eitaa logo
کانون مداحان
28هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
24هزار ویدیو
230 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
سر نیزه ، کتاب را می برد سر عالیجناب را می برد لشکری از تبار شام سیاه در غروب ، آفتاب را می برد گفت زینب: کجاست انگشتر؟ ساربانی جواب را می برد از همه نیزه ها پلید تر است آن که طفل رباب را می برد از میان هر آنچه بود ، یزید کاش لاقل شراب را می برد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بر نیزه چو بیند سر پیغامبرش را جبریل بسوزد همه ی بال و پرش را نام تو بلند است، بلند است چناه آه آن آه که بر سنگ گذارد اثرش را اشک من و ما محضرت ای رحمت جاری! حریست که انداخته باشد سپرش را داغ تو گران، خون تو سنگین تر از آن بود ده اسب برد جانب کوفه خبرش را نفرین خدا تا ابدالدهر به آن قوم قومی که به قتل تو ببندد کمرش را نفرین به سنان و عمر سعد...ولیکن این رشته، ابوبکر گرفته ست سرش را هر خصم تو در اصل، زیاد ابن ابیه است کافیست بگیرند سراغ پدرش را! شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
محبوب جان و جان جهانم حسین جان روح و روان و راحت جانم حسین جان آرامش خیال نفس های زندگی ذکر همیشه روی زبانم حسین جان من از دعای مادر تو نوکرت شدم ای کاش نوکر تو بمانم حسین جان پیچیده روزگار مرا زخم و داغ و درد از درد این جهان برهانم حسین جان در کوره راه زندگی ام، عطر روضه ات راه حیات داده نشانم حسین جان وابسته ام به روضه ی تو همچنان نفس من بی تو یک نفس نتوانم حسین جان این روزها غمِ حرم و غربت و فراق افتاده مثل زخم به جانم حسین جان شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
عمریه توی خیمه تیم از سایه سارت نمی‌ریم خیمه رو تاریکم کنی ما از کنارت نمی‌ریم یه ساله که منتظریم تا شب عاشورا بشه بیایم و نوکری کنیم تا زندگی معنا بشه هرجای دنیا که باشیم دلامون امشب کربلاس که هرکی تو دل خودش غرق مناجات با خداس امشب خودت مواظبی کسی پریشان نباشه مراقبی که دور و بر خار مغیلان نباشه گاهی پیش رقیه ای گاهی کنار زینبی خیمه ها امنیت داره خودت قرار زینبی دل رباب گرمه بهت می‌ری کنار اصغرت گاهی نگاه می کنی به قد و بالای اکبرت قاسم جلوی چشمته خیمه عباس سر پاس دوش ابالفضلته که جای قرار بچه هاس ای روزگار نا مراد دشمنیو شروع نکن مثل قدیمیا می‌گم خورشید صبح طلوع نکن صبح که بشه یکی یکی سپاهتو از دس می‌دی بعد ابالفضلت دیگه پناهتو از دس می‌دی پرپر میشن دسته گلات وقتی بنی هاشم بره داغ حسن تازه میشه موقعی که قاسم بره داغ جوونت بی حساب قامتتو خم می‌کنه عبا میاد و از زمین اکبرتو جم می‌کنه اینقد غریبی اشکتو با آستینت پاک می‌کنی با دست خونی خودت اصغرتو خاک می‌کنی هیشکی نمی‌مونه برات تو ساعتای آخرت از هر طرف زخم می‌خوری جلوی چشم خواهرت میون قتلگاه تو خولی و حرمله میان شمر با یه خنجر توی دست با نیزه می‌رسه سنان پیراهنت رو یه نفر یکی سرت رو می‌بَره نگم که نامردی چه طور انگشترت رو می‌بره نگم که صحرا پر می‌شه از گریه های مادرت نگم چطور غارت می‌شه گوشواره های دخترت یه عده با سنگ و عصا جمع می‌شن دور و برت ده تا سوار نانجیب میان به سمت پیکرت شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
