#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#دوبیتی
نگاهت کردم اما درهمی تو
میان لخته خونها مبهمی تو
تورا قطعه به قطعه چیدم اما
چرا هرجور میچینم کمی تو
سرت را ابن ملجم ها شکستند
و پهلوی تو را با پا شکستند
جوانم مرد و پیشم کل کشیدند
سر پیری غرورم را شکستند
مشو راضی که با خجلت بگردم
دراین صحرا به صد زحمت بگردم
زمان بردنت دلشوره دارم
نیوفتی از عبا دورت بگردم
کنارت عمر من سرآمد اکبر
ز خیمه عمه مضطر آمد اکبر
ز جا برخیز تا برخیزم از جا
دوباره حرف معجر آمد اکبر
#سید_پوریا_هاشمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#غزل
تو را با نیزه و شمشیر کشتند
تو را بی جرم و بی تقصیر کشتند
خوارج ها به سویت حمله کردند
تو را با گفتن تکبیر کشتند
گل جسمت به زیر دست و پا ماند
به قصد لذت و تحقیر کشتند
تنت پاشیده هر سویی به صحرا
تو را صدها جوان و پیر کشتند
تو را که جان شیرین من هستی
تو را در گوشه ای دلگیر کشتند
مکش پا بر زمین پیش نگاهم
رسیده آسمان افغان و آهم...
#محمد_حبیب_زاده
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#حضرت_علی_اکبر_ع
سوی میدان رفتنت اصرار میخواهد مگر؟
شوق چشمت از پدر انکار میخواهد مگر؟
تو خودت پیغمبری و وارث تیغ دو سر
رزم شیر پهلوان هشدار میخواهد مگر؟
دورهی تحصیلیت در مکتب عباس بود
با وجودت لشگرم سردار میخواهد مگر؟
چند گامی در برم بردار و بعد از آن برو
رفتنت در سینه ام آزار میخواهد مگر ؟
اکبرم پشت و پناه تو دعای عمه ات
اکبرم نام قشنگ تو نوای عمه ات
در کشاکشهای جنگیدن صدایت قطع شد
سنگ آمد ناله ی یاربنایت قطع شد
ضربه های پشت هم کرده تو را از هم سوا؟
یا که زیر سم مرکب دست و پایت قطع شد
نیزه داری نیزه ای در پهلویت جا کرد و رفت
بعد از آن دیگر نفسهای رهایت قطع شد
جرمتو حب ید الله است مثل مادرم
سینه و بازوی تو بشکست مثل مادرم
عضو عضوت بر زمین بابا زپیکر ریخت
تار تار گیسویت انگار از سر ریخته
تیغ بر فرقت چطور خورده که بابا اینچنین
جمجمت چون مرتضی ؟!نه ، بلکه بدتر ریخته
شک ندارم که تو را چشمت زدند ؛ که اینچنین
قامتت با وسعت دریا برابر ، ریخته
بر مشامم از دل این دشت بویت میرسد
ناله از صحرا می آید وااای اکبر ریخته
ای علی !!! هر تکه ی تو بر زمین افتاده است
خون جاری تو در این سرزمین افتاده است
#محمد_کیخسروی
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر_ع
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
السلام علیک یا علی اکبر علیه السلام
زینب بیا ببین ثمرم ریخته زمین
بالابلند اهل حرم ریخته زمین
می خواستم بغل کنم اورا ولی نشد
ازلای دستها جگرم ریخته زمین
دست خودم که نیست اگر داد می زنم
در پیش چشم من پسرم ریخته زمین
دست خودم نبود که با زانو آمدم
دیدم که قوت کمرم ریخته زمین
مثل انار دانه شده پخش می شود
از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین
دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد
صدها علی به دور و برم ریخته زمین
#قاسم_نعمتی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#غزل
یک جلوه است جلوهی اعظم فقط علیست
یک معنی است معنی خاتم فقط علیست
آیات کبریاییِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ
آئینه خدای معظم فقط علیست
شمس الحقِ علیست رسول خدا فقط
صبح و شبِ پیمبرِ اکرم فقط علیست
تا آخرین نَفَس به خودش تکیه داده است
کوه است قله است مصمم فقط علیست
اصلا بهانهی نَفَس فاطمه است او
اصلا بهانهی همه عالم فقط علیست
جبریل هم موذن ایوان طلای اوست
بین نجف سلامِ خدا هم فقط علیست
گفتند او خداست و گفتند او جداست
باید که لال بود که مبهم فقط علیست
آری بهشتِ شیعه تماشای مرتضاست
آری برای کفر جهنم فقط علیست
اسلام را دلیل حیات است یا حسین
اسلام را سلوک مسلم فقط علیست
هجده علی حسین به میدان روانه کرد
یعنی که در میانِ بساطم فقط علیست
حُسنِ شروع علیاست و حُسنِ ختام هم
اول علی و آخرِ آن هم فقط علیست
در کربلا نخست علی اذن جنگ خواست
یعنی برای رزم مقدم فقط علیست
در پنجه تا که تیغِ دو دوم را گرفت گفت :
قائم مقامِ ضربِ دمادم فقط علیست
در ابتدا تمامِ عَلمهایشان شکست
تا بنگرند صاحب پرچم فقط علیست
طوری سپاه بهم ریخت ... هرکه دید
فریاد زد که مرگِ مجسم فقط علیست
حق داشت که حسین به دنبال او دوید
تنها پیامِ ماه محرم فقط علیست
ما با علی علی شب خود صبح میکنیم
دنیا به کام ماست که عالم فقط علیست
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
در بغل میگیرمت افسوس دَرهَم میشوی
گاه پیدا میشوی و گاه مبهم میشوی
اینکه بر دوش من عمری بود تابوت تو بود
در عبا میچینم اما زود دَرهَم میشوی
بوسهای حتی تنت را نامرتب میکند
آه با نازی عزیزم نامنظم میشوی
پیش زینب پیش تو دارم خجالت میکشم
وای داری بر سرم خاک دو عالم میشوی
خیمهام را دخترانم را صدایت کُشت کُشت
آبرویم مرهم این چند مَحرم میشوی
روی زین اسب بودی نیزهها پیچاندنت
روی زین از درد دیدم هرطرف خم میشوی
نیزه هم قلبش به حالت سوخت وقتی که دید...
