eitaa logo
کانون مداحان
26.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
200 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گل، فزون است، ولی آن گل، بی‌خار کجاست؟ خیمه بسیار بوَد، خیمۀ دلدار کجاست؟ دل آوارۀ من، خانه به دوشِ یار است ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟ عرفات و جبل الرّحمه، بگویید به من کعبۀ روح مرا وعدۀ دیدار کجاست؟ شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است جگرم خون شده، یارب!دل بیدار کجاست؟ یوسف فاطمه!بازار تو، گرم است ولی آنکه ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟ تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک سینۀ سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟ حاجیان در عرفاتند و ز هم می‌پرسند حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟ ای جوانان مدینه!ز شما می‌پرسم که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟ نه رباب و نه ز گهوارۀ اصغر، خبر است طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟ «میثم»از کثرت عصیان چه هراست، بشنو عفو، فریاد برآرد که گنهکار کجاست؟ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است! من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است عشقم به حسین.. بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع  چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت کربلاست غوغاست امروز آه من جا مانده ام فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل.. حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما تنبیه کن که گریه ما را در آوری جوری بزن بلند شود ناله های ما ما دست از صدا زدنت پس نمی‌کشیم حتی بدت بیاید اگر از صدای ما یارب! چه حیف از تو که ما بنده‌ات شدیم اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما ما توبه می‌کنیم و به تو قول می‌دهیم اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما کوچک شمرده‌ایم گناه کبیره را چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما هرگز به پای عفو تو جرمی نمی‌رسد هرچه گناه هم بنویسند پای ما ما مدعی شدیم جهنم نمی‌رویم راضی نشو خراب شود ادعای ما روزی که دوستان همه با ما غریبه‌اند تنها امید ما تویی ای آشنای ما یارب! اگر که آل علی را نداشتیم نزد تو مستجاب نمی‌شد دعای ما ماندم چه حکمت است مهیا نمی‌شود اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین اما نشد تو کم بگذاری برای ما خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین خدمتگزار خوب نیاری به جای ما یا رب به حق فاطمه با مژده ظهور پایان بده به غصه بی‌انتهای ما *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین باز از قافله کرب و بلا جا ماندم کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*حاج محمود تاری متخلص به «یاسر»* شاعر و ذاکر پیشکسوت اهل‌بیت علیهم‌السلام در سروده‌ای با عنوان: *«به دنبال یار در عرفه»* *هم از امام زمان (عج) و هم از سیدالشهدا علیه‌السلام سخن گفته است.* 🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜ *هرچه باشی از نظر ای ماه، پنهان بیش‌تر* *می‌رسد بر عاشق روی تو بحران بیش‌تر* *گرچه با شوق وصالت می‌شوم سرخوش ولی* *می‌کشم بار غمت را من ز هجران بیش‌تر* *این که دارم در دل خود یاد چشمان تو را* *می‌شود گوهر نهان در کنج ویران بیش‌تر* *هیچ می‌دانی چرا می‌سوزم از هجران تو؟* *اُنس دارم از غمت با شمع سوزان بیش‌تر* *هر که بیمار از فراق روی جانان می‌شود* *از وصال یار دارد حس درمان بیش‌تر* *آمدم تا در دعای معرفت‌آموز عشق* *دل شود از پرتو رویت درخشان بیش‌تر* *این من و این ذکر یارب یارب روز دعا* *شامل این خسته جان شد لطف جانان بیش‌تر* *از تو می‌اُفتد جدا در وادی هجران و وصل* *می‌کند هر قدر این دل خسته عصیان بیش‌تر* *گرچه بر جانم نشسته تیر اندوه و فراق* *می‌کشد رنج تو را قلب پریشان بیش‌تر* *می‌رسد آخر به وصل روی تو بعد از فراق* *هر که بر روز وصالت داشت ایمان بیش‌تر* *دیده توفانی‌ات بر قافله سالار عشق* *می‌برد دل‌های ما را سمت توفان بیش‌تر* *قافله سالار عشق آری حسین بن علی ست* *آن که داغش کرده دل را لاله افشان بیش‌تر* *از مِنای مکه دارد رو به سوی کربلا* *تا کند در آن مِنای عشق قربان بیش‌تر* *در عزای جد مظلومت حسین بن علی* *داری از هر چشم گریان، چشم گریان بیش‌تر* *گرچه داغ روز عاشورا بسوزاند مرا* *می‌زند آتش به جان, شام غریبان بیش‌تر* *رفت