باید گریست چاره به جز خون دیده نیست ناله کنید جای غزل یا قصیده نیست گودال! این که جان به لب است اینچنین کنون ماهی سرخ و تازهٔ در خون تپیده نیست این عرش جاگرفته به آغوش تو مگر طفلی که جان پاک نبی پروریده نیست این سیّد شباب بهشت است اینچنین؟ اینجا کسی که حرف نبی را شنیده نیست؟ این محترم فتادهٔ بر شوره زار طف جایش به زیر چکمه هر کس رسیده نیست حقش هزار و نهصد و پنجاه زخم با زخم زبان به این همه رنج کشیده نیست این باغ سرخ رفته به تاراج را دگر چیزی برای آنکه به غارت نچیده نیست در قتلگاه آمدم و خون جگر شدم یک جای بوسه روی گلوی بریده نیست شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مقتلش بود تيره و تاريك خنجرش را كشيد و شد نزديك ايستاد و قصد قربت كرد چهره را غرق در قساوت كرد چكمه پوشيد و بند محكم شد به شقاوت دلش مصمم شد از بلندي پريد و پايين رفت با قدم هاي سخت و سنگين رفت دید مشغول خواندن ذکر است لحظه ای چشم های خود را بست گوش داد ابتدا صدايش را صوت شيرين ربنايش را با كنايه سخن نمود آغاز اي كه هستي طليعه ي اعجاز پس چرا روي خاك خوابيدي؟ با تني چاك چاك خوابيدي؟ سر به روي تراب داري حیف! خواهش قدري آب داري حیف! نيست در خيمه ات دگر ياري قاسم و اكبر و علمداري پس چرا نیست یاری از پی تو خواهرت آمده به یاری تو؟ چشم واکن ببين پريشان است دخترت را ببين كه گريان است حيف از اين پيرهن كه پاره شده زخم بر پيكرت ستاره شده دست خالي رسيده ام اما دست پر مي روم از اين غوغا نيزه هامان ز تو طلب دارند تيغ هامان ببين چه خونخوارند نامرتب شده اگر هرچند زلف هايت چقدر زيبايند! ناگهان لحظه اي تامل كرد خصلت جاهليتش گل كرد بغض جاري شد از سر و رويش پنجه انداخت بين گيسويش روي سينه نشست با چكمه دنده ها را شكست با هجمه روي هم مي فشرد دندان را ضربه مي زد گلوی قرآن را از گلوي حسين خون جوشيد بر سر و روي قاتلش پاشيد اسب ها نعل تازه پوشيدند تا که میشد به تاخت كوبيدند جان كه از جسم شاه بيرون رفت قاتل از قتلگاه بيرون رفت مادرش تا كه ناله را سر داد لرزه بر دست و پاي شمر افتاد گندم ري چقدر مي ارزيد خواهرش مثل بيد مي لرزيد شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
گریان تو جز گریه هیچ آیین ندارد حیران تو راهی به غیر از این ندارد باید که از سرمای دوری سوخت ورنه با شمع خاکستر شدن تحسین ندارد اینجا همه شاهند از دم بی نیازند آبادی ارباب ما مسکین ندارد لفظ "بفرمایید بالا " اشتباه است چون مجلس آقای ما پایین ندارد مشق شبم صدمرتبه نام حسین است جزنام زیبایش لبم تمرین ندارد دل خوش نکردم به نماز و روزه هایم جز گریه بر او که دلم تضمین ندارد بالا سر قبرم فقط روضه بخوانید نوکربه جز ذکر حسین تلقین ندارد هرکس برایش روضه رفتن نیست واجب درک صحیحی از اصول دین ندارد هر جای روضه قابل جان دادن ماست پس روضه خواندن که سبک سنگین ندارد حتی به شمر از روی لطفش داد فرصت آقا به لب دارد دعا، نفرین ندارد ** نزدیک مغرب بود که دین خداوند افتاد زیرپای آنکه دین ندارد ...