهی که از هفت آسمان
جایگاه عزت و اجلال او والاتر است
محسن اندر بطن و آنکه باب را از هم گشود
پس نمیدانست زهرا بین دیوار و در است؟
مادری بر خاک ، می افتاد .. پیش کودکی
همسری می دید بر مسمار خون همسر است
مرتضا در بند و زهرا غرق در خون و عدو...
پیش زهرا تازیان در دست .. روز محشر است
خاک ، بر سر می زد و فریاد می زد آسمان
آنکه سر بر شانه دارد؟.. پادشاه خیبر است ؟
کاش زینب را یکی می دید در این های و هو
ناله بر لبهای او ، لرزان تر از اشکی تر است
وای بر من ، بین زانوهای نامردان شهر
چشم های کودکی در جستجوی مادر است
کس چه می داند؟ چه ها می دید زینب.. از عدو؟؟؟
گفت ای نامحرمان.. این دختر پیغمبر است...
🌺 #ایام_فاطمیه #فاطمیه #صلوات
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