روی نیزه‌ها راس جدا از پیکرش* *شد ازین ماتم دل زینب پریشان بیش‌تر* *بیش‌تر می‌خورد سنگ کینه راس‌اش روی نی* *هرچه می‌خواند آن سر بُبریده قرآن بیش‌تر* *نام گلگون شهیدان تو را بردم که من* *می‌برم فیض سعادت از شهیدان بیش‌تر* *بیش‌تر حس تعلق می‌برد «یاسر» به دهر* *بر گدا هر قدر گردد لطف سلطان بیش‌تر* _*شاعر : استاد حاج محمود تاری(یاسر)*_ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*بسم الله النور* ** ** 🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜🔲⬜ *عهــد کردم اگر امســال رسَـــم  تا ، عرفه* *دست بر دامــــن زهــــرا بــزنم  با ، عرفه* *بزنــم دست  تـوســــل  به نـخ چـــادر او* *متبـــرک شـــود  از چــادر  زهــــرا ، عرفه*  *آبــروی دو جهـــان از  کـَـرَم فاطمــه است* *شک ندارم که به نامش شود امضا ، عرفه* *عــرفه بــادهٔ هشـیــاریِ مستــان خـداست* *کنــد از باده ، مطهــر ، دل و جان را عرفه* *نیست در بیـن دعاها که بگیــرد ، امروز* *بار سنـگیــن غــم از شــــانه ام اِلّا عرفه* *آمـدم تا که دلم زنده شــود با دَمِ عشــق* *بدمد جان به تنم همچــو مسیحا ، عرفه* *شستشویی دهم این جانِ به لب آمده را* *تا کند جان مــرا ، پاک و مُصفّــا ، عرفه* *زمزم و سعی و صفا برده دل و جان مرا* *که نمــوده ست مرا غــرق تماشا ، عرفه* *درپیِ راه نجــات  آمده ام تا عــرفــــات* *بی پناهی چو مرا خوانده به اینجا ، عرفه* *پِیِ آب آمـــده ام  تا که به  دریا برســــم* *قطره اینـــجا منم و وسـعت دریا ، عرفه* *دل به دریا زده ام تا که از اعمـــاق دعــا* *برســاند به دلــم ، گوهــــر یکــتــا ، عرفه* *سخن از ذبح منـیّات و هواهای دل است* *نُـه ذی الحجــه مِـنا گشتــه بپا یا عرفه ؟* *عــرفه در دل خود غــربت سنگیـــن دارد* *که خبــر می دهد از یک غم عظما ، عرفه* *خبــر از کوفه و یک مرد غـــــریب آوردند* *سـوخت از این خبـر تلــخ ، سرا پا ، عرفه* *و از این داغ به هــــم ریخت ابا عبــدالله* *پــر شــد از زمـــزمـهٔ غــربت مــولا ، عرفه* *چه فراز و چه فرودیست در این زمزمه ها* *با نواهای حسینـــی شـــده معنــــا ، عرفه* *بغض ها ناله شــد و اشک به صحـرا بارید* *زیر باران چه غــریب است خـــدایا ، عرفه* *کـاروان می رود و پشـت ســرش می بارد* *اشـک بر گــونهٔ خشکیــدهٔ صحــرا ، عرفه* *حاجیِ کعبه ، پیِ کرب وبلایی شدن است* *می شـــود کرب و بلا دشت مِنــا با عرفه* *•••••••••••••••••••••••••* *رقیه سعیدی(کیمیا)* ۱۴۰۱/۴/۱۷ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحيم تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا" كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحيم آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم با ناله های خویش دلت را رضا کنم احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان دل را چگونه با عرفه آشنا کنم ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم تَرویه چیست روز گرفتاری شماست کاش ای غریب درد شما را دوا کنم یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم روزی رسد که حاجتتان را روا کنم آخر گدای سامره مَرد خدا شود یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم آقا منم غلام سیاه سپاه تو ناقابل است جان من ، اما فدا کنم آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم با روضه های قافله دل های خسته را ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بعدِ آن شب‌ها که با امید غفران آمدم... بار دیگر محضرت العفو گویان امدم فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟ نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم! من تورا که می‌شناسم ،تو نمیگیری به دل.. گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم این غرورم را نبین! ردم کنی دق می‌کنم بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم.. سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم خواستی راهم‌ نده اما نگو "در" هم نزن تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم من دلم شور محرم می‌زند کاری بکن.. از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم سال‌ها در روضه‌ی آقا چه آسان آمدم کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم من خبر دارم که ارباب مرا بد می‌کشند به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم! آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا" كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت یوسف رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با موضوع عرفه السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیده روشن شده از نور دعای عرفه دل من پر زده در اوج هوای عرفه باز هم یوسف زهرا نشده قسمت من دیدنت کرب وبلا بین دعای عرفه حال، من آمده ام تا که بجویم ز تو روی گوئیا در طلب توست گدای عرفه آمدم عرش نه با پای خودم، از سرِ لطف سوی خود خوانده مرا باز خدای عرفه نوکر روسیه ام بار گناه آوردم تا کنی پاک مرا بین صفای عرفه تو ببخشای مرا گرچه نمکدان شکنم من نمک خورده ام از خوان عطای عرفه قبل رفتن به منا،مشعر و کوی عرفات تو مُسَلّم بروی کرب وبلای عرفه باز جدّت بشود ذاکر و تو مستمعش بشنوی از لب او سوز صدای عرفه داری از غربت او در دل خود شور ونوا کاروانش شده راهی به سوی کرب وبلا در میان کاروانش هست زینب خواهرش هم رقیه آن سه ساله نازدانه دخترش با خودش برداشته گل های باغش را تمام اکبر و عباس و قاسم هست بین لشکرش می شود سی روز دیگر،باغ گل هایش خزان می شود در راه ِ او گل ها تماماً پرپرش وای از آن دم که رسد بر سینه اش داغ جوان روبه روی او شود صدپاره جسم اکبرش می زند بوسه به دستان جدای حامی اش می کشد تیر از درون دیده ی آب آورش بر روی دستان او سیراب گردد ناگهان با سه شعبه، حنجر خشک علی اصغرش وای از آن دم که زند زینب کنار خیمه گاه بوسه ای بر حنجر او در وداع آخرش می رود زینب به روی تل ولی بیند که شمر رفته با چکمه ز کینه روی جسم اطهرش می زند بر سینه و سر، می شود بر روی تل محتضر از دیدن خنجر به روی حنجرش بی کفن گردد رها در بین‌مقتل جسم او می رود تا شام و کوفه روی سرنیزه سرش روبه روی دخترش ده مرکب ده بی حیا می رسد با نعل تازه بر ضریح پیکرش می شود دعوا سر عمامه و پیراهنش زیر تیر و نیزه وسنگ وعصا مدفون تنش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلم از غیرِ شما میلِ جدایی دارد پر و بالی بدهی شوقِ رهایی دارد لحظه ای رُخ بِنَما در عوضش جان بستان عالَمِ عشق عجب حال و هوایی دارد دلِ سنگ از هنرِ عشق ترک خوردُ شکست بشکند دل بِخدا سوزِ صدایی دارد سرِ کوی تو گدا هر که شد ،آقایی کرد هر که شد بی سر و پایت سر و پایی دارد روزِ محشر همه ی مُدّعیان میبینند که غلامِ درِ این خانه چه جایی دارد دست بر سر مکن اینقدر مرا با مَرهَم طالبِ زخم چه حاجت به دوایی دارد اجلم را نرساند گنهم دل با تو وعده ی یک سفرِ کربُ بلایی دارد خوش بِحالِ دلِ زوّارِ شما آقاجان صحنِ بین الحرمینت چه صفایی دارد اشک روزی بشود ،هر قدمش با مهدی روضه ی دست و عَلَم شور و نوایی دارد سرِ از کاسه شکسته شده دیگر حالا... باقی اش بر نوکِ این نیزه چه جایی دارد؟! آنطرف جسم به همراهِ زِرِه غارت شد اینطرف خواهرش انگار دعایی دارد... ای خدا بر گِرهِ معجرِ من رحمی کن فتنه ی غارت خیمه بی حیایی دارد ! خوب شد نیزه نیاورد تحمّل سر را تا نبیند ز سرِ نی سرِ بی معجر را حبیب نیازی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ای امیر عرفه دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت ای امیر عرفه ذكر لبت را قربان حال پر سوز و غم نیمه شبت را قربان ای امیر عرفه روح مناجات توئی مشعر و سعی و صفا مروه و میقات توئی ای امیر عرفه حالِ مناجات بده بر گدای حرمت وقت ملاقات بده ای امیر عرفه گرچه سراپا دردم گر بیائی به خدا دور سرت می گردم ای امیر عرفه دیدۀ پر آب بده دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده ای امیر عرفه فیض دمت را قربان دل دریایی لبریز غمت را قربان ای امیر عرفه تنگ غروب است بیا سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بیا ای امیر عرفه حاجی زهرا برگرد جان زهرا دگر از خیمۀ صحرا برگرد ای امیر عرفه خنده بزن بر رخ من جان زینب بده روز عرفه پاسخ من ای امیر عرفه! ذكر مدام است بیا كار این عاشق دلخسته تمام است بیا ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است مردن امشب به خدا بر سر كویت عشق است ای امیر عرفه جان گل یاس بیا آخر مجلس ما روضۀ عباس بیا ای امیر عرفه در عرفاتی امروز یا كه در علقمه ی شاه فراتی امروز ای امیر عرفه شرح بده خود بر من سر عباس كجا ضرب عمود آهن!! مجتبی روشن روان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عاشقان مدارج عالى در عروجند با سبکبالى از خداوند پر شدم دیشب تا مرا کرد از خودم خالی دل دنیا گریز باید داشت معرفت نیست جنس بقالی ذبح کردم تعلقاتم را جای آن گوسفند هر سالی تا که یکبار هم شده راحت بزنم دور تو پر و بالی بار اگر