طعمهی یک دشت تیغ و دشنه از دَم میشوی
روی یال اُفتاده بودی اسب راهش را ندید
روی یال اُفتادی و دیدم فقط کم میشوی
قاتلت تا دید وضعم را به حالم گریه کرد
قبل آن گودال داری قتلگاهم میشوی
خوب شد لیلا کنارت نیست هنگام غروب
بر سر سرنیزهای با زور محکم میشوی
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
یا علی اکبر
آینه ی کامل خدا علی اکبر
خَلقاً و خُلقاً
جمع کرامات مصطفی علی اکبر
مثل حسن تو
بوده ای از سفره دار ها علی اکبر
شادی باباست
اینکه تو را می زند صدا علی اکبر
با نظر تو
حاجت ما می شود روا علی اکبر
داغ تو سخت است
گفته پدر بعدک العفا علی اکبر
روضه ی تو شد
جمع تمامی روضه ها علی اکبر
خیمه پس افتاد
تا که علی اکبر از روی فرس افتاد
لاله ی خیمه
باوزش باد دست خاروخس افتاد
گرگ می آید
چون خبرآمد که شیر درقفس افتاد
عمه رسید و
جسم تو را دید بر زمین،سپس افتاد
گفت عزیزم
کاش ببینی حسین از نفس افتاد
میوه ی قلبم
داس تورا دید وبعد در هوس افتاد
سرو رشیدم
راه تن تو به قیچی هرس افتاد
وقت عزا شد
پیش تن تو بساط روضه به پا شد
رفتی و اکبر
بر سر عالم پس از تو خاک عزا شد
تازه جوانی
قدّ پدر از غم فراق تو تا شد
رفتی و بابا
در دم پیری دگر بدون عصا شد
باد ادب کرد
گیسوی تو روی نیزه تا که رها شد
بس که زیاد است
خون سر و صورت تو مثل حنا شد
عمه ات افتاد
تا که در آن جا سر از تن تو جدا شد
جان حرم سوخت
نیزه ی دشمن به پهلوی تو که جا شد
اهل کسایی
چون کفن پیکر تو نیز عبا شد
حضرت غیرت
پای جسارت به خیمه بعد تو وا شد
سینه شکسته
سینه ی تو زیر پای کینه شکسته
قلب رقیه
بعد تو مثل دل سکینه شکسته
جان حسین است
آن چه پس از تو به هر زمینه شکسته
ارباً اربا
آینه ی تو چه بی قرینه شکسته
پهلوی تو بود
پهلوی مادر که در مدینه شکسته
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا علی اکبر
آینه ی کامل خدا علی اکبر
خَلقاً و خُلقاً
جمع کرامات مصطفی علی اکبر
مثل حسن تو
بوده ای از سفره دار ها علی اکبر
شادی باباست
اینکه تو را می زند صدا علی اکبر
با نظر تو
حاجت ما می شود روا علی اکبر
داغ تو سخت است
گفته پدر بعدک العفا علی اکبر
روضه ی تو شد
جمع تمامی روضه ها علی اکبر
خیمه پس افتاد
تا که علی اکبر از روی فرس افتاد
لاله ی خیمه
باوزش باد دست خاروخس افتاد
گرگ می آید
چون خبرآمد که شیر درقفس افتاد
عمه رسید و
جسم تو را دید بر زمین،سپس افتاد
گفت عزیزم
کاش ببینی حسین از نفس افتاد
میوه ی قلبم
داس تورا دید وبعد در هوس افتاد
سرو رشیدم
راه تن تو به قیچی هرس افتاد
وقت عزا شد
پیش تن تو بساط روضه به پا شد
رفتی و اکبر
بر سر عالم پس از تو خاک عزا شد
تازه جوانی
قدّ پدر از غم فراق تو تا شد
رفتی و بابا
در دم پیری دگر بدون عصا شد
باد ادب کرد
گیسوی تو روی نیزه تا که رها شد
بس که زیاد است
خون سر و صورت تو مثل حنا شد
عمه ات افتاد
تا که در آن جا سر از تن تو جدا شد
جان حرم سوخت
نیزه ی دشمن به پهلوی تو که جا شد
اهل کسایی
چون کفن پیکر تو نیز عبا شد
حضرت غیرت
پای جسارت به خیمه بعد تو وا شد
سینه شکسته
سینه ی تو زیر پای کینه شکسته
قلب رقیه
بعد تو مثل دل سکینه شکسته
جان حسین است
آن چه پس از تو به هر زمینه شکسته
ارباً اربا
آینه ی تو چه بی قرینه شکسته
پهلوی تو بود
پهلوی مادر که در مدینه شکسته
#مجتبی_خرسندی
#شب_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم
#غزال_شب_هشتم
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
کاش که در باغ اضطراب نیفتد
روی زمین شیشه ی گلاب نیفتد
چشم ابوالفضل در حرم نگران است
پای علی اکبر از رکاب نیفتد
میرود ارباب مثل باز شکاری
شیر حرم از روی عقاب نیفتد
کرده کمین نیزه ای به قصد تقرب
نقشه کشیدهست از ثواب نیفتد!