وقتی بگوید: راست میگفته ست جدم شمرِ لعین راهی به جزتوهین ندارد شمشیر خورده، تیر خورده، نیزه خورده نای نشستن روی اسب و زین ندارد ای کوفیان اجسادتان را دفن کردید آیا عزیزفاطمه تدفین ندارد؟! ای کاش با صندوق می بردید سررا خولی که چیزی بهتر از خورجین ندارد شعر از گروه یا مظلوم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هرکس به ماتم تو نشست و عزا گرفت در پیشگاه حضرت داور بها گرفت ای علتِ وجود ، سلیمانِ کربلا از برکت تو بود که عالم صفا گرفت ای خوش به حالِ نوکرِ تو با دوقطره اشک مشمولِ لطف فاطمه شد ، کربلا گرفت آقا اگر اجازه دهی روضه خوان شوم کز روضه تو خضر نبی هم بقا گرفت ** مقتل نوشته تکیه به نیزه زدی و بعد ... تیری رسید و در وسط سینه جا گرفت مقتل نوشته شمر به گودال آمد و در دستِ خود محاسنِ سرخِ تو را گرفت با چند ضربه ای سرتان را برید و بعد آن را به پیش دیده خیر النسا گرفت با چه مصیبتی پسرت زین العابدین بر دور قطعه قطعه تنت بوریا گرفت یونس وصالی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر روزگار عاشقی یعنی همین در به دری گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى کربلایم دیر دارد می‌شود کاری بکن بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری یا ولی الله ، کارم لنگ گوشه چشم توست رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین ...آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری ** تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم چشم من هربار می افتد به معجر، روسری پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری نعل تازه ساختند و برتنِ تو تاختند پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد برد همراه خودش انگشت را انگشتری بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند ساربان آهسته تر، داری مگر سر مى برى؟ شعر از گروه یا مظلوم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ___________ دلم برای داغِ تو مذاب شد حسین جان که خانه‌ی دو چشم من خراب شد حسین جان به گریه‌های خواهرت به صبح گو طلوع مکن که قلب زینب از غمِ تو آب شد حسین جان صدای پای پاسبان خیمه‌ها هنوز هست هزار شکر کودک تو خواب شد حسین‌جان کنار اصغرت ببین سکینه زار می‌زند که روضه‌خوانِ خیمه‌اش رباب شد حسین‌جان خدا کند نماند و نگویدت میانِ شام لبت ز خیزران چرا کباب شد حسین‌جان کنارِ رأس تو چرا قمار می‌کنند وای نصیب طشت تو چرا شراب شد حسین‌جان 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
🏴 اشعار ___________ امشب نشست آتش هجران به سینه ام آئينه ریخت شعله ی سوزان به سینه ام افتاده است جوشش دریا به دیده ام آمد ز داغ هجمه ی توفان به سینه ام اَمَن یُجیب نقش لبانم برای وصل یعنی که هست آیه ی قرآن به سینه ام تا که خموش آتش هجران کنم به دل افتاده اشک بی سر و سامان به سینه ام در وصل یار از شب هجران گذر کنم دارم ز شوق صبح درخشان به سینه ام می سوزم از فراق در این دشت بی کسی زیرا که هست آه پریشان به سینه ام دستم گرفت تا به وصالش رسد دلم دارد حبیب دیده ی احسان به سینه ام من قلب خویش جانب کرب و بلا برم زیرا که هست آتش پنهان به سینه ام مهر حسین بر دل زارم نشسته است یعنی که هست محنت مهمان به سینه ام امشب حسین غرق مناجات با خداست اکنون ازوست جلوه ی تابان به سینه ام فردا به خاک چهره گذارد امام عشق گرید ز داغ دیده ی گریان به سینه ام از خیمه گاه ناله ی ماتم نمی رسد فعلا" که نیست آتش بحران به سینه ام فردا ولیک شعله شود داغ کربلا افتد ز آه آتش طغیان به سینه ام وقتی که کفر هجمه به ایمان بیاورد باید نوشت غربت ایمان به سینه ام «یاسر» کشید عکس پریشان عشق را ناگه نشست چهره ی جانان به سینه ام 🔸شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*