بار عشق معشوق است راضیم من به شغل حمالى خاک پاى تو را به من دادند نیست مانند من خوش اقبالى پوزه ام را به پات می مالم دست خود را سرم که می مالى جبرییل تو می شویم اگر برسد از تو غوره کالى ما فقیران اگر غذا نرسد بیشتر می کنیم خوشحالى گریه های جوانیم حتماً می دهد بار در کهنسالی عرفه آمد و همه رفتند سمت گودال "جاى ما خالى" همه رفتند ساربان هم رفت تو هنوزم میان گودالى به تو دستم نمیرسد، اصلاً... تو برایم همیشه آمالى علی اکبر لطیفیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دارد زمان توبه ما دیر می شود بی توبه هم زمانه چه دلگیر می شود  دارد دگر یواش یواش از نشانه ها آن بنده جوان تو هم پیر می شود وقتی ز دست شب و روز است قدر من قدر مسلمم آینه تسلیم می شود باید سراغ قافله عرشیان گرفت ورنه هوای شهر نفس گیر می شود پیش شهید عشق چه سان سر کنم بلند وقتی نگاه فاطمه تکثیر می شود  اینجا هنوز وقت برای انابه هست با یک اشاره بر لبم اکسیر می شود  گاهی که خالصانه ترین گریه می کنم تقدیر هم مؤید تغییر می شود حالا ز دست، لیله قدر آمدیم و رفت تکلیف چیست؟ بر تو چه تقدیر می شود؟  باید که راهی عرفه گردی ای رفیق آنجا که معرفت به تو تقدیر می شود وقتی که از وقوف رَوی به مشعر الحرام دل خود به خود به زمزمه تطهیر می شود سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است وقتی زمان مسلخ و تقصیر می شود  دیگر صدای هلهله ها پس برای چیست؟ آنجا که دفعتا پدری پیر می شود  باز این چه شورش است که در خلق عالم است ذبح عظیم بانی تکبیر می شود *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دلتنگ در نوکرت را بخوان به صحن و سرات تا نگویند شوقِ یک طرفه لنگ امضای کربلای توایم چند روزی که مانده تا شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
اي امير عرفه دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت اي امير عرفه ذكر لبت را قربان حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان اي امير عرفه روح مناجات توئي مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي اي امير عرفه حالِ مناجات بده بر گداي حرمت وقت ملاقات بده اي امير عرفه گرچه سراپا دردم گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده اي امير عرفه فيض دمت را قربان دل دريايي لبريز غمت را قربان اي امير عرفه تنگ غروب است بيا سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من جان زينب بده روز عرفه پاسخ من اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا اي امير عرفه ديدن رويت عشق است مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است اي امير عرفه جان گل ياس بيا آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا اي امير عرفه در عرفاتي امروز يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز اي امير عرفه شرح بده خود بر من سر عباس كجا ضرب عمود آهن!! 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات صداى روضه شما را کشیده تا اینجا یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا حسین گفتن ما مسلمیه هر سال نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا صداى پاى محرم به گوش مى آید حسین قافله ها را کشیده تا اینجا بنى گفتن یک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا سخن ز موى پریشان زینب کبرى امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش که نامه هام شما را کشیده تا اینجا عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانۀ آوارگى ارباب است 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هر سال عرفه دلم می‌گیره از هجر تو دم به دم می‌گیره آشفته و بی‌قرار و خسته بازم دلامونو غم می‌گیره توی شب غم سحر نیومد امید چشای تر نیومد بازم منم و چشم انتظاری خورشید من از سفر نیومد دلتنگی‌مو جمعه‌ها میارم تو محراب جمکران می‌بارم اما همه آرزومه آقا آخر رو پای تو سر بذارم لب تشنه ولی تشنه‌ی نورم احساس می‌کنم که از تو دورم باشه دل من شبیه سنگه اما برا تو سنگ صبورم دلخسته‌ام از فراق و غربت کاشکی دعاهام بشه اجابت کاشکی یه شب جمعه بیائی در سایه‌ی تو بریم زیارت وقتی تو حرم قیامتیه وقتی که شب زیارتیه آتیش می‌گیره دل از فراقش سهم دل من بی‌طاقتیه بی‌تاب بهشت عالمینم در حسرت بین‌الحرمینم دلتنگ طواف کربلا و دلتنگ زیارت حسینم روضه می‌گیره بوی گل یاس قلبم می‌شه غرق شور و احساس وقتی می‌شه حرف لب تشنه دل پر می‌زنه تا کف‌العباس *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم... تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم... قبول کن عملم را ، بضاعتم این است قبول دارم همیشه وبال و سَربارم... ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم... حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه! ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟ که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم میان روضه دلم میرود همان جا که ، دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم... بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس... ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم! صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش که ناله میزند: عباس... میر و سردارم» *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه ام‌ را دوست داری هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد گریه ام‌ را دوست داری گریه بهتر میکنم اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر می‌رسد بنده به هرجا از محبت میرسد من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین طفل از آقایی بابا به شهرت میرسد دست ما بررشته چادر نماز مادر است فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک بس که این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین! بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد! تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟ راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد؟! جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است ‌منجی ما از ته گودال غربت میرسد داد میزد که نرو فریادمیزد که نزن خواهرش تا دید شمر بی مروت میرسد یک لباس کهنه دارد درنیاور از تنش لعنتی!از خیمه زنها غنیمت میرسد نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
با امید غفران آمدم.. بعدِ آن شبها که با امید غفران آمدم... بار دیگر محضرت العفو گویان امدم فکر کردی چون گنهکارم نمی ایم دگر؟؟ نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم! من تورا که میشناسم ،تو نمیگیری به دل.. گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم این غرورم را نبین! ردم کنی دق میکنم بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم.. سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم خواستی راهم‌ نده اما نگو در هم نزن تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم میهمان یعنی حبیب تو،مزاحم نیستم سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم من دلم شور محرم میزند کاری بکن.. از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم سالها در روضه آقا چه آسان آمدم کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم من خبر دارم که ارباب مرا بد میکشند به هوای بوی پیراهن به کنعان امدم یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم! آی مردم ذبح نه!والله اقا نحر شد بوی خون می اید از شعرم، به پایان آمدم سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریه ام‌ را دوست داری هرقدَر محتاج اینجا با خجالت میرسد پابه پای این خجالت ها به عزت میرسد کاسه ها و کوزه ها را بشکن اصلا بر سرم دل همینکه خُرد شد باران رحمت میرسد گریه ام‌ را دوست داری گریه بهتر میکنم اشک کاری میکند آدم به جنت میرسد جای دعوا کردنم قدری در آغوشم بگیر می‌رسد بنده به هرجا از محبت میرسد من مسلمانم مسلمان امیرالمومنین طفل از آقایی بابا به شهرت میرسد دست ما بررشته چادر نماز مادر است فاطمه راضی که باشد برگ دعوت میرسد غالبا ازسوی مادر لطف بی حد میرسد غالبا از ما به مادر شر و زحمت میرسد هرزمان از چشمت افتادم حسین آمد کمک بس که این ارباب ما خیرش به رعیت میرسد حاجیان دیگر هوای کربلا دارد حسین! بوی اسپند محرم بوی هیئت میرسد! تا محرم چند روزی مانده!یعنی زنده ام؟ راستی عمرم به عاشورای حضرت میرسد؟! جای پای حضرت صدیقه را بوسیده است خوش بحال هرکه لبهایش به تربت میرسد کاش بودم زیر سقف آسمان کربلا رحمت ارباب ما آنجا به غایت میرسد گرچه انگشتش بریده دستگیر عالم است ‌منجی ما از ته گودال غربت میرسد داد میزد که نرو فریادمیزد که نزن خواهرش تا دید شمر بی مروت میرسد یک لباس کهنه دارد درنیاور از تنش لعنتی!از خیمه زنها غنیمت میرسد نیزه داران رفته اند و پیرها جا مانده اند منتظر هستند تا کی وقت غارت میرسد سید پوریا هاشمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*