آمده شیطان ز صحنه عکس بگیرد
حرمله نزدیک شد ز قاب نیفتد
فاطمه ی کربلاست حضرت زینب
آمده تا باز ابو تراب نیفتد
خیمهی لیلا غریق اشک حرم شد
خانهی کس اینچنین در آب نیفتد
گفت که از ما گذشت کاش خدایا
ولوله در خیمه ی رباب نیفتد
🔸شاعر:
#سید_میلاد_حسنی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على
اى ترجمان آيه ى ايثار يا على
آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود
هر لحظه با وجود تو تكرار يا على
يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى
چون صاعقه به قلب شب تار يا على
پا در ركاب و دست به شمشير، كرده اى
در كارزار ، كار همه زار يا على
از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه
فرياد زد ز شوق، علمدار يا على
بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد
اى هيبت تو حيدر كرار يا على
اى قله ى غرور و قرار دل حسين
تنها مؤذن حرم يار يا على
اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن
گر مى روى برو جگرم را خبر نكن
وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود
آیینهء وجود تو تکثیر می شود
هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت
برگشته و به کشتهء تو شیر می شود
اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم
داغ تو بر دل پدرت تیر می شود
برخیز ای تمام ادب، پیش پای من
دارد کنار تو پدرت پیر می شود
اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى
بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود
سرو امید من ، همهء آرزوی من
برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود
بعد تو خاک بر سر دنیای بی وفا
بی تو ز زندگی دل من سیر می شود
اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا
اى قاب تكه تكه ى تصوير مصطفى
🔸شاعر:
#سعید_نسیمی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
دریای عالم بود ، اما رود می رفت
مقصودِ عقبا ، خود سوی معبود می رفت
پای پدر لرزید دنبال قدمهاش
از جان شاهِ عشق هر چه بود می رفت
اول ، شناساندند او را موسپیدان
قبل از رجز ، پیغمبر مشهود می رفت
باید عمودِ خیمه می لرزید دیگر
وقتی که از خرگاه ، تار و پود می رفت
برگشت تا روی پدر جان را ببوسد
برگشت آزرده ، ولی خشنود می رفت
بی شک که اشک ذوالجناح اینجا در آمد
مرکب که سوی خصم خون آلود می رفت
بردند پیکر را غنیمت نیزه ها هم
تا شام بر نی ، سفره دارِ جود می رفت
مسمارها در ماتم او سرخ گشتند
چون مادرش صدیقه خیلی زود می رفت
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
____
#حضرت_علی_اکبر
وابسته است بر پسر از هر نظر ، پدر
سیری ندارد از روی او ، تا سحر ، پدر
خوشحال میشود که پسرقدکشد چو سرو
خوشحال می شود که بگوید ، پدر ، پدر
وابسته می شود ، به پسر مادرش ولی
وابسته می شود به پسر ، بیشتر ، پدر
بـر چهـراش نـظـر ، نَـظَر َ آیِـس ٌ عَـلَیـه
افتاده بود پشت سرش در به در ، پدر
تا بوده رسم بوده پدر آرزویش است
حاضر شود پسر که شود محتضر پدر
افتاده روی خـاک _ پـاییـن پـا ، پسـر
افتـاده روی خـاک _ بـالای سـر ، پـدر
خواهر گرفت دست پدر را به خیمه برد
گم کرده بود ، راه ِ حرم را دگر ، پدر
در پیش چشم های پدر دست و پا زده
گم کرده دست و پای خودش را اگر پدر
پشتش به داغ علقمه در هم شکسته شد
چون خورده بود تازه ترک ، از کمر ، پدر
می چینمت اگر چه مرتب روی عبا
بعد از تو آه ، یا وَلَدی ، بَعدَکَ العَفـٰا
🔸شاعر:
#روح_الله_قناعتیان
*آدرس کانال👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*